لینک‌های هفته (۸۷)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها  را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

این هفته آقای آواژ در پست: تغییر هنجارهای کاری جامعه در مورد تفاوت‌ ذهنیت‌ نسل خودشان با نسل ما نوشتند. بعد آقای کمالیان در ادامه‌ی آن پست این‌جا  فراخوانی دادند و از نیروهای جوانی که تازه قصد دارند وارد بازار کار شوند خواستند تا بگویند چه انتظاری از سازمانی که قرار است در آن کار کنند دارند. بحث جالبی پای این دو مطلب شکل گرفته که توصیه می‌کنم حتمن آن‌ها را دنبال کنید. دوست داشتید پست پاسخ به فراخوان “دعوت از نیروهای آماده به کار”: دو گانه‌ی “انتظار” و “توهم”! من و پست Code First: حقوق انسانی یک برنامه‌نویس شاهین کیاست را هم ببینید.

نکته ۲۳۶: پل عشق، چگونگی ارتباط افکار و احساسات (سی‌صد و شصت نکته (کاربردی) در تفکر) (عاااااالی! به‌ترین مطلب هفته از نظر من!)

آدم خوب-آدم بد (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط) (حسابی ذهن‌م مشغول این نوشته شده …)

شجاعت تغییر جهت (مهرداد جوان؛ علم آن‌لاین) (کشف این هفته!)

اول شاخ غول را بشکنید! (شاهین شاکری؛ مدیران ایران)

رازداری، کارهای روزمره را سخت‌تر می‌کند (راست می‌گه!)

۱۱ توصیه برای رضایت مندی از زندگی (عالی!)

یک ساعت دویدن در هفته شش سال عمر متوسط را افزایش می‌دهد (خبرگزاری مهر)

فکر کردن به مرگ کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد (خبر خوبیه پس برای ماها!)

مدیریت و کارآفرینی:

رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت – هزینه های ماندن یا رفتن؟ (این نوشته‌ی آقای وفا کمالیان عزیز را هرگز نباید از دست بدید!)

دوران تحصیل زمان خوبی برای کارآفرینی اینترنتی است؟ (سید رضا علوی؛ فارسی‌بیز)

طرز فکر شرکت‌های درحال تغییر در مورد بانوان و نتایج تحقیقات ۴ ساله‌ی شرکت مکنزی در مورد نقش بانوان در مدارج بالای سازمان‌ها (محمد سالاری) (جالب!)

قانون برد – برد (وبلاگ تجربه؛ محسن صحراگرد)

قلب اسکرام (اسد صفری؛ دنیای چابک)

سرگذشت مشهورترین میلیاردرهای جهان ; استیو بالمر ; کارمند میلیاردر (دنیای فناوری اطلاعات) (من بیش‌تر از قبل مطمئن شدم این بالمر خوش‌شانس‌ترین مدیر دنیای فناوری است!)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

پنج اشتباه ناموجه در ارتباط با تکنولوژی (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

۱۰۰ شهری که بیشترین سرعت اینترنت را دارند (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

۹۹ درصد سود بازار تلفن همراه در جیب اپل و سامسونگ! (فارنت)

شکست تجاری اندروید برای گوگل در سال ۲۰۱۰ (زومیت) (در این خبر اطلاعات جالبی در مورد دعوای حقوقی اوراکل با اپل وجود داره)

سرویس ترجمه گوگل، پرکارترین مترجم تاریخ!

فشار برای بررسی سوابق مدیرعامل یاهو (کردان یاهو :))

۷۲ شبکه تجاری LTE تاکنون راه‌اندازی شده است

شبکه‌های اجتماعی:

فیس‌بوک اپ‌سنتر خود را معرفی کرد (زومیت)

صنعت فاوا در ایران:

آخرین آمار کاربران اینترنت در ایران/ دسترسی ۳۳۴ دانشگاه به اینترنت

مدیرعامل خدمات انفورماتیک: ۶۰ درصد تراکنش‌های بانکی کشور الکترونیکی است!

 شبکه اختصاصی مخابراتی بانکی کشور تاسیس شد

شورای رقابت توسعه اینترنت توسط مخابرات را محدود کرد

دولتی‌ها ملزم به استفاده از IR. شدند

ممنوعیت جدید در استفاده از ایمیل‌ خارجی (به‌دستور وزیر ICT، بانک‌ها و مخابرات حق ارسال اطلاعات شخصی بنده و شما را به جی‌میل‌مان ندارند!)

اقتصاد:

معرفی و نقدی بر کتاب مایکل سندل: پول چه چیزهایی را نمی‌تواند بخرد؟ (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

ریسک بالا عامل تهدید کننده اقتصاد (پویان مشایخ؛ خاکریز اقتصاد)

اقتصاد درمان، رشته‌ای جذاب و رو به پیشرفت (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

نحوه ادامه فعالیت بانک تات (مملکته داریم!؟)

ایران، دارای بالاترین ریسک پو‌لشویی در جهان (خسته نباشیم!)

خروج ۷۷۰ میلیارد دلار ارز از کشور طی ۳۱ سال (!!!)

بانک ملی: برای پاک‌سازی اسکناس‌ها بیش از ۷۰۰ میلیون تومان هزینه کردیم

دوست داشتم!
۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۶۵): در ستایش ژاوی یا ۵ قابلیت کلیدی برای موفقیت

اگر خواننده‌ی پست‌های فوتبالی گزاره‌ها بوده‌اید از میزان علاقه‌ی من به ژاوی هرناندز ـ هافبک میانی باشگاه بارسلونا و تیم ملی اسپانیا ـ باخبرید. ژاوی هنرمندی تکرارنشدنی است؛ ره‌بر ارکستر موزون و زیبای توتال فوتبال بارسا. بازی بارسا بدون ژاوی چیزی کم دارد؛ حتا اگر لیوی مسی نازنین ۵ تا ۵ تا گل بزند و اینیستا با دریبل‌های جادویی‌ش چشم‌های‌مان را بنوازد. به قول پپ: “ژاوی تاکتیک خالص است!”

اما این ژاوی دوست‌داشتنی چه دارد که او را از بقیه این‌قدر متمایز می‌کند؟ کارلو گارگانیزه نویسنده‌ی سایت گل اینترنشال این‌جا به ۵ ویژگی کلیدی ژاوی اشاره کرده که به‌نظرم همه‌ی ما می‌توانیم آن‌ها را از ژاوی یاد بگیریم و برای موفقیت‌ حرفه‌ای‌مان به‌کار ببریم. این ۵ ویژگی با تفسیر من (!) این‌ها هستند:

۱- چشم‌انداز و آگاهی: ژاوی در هر لحظه برآورد دقیقی از محلی که هست دارد. هم‌واره می‌داند کجاست، کجا باید باشد و به‌کجا باید برسد. همیشه در همان‌جایی هست که باید. می‌داند باید از این‌ نقطه به کدام نقطه‌ی زمین برود. شما چطور؟ می‌دانید کجایید و قرار است به کجا بروید؟

۲- تخصص: تخصص ژاوی پاس دادن است. این را همه می‌دانند و خودش به‌تر از همه. فرقی نمی‌کند: پاس بلند، متوسط و کوتاه. هر جور پاسی را که لازم باشد به‌ به‌ترین شکل ارسال می‌کند. تخصص شما چیست؟

۳- درک درست از وضعیت دیگران: هیچ آدمی در یک تیم یا سازمان، تنها نیست. به‌همین دلیل ژاوی فقط حواس‌ش به خودش نیست. او حواس‌ش هست که دیگران الان کجا هستند. چند لحظه بعد هم که جای‌شان تغییر کرد، دقیقن می‌داند چه کسی کجاست! دقت کنید که با بازی شدیدا پویای بارسا که در آن هم‌واره بازی‌کنان در حال عوض کردن جای‌شان هستند، این کار ژاوی چقدر بی‌نظیر است. شما چطور؟ از همکاران‌تان باخبرید؟ می‌دانید چه کار می‌کنند؟ خبر دارید چه کیفیت و مهارت‌هایی دارند؟

۴- مرد بازی‌های بزرگ: ژاوی همیشه وقتی چالش‌های بزرگ و سخت پیش می‌آیند، از راه می‌رسد و نتیجه را به‌کلی تغییر می‌دهد. خیلی وقت‌ها تفاوت بارسا با رقیبان‌ش نه داشتن لیو مسی، که داشتن ژاوی است. آیا واقعن در گروه یا سازمان‌تان تأثیرگذار هستید؟

۵- بازی‌گر تیمی: ژاوی مهارت کار تیمی را هم بلد است. ژاوی همیشه جایی هست که بازی‌کن هم‌تیمی‌ش توپ را به او پاس بدهد. ژاوی در زمین درست در همان لحظه‌ای که باید و به‌همان کسی که باید پاس می‌دهد. این‌ پست قبلی‌م را بخوانید تا بفهمید بازی‌گر تیمی یعنی چه!

(عکس استاد از این‌جا)

دوست داشتم!
۵

پاسخ به فراخوان “دعوت از نیروهای آماده به کار”: دو گانه‌ی “انتظار” و “توهم”!

آقای کمالیان عزیز در این‌جا فراخوانی داده‌اند و از نیروهای جوانی که تازه قصد دارند وارد بازار کار شوند خواسته‌اند تا بگویند چه انتظاری از سازمانی که قرار است در آن کار کنند دارند. بحث جالبی پای همان مطلب شکل گرفته که توصیه می‌کنم حتمن آن را دنبال کنید.

وقتی این فراخوان را خواندم یاد وضعیت چند سال پیش خودم افتادم. زمانی که سال آخر دوره‌ی لیسانس بودم و داشتم دنبال کار می‌گشتم. کمی فکر کردم و باورهای آن روزهای‌م را به‌یاد آوردم. امروز که به آن روزها نگاه می‌کنم می‌بینم بعضی‌های‌شان درست بوده‌اند و بعضی دیگر نه. این باورها را این‌جا می‌نویسم تا در این بحث شرکت کرده باشم. طبیعی است که این‌ها تجربیات یک دانش‌جوی سابق مهندسی صنایع هستند و لزوما همه‌ی آن‌ها را نمی‌شود به رشته‌‌های دیگر تعمیم داد:

۱- من سال آخر دانشگاه (و تقریبا فارغ‌التحصیل) هستم و در نتیجه دانش و مهارت مورد نیاز بازار کار را به‌دست آوردم: متأسفانه بعدها فهمیدم که چیزی بیش از ۸۰ درصد درس‌ها در بازار کار به‌درد نمی‌خورند. مخصوصا در حوزه‌ی کاری که من واردش شدم (مشاوره‌ی مدیریت) تنها یکی دو درس (در واقع تنها درس تحلیل سیستم‌ها) به‌ کارم آمدند. من باید یاد گرفتن را از ابتدا شروع می‌کردم، می‌خواندم و می‌خواندم و می‌خواندم. در سال‌های بعد (مخصوصا زمانی که MBA خواندن را شروع کردم) با حقیقت دیگری مواجه شدم: حتا آن‌جایی که درس‌های دانشگاه را می‌شد در عمل به‌کار برد هم تفاوت میان دنیای تئوریک با آن‌چه باید عملی می‌شد بسیار بود. من باید کاربرد تئوری در عمل را تجربه می‌کردم و راه تبدیل آن به این را می‌یافتم.

۲- من این‌قدر توان‌مندم که فقط کافی است یک فرصت کاری به‌دست بیاورم: نه. من آن‌قدرها هم که فکر می‌کردم، خوب نبودم. چیزهایی که من فکر می‌کردم توان‌مندی‌های من هستند در عمل این‌گونه نبودند. من مهارت کار تیمی نداشتم، بلد نبودم حتی یک صفحه گزارش بنویسم، نمی‌دانستم چطور باید با دیگران حرف زد و از آن‌ها اطلاعات به‌دست آورد، آدم حساسی بودم (و هستم) و نمی‌دانستم چطور باید روابط‌م را با همکاران‌م و مدیران‌م تنظیم کنم، رفتارم بچه‌گانه بود و صمیمیت را با خیلی چیزها اشتباه می‌گرفتم و … در کنارش با ادبیات موضوع حوزه‌ای که در آن کار می‌کردم آشنایی نداشتم، از نرم‌افزارهای تخصصی حوزه‌ی کاری‌م سر در نمی‌آوردم و … به‌صورت خلاصه: نه مهارت‌های “کار حرفه‌ای” داشتم و نه “دانش و مهارت فنی.” و همین باعث می‌شد که اشتباهات‌م حسابی ناراحت‌ و عصبی‌م کنند.

۳- تخصص‌م هر چه باشد مهم نیست: طبیعتا این یکی به طبیعت بسیار متنوع مباحث رشته‌ی مهندسی صنایع مربوط است؛ ولی تنها خاص این رشته نیست. مشکل این‌جا بود که من هیچ تصوری در مورد آینده‌م نداشتم. نمی‌دانستم که قرار است به‌عنوان یک مهندس صنایع چه کاره بشوم. فقط می‌دانستم دوست ندارم در حوزه‌ی کاری اصلی که در دانشگاه مثلا برای آن تربیت شده بودم ـ یعنی مهندسی تولید و کارخانه ـ مشغول به‌کار شوم. برای همین هر چیزی که گیرم می‌آمد می‌خواندم: از شش سیگما و مباحث پیش‌رفته‌ی مدیریت کیفیت تا مهندسی ارزش و ده‌ها موضوع دیگر که بعدها در کارم عملا کاربرد خاصی پیدا نکردند. من فقط داشتم وقت‌م را تلف می‌کردم …

۴- کار باید دنبال من بگردد نه من دنبال کار! آن روزها اسم رزومه‌ و مصاحبه‌ی شغلی را اصلا نشنیده بودم. نمی‌دانستم که چطور باید کار پیدا کرد. مثل خیلی‌های دیگر فکر می‌کردم که دیگران باید با روابط‌شان به من کمک کنند و خودم هیچ نقشی در این زمینه ندارم!

۵- هدف از کار کردن کسب درآمد است! آن روزها به‌دلیل اقتضائات سن و سال‌م فقط و فقط دوست داشتم مستقل باشم و دست‌م در جیب خودم. این‌که از پدرم پول توجیبی می‌گرفتم برای‌م قابل قبول نبود. برای همین از کار، تنها انتظار داشتم که درآمدی داشته باشم. همین. آن روزها نمی‌دانستم که در کار، رضایت شغلی و حرفه‌ای، انجام دادن کار دل‌خواه، یاد گرفتن و … هم مهم‌اند و درآمد تنها یک معیار تأثیرگذار در زندگی شغلی است.

۶- پیش‌رفت یعنی مدیر شدن! آن روزهای اول کارم فکر می‌کردم که پیش‌رفت یعنی این‌که در رده‌های سازمان رشد عمودی داشته باشم. نمی‌دانستم که کارشناس متخصص بودن، بسیار سخت‌تر و در خیلی جاها مهم‌تر از مدیر بودن است. از آن بدتر نمی‌دانستم که در پست کارشناس هم چیزی به‌ نام کارراهه‌ی شغلی وجود دارد و می‌توانم در همان رده‌ی سازمانی هم پیش‌رفت بسیاری داشته باشم.

شاید شانسی که من آوردم این بود که خیلی زود راه‌م را پیدا کردم، آدم‌هایی دور و برم بودند که به من اجازه دادند اشتباه کنم، الگوهای قابل دسترسی در زندگی شغلی‌م داشتم که همیشه خودم را از آن‌ها عقب‌تر می‌دانستم (و در نتیجه چاره‌ام پیش رفتن حداکثری بود تا به آن‌ها برسم) و از همه مهم‌تر این‌که خیلی زود “دانستم همی که نادانم!” برای همین خیلی زود شروع کردم به یاد گرفتن و تجربه کردن و بعدها هم با راه‌اندازی گزاره‌ها ماجرا برای‌م جدی‌تر شد.  و حالا خوش‌حال‌م که اشتباهات آن روزهای‌م را فهمیده‌ام، خوش‌حال‌م که تلاش کرده‌ام پیش بروم و به‌تر بشوم و از همه بیش‌تر خوش‌حال‌م که می‌‌دانم هنوز اول خط‌م و برای به‌تر شدن و یاد گرفتن و برای تجربه کردن و درس گرفتن از اشتباهات، حد پایانی وجود ندارد.

این روزها که به ششمین سال‌گرد شاغل شدن‌م نزدیک می‌شوم، فهمیده‌ام که در زندگی شغلی “انتظار” و “توهم” در مورد خودمان و شرایط‌ کاری‌مان هم‌چون دو روی سکه‌اند. مرز بسیار نازکی بین این دو وجود دارد که تشخیص‌ش بسیار مشکل است. البته فکر هم می‌کنم مشکل در درجه‌ی اول از من و شما نیست. مشکل از دانشگاهی است که ما را برای ورود به بازار کار درست آماده نمی‌کند. دانشگاهی که در آن درس‌ها و کتاب‌ها مربوط‌اند به ۳۰-۴۰ سال پیش. دانشگاهی که در آن خبری از آموزش مهارت‌های شغلی نیست.

جایی می‌خواندم که “خودشیفتگی” یعنی “دیدن تصویرِ خودِ مطلوب در آینه‌ی امروز.” این‌که من فکر کنم همانی‌ام که باید باشم یا دوست دارم باشم. در زندگی شغلی متأسفانه هیچ‌وقت این‌گونه نیست. حتا پیتر دراکر مرحوم هم نمی‌توانست ادعا کند در علم مدیریت که خودش بنیان‌گذارش بوده به کمال رسیده است (و هیچ‌وقت هم چنین ادعایی نکرد.) بنابراین به همه‌ی جوانان جویای کاری که این نوشته را می‌خوانند توصیه می‌کنم برای کار پیدا کردن: “خودتان را بشکنید؛ آینه شکستن خطا است!”

دوست داشتم!
۶

۳ کلمه برای شکست خوردن!

جفری جیمز این‌جا به نکته‌ی جالبی اشاره کرده است. او می‌گوید آدم‌های مستعدِ شکست خوردن، معمولا وقتی می‌خواهند کاری را شروع کنند می‌گویند: “من تلاش‌م‌ را می‌کنم … (I will Try)” (حالا در فارسی شد چهار کلمه برای این حرف ربط؛ به بزرگ‌واری خودتان ببخشید!) آقای جیمز معتقد است که این آدم‌ها با گفتن این جمله مجوز شکست خوردن‌شان را صادر می‌کنند: “اونا وقتی شکست خوردن به خودشون می‌گن: «خوبی‌ش اینه که من حداقل، تلاش خودم را کردم.»” آیا این چیزی جز یک بهانه است؟

بنابراین به‌جای گفتن “من تلاش‌م‌ را می‌کنم!” بگویید: “من این کار را انجام خواهم داد” یا از آن به‌تر: “من باید این کار را انجام بدهم!”

دوست داشتم!
۲۰

درس‌هایی از کودکان برای زندگی بزرگ‌ترها

بچه‌های کوچولو همیشه دوست‌داشتنی‌اند. مهربانی، سادگی و نگاه «کودکانه‌»شان همیشه جذاب و انرژی‌بخش است. همه‌ی ما بارها برای کودکی‌مان دل‌تنگ شده‌ایم. بارها هم شنیده‌ایم که چه خوب است مثل کودکان به‌دنیای پیچیده‌ی زندگی بزرگ‌سالی نگاه کنیم. اما خوب این هم از آن کارهای سهل ممتنع است. چطور می‌شود این‌طور به زندگی نگاه کرد؟ مگر می‌شود مانند کودکان بی‌خیالانه و بدون اندیشه‌ی فردا زندگی کرد؟ دنیای پیچیده‌ی ما خوب نیست؛ ولی دنیای آن‌ها هم بیش از حد ساده‌ است!

چند وقت پیش صبح که داشتم به محل کارم می‌رفتم اتفاقی رادیوی تاکسی روی موجی بود که برنامه‌ی خردسالان رادیو را پخش می‌کرد. خانم مجری از بچه‌ها ـ که بزرگ‌ترین‌شان ۴ ساله بود ـ پرسید “وسیله‌ی نقلیه چیه؟” کوچولوهای دوست‌داشتنی برنامه هم شروع کردند به دادن پاسخ‌های بانمک و بعضا پرت! خانم مجری داشت تلاش می‌کرد این بچه‌ها را جمع و جور کند و ما همه در تاکسی داشتیم می‌خندیدیم! همان زمان ناگهان سؤال‌های پاراگراف قبل به ذهن‌م رسید و ناگهان متوجه شدم این کوچولوهای نازنین چه درس‌هایی می‌توانند به ما بدهند:

۱- لذت بردن از کشف کردن: بچه‌ها همه به‌دنبال پاسخ صحیح سؤال خانم مجری بودند و از سر و صداهای‌شان هم می‌شد فهمید داخل استودیو چه خبر است! این‌جا بود که متوجه شدم بچه‌ها همیشه در حال کشف کردن هستند و هیچ‌گاه از این کشف کردن‌شان خسته نمی‌شوند. خیلی از ما حتا لذت کشف بدیهیات را فراموش کرده‌ایم؛ چه برسد به کشف‌های بزرگ!

۲- هیچ محدودیتی در فکر کردن و انجام کارهای‌شان ندارند: در آن برنامه یک کوچولوی سه ساله مثال وسیله‌ی‌ نقلیه برای‌ش چمدان بود! من همان زمان از این همه خلاقیت این پسربچه شگفت‌زده شدم که چطور رابطه‌ی میان حمل و نقل و ابزارش را درست متوجه شد! یعنی بین یک مفهوم و یک ابزار در دنیای واقعی درست ارتباط برقرار کرد؛ چیزی که یکی از ابزارهای خلاقیت محسوب می‌شود (حالا بگذریم از این‌که خانم مجری متوجه نبود یک بچه‌ی سه ساله نمی‌داند وسیله‌ی حمل و نقل ابزار نیست؛ بلکه ماشین است!)

۳- لذت اشتباه کردن: همان پسربچه‌ی بند قبل وقتی اشتباه‌ش را یادآوری کردند، کلی خندید و اصلا ناراحت نشد! در حالی که خیلی وقت‌ها ما بزرگ‌ترها بابت اشتباهات‌مان در زندگی افسرده می‌شویم.

۴- تفکر ساده و بدون پیش‌فرض: خیلی وقت‌ها دلیل اشتباه فکر کردن ما و نتایج اشتباهی که می‌گیریم، به‌دلیل پیش‌فرض‌های غلطی است که در نگاه به دنیا و موضوعاتی که باید در مورد آن تصمیم‌ بگیریم، داریم. دقت کنید که همان کوچولوی دو بند قبل، به‌دلیل نداشتن پیش‌فرض و پیش‌زمینه در مورد پاسخ صحیح سؤال خانم مجری، چه جواب هوش‌مندانه‌ای با ارتباط برقرار کردن میان دو مفهوم داد.

۵- پافشاری برای رسیدن به هدف: همه حتمن دیده‌ایم که بچه‌ها وقتی چیزی را می‌خواهند چقدر برای رسیدن به آن پافشاری می‌کنند و اصلا کاری به محدودیت‌ها و نظرات پدر و مادرشان ندارند! 🙂 پس در برابر مشکلات کم نیاورید لطفن!

دوست داشتم!
۵

لینک‌های هفته (۸۶)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

قانون ده‌ هزار ساعت (مهدی تیموری؛ دنیای GIS) (خیلی عاااالی! به‌ترین مطلب این هفته :))

رویایت را نکش! (سمانه سلطانی؛ وبلاگ همینا) (عااالی!)

انتشار آنلاین کتاب خلاقیت و اندیشه متفاوت یک پزشک (اولین کتاب الکترونیک دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (عااالی!)

چرا بعضی‌ها در نقاشی مهارت دارند و بعضی‌ها ندارند؟ (وبلاگ یک نفر)

مقابله با ۱۰ عاملی که تمرکز شما را بر هم می‌زنند

از استرس‌های‌تان حرف بزنید

Simple but great Tricks to Get Your Inbox to Zero

Believe to Achieve | Tim Elmore

Have You Stepped Outside of the Box Today?

مدیریت و کارآفرینی:

مصائب یک مستأجر (میلاد اسلامی‌زاد؛ افاضاتـ و اضافاتـ) (این هم درسی برای شرکت‌داران!)

می‌خواهم یک کسب و کار اینترنتی راه بیاندازم، از کجا شروع کنم؟ (سید رضا علوی؛ فارسی‌بیز)

استارتاپ چیست! (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

اجایل برای مدیریت پروژه‌های غیر نرم‌افزاری (نادر خرمی‌راد)

مراقب سندرم آپولو در استخدام کارکنان‌تان باشید (استاد پرویز درگی) (جالب!)

جزییات همایش مدیریت کارآفرینی در ICT

Work “on” your Biz; not work “in” Your Biz!

How to Reach Your Enemy – Management Tip of the Day

Global top 20 | Best Companies for Leadership | Hay Group

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

وب ایران، جدال برای هیچ (حرف خیلی حساب پرهام باغستانی)

چطور فایل‌های ضمیمه شده به جی‌میل را در گوگل درایو ذخیره کنیم؟ (سعید امیرلو؛ وب‌بلاگ فارسی)

چطور به‌صورت همزمان با چند اکانت در Google Talk لاگین کنیم (زومیت)

تالار افتخارات اینترنت (مصطفی لامعی؛ آی‌کلاب)

برترین وب‌سایت‌های جهان معرفی شدند (جایزه‌ی جهانی وب‌لی)

رشد ۸۱ درصد حملات سایبری

سیستم‌عامل جدید مایکروسافت برای خانه های هوشمند

LinkedIn Is Buying SlideShare

شبکه‌های اجتماعی:

شکست مایکروسافت برای فروش موتور جستجوی بینگ به فیس‌بوک (!)

فیسبوک، شرکتی با ارزش ۹۰ میلیارد دلار

تهدید ۲۳ میلیارد دلاری خدمات پیام دهی اجتماعی در سال ۲۰۱۲

صنعت فاوا در ایران:

ایران در رتبه‌بندی جهانی دولت الکترونیک از مالدیو هم عقب‌تر است (خسته نباشیم!)

سازمان فناوری اطلاعات، رگولاتور حوزه فناوری اطلاعات است

آمریکا صدور تجهیزات IT به ایران را ممنوع کرد

رگولاتوری بانک جامع سرمایه‌گذاری در بخش ICT را ایجاد می‌کند

اقتصاد:

اقتصاد آنلاین – رکورد تاریخی کاهش نابرابری در ایران (تحلیل جالب صادق الحسینی)

درباره‌ی افزایش بیکاری در کشور (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)

آیا واردات وابستگی است؟ (کافه‌ی اقتصاد)

به تشخیص هیات انتظامی بانک مرکزی؛ مجوز برخی بانک‌های خصوصی لغو می‌شود (چه خبره!؟)

The Economical Meaning of Murphy LAW!

U.S. economy adds 115,000 jobs in April, unemployment rate falls to 8.1%

A Mom’s Work Is Worth $113K Annually. Or Maybe About Half That

دوست داشتم!
۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۶۴)

«یورگن کلوپ ناکامی دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا را نتیجه بی‌تجربگی تیم‌ش می‌داند:«تجربه نکته‌ای است که نمی‌توان با گوش دادن آموخت و باید در طول زندگی آن را کسب کرد.» (این‌جا)

بدون شرح. نقل قولی از ورژن آلمانی موفق و دوست‌داشتنی پپ گوآردیولا. 🙂

دوست داشتم!
۴

موفقیت چیست!؟

همه‌ی ما دوست داریم در زندگی‌مان “موفق” باشیم؛ اما کم‌تر پیش می‌آید که فکر کنیم موفقیت یعنی چه!؟ جفری جیمز این‌جا تعریف جالبی از موفقیت ارائه کرده است:

ماتریس زیر را در نظر بگیرید:

برای بیش‌تر مردم تعریف موفقیت به‌شکل زیر است:

اما تعریف واقعی موفقیت این‌طوری است:

بنابراین: “موفقیت در زندگی یعنی هر چه بیش‌تر شاد بودن!”

دوست داشتم!
۸

لینک‌های هفته (۸۵)

باز هم کمی تأخیر … 🙂

یش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

مدیریت آشفتگی فکری (امیر مهرانی؛ The Coach) (عاااالی! یکی از به‌ترین مطالب هفته)

چگونه عادت های خوب را در خودمان نهادینه کنیم؟ (نارنجی) (عاااااالی!)

۱۰ راه برای افزایش تمرکز و کارایی محیط کار (نارنجی)

پنج نکتۀ زیرکانه برای ابراز مخالفت با رئیس (محمد سالاری)

شوخی با مدل‌های یکپارچه! (افشین دبیری؛ وبلاگ مدیریت منابع انسانی) 😀

 مدیریت و کارآفرینی:

بومی سازی: درست یا غلط؟ (بهاره حسینی) (سؤال خوبی است!)

تکنیک MECE (ابراهیم حیدری)

مدیریت پروژه چابک (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

چگونه یک مربی و مرشد خوب برای خودمان پیدا کنیم؟! (مصطفی مهدی‌زاده؛ نویسنده‌ی مهمان وبلاگ یک پزشک)

گرومینگ بک لاگ محصول (اسد صفری؛ دنیای چابک)

کارآفرینی نیازی به تجربه ندارد

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

راه‌های «عملی» برای تقویت وبلاگستان (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (خیلی حرف حساب!)

گوگل برای مالکیت فایل‌های کاربران تا کجا به پیش می‌رود؟! (آزادراه)

مایکروسافت، نام نسخه‌های مختلف ویندوز ۸ را اعلام کرد (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چه بر سر اندروید می‌‌آید؟ (تحریریه‌ی آن‌لاین عصر ارتباط)

آزادراه تقدیم می‌کند: اوبونتو برای تازه‌واردها (آزادراه) (کتاب آموزشی اوبونتو)

چهار مطلب در راستای معرفی گوگل‌درایو توسط گوگل در این هفته: رونمایی رسمی گوگل از سرویس گوگل‌درایو (فارنت) و فضای جیمیل به ۱۰ گیگابایت افزایش یافت  و سرویس SkyDrive مایکروسافت با ۷ گیگابایت فضای رایگان (دو خبر دوم از وبلاگینا) و اینفوگرافی: مقایسه سه سرویس دراپ‌باکس، گوگل‌درایو و اسکای درایو (فارنت)

۱۰ امکان جالبی که جستجوگر گوگل دارد و کمتر از آن‌ها استفاده می‌شود

پیش‌بینی سهم ۶ میلیارد مشترکی بازار تلفن همراه دنیا تا پایان ۲۰۱۲

شبکه‌های اجتماعی:

فیس‌بوک بیش از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد 

صنعت فاوا در ایران:

اساسنامه شرکت زیرساخت تأیید شد 

گواهی مدیریت امنیت اطلاعات خارجی منتفی شد (ISMS ایرانی! چه شود …)

اختصاص بودجه ۴۰ میلیارد تومانی به پژوهش‌های فناوری اطلاعات

الزامی شدن تأیید هویت در پرداخت‌های الکترونیکی

آغاز رده‌بندی ملی آثار نرم‌افزاری

اقتصاد:

اقتصاد آنلاین آمد (سایت خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان که با همت گروهی از دوستان روزنامه‌نگار حرفه‌ای ما که با جریان اصلی اقتصاد جهان همراه‌اند راه افتاده است. معرفی این سایت توسط صادق الحسینی در کاتالاکسی)

سایت شخصی دکتر محمد طبیبیان عزیز هم این هفته شروع به کار کرد!

اقتصاد ایران در گزارش صندوق بین المللی پول (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL) (بسیار خواندنی!)

گیک‌ها و اقتصاد تجربه‌محور (نارنجی)

بدهی خارجی ایران ۶٫۳ میلیارد دلار کاهش یافت/ امارات بدهکارترین در خاورمیانه

نرخ بهره ی بانکی در آمریکا تا پایان سال ۲۰۱۴ ثابت ماند

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۸۴)

خوب این آخر هفته سر من وحشت‌ناک شلوغ شد. موعد تحویل چند تا پروژه که قرار بود با هم نباشد، روی هم افتاد و نتیجه‌ش هم این‌که پست “لینک‌های هفته” افتاد به‌امروز. بعد از پست جمعه شب، قصد داشتم هر وقت شد مطالب نخوانده را بخوانم و پست لینک‌های هفته را بنویسم که واقعن فرصت نشد. از لطف دوستانی که نگران غیبت من شده بودند، متشکرم. 😀 این هم از مزایای زیادی فعال بودن است دیگر …

از این هفته لینک‌های مربوط به صنعت فاوا در ایران را جدا می‌کنم و تعداد لینک‌های کلی بخش فاوا را هم به ده لینک کاهش می‌دهم. البته طبیعتا اگر لینک‌های صنعت فاوا در ایران زیاد نباشد، آن‌وقت فضا برای سایر لینک‌های فاوا باز می‌شود.

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها  را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

برداشت از خود (باید یک مطلب به‌زودی در باب “توهم در مورد خود” بنویسم! علی‌الحساب این نوشته‌ی کوتاه شهرام خان کریمی را در یادداشت‌های صنایعی ببینید.)

استراتژی لبخند (علی م.) (بسیار دوست‌ش داشتم.)

Live at Your Own Speed (بهاره حسینی؛ The Notes) (عاااالی! روش‌هایی برای یافتن آرامش در زندگی. البته عنوان‌ش را نگاه نکنید؛ مطلب فارسی است. یکی از به‌ترین نوشته‌های این هفته برای من.)

چالش‌های فراروی تغییر موفق (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

تغییر و مشکلات آن (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)

تغییر و مقاومت (وبلاگ تجربه؛ محسن صحراگرد)

آرتیست فراموش شده (امیر مهرانی؛ The Coach)

آنچه برای برقراری ارتباط مؤثر نیاز داریم (نیاز مبرم مدیران) (محمد سالاری)

۴ روش برای بهبود کارایی مغز (نارنجی)

بهترین شغل جهان در سال ۲۰۱۲: مهندس نرم‌‌افزار (نارنجی) (بقیه را هم بد نیست ببینید.)

مدیریت و کارآفرینی:

مدیر پروژه خوب (خلاصه‌ی یک کتاب عالی مدیریت پروژه به‌روایت علی واحد در وبلاگ رادمان؛بسیار مهم و خواندنی!)

گفت‌و‌گوبا مدیرعامل شرکت پوینده دهکده جهانی : منابع انسانی؛ اصلی‌ترین منبع تحقق برنامه‌های راهبردی (این هم یک گفتگوی جالب با وفا کمالیان عزیز که مال قدیم‌ترهاست اما من این هفته‌ تازه دیدم‌ش!)

زندگی مشترک مسالمت‌آمیز با یک کارآفرین (امیر مهرانی؛ The Coach)

برای پول درآوردن وبلاگ نزنید! (وبلاگ خواندنی آقای سید رضا علوی با عنوان “کارآفرینی اینترنتی و کسب و کار اینترنتی به زبان فارسی” که کشف این هفته بود!)

تخفیف یا تخریب؟! (پریا فرهادی؛ وبلاگ همینا)

سادگی، نهایت پیچیدگی است (این هم معرفی طراح اصلی اپل توسط جواد افتاده در “رسانه‌های اجتماعی”)

 پرداخت های متغیر (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (نوشته‌ی شهرام در مورد سبک‌های پرداخت ثابت و متغیر در طول چرخه‌ی عمر سازمان)

همکاری و نه دلالی (شایان شلیله)

چگونه با تازه‌واردها رفتار کنیم؟ (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

آموزش وب‌مسترها ; راه‌هایی ساده برای ایجاد محتوایی قوی (دنیای فناوری اطلاعات) (بسیار خواندنی!)

ارتباط کامپیوترهای آلوده با اینترنت قطع می‌شود (حتمن این مطلب را در مورد یک ویروس بسیار خطرناک بخونید و رایانه‌تان را هم چک کنید.)

دانلود همه‌ی اطلاعات ویکیپدیا و استفاده از دانشنامه‌ی ویکیپدیا به صورت آفلاین (شاهوار) (به‌به!)

راه‌حل کاربردی ادوبی برای جایگزینی امضای دستی با امضای الکترونیکی اسناد (زومیت)

گوگل می‌گوید در ساخت اندروید از حمایت کامل Sun برخوردار بوده است (این هم بخشی از ماجرای شکایت اوراکل از گوگل) (زومیت)

Gmail خود را آنالیز کنید (عصر ارتباط)

نگرانی مخترع اینترنت از خطرات گوگل و فیسبوک

آیا شرکت‌های Apple و Valve در تلاش برای ساخت کنسول بازی جدیدی هستند؟ 

شبکه‌های اجتماعی:

عصر محتوای کوانتم (رسانه‌های امروز؛ مهران نصر) (عااالی!)

چرا فیس‌بوک برای گوگل خطرناک است؟ (زومیت)

صنعت فاوا در ایران:

گفت وگو با حمید شهریاری عضو شورای عالی مجازی (یک گفتگوی بسیار مهم در مورد مشکلات سیاست‌گذاری فاوا در کشور که منجر به تأسیس شورای عالی مجازی شد. آقای شهریاری را اول بار در هم‌اندیشی راهبردهای جامعه‌ی اطلاعاتی ایران از نزدیک دیدم. بسیار انسان روشن‌ و در حوزه‌ی فاوا بادانشی است و به‌دلیل جامعه‌ی روحانیت‌ش احتمالن یکی از تأثیرگذارترین آدم‌ها صنعت فاوا در سطح نظام حاکمیتی کشور.)

اساسنامه شرکت IT تصویب شد 

شبکه ملی اطلاعات هزار میلیارد تومان خرج برمی‌دارد (بررسی بودجه‌ی فاوا در سال ۱۳۹۰)

سایت‌های وزارت نفت همچنان قطع است

حجم تجارت الکترونیکی کشور به ۶۷ میلیارد تومان رسید 

اقتصاد:

۱۰ چیز که در مورد افشای اطلاعات کارت‌های بانکی مردم نمی‌دانید (دوستان ما در راه‌پرداخت نکات بسیار مهمی را در فضای غبارآلود و غیرکارشناسی که پس از این اتفاق به‌وجود آمد، نوشته‌اند.)

فقرا در جست‌و‌جوی گذشته، ثروتمندان به دنبال آینده (در جستجو در گوگل!)

مذاکره بهمنی با رئیس صندوق بین‌المللی پول برسر تحریم 

در جلسه‌ی سه روزه‌ی صندوق بین‌المللی پول چه گذشت؟

دوست داشتم!
۱
خروج از نسخه موبایل