هفتهی پیش من یک آگهی برای فرصت شغلی که در شرکت ما وجود دارد در گودر نوشتم و تا الان چیزی حدود ۲۰ رزومه یا درخواست کار دریافت کردهام. اغلب این رزومهها دارای اشکالاتی هستند که تقریبا برای من از قبل، قابل پیشبینی بود. اشکالاتی که از توجه نکردن به چند اصل ساده در نگارش رزومه به وجود میآیند. بنابراین بد نیست که با هم مروری داشته باشیم بر چند اشتباه اساسی در رزومه نوشتن یا ارایهی درخواست کار با توجه به شرایط ایران:
۱٫ قبل از رزومه دادن سؤال بپرسید / بدون رزومه درخواست کار بدهید: راستاش من فقط وقتی سؤال کردن قبل از رزومه دادن را میپذیرم که فرد مقابل، آدم شناخته شده و معتبری باشد. فلسفهی وجود رزومه در این است که فرد استخدامکننده سوابق مختصری از شما بداند؛ حالا هم برای اینکه ارزیابی کلی از شخصیت حرفهای شما داشته باشد و هم برای اینکه ببیند تخصص شما به درد کاری که او میخواهد میخورد یا خیر؟ بنابراین وقتی از شما رزومه درخواست کردند، لطفا همان رزومه را بفرستید!
۲٫ هر طور که دوست داشتید رزومه را بنویسید: رزومه یک تمپلیت مشخص دارد (منظورم از نظر عناوینی است که باید داخلاش وجود داشته باشد.) این حداقلها به نظر من اینها هستند:
- اطلاعات عمومی در مورد خودتان شامل: نام و نام خانوادگی، سال تولد، وضعیت تأهل، در مورد آقایان وضعیت نظام وظیفه، نشانی و تلفن منزل و شمارهی تلفن همراهتان و البته ایمیل (یک آدرس ایمیل درست و حسابی مثلا براساس اسمتان نه همان آیدی که شبها با دوستانتان باهاش چت میکنید!)
- سوابق آموزشی: مقاطع تحصیلی ـ ترجیحا دانشگاهی البته اگر دبیرستان جایی مثل سمپاد درس خواندید حتما بنویسید ـ (و لطفا پایینتر از دبیرستان را نروید. کسی برای من رزومه فرستاده که فقط به کودکستاناش اشاره نکرده!) در این بخش به صورت دقیق به این موارد اشاره کنید: رشتهی تحصیلی و گرایش، نام دانشگاه (اگر بدترین دانشگاه دنیا هم درس خواندهاید حتما اسماش را بنویسید. من اگر واقعا آدم حرفهای باشم به دانشگاه شما تا تجربهی کاریتان را نبینم خیلی توجه نمیکنم. اگر هم تازه میخواهید وارد بازار کار بشوید و سابقهی کار هم ندارید، باز هم دانشگاهتان را بنویسید. اگر ننویسید ممکن است من تصور کنم خدای نکرده با یک عدد برادر کردان جدید مواجهم!)، سال ورود ـ و اگر فارغالتحصیل شدهاید سال فراغت از تحصیل. معدلتان را هم بنویسید بد نیست ولی ضروری محسوب نمیشود.
- تجربیات / پروژههای تحصیلی: وقتی تازه میخواهید وارد بازار کار بشوید چارهای ندارید جز اینکه پروژههای تحصیلیتان را بهعنوان تجربه در رزومه بیاورید. اما بعدتر که تجربهدار (!) شدید، لطفا این بخش را یا پاک کنید یا اینکه فقط پروژههای درست و حسابیتان را نگه دارید (مثلا من در رزومهام فقط پروژهی پایاننامهام را آوردهام.) این اشتباه را خیلی از ما در نوشتن رزومه مرتکب میشویم که اولا پروژههای تحصیلیمان را از تجربیات کاریمان جدا نمیکنیم و ثانیا اگر ۳۰ سال سابقهی کار هم داشته باشیم هنوز میشود عنوان پروژهی مثلا زمانسنجی خط تولید باک در شرکت X را در رزومهمان پیدا کرد! (این یکی مال خودم بود که الان دیگر در رزومهام نیست.)
- سوابق شغلی: این یکی حساسترین بخش رزومه است. جایی که شما دقیقا باید به کارفرمای احتمالی نشان بدهید که چه کارهاید و تخصص شما چیست؟ و همین جا است که بزرگترین و مهمترین اشتباهات ما رخ میدهد. پایینتر دربارهی این بخش صحبت خواهم کرد.
- مقالات و تألیفها و افتخارات: لطفا اینجا هم مقالههای سر کلاسیتان را ننویسید. اگر واقعا در کنفرانسی یا مجلهی معتبری مقاله داشتید یا کتابی چاپ کرده بودید یا جایزهی خفنی گرفته بودید بنویسید.
- مهارتها: این بخش هم بعد از سوابق شغلی از بقیهی بخشهای رزومه اهمیت بیشتری دارد که در مورد آن هم پایینتر توضیح خواهم داد.
- علاقهمندیها، معرف و …: راستاش در ایران این بخش از رزومه را معمولا کسی نگاه نمیکند و اصلا بهتر است که در رزومهتان نباشد. از ما گفتن بود! علتاش خیلی راحت قابل حدس است: برای کارفرما هیچ اهمیتی ندارد که شما عاشق مطالعه یا موسیقی هستید، ورزشکارید و کوه میروید و … در صورتی که اینها اتفاقا میتوانند به طرف نشان بدهند که شما آدم خلاقی هستید یا از نظر بدنی سالم هستید! در مورد معرفها هم در ایران همه میدانیم اگر کسی معرف باشد، معمولا همان پارتی محترم شماست! از طرف دیگر میدانید که ما ایرانیها چه عادتهای قشنگی در زدن برای همدیگر داریم؛ کاری که حتی خیلی وقتها به صورت ناخودآگاه اتفاق میافتد. اگر هم معرفتان استاد دانشگاه باشد که معمولا پیدا کردناش کار سادهای نیست!
۳٫ خودتان ندانید که چه کارهاید: پارسال در یک مصاحبهی استخدامی، مصاحبهکننده از من پرسید که تخصصات را در یک جمله برای من تعریف کن. شرح این ماجرا را اینجا نوشتهام. قبل از رزومه نوشتن هدفگذاری کنید که چه کاره هستید و چه کاره میخواهید بشوید.
۴٫ ندانید که برای چه کاری دارید رزومه میدهید: این یکی دیگر فاجعه است. چند باری که برای پروژههای شرکت درگیر رزومه گرفتن بودهایم، به وضوح این را دیدهام. چند نکته در این زمینه:
- لطفا برای خودتان و شخصیت حرفهایتان احترام قائل باشید. این طور رفتار نکنید که (حتی در اوج نیاز) برای هر جایی و هر کاری رزومه بفرستید. باور کنید این کار شأن شما را پایین میآورد. برای چند جای محدود اما متناسب با شرایط خودتان رزومه بفرستید.
- برای کاری که بلد نیستید یا نمیدانید چیست رزومه نفرستید. وقتی من برای پروژهی آیتی آگهی میدهم و روزمهی مهندس کشاورزی را دریافت میکنم که هیچ سابقهای در حوزهی آیتی ندارد واقعا درمیمانم که طرف چه فکری کرده!
- در رزومه فرستادن به تناسب سن و سال و تجربهی کاریتان و همچنین ردهی سازمانی شغل مورد نظر توجه کنید. من برای یک ردهی کارشناسی رزومهی یک آدم با سی سال سابقهی مدیریت را گرفتهام!!!
۵٫ اغراق یا خالیبندی کنید: هر چقدر از این اشتباه بد بگویم کم گفتهام. خیلی از ما در رزومه نوشتن هدف اصلیمان را گرفتن شغل مورد نظر تحت هر شرایطی تعریف میکنیم و در نتیجه … این کار چند مشکل بنیادین دارد:
- یا طرف مقابل میفهمد یا نمیفهمد. اگر بفهمد که وای به حالتان و اگر نفهمد هم که بعدا میفهمد و این دفعه بیشتر وای به حالتان!
- اصولا دروغگویی کار خوبی نیست؛ قبول دارید؟
- با دروغ گفتن اعتبارتان را به خطر میاندازید.
باز هم دلیل بیاورم!؟ بنابراین لطفا همانی را بنویسید که هستید؛ نه بیشتر و نه کمتر!
۶٫ تجربیات شغلیتان را به شکل مناسبی ننویسید: هیچ کاری بدتر از لیست کردن نام هزار تا پروژهای که انجام دادهاید یا دویست تا مسئولیتی که داشتهاید، بدون هیچ گونه توضیح اضافی نیست. یا حتی بدتر از آن نوشتن تجربیاتی که نداشتهاید و به زور میخواهید طرف مقابل را متقاعد کنید که داشتهاید! چند تا نکته برای نوشتن بخش تجربیات شغلی رزومهتان:
- از آخرین شغل یا تجربهتان شروع کنید و به ترتیب تا پایین پیش بروید و تجربیاتتان را بنویسید. لطفا سازمانهایی که در آنها کار کردهاید تفکیک کنید. سال / تاریخ ورود و سال / تاریخ خروجتان را بنویسید. علت خروج از آن شغل را هم به نظر من ننویسید بهتر است (چون خیلی وقتها ما به علت دعوا کردن یا دلایل صرفا مالی کارمان را عوض میکنیم که نوشتن این علت واقعی در رزومه باعث میشود تصویر نامناسبی از ما در ذهن طرف مقابل پدید بیاید؛ اینکه مثلا آدم دعوایی هستیم یا فقط به دنبال پول بیشتر. اگر هم کارفرما به هر علتی عذرتان را خواسته باشد، دیگر بدتر.)
- برای هر سازمان تجربیاتی را که داشتهاید از آخر به اول به تفکیک بنویسید (یعنی آخرین تجربه را اول بنویسید؛ زیر آن تجربهی یکی مانده به آخر و همین طور ادامه بدهید.) اینکه در چه سالی یا در چه بازهی زمانی درگیر چه کاری بودهاید، مسئولیت شما چه بوده و نتیجهی کارتان به کجا انجامیده است. مثلا من در سال ۸۹ درگیر پروژهی مهندسی مجدد فرایندهای شرکت X بودهام، پست من در پروژه مدیر فنی پروژه بوده و خروجی کارم، مستندسازی فرایندهای شرکت، تحلیل وضعیت موجود فرایندها و ساختار سازمانی، شناسایی نقاط شکست سازمان در بهکارگیری ابزارهای سیستمی مدیریت و نهایتا طراحی و استقرار وضع مطلوب فرایندها بوده است.
- لزومی ندارد همهی تجربیاتتان را بنویسید. لطفا فقط مهمترینهایشان را بنویسید. این طوری رزومهتان هم مختصر و مفید میشود!
- تجربیات کوتاه مدت و ناموفقتان را در رزومه نیاورید؛ حتی اگر باعث شود که در رزومهی شما یک دورهی زمانی خالی ایجاد شود (من اوایل امسال حدود یک ماهی در یک شرکت معروف مشاوره کار کردم؛ ولی به دلایلی که بیشتر به دلیل اشتباه در انتخاب محیط کارم بود، آنجا را ادامه ندادم. سابقهی کارم در آنجا در رزومهی من نیست؛ چون باعث میشود کارفرمای احتمالی تصور کند من همیشه در وفق دادن خودم با یک محیط جدید مشکل دارم.)
۷٫ بخش مهارتهای رزومهتان زیاده از حد پر و پیمان باشد: راستاش ترجیح من همیشه خالی گذاشتن بخش مهارتها و حداقل اکتفا کردن به نوشتن مهارتهای مربوط به زبان انگلیسی و نرمافزارهای رایانهای است. مهارتهای فنی که بلد هستید از تجربیاتتان در پروژهها (بهویژه وقتی به صورت عینی بنویسید چه کردهاید) قابل استخراج است. من حتی با نوشتن درسهای گذرانده شده در دانشگاه و اساتیدی که با آنها درس داشتهاید (هر چقدر هم معروف باشند) هم کاملا مخالفم؛ چه برسد به ردیف کردن انواع و اقسام مثلا دانشها و مهارتهایی که خودتان با مطالعه (؟) به دست آوردهاید. تنها استثنا در اینجا دورههای آموزشی رسمی است که برای آنها مدرک دارید. البته باز هم هر چقدر خلاصهتر و هر چقدر مدرک معتبرتر را بنویسید، بهتر است!
من براساس تجربهی خودم در حوزهی مدیریت و آیتی در اینجا صحبت میکنم. هیچ وقت آدمی را که همه کار (از استراتژی و فرایند گرفته تا منابع انسانی و مالی و حسابداری) بلد است یا آدمی که هزاران ابزار و نرمافزار و … بلد است (مثلا شونصد تا زبان برنامهنویسی میداند!) را جدی نگرفتهام و نخواهم گرفت. این کار به نظر من دقیقترین مصداق همان اشتباه شمارهی ۵ است؛ هر چقدر هم که بقیه باور کنند، من باور نمیکنم!
۸٫ و چند توصیهی کلی برای بهتر شدن رزومهتان:
- مختصر و مفید بنویسید: رزومهی ۱۰ صفحهای برای آدمی که سی سال سابقهی کار دارد هم زیاد است چه برسد به بندهای که ۵-۴ سال سابقهی کار بیشتر ندارم. چند نفر از دوستان بسیار حرفهای و کار درست من با سابقهی کار بالای ده سال رزومهشان دو صفحه بیشتر نیست و همین دو صفحه هم دقیقا اندازهی یک رزومهی ۱۰ صفحهای تأثیرگذار است.
- در انتخاب واژهها بسیار دقت کنید: بار معنایی واژهها در نوشتن رزومه بسیار مهم است؛ مخصوصا در بخشهایی مثل تجربیات کاری یا مهارتها. لطفا دقیق باشید.
- تمپلیت رزومهتان را ساده نگه دارید: گذاشتن عکستان و کشیدن انواع و اقسام گل و بلبلها، استفاده از رنگهای متفاوت و … همه اشتباهات بزرگی هستند. منِ کارفرما میخواهم تخصص شما را بسنجم؛ با شکل و قیافهی شما یا رزومهتان کاری ندارم! این البته به این معنا نیست که اصلا هم به سر و شکل رزومهتان نرسید و از فونتهای بسیار بد و ناخوانا، جدولبندیهای نامناسب و … استفاده کنید. به نظرم فرستادن رزومه به صورت PDF هم برای جلوگیری از احتمالاتی مثل متفاوت بودن ورژن نرمافزار ورد کارفرما یا فونتهای روی سیستمها، مناسبتر است؛ مگر اینکه درخواست کارفرما فرمت دیگری باشد (لطفا هیچ وقت رزومهتان را در قالب فایل اکسل یا حتی پاورپوینت نفرستید!)
- حواستان باشد رزومهتان را به چه کسانی میدهید! این در راستای همان نکتهی احترام قائل شدن برای شخصیت حرفهای خود است. هر چقدر کمتر در دسترس باشید بهتر است!
خوب فعلا همینا به نظرم میرسد. امیدوارم تجربیات من برای شما هم مفید بوده باشد.
پ.ن. یک راهنمای بسیار عالی در مورد بایدها و نبایدهای رزومهنویسی را قبلتر یکی از دوستان عزیز در اینجا نوشته که پیشنهاد میکنم حتما بخوانیدش. ضمنا نوشتهی امیر مهرانی دوست بسیار عزیزم را در مورد کارهایی که نباید در مصاحبهی استخدامی انجام داد را هم از دست ندهید.