کاریزما یک مهارت اجتماعی است؛ نه یک موهبت آسمانی

فست‌کمپانی مصاحبه‌ی جالبی انجام داده با خانم اولیویا فاکس کابانه مربی زندگی. خانم کابانه در این گفتگو درباره‌ی کتاب جدیدش “افسانه‌ی کاریزما: چگونه هر کس می‌تواند هنر و دانش جذابیت شخصی را یاد بگیرد” صحبت کرده‌اند. حرف‌های خانم کابانه این‌قدر جالب بود که دلم نیامد شما را شریک لذت‌م نکنم. خلاصه‌ای از نکات مهم این مصاحبه:

ـ یونانی‌ها معتقد بودند که کاریزما یک موهبت آسمانی است که به هر کس ندهند‌ش؛ اما امروزه دانش‌مندان متوجه شد‌ه‌اند که این افسانه‌ای بیش نیست.

ـ کاریزما یک مهارت اجتماعی اکتسابی است؛ مسئله این‌جاست که معمولا یاد گرفتن آن در سنین پایین اتفاق می‌افتد و در نتیجه وقتی فرد به بزرگ‌سالی رسید، برای او یک موهبت الهی و یک ویژگی طبیعی فرض می‌شود (کتاب زندگی‌نامه‌ی استیو جابز را بخوانید این را دقیقن متوجه می‌شوید!)

ـ هیچ نوع کاریزمای خاص و یگانه‌ای وجود ندارد. برای هر موقعیتی یک کاریزمای درست برای همان موقعیت وجود دارد.

ـ فرهنگ غربی برون‌گرایی را تقدیس می‌کند و در نتیجه، بیش از ۵۰ درصد از مردم که درون‌گرا هستند احساس ضعف و نامطبوع بودن می‌کنند. اما در حقیقت درون‌گرایی برای برخی از موقعیت‌های کاریزمایی یک دارایی کامل است!

ـ کاریزما سه عنصر دارد: القای قدرت، تمرکز بر مخاطب و انتقال احساسات.

ـ چهار نوع کاریزما وجود دارد:

۱- برای “کاریزمای تمرکز” که در آن قصد دارید یک فرد  مجبور کنید همه‌ی اطلاعات‌ش را با شما به‌اشتراک بگذارد، لازم است بتوانید حواس خودتان را روی آن فرد متمرکز کنید و به‌دقت گوش دهید. این نوع کاریزما نیازمند درون‌گرایی است.

۲- یک نوع دیگر کاریزما، “کاریزمای قدرت” است که اثرگذارترین نوع کاریزما محسوب می‌شود: این‌که بتوانید آدم‌ها را مجبور کنید به شما گوش کنند و از شما اطاعت کنند. این نوع کاریزما دارای اشکالاتی است؛ از جمله کشنده‌ی انتقاد و توفان فکری است و در نتیجه برای محیط‌های خلاقانه توصیه نمی‌شود.

۳- نوع استیو جابزی کاریزما: “کاریزمای رؤیابینی” که در آن شما باعث می‌شوید افراد احساس کنند از شما الهام‌ می‌گیرند و در نتیجه از شما تبعیت کنند. این نوع کاریزما به‌ترین نوع کاریزما برای تقویت توفان فکری است. البته حواس‌مان باشد، این مربوط به شخصیت استیو جابز در محیط عمومی است. کتاب زندگی‌نامه‌ش را که بخوانید (مثلا فصل مربوط به طراحی مک را) می‌بینید که استیو جابز واقعی دارای کاریزمای قدرت بود! 🙂

۴- نوع “دالایی لاما”یی کاریزما: “کاریزمای مهربانی” که در آن شما افراد را به آشکار کردن قلب‌ و روح‌شان تشویق می‌کنید.

ـ کاریزما در محیط کسب و کار به چند دلیل مهم است: اعتمادساز است، رضایت شغلی و تعهد شخصی در زیردستان یک ره‌بر ایجاد می‌کند و بهره‌وری را هم بالاتر می‌برد.

ـ اما کاریزما تنها خاص ره‌بران نیست: کاریزما است که مشخص می‌کند کدام ایده‌ها برنده شوند و پروژه‌ها چطور اجرا شوند. مثلا برای فردی که به‌دنبال کار می‌گردد، داشتن کاریزما جهت موفقیت ضروری است!

ـ تحقیقات علمی ثابت کرده‌اند که آدم‌ها می‌توانند برحسب موقعیت سطح کاریزمای‌شان را بالا و پایین ببرند. جلوه‌ی اصلی این موضوع در زبان بدن آن‌ها پدیدار می‌شود. مثلا دانش‌مندان دانشگاه MIT موفق شده‌اند سیستمی طراحی کنند که با استفاده از آن می‌توان فقط با بررسی تغییرات نوسانات صدا در هنگام حرف زدن و حرکات صورت افراد، موفقیت فرد را در فروش در ۸۷ درصد مواقع درست حدس زد! بنابراین “زبان بدن” را جدی بگیرید لطفا.

ـ در مورد زبان بدن دانستن دو نکته ضروری است:

۱- با زبان بدن نمی‌شود دروغ گفت. هر چقدر هم فکر کنیم که بر حرکات صورت‌مان کنترل داریم، کوچک‌ترین حرکت غیرارادی حتا به‌کوتاهی ۱۷-۳۲ میلی‌ثانیه توسط دیگران به‌صورت ناآگاهانه قابل تشخیص است.

۲- شما زبان بدن‌تان را کنترل نمی‌کنید؛ بلکه ذهن ناخودآگاه‌تان را کنترل می‌کنید. بنابراین لازم است روی تقویت ارتباط ذهن ناخودآگاه‌تان با حرکات بدن‌تان مستقلا کار کنید.

ـ کاریزمای دروغین نداریم؛ اما کاریزما می‌تواند برای اهداف نادرست به‌کار رود. بنابراین باید از آن “مسئولانه” استفاده کرد.

دوست داشتم!
۲۵

نویسنده: علی نعمتی شهاب

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!

13 دیدگاه برای “کاریزما یک مهارت اجتماعی است؛ نه یک موهبت آسمانی”

  1. در مورد کاریزما اگه میخوای فقط باید زندگی یه نفرو دنبال کنی . اونم کسی نیست جز ژوزه مـــوریـــنـــیــــو . خـــــــــدای کاریزمـــــــا ….. اینو دیگه همه میدونن.

  2. با نظر علی در مورد تاثیر موافقم
    و اصلا در دنیای مدرن آدمها بیشتر از کاریزما دارها فرار می کنند یعنی یک حالت دوری و احترام
    ولی به آدمهایی که مثل خودشان هستند ولی تاثیر گذاری بیشتری دارند شدیدا توجه می کنند.
    ای آدمهای نوع دوم می توانند مدیرهای جدید باشند.

  3. از تریاک ما که سمت و سوی ادبیات داریم:
    کاریزمای درون گرا مثالش می تواند نویسنده های ادبیاتی باشد که برایشان یک ارزش فرض می شود.
    مخصوصا در ایران که افراد خیلی علاقه مند به سرک کشیدن به زندگی شخصی فرد نویسنده هستند.

  4. من خیلی در این زمینه تخصصی ندارم و این مطلب هم که ترجمه بوده. با این حال به‌نظرم زندگی‌نامه‌ی استیو جابز را اگر بخونید در این مورد خیلی مفیده.

  5. سلام
    خیلی خوب بود
    ما یه رییس داریم که میگه من کاریزما دارم و از من یاد بگیرید که چطور کاریزما داشته باشید
    البته بویی از کاریزما نبرده و بقول یکی از دوستان بیشتر کاریزگاه داره
    در هر حال ممنون از مطالبت
    شاد باشی!

  6. درست می‌گید. کسی هم ادعا نکرده که ذاتی نیست. این‌جا در واقع منظور از کاریزما توان تأثیرگذاری بر آدم‌‌هاست بدون این‌که خودشون بفهمند. ممنون از شما.

  7. علی آقا اینا را بنده نفرمودم! خانم کابانه فرمودند. 🙂 ولی نکته‌ای که گفتی درسته. دقیقن در این‌جا کاریزما معادل تأثیرگذاریه. ممنون‌م از شما.

  8. راجب کاریزما اطلاعات زیادی ندارم ولی می‌دونم اینایی که فرمودید خیلی به تاثیر یا Influence مربوط می‌شوند.

    تاثیر بوسیله تمرین قابل یادگیری است و دارای همان سه عنصر است.

    ممنون که این مطلب بسیار عالی رو تهیه کردید.

  9. به نظرم گره زدن کاریزما با موهبت های آسمانی و اساطیری از عقل امروزی دوره ولی این باعث نمیشه ما در نقطه ی مقابلش ادعا کنیم که کاریزما آموختنیه اونم تازه با خوندن کتاب (!)
    کاریزما بیشتر ذاتیه
    و حداکثر شاید بشه گفت مربوط به زمان کودکی و اتفاقاتشه

    در مورد مطلب باید بگم بیان ۳ عنصر و انواع کاریزما جالب بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل