«یورگن کلوپ ناکامی دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا را نتیجه بیتجربگی تیمش میداند:«تجربه نکتهای است که نمیتوان با گوش دادن آموخت و باید در طول زندگی آن را کسب کرد.» (اینجا)
بدون شرح. نقل قولی از ورژن آلمانی موفق و دوستداشتنی پپ گوآردیولا. 🙂
«یورگن کلوپ ناکامی دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا را نتیجه بیتجربگی تیمش میداند:«تجربه نکتهای است که نمیتوان با گوش دادن آموخت و باید در طول زندگی آن را کسب کرد.» (اینجا)
بدون شرح. نقل قولی از ورژن آلمانی موفق و دوستداشتنی پپ گوآردیولا. 🙂
هر خوبی و زیبایی پایان دارد و فوتبال ـ این شبیهترین ورزش به زندگی واقعی ـ هم مستثنا از این قاعده نیست. هنوز بعد از سه روز باور نکردهام که چهار سال باشکوه و رؤیایی بهپایان رسید …
***
“یک چیزی بود که او (پپ گواردیولا) را متفاوت میکرد: او با ایدهای کاملا شفاف روی کار آمد و مثل بقیه نبود که تازه شروع به جستجو کند. به گواردیولا گفتم که اگر میخواهد مثل مسیح باشد، باید در چه مسیری قراربگیرد: او با ایدهی شفافی آمد و با ایدهی شفافی هم رفت … ” +
مسیح فوتبال! تعبیر استثنایی سزار لوئیس منوتی مربی تیم قهرمان جهان سال ۱۹۷۸ آرژانتین و مربی سابق بارسلونا از آنچه پپ واقعن بود و آنچه برای فوتبال دنیا کرد: روزهایی که پپ در بارسا بر سر کار آمد روزهایی بود که فوتبال چرکین و نتیجهگرا ـ از جام جهانی مزخرف ۲۰۰۲ به این سو و البته نقاط اوجش پورتو و چلسی آقای خاص و یونان ۲۰۰۴ رهاگل ـ در حال نابود کردن تمامی زیبایی فوتبال بود. ما مجبور بودیم جدال تیمهایی با نامهای بزرگ را نگاه کنیم که تنها کاری که نمیکردند حمله کردن و گل زدن بود! بارسای رایکارد تنفسی بود برای علاقهمند فوتبال واقعی؛ فوتبالی که نتیجه را پیامد طبیعی زیبا بازی کردن میدانست. مدل فوتبال رایکارد در نهایت شکست خورد و رفت و جواهر بیبدیل آن روزهای بارسا ـ رونالدینیو ـ هم همراه او. روزی که هواداران بارسا شنیدند کاپیتان سابق کاتالانها از تیم بی بارسا میآید و رهبری تیم اول بارسا را برعهده میگیرد، همه نگران به روزهای پیش رو فکر میکردند. روزهایی که چندان روشن نمیرسید. همه فکر میکردیم که بازیهای درخشان بارسای رایکارد و موفقیتهای او تکرار نمیشوند؛ اما پپ کاری کرد که نه فقط رایکارد از یاد رفت که حالا بهنظر میرسد “تکرار”، دیگر حتا با “معجزه” هم ممکن نیست.
حالا چهار سال گذشته و همهی ما برای خداحافظی مرد جوان آن روزها ـ که امروز بر چهرهی جذاب و کاریزماتیکش گرد سپید سختیهای این چهار سال نشسته ـ از ته دل اشک میریزیم …
***
کاپیتان بینظیر بارسا کارلس پویول برای خداحافظی پپ نوشته: “به خاطر همه چیر بسیار متشکریم پپ! تو راه را به ما نشان دادی …” آنها که گزارهها و پستهای فوتبالیش را دنبال کردهاند حتمن یادشان هست چقدر در طول این سالها از بارسای پپ درس زندگی و درس رهبری گرفتهایم. بارسای پپ برای همهی ما نه فقط معنای فوتبال که معنای زندگی را عوض کرد. چه کسی بهخوبی پپ میتوانست این همه درس را به ما بیاموزد؟ پپ واقعن این همه راه را به ما نشان داد:
جادوی خلاقیت در انجام کارهای تکراری!
پپ گواردیولا؛ همیشه راضی از خود ناراضی!
پیروزی در الکلاسیکو: جادوی نبوغ رها از بندهای تاکتیکی
راز موفقیت = ساده انجام دادن کارها!
موفقیت و شکست هر دو حاصل تلاش همهی اعضای تیم است
تعریف دقیق نقش رهبری سازمان به روایت پپ گواردیولا
انگیزهی درونی بازیکنان بارسا؛ الگویی برای همهی آدمها
مهمترین درس پپ که برای همیشه در زندگیم آن را یکی از اصول اساسی زندگی قرار خواهم داد این بود: پپ به ما آموخت که بهجای رنج بردن از ضعفهایمان ـ بهویژه در برابر دیگران ـ از توانمندیها و خوب بودنمان لذت ببریم. راز پیشرفت در زندگی و تاب آوردن در برابر سختیهایش بهسادگی همین است …
***
و حالا آخرین درس پپ بهگمانم در این کاریکاتور سایت گل دات کام (از اینجا) نشان داده شده است: اینکه طوری زندگی کنی که روز آخر با لبخندی ملیح چراغهای تالار افتخارات جاودانگیت را خاموش کنی …
***
گراسیس مسیح فوتبال. ما از تو نه فقط برای لذت ناب فوتبال و نه فقط برای اشکها و لبخندهای این سالها که برای آموختن زندگی ممنونیم. بهامید آنکه روزی در کنار تو و تمام ستارههای این تیم فراموشنشدنی، جشن زیبای فوتبال را بزرگتر از همیشه برگزار کنیم.
یادداشت بسیار بسیار خواندنی دوست عزیزم فرانک مجیدی را هم در این زمینه در یک پزشک از دست ندهید و مخصوصن کلیپ آخرش را …
“مربیان در حال حاضر به ۱۱ نفری میاندیشند که در تیم برترند، اما هیچگاه نتوانستهاند از تمامی ۲۵ بازیکن به نحو احسن و بهموقع بازی بگیرند. اما فرگی این چنین نمیاندیشد، او ۱۱ بازیکن را در زمین قرار میدهد؛ اما از سایرین غافل نمیشود و به نوعی با آنها رفتار میکند که آنها در خدمت تیم میمانند و تمام تلاش خود را بهکار می گیرند تا در صورت لزوم برای تیم مؤثر واقع شوند و این خود یکی از نکته هایی است که از ایجاد تنش و حاشیه در اردوی تیم به شدت کم میکند.” (پارک جی سونگ در ستایش سر الکس فرگوسن؛ اینجا)
عموما مدیران ـ مخصوصا وقتی حیطهی نظارتشان (Span of Control) از عدد طلایی ۹ نفر بیشتر میشود، دیگر نه وقتی برای رهبری و هدایت و مربیگری همهی نفرات دارند و نه اصلا حال و حوصلهی این کار را. پارک به نکتهی شگفتانگیزی در مورد پیرمرد تمامنشدنی و دوستداشتنی فوتبال جزیره اشاره میکند. سر الکس هیچ وقت تمرکزش را به بازیکنان اصلی محدود نمیکند. او همیشه برای تکتک اعضای تیماش ـ چه ستاره باشند و چه جوان جویایی نامی مثل تام کلورلی کشف جدید این فصلش ـ وقت میگذارد، آموزششان میدهد، هدایتشان میکند و بهوقتاش از آنها استفاده میکند. به همین دلیل است که من در تمامی سالهایی که فوتبال را از نزدیک دنبال میکنم به یاد ندارم که هیچ بازیکن نیمکتنشینی در منچستر یونایتد لب بهاعتراض باز کرده باشد!
روش فرگوسن بهعنوان یک رهبر، الهامبخش است: تکتک اعضای تیم میدانند که برای رهبر تیم دارای اهمیت هستند. این همان جادوی مربیگری فرگی است.
“ما نمیخواهیم هیچ چیز را به هیچ کس ثابت کنیم. ما فقط به این باور داریم که میتوانیم بهتر از این باشیم و کارهای بیشتری انجام بدهیم.” (سسک فابرگاس؛ در مورد موفقیتش در کسب ۳ جام در ۴ ماه با بارسا؛ اینجا)
سسک بهزیبایی هر چه تمامتر این نکته را به همهی ما یادآوری کرده: برای بهترین بودن هیچ سقفی وجود ندارد! کسی جلوی بهترین را نگرفته. بهترین میتواند حتا از خودش هم سبقت بگیرد.
«اگر هنوز این کار را انجام نداده، به این خاطر است که ما در بخش کلیدی رقابتهای این فصل هستیم. او همه چیز را تحت کنترل دارد و در انتظار زمان مناسبی است. مردم او را تحت فشار می گذارند؛ ولی پپ تنها زمانی کاری را انجام میدهد که به آن اعتقاد داشته باشد. برای او مهم نیست که مردم چه فکر میکنند و تحت چه فشاری قرار دارد.» (دنی آلوس در مورد ماجراهای مربوط تمدید قرارداد پپ گواردیولا در طول این فصل؛ اینجا)
در توصیف پپ عزیز ما: تصمیمی بگیرید و کاری را انجام دهید که به آن اعتقاد دارید! فشارها و انتظارات دیگران اصلا مهم نیست! 🙂
“موضوعی که در زمان فوتبالم خیلی مرا آزار میداد این بود که هر از گاهی توپ را به من میدادند و نمیدانستم با آن چه کنم و بدین ترتیب حریفان به سمت من آمده و توپ را می گرفتند و من باعث بیآبرویی میشدم. بهعنوان یک مربی به خودم قول دادهام که هیچگاه نباید بگذارم بازیکنانم درچنین شرایطی قرار گیرند. برای همین وقتی توپ به آنها میرسد، میدانند که باید آن را کجا بفرستند و اگر آنجا هیچکس نیست، تقصیر بازیکنی نیست که توپ را شوت کرده، بلکه تقصیر شخصی است که در جای مناسب برای دریافت آن نبوده است.” (آنتونیو کونته مربی موفق این فصل یوونتوس در مورد فلسفهی مربیگریاش؛ اینجا)
بدون شرح: بهترین تعریف برای نقش مدیران و رهبران در سازمانها!
پ.ن. از مشکلات پیشبینی نشدهای که در دو روز اخیر بابت تعویض میزبان سایت پیش آمد از خوانندگان گزارهها پوزش میطلبم. خوشبختانه مشکلات سایت برطرف شده و دوباره در خدمت شما خواهم بود.
“چه امیدهایی برای ۲۰۱۲ دارید ؟
این که سال بعد در همین زمان در همینجا باشم. این یک رؤیای خوب شخصی برای سال ۲۰۱۲ است. از نظر حرفهای میخواهم به بیشترین رضایت ممکن برسم، هر چند که شاید گاهی همه چیز مربوط به ما نباشد.” (ایکر کاسیاس؛ اینجا)
هدفِ حرفهای شما چیست؟ کاسیاس چقدر قشنگ گفته باید این هدف چه باشد: کسب بیشترین رضایت ممکن از خود و کارهایمان.
“من دوست دارم به تیمهای بزرگ دنیا گل بزنم؛ اما مهمتر از گل زدن این است که مقابل تیمهای بزرگ خوب بازی کنم. من تا بهحال کارهای بزرگی انجام دادهام و در مقاطع حساس گلهای حساس زیادی به تیمهای بزرگ زدهام. هنوز هم زمان دارم و امیدوارم بتوانم به بارسلونا هم گل بزنم. رؤیاهای من هیچ وقت تمام شدنی نیست.” (جواد نکونام در مورد بازی خودش مقابل بارسلونا؛ اینجا)
جملهی آخر را درشت بنویسید بگذارید جلوی چشمتان! 🙂
“مربیان و بازیکنان تلاش میکنند تغییراتی در بازی ایجاد کنند تا بتوانیم بهتر بازی کنیم و گلهای بیشتری بهثمر برسانیم؛ این مهمترین مسئله در فوتبال است. نمیدانم چه اندازه از کارهایی که انجام میدهیم خلاقانه است. این مسئله را آنهایی که تاریخ فوتبال را دنبال میکنند باید بگویند که ما در سطح متفاوتی بازی میکنیم یا نه.” (سرخیو بوسکتس؛ اینجا در مورد بارسلونا!)
بوسکتس به نکتهی خوبی اشاره کرده: همیشه باید در کار خلاقیت داشت. باید روشهای انجام کار را تغییر داد. اما بخش بعدی حرف بوسکتس درست نیست که نمیداند آیا این خلاقیت، سابقه داشته یا نه؟ بنابراین خوب است آدم در کار و زندگی خلاقیت داشته باشد؛ ولی بهشرط اینکه بدانید این خلاقیت، آیا واقعا خلاقیت جدیدی است یا نه؟
“بازیکنان جوان ما بسیار بااستعداد هستند و دیدن بازی آنها بسیار خوب است. به آنها کمک خواهیم کرد تا به بهترین شکل پیشرفت کنند. امیدوارم آنها شجاعانه و با تمام وجود بازی کنند. البته چه خوب بازی کنند یا بد، نظر من در مورد آنها تغییر نمیکند.” (پپ گوآردیولا در مورد بازی دادن به جواناناش در بازی آخر مرحلهی گروهی لیگ قهرمانان اروپا؛ اینجا)
یک نمونهی عالی از روش انگیزهبخشی و اعلام اعتماد به همکاران توسط یک رهبر بزرگ!
پ.ن. با آرزوی پیروزی پپ در بازی امشب.