در تمامی سالهایی که هوادار فوتبال بودهام، فاصلهی عذابآور دو ماهه بین دو فصل فوتبال، از سختترین روزهای زندگیام بوده است. روزهایی بدون هیجان فوتبال، بدون انتظار رسیدن روز مسابقه، بدون لذت ناب و بیمانند ۹۰ دقیقه تماشای خود فوتبال. و حالا در روزگار کرونا، ۲ ماه است که فوتبال نداریم؛ آن هم در زمانی که هر سال هیجانانگیزترین و زیباترین مقطع فصل بود. و بدتر اینکه نمیدانیم فوتبال عزیزمان کِی قرار است بازگردد!
وضعیت این روزهای فوتبال بهعنوان یکی از بزرگترین زیربخشهای صنعت سرگرمی، نکات عجیبی را به ما نشان میدهد که درسهایی را برای روزگار پسا کرونا نهفقط برای سازمانها و کسبوکارها بلکه حتی تکتک ما خواهند داشت. در ادامه به ۳ چالشی اشاره میکنم که فوتبال این روزها با آن مواجه است و کوتاه میگویم چه درسی از این چالشها میتوان گرفت:
۱- وقوع شرایط اضطراری، غیرممکن نیست، پس باید توان تصمیمگیریِ سریع در ابهام را بالا برد: البته برای ما ایرانیها این موضوع تبدیل به یکی از موضوعات طبیعی زندگی شده؛ ولی شاید هیچ کسی در دنیا فکر نمیکرد که بند «فورس ماژور» قراردادها روزی واقعا بهجریان بیافتد! فوتبال دو ماه است متوقف شده و با چالشهای مختلف مالی و اقتصادی، حقوقی و قانونی و حتی زمانبندی مواجه است. باشگاههای شاید یکی از بهترین مثالهای زندگی در لحظه باشند؛ مخصوصا در سالهای اخیر که پول قابل توجهی از طریق حقوق پخش تلویزیونی به فوتبال تزریق شد. باشگاهها دغدغهی پول نداشتند پس همواره روی امروزشان تمرکز میکردند. کرونا نشان داد که عصر استراتژی، اگر چه هنوز سرنیامده ولی ماهیت استراتژی بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ، پویا (دینامیک) شده و در نتیجه برای پاسخگویی سریعِ استراتژیک به چالشهای پیشآمده توسط شرایط اضطراری، نیاز به داشتن «توان تصمیمگیری چابک و متناسب با شرایط» داریم. در واقع شاید بیش از هر زمان دیگری ـ حداقل در دوران بعد از جنگ جهانی دوم ـ نقش رهبران قدرتمند در سازمانها از فرایندها و الگوهای استراتژیکی پراهمیتتر شده باشد. چقدر «توان تصمیمگیری سریع و در ابهام» را داریم؟ این دقیقا همان چیزی است که نداشتنش «صنعت فوتبال» را فلج کرده است.
۲- مدیریت هزینهها همیشه مهم است، حتی وقتی سطح درآمدها و سود، مناسب است: بحران کرونا نشان داد که بسیاری از باشگاههای بزرگِ اروپا چقدر گرانْ اداره میشوند! بهترین مثالش هم باشگاه بارسلونا که مدیریت آن در سالهای اخیر، به پردرآمدترین باشگاه جهان بودن مفتخر بود و میخواست اولین تیم با درآمد میلیارد دلاری باشد (و با همین رویکردِ صرفا تجاری، روحِ فوتبال را در بارسا کشت!) طبیعتا در زمانی که درآمدها سر جای خودشان هستند، این گرانْ اداره شدن به چشم نمیآید و وقتی با بحرانی مثل کرونا مواجه میشویم که درآمدها را به پایینترین سطح ممکن میرساند، آنوقت است که تازه این مشکل، خود را بهخوبی نمایان میکند. حدس میزنم در دنیای پسا کرونا، دوباره مثل دهههای ابتدایی بعد از جنگ جهانی دوم، روشها و ابزارهای مدیریت و کاهش هزینه و افزایش بهرهوری، دوباره بسیار پرطرفدار خواهند شد. بهعبارت بهتر، علم بهینهسازی که در دوران جنگ جهانی دوم ابداع شد و بسیاری از ما آن را با نام «تحقیق در عملیات» میشناسیم، احتمالا بازگشت شکوهمندانهای به دنیا مدیریت و کسبوکار خواهد داشت.
۳- تنوع درآمدی خوب است؛ اما اینکه توزیع درآمدها بین منابع درآمدی مختلف چگونه است حتی از تنوع درآمدی هم مهمتر است: مهمترین مشکلِ فوتبال در این روزها توقف، عدم دسترسی به درآمد حقوق پخش تلویزیونی است؛ یعنی همان بلای خانمانسوزی که در سالهای اخیر، به جان فوتبالِ زیبای ما افتاده و آن را تا سطح یک فیلمِ سینمایی که صرفا برای فروش ساخته میشود، پایین آورده است. جالب است که وضعیت در لیگهایی که حقوق پخش تلویزیونی، درصد کمتری از درآمدهای کلی باشگاه است، نسبتا بهتر از سایر لیگها است (مثال: بوندسلیگای آلمان) در مقابل لیگهایی که وابستگی زیادی به حقوق پخش تلویزیونی دارند (مانند: سری آ ایتالیا). بنابراین در دنیای پسا کرونا، قاعدتا مدیران باشگاهها ـ و همهی کسبوکارها ـ باید بخشی از توان خود را روی تنوعبخشی بیشتر به منابع درآمدی موجود و متعادلسازی نسبت آنها در سبد درآمدی کسبوکار متمرکز کنند و از آن مهمتر، روی نوآوری برای خلق منابع درآمدی جدید، وقت و انرژی بگذارند (بهعنوان مثال، شاید در دوران پسا کرونا شاهد اقبال بیشتر باشگاهها به تیمهای بازیهای ورزشی الکترونیکی باشیم.)
شیوع کرونا از آن اتفاقات عجیبی است که شاید هر یک از ما در دوران زندگیمان تنها یک بار با آنها مواجه شویم. این روزها شاید ما انسانهای عادی ـ و نه بندگان زر و زور ـ بیش از هر زمان دیگری به محدودیتهای توانِ بشرِ مغرورِ مدعیِ فتح و مسکونیسازی سایر سیارات جهان هستی پی برده باشیم. بنابراین انتظار بسیاری از متفکران این است که در کنار تحولات عمیقِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، دنیای پسا کرونا دنیایی انسانیتر از دنیای تلخِ این سالهای اخیر باشد. در مسیرِ رسیدن به آن دنیای انسانیتر، فوتبال ـ این پرطرفدارترین ورزش دنیا ـ میتواند و باید تأثیرگذار باشد. منتظر بازگشتش میمانیم!
پ.ن. اگر علاقهمند تخصصیتر فوتبال هستید، چندی پیش در گفتگو با پادکست «فوتیمو» در مورد تأثیرات اقتصادی کرونا با فوتبال صحبت کردهام که میتوانید از اینجا گوش بدهید.