۱۳ قانون طلایی رزومه‌نویسی برای فارغ‌التحصیلان جوان

نویسنده: دبورا فدریکو؛ ترجمه‌: علی نعمتی شهاب

فقط ۶۰ ثانیه! کارفرماها برای مرور رزومه‌ی شما کم‌تر از یک دقیقه وقت صرف می‌کنند. با داشتن تعداد زیادی رزومه‌ که باید مرور شوند، کارفرماها به صورت طبیعی حجم کار خود را کم و رزومه‌های بد را از قایق نجات به بیرون پرت می‌کنند. دلایلی که باعث می‌شوند رزومه‌ی شما سریعا به گلدان “نه” پرتاب شود، عبارتند از: اشتباهات تایپی، غلط‌های املایی، فونت‌های نامناسب و ظاهر نامرتب. رزومه‌ای هم که مملو از متن‌های طولانی باشد یا به دو صفحه و بیش‌تر برسد، مستقیما به سطل زباله پرتاب خواهد شد.

هر وقت در کلاس رزومه‌نویسی‌ام تدریس می‌کنم، معمولا حرف‌های‌ام را با این سؤال آغاز می‌کنم: “هدف از رزومه نوشتن چیست؟” آیا آن‌ چنان‌که اغلب دانش‌جویان پاسخ می‌دهند، هدف، “گرفتن یک شغل است؟” من به‌ آن‌ها پاسخ می‌دهم: “خیر. این‌طور نیست.” خیلی اتفاقی ممکن است یک نفر هدف از رزومه نوشتن را درست حدس بزند: دعوت به مصاحبه! من رزومه‌ نوشتن را با نقش تبلیغات در بازاریابی مقایسه می‌کنم: رزومه نوشتن تبلیغات شما است در مورد خودتان و شما باید از آن تکه کاغذ ۲۱ در ۲۹٫۷ سانتی‌متر استفاده‌ی بهینه را بکنید. خودتان را به کارفرما با متقاعد کردن او در مورد این‌که شما به‌ترین کاندیدا برای دعوت به مصاحبه هستید، بفروشید.

خوب، چه کار می‌توانید انجام دهید تا رزومه‌ی شما توسط کارفرما خوانده شود؟ از “۱۳ قانون طلایی” من که در ادامه آن‌ها را خواهید خواند پی‌روی کنید تا رزومه‌ای بنویسید که نه تنها توجه کارفرما را به شما جلب کند؛ بلکه تحسین او را هم برانگیزد. خیلی زود تلفن‌تان زنگ خواهد خورد و از آن سوی خط، صدای کارفرمایی را خواهید شنید که شما را به مصاحبه دعوت می‌کند …

آماده‌اید؟ ۱۳ قانون طلایی رزومه‌نویسی برای فارغ التحصیلان جوان:

۱٫ طول رزومه: فقط یک صفحه. استثنایی وجود ندارد.

۲٫ قالب‌بندی: رزومه‌ی شما باید در عین داشتن فضای خالی بسیار که آن را جذاب می‌کند، تمیز و خوانا باشد. اندازه‌ی فونت‌ها را در بخش‌های مختلف یکسان نگه دارید و از بولد یا ایتالیک کردن متن برای افکت دادن به فونت‌ها بهره بگیرید. از فونت‌های زیبا و گرافیکی بپرهیزید. برخی دانش‌جویان ممکن است بگویند: “خوب من باید توجه کارفرما را یه جوری جلب کنم دیگه.”  من در جواب این افراد می‌گویم: با این کار تنها توجه منفی آن‌ها را جلب خواهید کرد. انرژی‌تان را روی محتوا صرف کنید؛ نه ظاهر!

۳٫ اطلاعات تماس: مطمئن شوید که آدرس ای‌میلی که نوشته‌اید، حرفه‌ای باشد. استفاده از نام خودتان به‌ترین شرط‌بندی است. مجددا حواس‌تان باشد که این‌جا جای خلاقیت به خرج دادن با استفاده از آی‌دی‌هایی مثل “mamaadgentleman” یا “farzanehjoon” نیست!

آدرس محل زندگی دایمی و هم‌چنین دانشگاه‌تان را در رزومه‌تان بنویسید. اگر فقط باید یک آدرس را بنویسید، آدرسی را بنویسید که به محل کار نزدیک‌تر است. من با دانش‌جویی کار می‌کردم که با وجود رزومه‌ی بی‌نظیری که داشت،  هیچ دعوت‌نامه‌ای برای مصاحبه دریافت نکرده بود. مشکل او چه بود؟ آن دختر خانم آدرس منزل‌شان را که در اهواز بود می‌نوشت و برای کاری تمام وقت در مشهد اقدام می‌کرد!

۴٫ از متن‌های گلوله‌بندی شده (Bullet Points) استفاده کنید: من به شدت استفاده از از متن‌های گلوله‌بندی شده را توصیه می‌کنم. از یک نوع استاندارد از آن‌ها استفاده کنید. اگر تصمیم گرفتید که از پاراگراف‌ها در متن رزومه‌تان استفاده کنید از نثری قابل فهمیدن و مختصر و مفید بهره بگیرید.

(می‌دانم؛ احتمالا الان دارید فکر می‌کنید: “خوب همه که باید همین کارها را بکنم. چطوری رزومه‌ی من بین بقیه به چشم بیاد؟” لطفا به خواندن این راه‌نما ادامه بدید …)

۵٫ از عبارت‌های کنشی استفاده کنید: منظور این است که هر یک از متن‌های گلوله‌بندی شده را با یک فعل کنشی آغاز کنید (از واژه‌هایی مثل: “دست‌یاری”، “کمک کردن به” یا “کار کردن با” خودداری کنید.) از افعالی استفاده کنید که به صنعت مورد نظر شما مربوط‌اند؛ مثل: “طراحی” یا “خلق کردن” برای صنعت پوشاک یا “محاسبه” یا “حسابرسی” برای حسابداری.

۶٫ از فهرست‌های طولانی استفاده نکنید: از نوشتن عبارت‌هایی مثل “مسئولیت‌ها یا وظایف شامل:” و بعد فهرست کردن هر کاری که در یک شغل خاص انجام داده‌اید در یک بخش از متن گلوله‌بندی شده پرهیز کنید. اول از همه این کار باعث کسل‌کننده‌ شدن خواندن رزومه‌ی شما می‌شود و ثانیا این‌طوری خودتان را بد معرفی می‌کنید. وقتی من با دانش‌جویان برای کالبدشکافی این عبارت‌های طولانی کار می‌کنم، اغلب آن‌ها را پررنگ کردن دستاورها، نتایج و اهداف به دو یا سه عبارت کنشی تقسیم می‌کنیم.

۷٫ هر جا ممکن است از کمیّت استفاده کنید. اعداد همیشه تقویت‌کننده‌ی موضع شما هستند. مثلا به جای گفتن “خدمت‌دهی به مشتریان با پاسخ‌گویی به سؤالات آن‌ها، انتخاب کالای مناسب آن ها و انجام عملیات فروش و ثبت آن در جهت دست‌یابی به اهداف فروش” این را امتحان کنید: “خدمت‌دهی به ۵۰ مشتری در هر شیفت کاری با پاسخ‌گویی به سؤالات آن‌ها، انتخاب کالای مناسب و انجام عملیات فروش و ثبت آن در جهت دست‌یابی به هدف فروش ۵۰۰ دلار یا بیش‌تر.”

۸٫ دستاوردها و نتایج را برجسته سازید: در مثال بالا دستاورد این دانشجو، دست‌یابی به هدف فروش ۵۰۰ دلار است. وقتی متن گلوله‌بندی شده‌تان را می‌نویسید درباره‌ی دستاوردها و موفقیت‌های‌تان بیاندیشید. اگر مثلا در دانشگاه حل تمرین درسی بوده‌اید، آیا به سایر دانش‌جویان کمک کرده‌اید نمره‌های‌شان را به‌تر کنند؟ اگر پیش‌خدمت یک رستوران بوده‌اید، آیا روش‌های فروشی که استفاده کرده‌اید موجب افزایش درآمدهای رستوران شده است؟ برای این‌که شرح کارتان را مؤثرتر کنید با دستاوردهای‌تان شروع کنید: “بالاترین فروش ماهانه در میان ۱۰ فروشنده‌ی …”

۹٫ هدف کارهایی که کرده‌اید را بنویسید: هر وقت به دانش‌جویان این را می‌گویم، اغلب عبارت‌های آن‌ها با قدرت بیش‌تری تمام می‌شود. درباره‌ی هدف کاری که انجام داده‌اید بیاندیشید و آن را در پایان عبارت‌های رزومه‌تان بیاورید. بعضی وقت‌ها دانش‌جویان فکر می‌کنند کاری که انجام داده‌اند اهمیتی نداشته؛ اما با افزودن هدف از انجام کار برای آن‌ها مشخص می‌شود که این طور نبوده است. کدام یک از این دو عبارت به‌تر است: “پژوهش در متغیرهای جمعیت‌شناختی و عوامل محیطی در بازار اسباب‌بازی کودکان” در برابر: “پژوهش در متغیرهای جمعیت‌شناختی و عوامل محیطی در بازار اسباب‌بازی کودکان با هدف استفاده‌ در توسعه‌ی محصولات جدید.”

۱۰٫ متن‌های گلوله‌بندی‌ شده‌تان را اولویت‌بندی کنید: وقتی متن‌های گلوله‌بندی‌ شده‌تان را مرتب می‌کنید، همیشه فکر کنید “اگر کارفرما فقط وقت خواندن اولین یا احتمالا دومین گلوله‌ را داشته باشد؛ من می‌خواهم او چه چیز را بخواند؟” اغلب دانش‌جویان فکر می‌کنند که باید توان‌مندی‌های‌شان را براساس کارهایی که بیش‌تر انجام داده‌اند، فهرست‌بندی کنند. اگر ۷۵٪ شغل‌شان درگیر تلفن کردن به مشتریان  سرد ـ مزاج احتمالی بوده است؛ باید اول این را بنویسند. و اگر آن‌ها روی پروژه‌‌ای کار کرده‌اند که به مدیرعامل شرکت ارایه شده است، باید اول آن را بنویسند!

۱۱٫ بخش تجربیات شغلی را دسته‌بندی کنید: با توجه به این‌که تجربیات شما در رزومه باید از آخر به اول ذکر شوند، مشکل بسیاری از دانش‌جویان قرار گرفتن شغل کنونی‌شان (که احتمالا یک شغل پاره‌وقت غیرمرتبط به کاری است که می‌خواهند انجام دهند) در اول فهرست است؛ در حالی که تابستان گذشته کارآموزی بسیار عالی داشته‌اند. به نظر آن‌ها، کارآموزی‌شان مهم‌تر بوده و باید این را نشان بدهند. چه بکنیم؟ این مشکل به سادگی قابل حل است: بخش تجربیات شغلی را به دو بخش تجربیات مرتبط و سایر تجربیات تقسیم‌بندی کنید.

۱۲٫ برای رزومه‌تان هدف‌گذاری کنید: بسیاری از دانش‌جویان یک رزومه‌ی اصلی دارند که از آن رزومه، برحسب نیاز رزومه‌های خاص‌تر را برای حوزه‌های مختلف کاری که می‌خواهند در آن‌ها مشغول به کار شوند، می‌سازند. اگر دانش‌جویی به‌صورت هم‌زمان کارآموزی در بازاریابی و فاینانس را دنبال می‌کند، باید یک رزومه‌ی بازاریابی داشته باشد که در آن به پروژه‌های گروهی مرتبط با بازاریابی خودش (در دوران دانش‌جویی) اشاره کند و از واژگان تخصصی بازاریابی استفاده کند و همین کارها را برای رزومه‌ی فاینانس‌ خودش هم انجام دهد.

نکته: برای یافتن واژگان کلیدی که باید در رزومه‌تان بنویسید، به شرح شغل ذکر شده در آگهی استخدام توجه کنید.

۱۳٫ چه چیزهایی را باید در رزومه‌تان بنویسید: علاوه بر تحصیلات و دوره‌های آموزشی، تجربیات شغلی مرتبط و غیرمرتبط‌تان، تجربیات مربوط به فعالیت‌های داوطلبانه‌تان، کارهای دوران دانش‌جویی‌تان، نقش‌های ره‌بری‌تان در این کارها، پروژه‌های گروهی، مهار‌ت‌ها و علایق‌تان را در رزومه بنویسید. خلاصه این‌که رزومه‌ی شما باید تصویر یک دانش‌جوی باتجربه را از شما ترسیم کند. در مورد معدل یک قانون سرانگشتی این است که اگر معدل‌تان از ۱۵ بالاتر است، آن را در رزومه‌تان ذکر کنید.

منبع: این پست ترجمه‌ی آزادی است از این‌جا

پ.ن.۱٫ پیشنهاد می‌کنم مجموعه مطالب قبلی مربوط به اصول رزومه‌نویسی در گزاره‌ها را هم در کنار این راه‌نمای از نظر من عالی بخوانید.

پ.ن.۲٫ بدیهی است که این ۱۳ نکته‌ برای نوشتن رزومه با هر سطحی از تجربه‌ و سابقه‌کار مهم‌اند.

دوست داشتم!
۹

لینک‌های هفته (۴۶)

این هفته به‌صورت آزمایشی تغییراتی در بخش لینک‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات دادم و سعی کردم یک دسته‌بندی موضوعی داشته باشم تا مرور تعداد زیاد لینک‌ها آسان‌تر شود. لطفا نظر و پیشنهاد بدهید.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. لینک اخبار را برای این می‌گذارم که به نظرم برخی اخبار حداقل عنوان‌شان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر از نظر شما تعداد لینک‌ها بسیار زیاد است، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ وقت زیادی نمی‌گیرد و ضرر هم نمی‌کنید!

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

شهرام کریمی در یادداشت‌های صنایعی یک مجموعه‌ی راهنمای چهار قسمتی نوشت در مورد مصاحبه‌ی استخدام که هم به‌درد مصاحبه‌شونده‌ها می‌خورد و هم مصاحبه‌کننده‌ها. از دست‌اش ندهید: نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۱، نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۲، نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۳ و نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۴- راهنمای مصاحبه

 ممنون آقای مورداک و خداحافظ! (رضا قربانی در مدیر رسانه درباره‌ی توهمات معمول ما ایرانیان در مورد آدم‌های بانفوذ دنیا با تمرکز بر کیس روپرت مرداک میلیاردر رسانه‌ها نوشته. خواندنی.)

چرا هنوز می‌نویسم (این نوشته‌ی حسین سناپور رمان‌نویس هم‌روزگار ما شاید در ظاهر ادبی باشد و بی‌ربط؛ اما یادمان می‌دهد که در شرایط بد کاری و زندگی چطور انگیزه‌های پیش رفتن را فراموش نکنیم!)

پنج نکته برای تند خواندن مطالب طولانی آنلاین (خیلی عالی!) (عباس صفارائی؛ ویزویز)

درس بزرگی که استیو جابز بیمار به مسئولان ایران داد! (“دیشب من درس بزرگی گرفتم. درس این‌که یک انسان می‌تواند تا آخرین لحظه، انسان مفیدی باشد. می‌تواند طوری کار کند که گویی لبخند مرگ به او شوخی است. می‌تواند طوری روح و شور ایجاد کند که جسم نحیف‌اش هم نیروی محرکه هزاران نفر در موفق‌ترین شرکت دنیا باشد.” قدیمیه یه مقدار ولی حقیقت محض!)

استرس استفاده از فناوری ارتباطات بر زندگی همه گروه های سنی

معرفی کتاب: از خوب به عالی، مشاغل تاریخ مصرف گذشته و تناقض استوک دیل (امیر مهرانی؛ The Coach)

مجازات قبل از وقوع جرم (علی واحد؛ وبلاگ رادمان) و نوشته‌ی تکمیلی مجید آواژ (برخی از) کارمندان دولت چطور رفتار می‌کنند در رابطه با معضلات فروش نرم‌افزار به دستگاه‌های دولتی

 اعتراض به تأخیر! (روایتی از تنبیه کردن مشتری بی‌نظم!) (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

تبلیغات گمراه کننده و ۹ چالش رشد پیش روی کارآفرینان (وبلاگ همینا)

رفتار شهروندی سازمانی (Baseline.ir)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

مرور وبلاگ‌ها:

بلاگینگ بی هیچ احساسی (رضا بهرامی در این نوشته تشویق‌مان می‌کند که در وبلاگ‌نویسی به چارچوب خشک و نامنعطف “تخصصی”‌ نوشتن نچسبیم. رضا می‌گوید که چه بسا تجربیات و احساسات زندگی شخصی‌مان آموزنده‌تر باشند! کاملا موافق‌ام.)۱۴ تجربه یک نشست آفلاین (جواد افتاده در “رسانه‌های اجتماعی‌”اش درباره‌ی تجربه‌ای که از برنامه‌ریزی و برگزاری جشن روز جهانی رسانه‌های اجتماعی در تهران به‌دست آورده. جالب!)

ظهور، سقوط و احیای امپراتوری نوکیا (فراتر از عالی حتا!)، شما چند دلار برای گوگل، توییتر، فیس‌بوک یا پاندروا می‌ارزید؟! (اینم مثل قبلی) و در ضرورت و ستایش اینفوگراف‌ها (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

در باب قطعی‌های اخیر بانک‌ها؛ همه ما عضوی از یک خانواده هستیم (کاش برای مسئولین محترم مهم بود این حرف‌ها …) و چرا مردم به خدمات ارزش افزوده علاقه ندارند؟ (خوش‌حال‌ام رضا هم دارد منظم‌ می‌نویسد) (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)

کمپین‌های تبلیغاتی در وب فارسی (شایان شلیله؛ دنیای مجازی یا فاجعه‌ی مجازی)

اخبار دنیای فناوری و رسانه‌های اجتماعی

نقشه‌ی شهرهای بزرگ دنیا از زاویه کاربران شبکه های اجتماعی (نارنجی)

ده نکته جالب درباره‌ی گوگل پلاس (وبلاگ هفته‌نامه‌ی عصر ارتباط)

گوگل+ از مرز ده میلیون کاربر گذشت! و مارک زاکربرگ: +Google ثابت کرد ما در مسیر درست گام بر می‌داریم (مجله‌ی اینترنتی پریانا)

شکایت مبدع گوگل پلاس از گوگل

گوگل دانشگاه راه‌اندازی می‌کند

کتاب‌خوان الکترونیکی گوگل هفته آینده عرضه می‌شود (فارنت)

نگاهی به عملکرد اندروید مارکت (وب‌شهر)

تغییر در سبک صندوق پستی ایمیل جی‌میل! + عکس (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

اخبار اپل:

هدف اپل: ۴۱۵ میلیون کاربر ios تا انتهای سال ۲۰۱۲ (وبلاگینا)

اپل دو آیفون را در سال جاری معرفی می‌کند!، گوگل نشان Blogger را حفظ می‌کند!

سیستم عامل جدید مک سه شنبه از راه می‌رسد (مک او اس لیون)

اخبار فیس‌بوک:

جنگ فیس‌بوک و گوگل در چهار جبهه (بسیار خواندنی!)

سرویس موسیقی فیس‌بوک! (فارنت)

دارایی فیس‌بوک از ۱۸ میلیارد دلار فراتر رفت

اخبار مایکروسافت:

ویندوز ۸ را با همان سخت‌افزار مورد نیاز ویندوز‌ ۷ تجربه کنید! (وبلاگینا)

مایکروسافت و فروش ۴۰۰ میلیون مجوز ویندوز ۷

وداع با ویندوز XP

مدیر ایرانی مایکروسافت به رقیب ملحق شد (ساناز اهری مدیر ارشد توسعه‌ی بینگ رفت گوگل!)

اخبار گجت‌ها و ابزارهای فناوری:

نرخ بهره و بانک‌های داخلی و خارجی (تعیین نرخ بهره‌ی سپرده‌ها برای بانک‌های خارجی در ایران آزاد شد!) (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

صندوق مسخره توسعه ملی (حجت قندی؛ اقتصادانه)

فن‌آوری عامل رشد اقتصادی ایالات‌متحده (گزارش مک‌کنزی)

کشف ارتباط میان درآمد ملی و مرگ در اثر حمله قلبی (زنده‌ایم الان!؟)

 فعال‌سازی ویزا و مستر در ایران (البته فقط استفاده‌شان نه صدورشان!)

خبرهای جدید درباره قیمت گاز، آب و بنزین

دوست داشتم!
۰

گزاره‌ها (۸۹)

در نتیجه‌ی نبوغ هر کسی، اثری از اندیشه‌های به دور انداخته شده‌ی خود را می‌بینیم: آن‌ها با بزرگی غریبی دوباره بر ما رخ می‌نمایانند!

رالف والدو امرسون

دوست داشتم!
۰

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۲۷)

“من دوران قبل از شهرت‌ام را بیشتر دوست دارم؛ چون برای‌ام شیرین‌تر از بعد شهرت‌ام بود. به این خاطر که انگیزه‌ی رسیدن به شهرت خیلی بهتر از دستیابی به آن بود.” (سید مهدی رحمتی؛ این‌جا)

لذت تلاش برای رسیدن به اهداف، از لذت رسیدن به اهداف بیش‌تر است! آن را دریابید …

دوست داشتم!
۰

عینک بزنید لطفا!

تصویر یک ـ سر کلاس در ردیف دوم نشستم و دارم زور می‌زنم تخته را بخونم. نمی‌شه که نمی‌شه. به خودم می‌‌گم از پنجره‌ی کلاس نور افتاده روی تخته نمی‌بینم!

تصویر دو ـ با مدیرعامل‌ شرکت‌مان در جلسه‌ای شرکت کرده‌ایم که ایشان در آن‌جا سخنرانی دارد. وسط‌هاس سالن نشستم و دارم سعی می‌کنم فایل پاورپوینت‌اش را بخونم، نمی‌تونم! به خودم می‌گم: دوره خوب!

تصویر سه ـ نشستم روی صندلی مطب چشم‌پزشکی و دارم تلاش می‌کنم تشخیص بدهم بزرگ‌ترین علامت ممکن روی تخته‌ی آقای دکتر کدوم طرفیه!

تصویر چهار ـ عینک‌ام روی چشم‌ام است و دارم مثل بچه‌های کوچولو از کشف تصویر سه بعدی و پررنگ و زیبای جهان دور و برم لذت می‌برم!

در همان زمانی که دارم از دیدن دنیای جدید لذت می‌برم، به این فکر می‌کنم که توجه نکردن به ضعیف شدن چشمان‌ام چقدر برای‌ام مشکل ایجاد کرده. چقدر تصویرهای ناواضحی را که به‌دلیل ضعف بینایی‌ام می‌دیدم برای خودم توجیه می‌کردم و همین درست ندیدن‌ها، چه بسا باعث برداشت‌های اشتباه‌ام از تصاویر دنیای اطراف‌ام شده‌اند.

یاد حرف‌های دکتر رمضانی درباره‌ی منظر (View) در تحلیل سیستم می‌افتم. این‌که هر آدمی براساس دانش و تجربه‌اش و براساس توان و ظرفیت ذهنی‌اش در تحلیل موضوعات، سوژه‌ی تحلیل را از دیدگاه متفاوتی می‌بیند. همان‌طور که من، تصویر متفاوت و نادرستی را از دنیای اطراف‌ام می‌دیدم و حتا شک هم نمی‌کردم که دیدن من است که مشکل دارد!

وقتی به‌عنوان یک مشاور و تحلیل‌گر داریم به مسئله نگاه می‌کنیم، باید دقیقا مواظب همین باشیم که “بینایی‌ تحلیلی‌مان” دچار مشکل نباشد. همیشه احتمال این‌که به تصویر اشتباهی از موضوع تحلیل و مسئله‌ی مورد نظر برسیم وجود دارد. حتا بزرگ‌ترین مشاوران دنیا هم دچار اشتباهات تحلیلی می‌شوند. اما اگر حواس‌مان باشد که ممکن است عجیب بودن تصویری که از سازمان / مسئله‌ی پیش روی‌مان داریم ریشه در ضعف دید ما داشته باشد، آن‌وقت بهانه‌هایی مثل نور پنجره و دور بودن و این‌ها را برای خودمان نمی‌آوریم و می‌رویم دنبال پیدا کردن اشکال کار. به‌نظرم ضعف بینایی تحلیلی چیزی است که کاملا ریشه در دانش و تجربه‌ی فرد تحلیل‌گر دارد. شما هر چقدر بیش‌تر بدانید و هر چقدر بیش‌تر با مفاهیم و تئوری‌ها و ابزارها آشنا باشید، به‌تر و دقیق‌تر می‌توانید مسئله و اجزای آن را ببینید و در نتیجه با درک درست آن، راه‌حل درستی هم برای آن تجویز کنید. از آن طرف تجربه هم عامل دیگری است که به شما نشان می‌دهد که خطوط پررنگ مسئله کجا هستند، رخ دادن کدام خطاها احتمال بیش‌تری دارند و نشانه‌ها و ریشه‌های احتمالی بروز مسائل عام‌تر را در سازمان مورد مطالعه پیدا کنید. ضمن این‌که حواس‌تان به “زوایای حاده‌‌ی سازمانی” هم خواهد بود.

اگر از این دید به مسئله نگاه کنیم، وقتی با سازمانی روبرو می‌شویم که مثلا در آن نماینده‌ی کارفرما مدام در کار مشاور سنگ‌اندازی می‌کند، با کمی دقت بیش‌تر متوجه می‌شویم که این آدم دارد برای رسیدن به جایگاه خالی‌مانده‌ی قائم‌مقام سازمان دست و پا می‌زند. وقتی این را بفهمیم نوع روابط‌مان را با او تغییر می‌دهیم. یا مثال دیگر: در سازمانی که به‌دنبال اصلاح ساختار سازمانی است، هنوز استراتژی تدوین نشده و کارفرما هم اصرار دارد که این دو کار موازی انجام شوند. وقتی این را درک کنیم که عملا مدیرعامل سازمان از استراتژی تنها برای توجیه تصمیمات خودش می‌خواهد استفاده کند، آن‌وقت حواس‌مان به این خواهد بود که ساختار سازمانی را هم مطابق چارچوب ذهنی آقای مدیرعامل بچینیم.

شاید یک مثال بانمک‌ دیگر هم این باشد: شرلوک هلمز و پوآرو را یادتان هست که چقدر دنبال شواهد ریز بودند و از همان‌ها برای کشف راز جرم استفاده می‌کردند؟ آن عینک پنسی پوآرو  ظاهرا مهم‌تر از چیزی بود که من تصور می‌کردم.

بنابراین اگر می‌دانید که دارای ضعف بینایی تحلیلی هستید؛ عینک بزنید لطفا!

دوست داشتم!
۰

گزاره‌ها (۸۸)

وقتی بچه‌ها شروع به پرسیدن سؤال‌هایی می‌کنند که برای آن‌ها جواب مشخصی وجود دارد، یعنی دیگر بزرگ شده‌اند!

جان جی. پلامپ

دوست داشتم!
۰

۷ راه برای “نه” گفتن به رئیس‌تان!

این روزها من دارم اولین تجربه‌ی مدیریت جدی‌ام را می‌گذرانم و از سیستم کارشناسی درآمدم. ولی خوب هم‌چنان “رئیس بزرگ” (آقای مدیرعامل عزیز) هستند که باید هر از چند گاهی به ایشان “نه” بگویم!  (چقدر هم می‌گم واقعا! :دی)

من همیشه فکر می‌کردم مشکل‌ام این است که جرأت “نه گفتن” ندارم. اما ظاهرا نه گفتن هم راه و روش دارد و مشکل‌ام بیش‌تر از این حرف‌ها بوده. 🙂 این‌جا ۷ روش “نه گفتن به رئیس‌ها” نوشته شده که با هم مرورشان می‌کنیم:

۱٫ منطقی باشید: “بدترین بلایی که ممکنه رئیس بعد از نه گفتن سرم بیاره چیه؟” این را که از خودتان بپرسید، می‌بینید که نه گفتن چندان هم سخت نیست!

۲- قبل از این‌که دیر شود، دست به کار شوید!

۳- پر رو باشید! (تا حالا نه نگفتم؛ از این به بعد می‌گم!)

۴- گزینه‌ی جایگزین داشته باشید: “حالا فرض کن من حرف تو رو قبول کردم. چی کار کنم جاش؟” (اگر رئیس اینو پرسید جوابی دارید برای او؟)

۵- سؤال بپرسید: “چرا من؟” (البته نه با طلب‌کاری!) “ایکس یا ایگرگ الان بی‌کارند می‌تونند این کارو بکنند ها.” بعضی وقت‌ها رئیس‌ها نیاز به کمک دارند تا تصویر بزرگ‌تری را از ماجرا ببینند.

۶- بر روی نتایج متمرکز شوید: معمولا برای رؤسا نتیجه‌ی نهایی مهم‌ است. اگر واقعا فکر می‌کنید نه گفتن شما نتیجه‌ی به‌تری را در پی دارد، این را به رئیس‌تان نشان دهید.

۷- آستین‌ها را بالا بزنید؛ وقت جنگه: خوب اگر مطمئن شدید که برای نه گفتن دلیل منطقی دارید و مثل گولوم گالیور بی‌خودی ناامید و نگران نیستید؛ همین حالا وقت‌اش رسیده. بروید سراغ رئیس‌تان. 🙂

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۴۵)

این هفته بالاخره بچه‌های مدیریت کمی تلاش کردند برای برقراری توازن!

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. لینک اخبار را برای این می‌گذارم که به نظرم برخی اخبار حداقل عنوان‌شان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر از نظر شما تعداد لینک‌ها بسیار زیاد است، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ وقت زیادی نمی‌گیرد و ضرر هم نمی‌کنید!

مدیریت:

نادر خرمی‌راد زحمت کشید لینک شش مطلب من در مورد MBA را در پست درباره رشته MBA جمع کرد که از ایشان تشکر می‌کنم. پست سرویس پک ۱ پراجکت ۲۰۱۰ منتشر شد نادر هم مهم بود این هفته.

شهرام شروع کرده به نوشتن در مورد تخصص‌ خودش فرهنگ سازمانی که بسیار خواندنی است: نظام پیشنهادها/ نظام پیشنهادات/ مدیریت مشارکتی- ۱ و نظام پیشنهادها/ نظام پیشنهادات/ مدیریت مشارکتی- ۲ و فاصله قدرت و سبک مدیریت (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

 ریشه نفوذ در سازمان و خرید شرکت (احسان اردستانی؛ ویترین افکار من)

چوپانی که دروغ‌گو جلوه داده شد! و ۳ تکنیک پرطرفدار مدیریت زمان و اوتاکو (امیر مهرانی؛ The Coach)

آناتومی یک نمودار بد (مطلب عالی احمد شریفی در مورد روش‌های نادرست نمودار درست کردن!)

معرفی کتاب (۲) استراتژی ها و تکنیک های ارتقای برند (زینب جم؛ وبلاگ همینا دات کام)

مهمترین موضوع در مدیریت پروژه (بسیار خوب!) (بهاره حسینی؛ The Notes)

نتایج یک بازی در دوره مدیریت پروژه (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

 ساختار سازمانی گوگل چه شکلیه؟ (خیلی جالبه: سایت معرفی کردند که توش می‌تونید ساختار سازمانی شرکت‌های معروف را ببینید!) (Baseline)

گفتگوی مهندس محمود کریمی و مهندس عادل فردوسی پور در خصوص تفکر سیستمی ،مهندسی صنایع، برنامه سازی و ورزش (اینم برای اثبات صنایعی بودن من!)

یک نام مورد اعتماد (این تحقیق می‌گه که ما برای اعتماد کردن در طول زمان الگوهای ذهنی می‌سازیم که بعدها برای ما به‌صورت هیوریستیک‌های تصمیم‌گیری عمل می‌کنند!)

 آلمان و بازاریابی موفق جام جهانی فوتبال زنان • گفت‌وگو با مهرداد مسعودی (جام جهانی زنان امسال به‌شدت مورد توجه قرار گرفته. مصاحبه‌ی بسیار جالبی است. توصیه می‌کنم بخونیدش.)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

از نقشه‌های آفلاین گوگل در گوشی موبایل‌تان لذت ببرید (ایولللل!) و همزمان با راه‌اندازی عمومی گوگل پلاس، گوگل نام سرویس‌های بلاگر و پیکاسا را تغییر خواهد داد و محبوب‌ترین کاربران گوگل پلاس: «مارک زاکربرگ» بالاتر از «لری پیج» در مقام نخست (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

 جشن «روز رسانه‌های اجتماعی» در ایران برگزار شد (گزارش جواد افتاده عزیز که زحمت هماهنگی برگزاری این جشن را کشید.) و چگونه عکس های فیس بوک را به پیکاسا انتقال دهیم؟ (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعیِ)

گوگل پلاس و نظرات برخی از اعضای وب فارسی (خواندنی)، کاهش ۸۲ درصدی هرزنامه‌ها در سال ۲۰۱۱، بزرگ‌ترین مرکز ثبت‌ دامنه در جهان فروخته شد و آیا آیفون ۵ و آیپد ۳ تا سه ماه دیگر عرضه می‌شوند؟ (وبلاگینا)

 آیا گوگل پلاس میلیاردی می‌شود (علی اسماعیل‌زاده؛ بهترین ارتباط)

چگونه توییتر و فیس بوک را از طریق گوگل پلاس آپدیت کنیم (مصطفی لامعی؛ iClub)

مدیریت بحران پس از لو رفتن رمز عبور ایمیل و نسخه جدید آنتی ویروس مایکروسافت منتشر شد و ۹ راه ساده که هیچ وقت دچار ویروس نشوید (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

رتبه سه رقمی ایران در مجمع جهانی اقتصاد (از لحاظ شاخص‌های توسعه ی آی‌تی!)

۳٫۷ تیلیارد دلار خرید در بازار جهانیIT/ توسعه ابرهای محاسباتی و افزایش خرید 

مدیرعامل شرکت پست خبر داد: رشد ۲۰ درصدی تجارت الکترونیکی

اطلاعات دیجیتال جهان معادل حافظه ۵۸ میلیارد آی‌پد

iPad یک درصد از ترافیک وب در جهان را به خود اختصاص داده است، اتحاد مایکروسافت و بایدو علیه گوگل!، ۲۰۰ میلیون توئیت در روز زمزمه می‌شوند!، بیت تورنت ۱۰ ساله شد و ۳ میلیون عددی دومین کهکشانی سامسونگ در ۵۵ روز (فارنت)

گوگل قابلیت جستجوی آنی را از کار انداخت (ظاهرا با پلاس یه ربطی داره. هنوز مجددا راه نیفتاده.) گوگل هزار سایت برتر جهان را معرفی کرد

 سرعت شبکه‌های موبایل به ۱ گیگابیت رسید (در آن سوی آب! در این سوی آب، نسل سوم قرار بود بهمن پارسال بیاد که خدا رو شکر به بهمن امسال موکول شد!)

ضد‌روش‌های هک پسورد را بیاموزید

دستگیری اعضای آنونیموس توسط پلیس ایتالیا (گروه هکری آنانیموس پر!) و هکرهای ایرانی دستگیر شدند و البته شرکت اپل هم هک شد

 از آن سو رونمایی آفیس ۳۶۵ (این مایکروسافت شاه‌کاره واقعا. ۴۰ روز در سال سرویس‌اش تعطیله و رسما هم اعلام کرده به مشتریان!)

گوگل دست دولت‌ها را رو کرد کدام کشورها خواستار حذف مطالب از گوگل شدند

 اقتصاد:

رویه دیگر تبعیض قضایی مثبت (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

دمکراسی و افتخار (علی سرزعیم؛ دوست‌دار سقراط)

انتشار رتبه‌بندی نشریه «فوربس»؛ ایران میان بدترین اقتصادهای دنیا، دهم است (مبارکه!)

از بانک مرکزی سلب اختیار شد: تغییر مرجع اعلام آمارها (شاه‌کار! بانک مرکزی دیگر حق انتشار آمار اقتصادی را ندارد! تعطیل بشه به‌تر نیست!؟)

WTO گزارش داد سهم ۲۴ درصدی منابع طبیعی در تجارت جهانی

 زن استرالیایی ثروتمندترین فرد جهان! (حتا ثروتمندتر از کارلوس اسلیم و بیل گیتس!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

مقایسه ما و آن‌ها (آن‌ها یعنی اروپایی‌ها!) (علی سرزعیم؛ دوست‌دار سقراط)

چگونـه با گذشـتـه خـود صلـح کنیـم و آینـده را بسـازیـم؟

چگونه می‌توانم شاد باشم؟ 

پ.ن.۱٫ از معرفی سایت‌های مفیدی که من نمی‌شناسم‌شان، استقبال می‌شود.

پ.ن.۲٫ دنبال روش به‌تری برای دست‌بندی لینک‌های هفته هستم. اگر پیشنهادی دارید، لطفا کامنت بگذارید.
دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل