درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۱۴): باید که جمله جان شوی …

کلوپ احساساتش را همیشه بیان می‌کند. او احساساتش را با شادی‌های پس از گل، تشویق تیم و ابراز علاقه به بازیکنان منتقل می‌کند. همین رابطه‌ی احساسی با بازیکنان باعث شده کلوپ به موفقیت برسد. از کلوپ فقط خاطره خوب دارم. ضمن این‌که با هم چند جام هم بردیم که قطعا خاطره فراموش نشدنی محسوب می‌شوند. از دسته دوم لیگ ژاپن به دورتموند آمدم اما کلوپ به من اعتماد کرد. رابطه‌ی ما با هم دائما بهتر شد. قبل از پیوستن به منچستریونایتد پیش او رفتم و در آخرین لحظات اشک‌های‌مان سرازیر شد …” (شینجی کاگاوا در مورد یورگن کلوپ؛ این‌جا)

شجاع بودن خیلی مهم است، مخصوصا مقابل تیم‌های با کیفیت. امروز همدیگر را بهتر می‌شناسیم و می‌دانیم چطور باید کار کنیم. باید اعتقادمان به یکدیگر را قوی‌تر کنیم.” (یورگن کلوپ پیش از بازی با دورتموند؛ این‌جا)

“به‌نظرم، اگر بازی به‌اندازه‌ی بازی امشب نزدیک باشد و دورتموند در دقایقی از تیم شما بهتر باشد، به شور و انگیزه نیاز دارید. ابتدا بازیکنان‌تان باید ایمان داشته باشند. تماشای اینکه با هر گل چگونه به بازی بر می‌گشتیم عالی بود. (کلوپ بعد از بازی با دورتموند؛ این‌جا)

هفته‌ی گذشته از نظر فوتبالی هفته‌ی شگفتی‌سازی بود؛ اما اگر چه کار سخت اتلتیکو مادرید در حذف بارسا از لیگ قهرمانان بسیار مورد توجه قرار گرفت؛ اما شاه‌کار لیورپول و “استاد کلوپ” در بازی با دورتموند در برگرداندن نتیجه‌ی ۳-۱ در دقیقه‌ی ۹۳ به ۴-۳ و صعود به مرحله‌ی بعد، از آن معجزات نشدنی بود که فقط در فوتبال می‌شود شاهد آن بود.

شاید خیلی از ما شیفتگان فوتبال در فکر دلیل عمل‌کرد عجیب لیورپول در اوج ناامیدی شکست و جنگیدن تا لحظه‌ی آخر باشیم؛ اما نقل قول‌های بالا نشان از آن دارند که جادوی یورگن کلوپ چیزی جز “اطمینان به شور درونی” نیست. چیزی که اگر با سخت‌کوشی همراه شود، آن‌گاه معجزه دور از دسترس نخواهد بود. فرمول موفقیت یورگن کلوپ به‌همین سادگی است: اعتماد به خود + شور درون + سخت‌کوشی.

دوست داشتم!
۴

لینک‌های هفته (۲۸۴)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

چطور بر تنبلی‌تان پیروز شوید! ۱۲ راهکار کاربردی

۱۰ مزیت ناراحت بودن!

آکادمی تفکر – ده راه ساده برای افزایش عزت نفس

چرا ما خودمان را خوب نمی‌‌شناسیم ـ آکادمی تفکر

۱۰ اشتباهی که ممکن است در ۱۰ دقیقه اول یک روزکاری انجام دهید ـ شبکه

مدیریت کسب‌وکار:

چرا فرآیند استخدام سنتی استعداد‌های برتر را بر نمی‌انگیزاند؟

استراتژی‌های چهارگانه مذاکره

زیان بارترین دروغ‌های رایج در مدیریت

مدیریت انتقادی

هفت‌خوان پیش‌روی مدیران تازه‌کار

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

یازده استراتژى ژنریک براى شرکت‌ها در سال ۹۵

درس نوآوری از شرکت تسلا موتورز

آگهی یا آگاهی کدام را انتخاب کنیم؟ ـ فرصت امروز

۳ روندی که تا سال ۲۰۲۰ دنیا را متحول خواهند کرد ـ فرصت امروز

آیا صنعت بهداشت و درمان در حال نابودی است؟

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

چشم‌انداز ۶ روند در سال ۹۵ (تحلیل خواندنی استاد عزیزم دکتر محمد طبیبیان)

اقتصاد آنلاین – رشد اقتصادی ایران به ۴ درصد می‌رسد

هفت مأموریت پولی سال

پیش‌بینی جدید از اقتصاد ایران ۹۵

اقتصاد آنلاین – پیش‌بینی WTO از تجارت جهانی

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

نگاهی بر چت‌بات‌ها؛ چرا مایکروسافت، فیسبوک و سایرین حساب ویژه‌‌ای روی این نرم‌افزارها باز کرده‌اند؟ ـ دیجیاتو و عصر شکوفایی روبات‌های چت

متدولوژی بازاریابی درون‌گرا یا جاذبه‌ای ـ فرصت امروز

۱۱ اصل طلایی بازاریابی شبکه های اجتماعی ـ دیجیاتو

کاربرد اپلیکیشن‌‌‌های پیام‌‌رسان از شبکه‌‌های اجتماعی بیشتر شده است ـ زومیت

نقشه بزرگ نادلا؛ همه کوشش‌ها برای قدرتمندتر ساختن خدمات ابری مایکروسافت است ـ دیجیاتو

دوست داشتم!
۲

قصه‌ی دل و سنگ …

از کوی وفا به سنگ دورم کردند
در خانه‌ی غم زنده به‌گورم کردند

بگشایم اگر سینه به پیش تو شبی
بینی که چه با دل صبورم کردند …

زنده‌یاد سیاوش کسرایی

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۱۳): لستر سیتی، رؤیابافی و رؤیاسازی

ما شانس کم‌تری از حریفان داریم. اگر سایر تیم‌ها کمی سرعت‌شان را بیش‌تر کنند، ما باید تلاش به‌مراتب بیش‌تری داشته باشیم. باید آرام باشیم. هواداران‌مان باید رؤیاپردازی کنند؛ اما نباید مغرور شویم. اگر ‏بتوانیم چهارم شویم و به چمپیونزلیگ برویم، باورنکردنی خواهد بود.‏ در اردوهای پیش‌فصل، به این بازیکنان باور داشتم و همه اعتماد و حمایت‌م را به آن‌ها دادم. هرگز آن‌ها را ‏سرزنش نکردم و نگفتم که ما این گل را دریافت کردیم، چون شما این کار یا آن کار را کردید؛ بلکه گفتم: ‏خب، ما دوباره صحنه‌ها را تماشا می‌کنیم و تلاش می‌کنیم بهتر شویم.” (کلودیو رانیری؛ این‌جا)

این روزها همه جا سخن از تیم دوست‌داشتنی و شگفتی‌ساز لستر سیتی است. تیمی که با امید سقوط نکردن پای به مسابقات این فصل لیگ برتر جزیره گذاشت و حالا مدعی اصلی قهرمانی است. داستان این فصل لستر، از آن داستان‌های شورانگیز و باورنکردنی است که احتمالا فقط در ورزش فوتبال می‌شود آن‌ها را در دنیای واقعی دید: داستانی شبیه داستان‌های جادویی هزار و یک شب، که در آن هر اتفاقی ممکن است بیافتد و هر فردی ـ بدون توجه به توانمندی‌هایی که به‌نظر می‌رسد دارد‌ ـ می‌تواند کارهایی بزرگ انجام دهد. البته نباید فراموش کنیم که در قله بودن لستر مدیون نتایج فوق درخشان‌ (!) غول‌های همیشگی لیگ برتر (یعنی یونایتد، سیتی، آرسنال و چلسی) در این فصل نیز هست؛ اما در هر حال استاد کلودیو رانیری و شاگردان بی‌ادعا و سخت‌کوش او خود با عمل‌کردی باثبات و کوبنده، جایگاه کنونی‌شان را با شایستگی به‌دست آورده‌اند.

کلودیو رانیری همان مربی است که همیشه نام او یادآور یک مربی معمولی و بازنده در ذهن ما است: با رزومه‌ای سرشار از نتایج معمولی با تیم‌های بزرگ! اما حالا او در جایگاهی است که شاید رشک بسیاری از مربیان بزرگ دنیا باشد. اما چه چیزی رانیری و لستر سیتی جذاب او را در این فصل موفق کرد؟ شاید هنوز برای قضاوت کامل در این مورد زود باشد؛ اما حرف‌های آقای رانیری در مصاحبه‌ای که از آن نقل قول کردم، نکته‌های جالبی را در خود برای مدیران و ره‌بران سازمانی دارند:

۱- رؤیاپردازی واقع‌بینانه: رؤیا داشته باش؛ اما واقع‌بین باش و جایگاه‌ات را در مسیر حرکت به‌سوی رؤیا فراموش نکن!

۲- خودباوری: به خودت و توانایی‌های‌ تیم‌ات احترام بگذار و اطمینان داشته باش و این احترام و اطمینان را لحظه به‌لحظه به آن‌ها نشان بده!

۳- هم‌دلی در هم‌مسیری: همه‌ی اعضای تیم ـ از جمله مدیر ـ سرنشین یک قایق در اقیانوس طوفانی محیط بیرونی هستند: آن‌ها باید هم‌مسیر باشند و همگی برای رسیدن به یک ساحل مشخص (یعنی همان رؤیای واقع‌بینانه) تلاش کنند.

۴- ایجاد هارمونی عمل‌کردی: در قایق گرفتار توفان “تیم” اگر چه اشتباه یک نفر، اشتباه همه است؛ اما عمل‌کرد خوب یک نفر لزوما به‌معنای عمل‌کرد خوب کل تیم نیست. در عین حال همه همیشه در به‌ترین وضعیت کاری خود نیستند. هنر رانیری ـ و تمامی مدیران بزرگ ـ ایجاد هارمونی بین عمل‌کردهای اعضای تیم برای خلق یک ملودی گوش‌نواز از عمل‌کرد تیمی در یک بازه‌ی زمانی بلندمدت است.

۵- همیشه به‌تر شدن: هیچ‌وقت برای جبران اشتباهات دیر نیست و از آن مهم‌تر این‌که یاد گرفتن و به‌تر شدن، در هیچ نقطه‌ای از مسیر حرکت به رؤیا (حتی در زمان فتح قله!) نباید متوقف شود.

به امید موفقیت نهایی کلودیو رانیری و ستاره‌های بی‌ادعای لستر سیتی که تا همین‌جای فصل هم برای ما روایت‌گر داستان دل‌انگیزی بودند از این‌که چگونه می‌توان رؤیایی ناشدنی را تبدیل به امیدی پرنور کرد: آن‌ها به‌جای رؤیابافی، رؤیاسازی را انتخاب کردند! 🙂

دوست داشتم!
۲

لینک‌های هفته (۲۸۳)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند. ضمنا لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.
  3. اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینه‌ی مهارت‌های کار حرفه‌ای و هم‌چنین لینک‌های منتخب کار حرفه‌ای در ایمیل‌تان هستید، در راه‌کاو عضو شوید!
  4. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب در حوزه‌ی شایستگی‌های کسب و کار و کار حرفه‌ای را به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در مجله‌های فلیپ‌بوردی گزاره‌ها هر روز مطالعه کنید: فارسی: کسب و کار رقابت‌پذیر: شایستگی‌های بردن! / متخصص حرفه‌ای و انگلیسی: Competitive Business: Winning Competencies! / Professional Expert
  5. من مسئولیتی در مورد کپی‌کاری محتوا در سایت‌های مورد مطالعه‌ام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسنده‌ی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراض‌تان را برای‌م بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذف‌ش کنم.

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

اعتراف کردن به خطاها باعث سلامت روانی می‌شود ـ آکادمی تفکر

فراموشی با مغز چه می‌کند؟

چرا افراد باهوش دوستان کمتری دارند؟

۱۰ قدم ساده برای آن‌که انسان بهتری باشید – دیجیاتو

۵ سؤالی که باعث افزایش کارایی می‌شوند – زومیت

مدیریت کسب‌وکار:

بزرگ‌ترین وجه تمایز شرکت‌های خوب و شرکت‌های فوق‌العاده ـ دیجیاتو

۷ ترس متداول مدیریتی

۹ تاکتیک رهبران بزرگ برای تسلط بر فضای جلسات کاری ـ دیجیاتو

پنج گام در رهبری همکاری‌های بین‌شرکتی ـ حسین جلالی

۳ توصیه اثربخش برای آن‌که به‌عنوان یک درون‌گرا رهبر بهتری باشید ـ دیجیاتو

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چرا استراتژی‌های سنتی به تنهایی کافی نخواهند بود؟

نمایش‌دهندگان یا مسدودکنندگان تبلیغات؛ برنده اصلی این میدان چه کسی است؟ ـ شبکه

گیمیفیکیشن، بهار خدمات بانکی ـ راه پرداخت

چطور با روایت داستان، ویژگی‌های دیزاین یک محصول را به تصویر بکشیم ـ هزار و یک بوم

قوانین طلایی صادرات در دوره پساتحریم

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اطلس سرمایه‌گذاری جهان

هشت مانع‌ساز در رقابت بنگاه‌ها

شارژ مالی نیمه تعطیل‌های صنعتی

۲۰ نما از بازار مسکن ۹۵

سپرده‌گذاری در بانک‌ها شدت گرفت

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

سامسونگ آماده عرضه سیستم‌عامل اینترنت اشیا می‌شود ـ شبکه

فیس‌بوک همه جهان را می‌بلعد

ربات مدیرعامل رئیس های جدید شما ـ زومیت

از کورتانای هوشمند تا علاقه کشورهای در حال توسعه به همکاری؛ نگاهی به تفکرات مدیر عامل مایکروسافت ـ دیجیاتو و اپلیکیشن پیام‌رسان Kik فروشگاهی برای ربات‌های چت راه‌اندازی کرد ـ دیجیاتو

گارتنر رشد تقاضا برای تلفن‌های هوشمند، در سال ۲۰۱۶ به کمترین حد خود می‌رسد ـ دیجیاتو

دوست داشتم!
۲

زورقِ بی‌ساحل …

من می‌روم زکوی تو و دل نمی­‌رود
این زورقِ شکسته ز ساحل نمی­‌رود …

گر بی‌تو سوی کعبه رود کاروانِ ما
پیداست آن، ­‌که جز رهِ باطل نمی­‌رود

درجست‌و‌جوی روی تو هرگز نگاهِ من
بی‌کاروانِ اشک ز منزل نمی­‌رود …

استاد محمدرضا شفیعی کدکنی

دوست داشتم!
۸

هفت سؤال کلیدی در مورد معنای زندگی شخصی

زندگی چیست؟ معمولا تعاریفی که از زندگی و ماهیت آن ارائه می‌شوند، از فرط پیچیدگی معنایی یا بی‌هودگی چیزی شبیه همان تعریف سریال معروف ژاپنی دوران کودکی‌مان هستند: “زندگی منشوری است در حرکت دوار!” اما معنای زندگی آن‌قدرها که به‌نظر می‌رسد، موضوع پیچیده‌ای است؟ واقعیت این است که بخش مهمی از سؤالاتی که دین و فلسفه به‌دنبال پاسخ‌گویی به آن‌ها بوده و هستند، همین معنای زندگی است. معنای زندگی پرسشی به‌درازای تاریخ زندگی بشر روی این سیاره‌ی خاکی است. اما این‌که درک ما از زندگی تا چه اندازه به حقیقت نزدیک است، موضوعی است که شاید هیچ‌وقت نتوانیم برای آن پاسخ درستی بیابیم. مهم این است که تاریخ بشر در مسیر خود پیش می‌رود و ما به‌عنوان عضوی از جامعه‌ی انسانی، تاریخ خاص زندگی خود را داریم.  این‌که تا چه اندازه این تاریخ‌ شخصی، همان‌طوری که باید پیش می‌رود، احتمالا در لحظه‌ی پایانی زندگی بر ما مکشوف خواهد شد. اما تا رسیدن آن لحظه، آیا نمی‌توانیم برای کشف این داستانِ نهفته و معنای زندگیِ شخصی‌مان تلاش کنیم؟ متأسفانه این سؤال هم پاسخ قطعی ندارد؛ هر چند برخی پرسش‌ها می‌توانند ما را به یافتن این رازِ بزرگِ هستی نزدیک‌تر کنند.

بیایید با هم و به‌نقل از بیزینس‌اینسایدر به هفت سؤال مهم کلیدی برای کشف معنای زندگی شخصی‌مان فکر کنیم:

۱- اگر فردا آخرین روز زندگی من باشد، آیا من از مسیر زندگی‌ و تجربیات و دستاوردهای‌م راضی خواهم بود؟

۲- ارزش پیشنهادی اختصاصی من به دنیا چیست که بود و نبود من را در پازل این جهان بزرگ، معنادار می‌کند؟

۳- چه کسی بیش از دیگران الهام‌بخش من است؟

۴- انگیزه‌ی از خواب برخاستن‌م در صبح‌ها چیست؟

۵- امروز چقدر و چه چیزهایی آموخته‌ام؟

۶- چه کسانی را دوست می‌دارم و لازم است قبل از این‌که دیر شود، علاقه و مهر و محبت‌ام را به آن‌ها نشان دهم یا بر زبان بیاورم؟

۷- تعریف شخصی‌ام از موفقیت چیست؟

دوست داشتم!
۵

گزاره‌ها (۱۹۸)

موفقیت همانند یک روز تولد خاص است که وقتی از راه رسید، می‌بینی همانی هستی که بودی.

آدری هپبورن

دوست داشتم!
۱

می‌رن آدم‌ها، از اونا فقط “چرا”هاشون به‌جا می‌مونه!

لحظات حول‌وحوش تحویل سال که در حال فکر کردن به روزهای گذشته و آدم‌ها بودم و زمانی که فهرست تماس‌های‌م را برای تبریک سال نو بررسی می‌کردم، یکی از دغدغه‌های اصلی‌م این بود که چه کسانی در طول این سال‌ها در زندگی‌م بودند که حالا به هر دلیلی دیگر نیستند (خوش‌بختانه مرگ، هنوز جزو علت‌های نبودن اغلب این آدم‌ها نیست.) با نگاه به سالی که گذشت متوجه شدم که چقدر آدم‌های مهم و نزدیک زندگی‌ام (طبیعتا جز اعضای خانواده) نسبت به سال‌های قبل عوض شده‌اند. واکنش‌م به نبودن آدم‌ها ترکیبی از حسرت، سردرگمی و شادی بود! از نبودن بعضی آدم‌ها حسرت خوردم، از نبودن برخی دیگر تعجب کردم و از نبودن اندک افرادی هم حس شادی داشتم (که البته این شادی در عمق خودش، حس خوبی ندارد …)

داستان زندگی همین است. در گذر سال‌های زندگی، افراد زیادی به صحنه‌ی زندگی ما می‌آیند و می‌روند. در اغلب موارد نه آمدن‌شان به‌اختیار ما است و نه رفتن‌شان. اما در همان فکر کردن‌ زمان نزدیک تحویل سال، متوجه شدم که چقدر در ایام جوانی (!) ـ یعنی چند سالی قبل‌تر ـ با رفتن و نبودن آدم‌ها راحت‌تر کنار می‌آمدم. ظاهرا با بالا رفتن سن و سال، جای خالی آدم‌ها بیش‌تر به چشم می‌آید. اما فقط جای خالی آن‌ها نیست که آزاردهنده است: باز هم به‌نظر می‌رسد هر روزی که به عمر اضافه می‌شود، سردرگمی ناشی از مواجهه با “چرا”ی رفتن آدم‌ها بیش‌تر به سراغ آدم می‌آید. این‌که می‌بینی آدم‌ها هستند؛ اما دیگر دور و بر تو نیستند، این‌که می‌بینی آدم‌ها هستند؛ اما تو برای‌شان وجود نداری و مثال‌های دیگری شبیه این‌ها درون آدمی را خراش می‌دهد …

اما چیزی که بیش از هر چیزی آزارم می‌دهد این است که اغلب ما آدم‌ها نگاه‌مان به روابط‌مان با دیگران، مربوط به لحظاتی است که به حضور آن‌ها نیاز داریم: برای وقت‌گذرانی‌های مقطعی، برای رفع مشکلات‌مان، برای فرار از تنهایی‌، برای رهایی از چالش‌های روابط‌مان با دیگران (و اغلب عزیزمان) و چیزهایی شبیه این‌ها. همین است که زمانی که مشکلی حل می‌شود یا اولویت‌های‌مان عوض می‌شوند، به‌راحتی آدم‌های قدیمی را کنار می‌گذاریم و غرق جذابیت دنیای آدم‌های جدیدمان می‌شویم و این چرخه مدام در طول سال‌های زندگی‌مان ادامه پیدا می‌کند و اصلا برای‌مان حیرانی و سرگردانی آدم‌های دنیای قبلی ذره‌ای اهمیتی ندارد.

اصولا آدمی نیستم که خیلی به گذشته و خوشی‌‌ها و لحظات خوب‌ش فکر کنم. در عین حال درون‌گرایی‌ام هم وجه مهمی از شخصیت‌ام را تشکیل می‌دهد که به‌شدت باعث گوشه‌گیری‌ام از جمع شده و می‌شود و در نتیجه با محدود بودن دایره‌ی روابط‌م همیشه کنار آمده‌ام. هیچ ادعایی ندارم که مشمول توصیفات بند قبل نیستم. کاملا این را می‌دانم که در مهارت “روابط بین انسانی” ضعف‌های خاص خودم را دارم. اما در این روزهای آغاز امسال، بیش از هر زمان دیگری در زندگی‌ام، سردرگمی تغییر رفتار آدم‌ها برای‌م تبدیل به سرگیجه و دل‌تنگی شده است و باید راه فرار از آن را بیابم. این نوشته نه مخاطبی خاص دارد و نه گلایه‌ای است از دیگران. مثل بسیاری از دل‌نوشته‌های شخصی من در گزاره‌ها، تنها توصیفی از وضعیتی است که این روزها گرفتار آن هستم و معمولا نوشتن به خارج کردن آن از دایره‌ی دغدغه‌های ذهنی‌ام کمک می‌کند.

به‌صورت جدی در سال جدید قصد دارم پیش از شروع هر نوع رابطه‌ای با دیگر انسان‌ها (اعم از دوستانه، کاری و …) به توان‌م در ادامه دادن آن رابطه یا حفظ سطح صمیمت و احترام آن فکر کنم و در زمان بازنگری در مورد روابط‌م با دیگران هم تلاش کنم تا توجیهی منطقی یا حتی احساسی برای تغییر اولویت‌های‌م داشته باشم. از آن مهم‌تر این‌که در این سال جدید، می‌خواهم تا حدی که می‌توانم هیچ‌وقت “چرا”یی را در ذهن دیگران در مورد چیستی و چگونگی و چرایی روابط‌مان با یکدیگر باقی نگذارم.

امیدوارم بتوانم و از آن بیش‌تر امیدوارم خیلی زود از این چرخه‌ی عبث سردرگمی و دل‌تنگی خارج شوم؛ آن هم در روزهایی که این بیت محمدرضا طهماسبی بیش از هر زمانی وصف آن است:

یاد داری که به‌جز یاد تو در یاد نبود؟
حالیا بین که به‌جز یاد تو از یاد نرفت!

دوست داشتم!
۹
خروج از نسخه موبایل