هدف: بهدنبال خانهای نیازمند تعمیر میگردم که پی محکمی داشته باشد. دوست دارم دیوارها را تخریب کنم، پلهایی بسازم و آتش روشن کنم. من تجربهای کمنظیر، شور درونی بیپایان و البته کمی از آن چیزی که “رؤیابینی” خوانده میشود دارم و از آغاز دوباره نیز نمیهراسم.
مهارتهای من: “رؤیابینی”، سخنرانیهای مهیج، انگیزش تیمها و کمک به ساخت محصولات واقعا جذاب.
رزومهی جابز؛ بخشی از آگهی معرفی آیتول بر روی سایت me.com؛ ۵ ژانویهی ۲۰۰۰
*******
خیلیها فکر میکنند علت موفقیت افسانهای استیو جابز، استعداد خارقالعاده و شخصیت کمنظیر جابز بود. اما من فکر میکنم کلید موفقیت جابز در زندگی شغلیش خودشناسی بود. جابز هدفهای حرفهایاش را بهدرستی شناسایی کرد، همانطور که میبینید آنها را در قالب اهداف حرفهای خود تعریف کرد و دست آخر بهترین جایگاه استفاده از مهارتهای شخصیاش را در فعالیت بهعنوان یک “آیندهساز”، یک “استراتژیست” و یک “طراح محصول” بینظیر یافت.
با هم دربارهی خودشناسی بیشتر صحبت خواهیم کرد. فعلا به این فکر کنید که روایت شما از رزومهتان چیست؟ روایت من از رزومهام را در پست دیگری خواهید خواند. 🙂
یکی از مشکلات همیشگی ما در زندگی کاریمان این است که کاری که میکنیم یا کارهایی که انجام دادهایم با آن چیزی که دوست داشتهایم متفاوت بوده است. حالا بخشی از این مسئله برمیگردد به شانس و پیدا کردن فرصت؛ اما بخش اعظمش بهنظرم برمیگردد به انتخابهای نادرست شغلی یا چسبیدن به شغلی که فایدهای ندارد! اما بحث امشب من این نیست. شاید زمانی دیگر بهسراغ این بحث آمدم.
یک راهحل مشکل بالا عوض کردن شغل یا سازمان برای کار کردن در حوزهی مورد علاقه است. و هر دوی اینها (مخصوصا دومی) نیازمند رزومه نوشتن هستند. ما باید درخواستمان را برای سازمان جدید بفرستیم و به آنها ثابت کنیم که مناسب شغل مورد علاقهمان هستیم. اما خوب وقتی که تجربهای در آن شغل ندارم چطور باید این کار را انجام بدهم؟ یا اگر یک فارغالتحصیل جوان هستم که سابقهی کاری ندارم، چطور باید وارد حوزهی کاری مورد علاقهام شوم؟ بنابراین اولین راهکاری که در این شرایط به ذهن ما میرسد در بهترین حالت اغراق در رزومه نوشتن است و در بدترین حالت، دروغ گفتن. یادم هست دوست محترمی با چندین سال سابقهی کار برای تغییر حوزهی کاریاش از من دقیقا همین را پرسید که اگر کمی دروغ بگویم که اشکالی ندارد!؟ و البته از آنجایی که تصمیمش را گرفته بود، هر چقدر من برایش توضیح دادم دروغگویی کار درستی نیست و اگر فردا دستت رو شود چه میکنی و … گوشش بدهکار نبود و ضررش را هم کرد.
اما همین ماجرای ساده زمانی بسیار وحشتناکتر میشود که فرد قصد دارد از رزومه بهعنوان ابزاری برای پرسنال برندینگ خود استفاده کند. در اینجا فرد میخواهد خود را طوری معرفی کند که مخاطبیناش او را یک “متخصص حرفهای” فرض کنند. حالا مخاطبین این فرد، ممکن است بخواهند سر کلاس درس او در حوزهی آن تخصص بنشینند یا اینکه از او بهعنوان مشاور استفاده کنند. و همینجا است که بسیاری از افراد ظاهرالصلاح برای رسیدن به هدفهایشان سراغ دروغگویی میروند …
شیوههای اغراق و دروغگویی عامی که در هر دو مورد دیدهام، اینها بودهاند:
۱- نوشتن تجربیات کاری بیربط یا بسیار کمرنگ بهعنوان تجربیات کاری فوقالعاده ارزشمند و مرتبط: مثلا دوست من که بالاتر اشاره کردم کارش مدیریت تولید بود و میخواست وارد حوزهی مدیریت منابع انسانی شود. بنابراین در رزومهاش تمام تجربیات مدیریت تولید را با توجیه اینکه “خب تو کارم مدیریت نیروها هم با من بود” در نرمافزار محترم ورد Replace All کرد و بعد البته در مصاحبه با یک شرکت معظم گیر افتاد!
۲- رزومهسازی: در همین محیط وب فارسی، فردی را میشناسم که بدون داشتن تجربهی یک ثانیه کار در یک سازمان واقعی، مدعی است بهترین مشاور مدیریت دنیا است! و البته شما در رزومهی این فرد، نه نشانی از تحصیلات ایشان میبینید و نه نشانهای از تجربیات کاریشان. چیزی که وجود دارد، صرفا مجموعهای است از ویژگیهای یک مشاور خوب و باتجربه! حالا اینکه این ویژگیها چگونه بهدست آمدهاند، ظاهرا اهمیتی ندارد!
۳- اغراق در قسمت آموزشها: بارها در همین وبلاگ گفتهام که در قسمت آموزشها در رزومهتان، بهتر است صرفا دورههایی را بنویسید که برایشان مدرک معتبر دارید و تازه آن هم نه همهی دورهها. بهتر است دورههای مهمتر را بنویسید: دورههایی که واقعا شما را در یک حوزهی خاص متخصص کردهاند! مثلا کسی با گذراندن دورهی مبانی برنامهریزی استراتژیک، استراتژیست حرفهای نمیشود. علم تخصصی (که تازه در عمق آن هم حرف بسیار است) یک چیز است و تخصص چیز دیگر.
۴- اغراق در قسمت مهارتها: یادم هست همکار محترمی داشتیم که مطابق رزومهاش تمام زبانهای برنامهنویسی دنیا را بهصورت حرفهای بلد بود. حالا اینکه سهل است؛ ایشان در تمامی حوزههای علم مدیریت هم دانش و تخصص داشتند. اما در عمل … بگذریم. معمولا فاجعهترین بخش رزومههای ما همین بخش است. جایی که فکر میکنیم مهمترین بخش رزومه است و بنابراین به هر شکلی که شده، تلاش میکنیم خودمان را اینقدر آدم خفنی (!) جا بزنیم که کارفرما چارهای جز استخدام ما نداشته باشد. چه کسی بهدنبال یک آدم چند تخصصی نیست که از استراتژی، منابع انسانی، مدیریت تولید، مدیریت کیفیت، آیتی و هزار تا مهارت دیگر همزمان سر در میآورد!؟
خوب متأسفانه باید به عرضتان برسانم که برای کارفرماهای حرفهای، مثل روز مشخص است که چنین فردی در هیچ حوزهای متخصص نیست. اینجور کارفرماها بهجای نگاه کردن بخش مهارتهای رزومهی شما، به سایر بخشهای رزومهی شما (بهخصوص بخش تجربیات کاریتان) توچه بیشتری میکنند. این را مخصوصا به دوستان جوانترم توصیه میکنم که تازه قصد دارند وارد بازار کار شوند. نوشتن دهها مهارت مختلف و متناقض، به استخدام شدن هیچ کمکی نمیکند. بهتر است بهجای این کار، روی چند مهارت خاص متمرکز شوید و حتی اگر تجربهی کاری مشخصی در آن حوزه ندارید، سعی کنید از راههای دیگری که میشود، به کارفرما نشان دهید که در راه کسب یک تخصص، دانشجو هستید! مثلا برای یک فارغالتحصیل جوان، نوشتن پروژههای درسی دانشگاهی مهماش یا تجربیات دوران کارآموزیاش مهم است. یا اگر مقالهی تخصصی را در جای معتبری چاپ کردهاید، خوب است که در رزومهتان به آن اشاره کنید. ضمنا فراموش نکنید که برخی مهارتها در دل مهارتهای دیگر مستتر هستند؛ مثلا یک تحلیلگر کسب و کار خوب، طبیعتا باید مصاحبهکنندهی خوبی باشد یا در مستندسازی عالی باشد!
بنابراین برای هزارمین بار: در رزومه نوشتن خالیبندی و اغراق نکنید. حواستان باشد که آرزوها و رؤیاها در رزومه جایی ندارند. رزومه، چیزی نیست جز خلاصهای از آن کارهایی که تا بهامروز بهشکل موفق انجام دادهاید و دستاوردهایی که به آنها رسیدهاید.
در طول یکی دو سال اخیر مسئولیت سایت شرکت محل کارم را هم برعهده داشتهام. یکی از کارهایی که باید در این زمینه انجام شود، مدیریت و پاسخگویی به ایمیلها و پیامهای ارسالی به شرکت است. جدا از اسپمها و ایمیلهای تبلیغاتی، هر از گاهی ایمیلهای درخواست کار دریافت میکنیم. و همینجا است که من از دیدن رفتارهای اشتباه هم خندهام میگیرد و هم حرصم درمیآید! هفتهی گذشته دو آگهی جذب نیروی انسانی را به درخواست دو دوست عزیز درگزارهها منتشر کردم و باز بخشی از همان رفتارهای اشتباه را مشاهده کردم. بنابراین بد ندیدم در مورد آداب رزومه فرستادن از روی سایت شرکتها نکاتی را یادآوری کنم:
۱- اولین و مهمترین نکته: تا وقتی که شرکت آگهی جذب همکار را در سایتش درج نکرده یا فرم استخدام فعالی ندارد، یعنی در مقطع فعلی نیازی به استخدام ندارد. بنابراین شما نباید در چنین شرایطی رزومهتان را برای شرکت ارسال کنید. من استثنائا مدیر پروژهای هستم که مسئولیت سایت شرکتهای محل کارم را هم برعهده داشتهام. در بسیاری از شرکتها اساسا مسئول سایت در سازمان هیچ ارتباطی با واحد منابع انسانی ندارد و از آن بدتر، در بسیاری از شرکتها مسئولیت سایت کلا به خارج سازمان برونسپاری میشود. بنابراین رزومه فرستادن در این حالت برای شما فایدهای ندارد. در برخی شرکتها هم البته ایمیلهای سایت مستقیم به پست الکترونیکی مدیرعامل و مدیران ارشد شرکت ارسال میشود؛ اما جدا از اینکه با گرفتن وقت مسئولین ارشد شرکت احساس بدی را در مورد حرفهای نبودنتان در آنها ایجاد میکنید، رزومه شما در میان ایمیلهای شرکت گم میشود و در آینده و روزی که شرکت نیازمند همکار جدید بود، هیچ کس بهیاد شما نخواهد افتاد. بنابراین لطفا رزومه نفرستید مگر اینکه شرکت خودش بخواهد!
۲- با فرض اینکه شرکت آگهی جذب همکار یا فرم استخدام فعال دارد: خوب در این حالت شرکت حتما اعلام کرده که برای چه مشاغلی و با چه تخصصهایی استخدام میکند. لطفا اگر ارتباطی با شغل اعلام شده یا تخصص مربوطه ندارید، وقت ارزشمند خودتان و مسئولین شرکت را تلف نکنید. مثلا در مورد همین آگهی اخیر گزارهها (+) فرد محترمی با رتبهی چهار آزمون دکترای مدیریت برای یک پست ناقابل کارشناسی رزومه فرستادهاند. من چند روز است دارم فکر میکنم چرا و هنوز نفهمیدم!
۳- صرفا به روشی که روی سایت شرکت نوشته شده رزومه بفرستید: ممکن است شرکت آدرس ایمیل مشخصی را اعلام کرده باشد تا به آن رزومه بفرستید. در این حالت لطفا صرفا به آن نشانی رزومه بفرستید و ارسال ایمیل به سایر نشانیها ـ بهویژه info ات سایت شرکت ـ جدا خودداری کنید. اگر هم فرم استخدام وجود دارد، فقط و فقط اطلاعاتی که در فرم وجود دارد را تکمیل کنید و از فرستادن رزومه یا اطلاعات تکمیلی به نشانی پست الکترونیکی شرکت بپرهیزید.
۴- فرم استخدام را دقیق پر کنید: یادتان نرود اطلاعات فرم استخدامی را کامل و دقیق تکمیل کنید؛ مخصوصا به تلفن یا ایمیلتان خیلی دقت کنید تا بتوانند با شما تماس بگیرند!
۵- سایت شرکت ابزار اطلاعرسانی شرکت است نه شما: اگر به خیال خودتان با فرستادن روزمه دارید برای خودتان شبکهسازی میکنید، باید به عرضتان برسانم در فضای کاری ایران اصلا از این خبرها نیست! در ایران سایت بسیاری از شرکتها در بهترین حالت، تنها کاربرد اعلام محصولات و خدمات و نشانی و تلفن شرکت را دارد. بنابراین عملا ارتباط یک سویه و از جانب شرکت است و ارتباط از این سوی سیم اصولا برقرار نمیشود که شما بخواهید با آن شبکهسازی بکنید.
درک میکنم در شرایط رکود اقتصادی این روزها پیدا کردن شغل مناسب چقدر دشوار است. میفهمم که بیکاری یا داشتن شغل نامناسب چه فشارهای وحشتناکی به آدم وارد میکند. اما لطفا برای شخصیت حرفهای خودتان و وقت دیگران ارزش قائل باشید.
اغلب اوقات تکرار زیاد هر چیزی باعث از بین رفتن تأثیر آن در عمل میشود. کلیشهها مثال بسیار روشنی از این موضوع هستند. رزومه نوشتن هم از این امر مستثنا نیست و بهتر است برخی واژهها را که همه در رزومههایشان از آنها استفاده میکنند را از رزومهمان حذف کنیم. چرا؟ برای اینکه خودمان را در انجام کار متفاوت از دیگران نشان دهیم و نه خودمان را! حواسمان باشد برای کارفرمای احتمالی اینکه چه کاری میتوانیم انجام دهیم مهم است؛ نه اینکه چه کسی هستیم!
بنابراین لطفا ۱۰ واژهی زیر را که طبق تحلیلهای LinkedInدر رزومههای امسال بسیار تکرار شدهاند، از رزومهتان حذف کنید:
در مورد رزومهنویسی قبلا اینجا راهنمایی نوشته بودم . آن راهنما قطعا کافی نیست و هر از چند گاهی که نکات جدیدی در این زمینه ببینم به آن اضافه خواهم کرد. فعلا این سه نکته را داشته باشید تا بعد:
رزومه یک ابزار بازاریابی است: شما با رزومه میخواهید خودتان را بازاریابی کنید. بنابراین باید حتما با طرح و برنامهی مشخص به آن بپردازید و برای درست کردناش، وقت بگذارید.
رزومه اولین نقطهی تأثیرگذار شما بر کارفرمای احتمالی است: یکی از نکاتی که آقای دکتر روستا ـ استاد محترم و برجستهی بازاریابی ما ـ همیشه رویاش تأکید داشتند، اهمیت بسیار بالای ۳۰ ثانیه اول در مواجههی فروشنده (در اینجا شما) با خریدار (در اینجا کارفرمای احتمالی) بود. خوب طبعا اینجا مواجههی شما با کارفرما از نوع مکتوب و در قالب رزومهتان است؛ بنابراین باید حسابی روی رزومه کار کنید تا تأثیرگذاری لازم را داشته باشد.
یک رزومهی خوب باید حداکثر در دو دقیقه به صورت کامل مطالعه شود!