لینک‌های هفته (۷۲)

شد یک سال و نیم! 

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

ده مهارت شغلی برای آینده (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز) (من چرا این وبلاگ را مدت‌ها از فید اشتباهی دنبال می‌کردم!؟)

قانون آرزوها (آواز سکوت)

بودن در مسیر درست (امیر مهرانی؛ The Coach)

پنج اشتباه رایج در ساخت پاورپوینت (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز)

نردبان تغییر در زندگی

بهبودپذیری چیست؟

آزمون دکتر فیل مک‌گرا (جالب است؛ امتحان‌اش کنید!)

مدیریت و کارآفرینی:

ارزش‌های اجتماعی – به بهانه یک کال فور پیپر (این نوشته‌ی نوید غفارزادگان به‌ترین مطلب هفته برای من بود. این سؤالی که مطرح کرده، برای من هم یک سؤال جدی در این روزها است …)

انتشار نسخه ۱/۱ کتاب ساختار شکست کار (نادر خرمی‌راد)

بررسی عوامل عرضه و تقاضا در قیمت‌گذاری نرم‌افزار (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

قبل از تجدید سازماندهی، خوب فکر کنیم (محمد سالاری) (عاااالی!)

از آخر به اول (یادداشت‌های روزانه‌ی یک مدیر)

چه کسی گربه مرده را از وسط خیابان جمع می‌کند (مهدی عرب عامری؛ PMPlus.ir)

ارزش مشتری (احسان نصیری)

Management Training – Download free eBooks in PDF (می‌توانید در این سایت، کلی کتاب مدیریتی عالی را مجانی دانلود کنید!)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

پاتوق من، سایت شماست! (این هم یک نوشته‌ی عالی از خانم پریا فرهادی در وبلاگ همینا)

یک پرسش و تردید قدیمی: کِی و چقدر باطری گوشی‌‌ام را شارژ کنم؟! (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

لایحه جنجالی SOPA و پیامدهای آن (دکتر علی‌رضا مجیدی؛ یک پزشک)

مدیرعامل کنونیکال: تبلت اوبونتو تا آخر امسال (آزادراه)

رشد کُند سرمایه‌گذاری جهانی در صنعت IT

درآمد ۳٫۸ تریلیون دلاری برای صنعت آی‌تی‌ در سال جدید

اوضاع مناسب مشاغل حوزه آی‌.تی در سال ۲۰۱۲

اینترنت پرسرعت در جهان ۶۰ درصد رشد می‌کند

موبایل به دستان دنیا به ۶ میلیارد رسید

اظهارات جدید وینتون سرف پدر اینترنت: دسترسی به اینترنت حق بشر نیست/ شبکه؛ ابزاری برای کسب حقوق بنیادی

محدودیت اینترنت، سوای فیلترینگ و کاهش پهنای باند (مصاحبه با معاون شرکت فناوری اطلاعات در مورد این‌که شبکه‌ی ملی اطلاعات چیست؟)

گکفا به جای تکفا می‌آید (اسم‌شو!)

خسروی: ثبت‌نام نخستین دوره جایزه ملی کیفیت ICT ایران آغاز شد (چه شود! تازه اون هم وقتی که متولی‌اش شرکت زیرساخته نه حتا شرکت فناوری اطلاعات!)

وزیر ارتباطات به مهر خبر داد: آخرین وضعیت اتصال فیبرنوری به منازل/ دسترسی به اینترنت ۱۰ مگابیتی

اقتصاد:

دوره‌های کاربردی فوق‌لیسانس (چند پیشنهاد خواندنی از علی سرزعیم!)

مقالاتی در اقتصاد فساد (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

دلار چند نرخی و نرخ بهره (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)

بانک مرکزی در حال خلق بازار سیاه (حجت قندی؛ اقتصادانه)

افسانۀ ارزش پول ملی (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

بازار ارز (یک) و بازار ارز (دو) و بازار ارز (سه) (پویان مشایخ؛ خاکریز اقتصاد)

دوست داشتم!
۲

چند گام به سوی مشاور مدیریت شدن

نویسنده: جنی اس. بیو؛ ترجمه‌ی: علی نعمتی شهاب

مشاوره مدیریت یکی از حرفه‌هایی است که در برابر رکود اقتصادی تاب آورده است. چرا؟ زیرا این روزها شرکت‌ها خیلی بیش‌تر از گذشته به مشاورانی که به آن‌ها در افزایش درآمدها و کاهش هزینه‌ها کمک بکنند، نیازمندند.

مشاوره مدیریت هم‌چنین یکی از پردرآمدترین مشاغل در ایالات متحده است. پیمایشی که اخیرا توسط “اتحادیه شرکت‌های مشاوره مدیریت (Association of Management Consulting Firms)” انجام شده نشان می‌دهد که مشاوران تازه‌کار به صورت متوسط سالانه ۵۸ هزار دلار درآمد دارند و مشاوران باتجربه به صورت متوسط سالانه ۲۵۹ هزار دلار درآمد کسب می‌کنند (که شامل مزایا و پاداش‌های پروژه‌ها نیز می‌شود). در نهایت مشاوران مستقل بین ۱۰۰ تا ۳۵۰ دلار در ساعت دریافت می‌کنند.

بنابراین اگر شما در مورد ورود به این حوزه کاری می‌اندیشید، صبر نکنید. (خوش‌حالم که خودم هم صبر نکردم!) پاداش‌های مالی انگیزه‌های واقعی هستند. سایر مزایای شغل مشاوره مدیریت عبارتند از: چالش‌های فکری، پرستیز، وجود موقعیت‌هایی برای یاد گرفتن و سطوح بالای رضایت شغلی.

خوب اجازه بدهید در مورد دو مسیر جداگانه حرفه مشاوره مدیریت صحبت کنیم: کار کردن برای دیگران و به صورت مستقل کار کردن. اگر تجربه زیادی ندارید یا یک جوان تازه فارغ‌التحصیل شده هستید، کار کردن برای دیگران احتمالا هوشمندانه‌ترین انتخاب است. اگر تجربه حرفه‌ای کافی در یک حوزه خاص دارید، مستقل کار کردن یک گزینه ممکن است.

هر کدام از این دو مسیر را که برگزینید، نکاتی که در ادامه ذکر می‌شود برای ورود به این حوزه و موفقیت در آن مفید هستند:

  1. مهارت‌های خود را توسعه دهید: مشاوران مدیریت باید در زمینه حل مسئله، ارتباط برقرار کردن و مهارت‌های مدیریتی (مانند: برنامه‌ریزی و تفویض اختیار) با مهارت باشند. سایر مهارت‌ها و ویژگی‌هایی که می‌تواند به شما در به دست آوردن شغلی در این حوزه کمک کند عبارتند از: مهارت‌های پایه‌ای کار با رایانه، رهبری و توانایی کار کردن زیر استرس شدید.
  2. خودتان را آموزش دهید: برخلاف باور عمومی برای ورود به این حوزه شما نیازمند داشتن یک مدرک مدیریت، MBA و یا حتی هیچ مدرک دانشگاهی ندارید! (البته داشتن چنین مدرکی بد نیست و شما را در رقابت به دست آوردن شغل از دیگران جلو می‌اندازد.) اگر چه شما باید خود را در زمینه مسائل روز علم مدیریت از طریق ادامه حصیل یا خواندن مطالب منتشر شده در زمینه مدیریت (مثل کتاب‌ها، مجلات و مقالات) به روز نگاه دارید.
  3. بدانید که از این شغل چه می‌خواهید: خودتان را با عناوین شغلی موجود، حوزه‌های تخصصی (از فناوری اطلاعات تا توسعه سازمانی) و چرخه عمومی حرفه مشاوره (تدوین پروپوزال، توفان مغزی، جمع‌آوری اطلاعات، تحلیل و ارایه) آشنا کنید. حتی بهتر است که چگونه نوشتن پروپوزال برای گرفتن کار مشاوره را یاد بگیرید.
  4. تجربه کسب کنید: روش‌های کسب تجربه مشاوره مدیریت عبارتند از: مجانی کار کردن (داوطلب شدن برای ارایه مشاوره به یک سازمان غیرانتفاعی)، کارآموزی یا همکاری نیمه وقت با یک شرکت مشاوره.
  5. تصمیم بگیرید کجا می‌خواهید کار کنید: اگر هدف کاری شما کار کردن برای یک شرکت مشاوره است، تصمیم بگیرید که در کجا می‌خواهید تلاش‌های خود را در جستجوی کار متمرکز کنید. انواع کارفرمایان در این حوزه عبارتند از: شرکت‌های چند ملیتی (مانند: اکسنچر و مک‌کنزی)، شرکت‌های کوچک، شرکت‌های بزرگ، سازمان‌های غیرانتفاعی و مؤسسات دولتی. هر کارفرمایی مزایا و معایب خاص خود را دارد.
  6. خودتان را با فرایند به دست آوردن شغل مشاوره آشنا کنید: مثلا مراحل مصاحبه برای یک پست سازمانی مشاوره شامل: پرسش‌های مربوط به شخصیت و رزومه فرد، پرسش‌های مربوط به قابلیت‌های ارتباطی فرد و پرسش‌های مربوط به مسائل واقعی کسب و کار (Business Case). حتی ممکن است از شما خواسته شود یک “ارایه Presentation” درست کنید.
  7. اگر راه‌اندازی شرکت خودتان را در نظر دارید: اگر یک میل ذاتی به کارآفرینی دارید، گام‌های اساسی برای آغاز یک کسب و کار مشاوره شامل: بازارشناسی، تصمیم‌گیری برای ورود به بازار و راه‌اندازی دفتر کارتان است. شما هم‌چنین به قیمت‌گذاری خدمات‌تان (و این‌که کارفرما را به صورت ساعتی، روزانه، براساس پروژه یا قراردادی شارژ کنید) و جذب مشتری از طریق شبکه‌سازی، تبلیغات یا استفاده از شهرت‌تان نیازمندید.

در آخر این‌که ـ اگر چه واقعا ضروری نیست ـ اما شاید بخواهید برای پیشرفت بیش‌تر یک مسیر حرفه‌ای را برای خود به‌عنوان یک مشاور مدیریت رسمی (Certified Management Consultant) طراحی کنید.

مشاوره مدیریت یک حوزه مقاوم در برابر رکود و سودمند است. در واقع برخی از حوزه‌های تخصصی مشاوره در این دوران رکود اقتصادی رشد درآمدی قابل توجهی داشته‌اند. بنابراین برای شیرجه زدن درون دریای این حرفه جذاب و پردرآمد آماده شوید. فقط مطمئن شوید که تمرینات‌تان را برای موفقیت در این حوزه به خوبی انجام داده‌اید.

منبع

دوست داشتم!
۳

۱۰ کتاب کلاسیک رشته‌ی مدیریت

در مورد این‌که کتاب چقدر موجود خوب و دوست‌داشتنی است احتمالا همه توافق داریم! مشکل در انتخاب کتاب‌های خوب است. کتاب‌هایی که به هزینه‌ی خریدشان و زمانی که برای خواندن‌شان می‌گذاریم، بیارزند.

دوستی از من خواستند تا چند کتاب کلاسیک در رشته‌ی مدیریت را به ایشان معرفی کنم. به‌تر از من می‌دانید که این کار عملا غیرممکن است و همیشه نقش علاقه و سلیقه غیرقابل انکار؛ با این حال من سعی کردم چند کتاب مهم را که فکر می‌کنم لازم است همه (اعم از دانش‌جو و مدیر و کارشناس و مشاور در حوزه‌ی مدیریت) آن‌ها را بخوانند، به ایشان معرفی کنم. بد ندیدم فهرست این کتاب‌ها را این‌‌جا هم بگذارم تا شاید سایر دوستان هم از آن‌ها استفاده کنند:

برنامه‌ریزی: برنامه‌ریزی تعاملی؛ راسل ایکاف

تصمیم‌گیری: مدیران و چالش‌های تصمیم‌گیری؛ ماکس بیزرمن

استراتژی و ارزیابی عملکرد: سازمان استراتژی محور؛ رابرت کاپلان و دیوید نورتون

سازمان‌دهی: سازماندهی: پنج الگوی کارساز؛ هنری مینتزبرگ

سازمان‌دهی: بازآفرینی سازمان؛ راسل ایکاف

تفکر سیستمی: پنجمین فرمان؛ پیتر سنگه

مهندسی مجدد: طرح‌ریزی دوباره‌ی شرکت: منشور انقلاب سازمانی؛ مایکل همر و جیمز شامپی

تاریخ علم مدیریت در قرن بیستم: ماجراهای یک مشاهده‌گر؛ زندگی‌نامه‌ی خودنوشت پیتر دراکر بزرگ

مسائل کلیدی مدیریت: چالش‌های مدیریت در سده ۲۱؛ پیتر دراکر

تجربیات مدیران: رقص فیل‌ها: معجزه‌ی تحول آی‌بی‌ام؛ لوئیس گشنر

همین الان عنوان بعضی از این کتاب‌ها که یادم آمد، کلی هیجان‌زده شدم از بس که عالی‌اند! سعی می‌کنم از این به بعد معرفی کتاب را جدی‌تر بگیرم.

دوست داشتم!
۹

لینک‌های هفته (۷۱)

خوب این بار تأخیر نداشتیم! یک علت‌اش کم‌لینک بودن این هفته بود! 🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

هشت مرحله‌ی حل نظام‌مند مشکلات!

هدیه‌ی مطلوب بستگی به این دارد که از چه کسی دریافت شود  

مدیریت و کارآفرینی:

استرس‌های خارج از سازمان (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (زندگی کاریه داریم!؟)

در باب استعفای کاری (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) 

مشارکت برای رفع مشکل (یادداشت‌های روزانه‌ی یک مدیر)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

یوتیوب در سال ۲۰۱۱ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

شش دلیل برای قطع نشدن اینترنت بین‌الملل (وب‌شهر) (این هفته با توجه به اختلالات اینترنتی، ترس از اینترنت ملی! فراگیر شد. برای رفع نگرانی، این‌ تحلیل جالب را که من هم با آن موافق‌م بخوانید.)

قابلیت مخفی مانده‌ی ویندوز ۷ به نام GodMode (دنیای فناوری اطلاعات) (ترفند عاااالی!)

ترافیک ۳٫۵ برابری پست ایران در منطقه/ رتبه‌ی جهانی ایران در حوزه پست

بیش از ۲۲۷ هزار دامنه در کشور ثبت شده است / تقاضا برای دامنه‌ی فارسی ایران چشم‌گیر نیست (نگران نباش تو اینترنت ملی چاره‌ای ندارند جز این‌که تقاضای اینو بدن!)

اقتصاد:

این هفته قیمت دلار حسابی سوار آسان‌سور شد! دو تحلیل خواندنی حامد و صادق را در این زمینه بخوانید حتما.

مدلی برای درک تحولات بازار ارز: نسخه ۱٫۴ (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

دلار به کجا می‌رود؟ (صادق الحسینی؛ کاتالاکسی)

هزینه واقعی تحریم (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)

هر ایرانی ۲٫۱ کارت بانک دارد /کدام بانک بیش‌ترین کارت بانک را صادر کرده است؟

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۷۰)

باز هم تأخیر که حتمن علت‌ش را می‌دانید: لطف حضرات در قطع کردن دسترسی به تمامی سرویس‌های اینترنتی از جمله همین گودر بی‌خاصیتی که تنها کاری که می‌شود با آن کرد، مرور همین فیدهای لینک‌های هفته است!

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

مدیریت انرژی کاری (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربرد آن در مدیریت)

نکته‌ای در مورد ۳۶۰ درجه (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربرد آن در مدیریت)

آخرش همه‌مون معمولی می‌شیم (توصیه می‌کنم بخوانید و سکوت …)

سلامتی شما به خوش‌بینی‌تان بستگی دارد

مدیریت و کارآفرینی:

خلاقیت با طعم سالسا (عاااالی! به‌ترین مطلب هفته برای من!) (زینب جم؛ وبلاگ همینا)

آروزهای بزرگ (این هم یک مطلب عاالی از امیر مهرانی؛ The Coach)

بی‌خیال شرکت زدن بشوید (نقدی دقیق بر مهم‌ترین علت کارآفرینی در ایران!) (یادداشت‌های یک مدیر که چند هفته‌ای نبودند و خوش‌حال‌م دوباره نوشتن را از سر گرفتند.)

سه گروه از کارکنان که بدون درنگ اخراج‌شان کنید  (یادداشت‌های یک مدیر) (عاااالی!)

یکپارچگی رویکرد و عمل در منابع انسانی (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

تغییر در بازار عرضه نیروی انسانی (تحلیل جالب شهرام کریمی در مورد آینده‌ی بازار کار در ایران در یادداشت‌های صنایعی)

پرسیدن در مصاحبه های استخدامی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربرد آن در مدیریت)

در ادامه‌ی پرونده‌ی ویژه‌ی هفته‌ی قبلقیمت‌گذاری نرم‌افزار- جمع بندی (علی واحد؛ وبلاگ رادمان) و استراتژی‌های قیمت‌گذاری نرم‌افزار  (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

تیم کوک کیست؟ (مقاله‌ی جالبی از مجله‌ی شبکه در مورد تیم کوک؛ جانشین استیو جابز افسانه‌ای در اپل)

 فروشگاه‌های الکترونیکی موظف به اخذ نماد الکترونیکی هستند (در راستای تسهیل فضای کسب و کار باید مجوز کسب از نیروی انتظامی بگیرند!)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

آینده اینترنت بدون وب (محسن عظیمی؛ نویسنده‌ی مهمان یک پزشک)

ویندوز: فاجعه یا شاهکار؟ (وب‌شهر)

ده دلیل برای برتری کروم بر فایرفاکس (وب‌شهر)

میانگین حجم صفحات وب ۱ مگابایت است (وبلاگینا)

برترین‌های دنیای دیجیتال در سال ۲۰۱۱ (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی) (البته برترین سایت‌های اینترنتی عنوان به‌تری است!)

گوگل ۳٫۷ میلیون ابزار اندرویدی در کریسمس فعال کرد، اما هنوز اپل جلوتر است (زومیت)

سامسونگ هنوز در بازار تلفن حکمرانی می کند ولی رشد اپل بیشتر است (زومیت)

محبوب‌ترین برند اینترنتی به نام گوگل رقم خورد (شاخص ارزیابی، میزان بازدید از وب‌سایت!)

اوراکل پیشتاز بازار ۱۸٫۲ میلیارد دلاری نرم افزارهای مدیریت ارتباط با مشتری

کاربران اینترنت ۳۵ میلیارد دلار صرف خریدهای کریسمس کردند

رشد ۲٫۳ درصدی شبکه جهانی اینترنت در سه ماهه سوم سال ۲۰۱۱ (شاخص ارزیابی، تعداد دامنه‌های ثبت شده است.)

 مایکروسافت در حال کار بر روی شبکه اجتماعی مخصوص دانش‌آموزان است (زومیت) (البته در متن خبر نوشته شده دانش‌جویان!)

اقتصاد:

استونی چگونه معجزه اقتصادی خلق کرد (به‌ترین مطلب اقتصادی هفته برای من. واقعن معجزه کردند …)

 شفافیت در ایران و در جوامع توسعه یافته (حرف خیلی حساب حجت قندی در اقتصادانه)

بهره دستوری بانکی و نرخ ارز و طلا (معمولا یکی از دم‌دستی‌ترین راه‌کارهای پیشنهادی برای کاهش نقدینگی و تورم در ایران، افزایش نرخ سود بانکی دانسته می‌شود. حامد قدوسی در یک لیوان چای داغ‌ش نقد جالب و جانانه‌ای دارد به این تحلیل‌ها.)

یک سالگی طرح هدف‌مندی یارانه‌ها (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

ما ایرانی‌ها همه اکونومیست کامل هستیم! (کافه اقتصاد)

ترکیه و تله درآمد متوسط (صادق الحسینی در کاتالاکسی نکته‌ی جالب و عجیبی در مورد اقتصاد ترکیه نوشته.)

نابرابری در آمریکا: نظم‌های آماری (این هم خیلی جالبه!) (کافه اقتصاد)

دوست داشتم!
۲

برگزاری کارگاه‌های آموزشی

کسانی که من را از نظر کاری از نزدیک می‌شناسند، می‌دانند که چقدر در برابر کلاس‌های آموزشی ضمن خدمت (;)) آلرژی دارم! همیشه این برای‌‌م مهم بوده که در این کلاس‌ها قرار است دقیقن شرکت‌کننده‌ها چه چیز را یاد بگیرند؟ نوع نگاه؟ فلسفه‌ی وجودی؟ روش انجام کارها؟ مهارت؟ یا چیزهای دیگر؟ آیا واقعن شرکت‌کننده در این کلاس‌ها، چیز جدید و متفاوتی یاد می‌گیرد یا یک مشت بدیهیات و مبانی و اصولی را که در هر کتابی می‌شود یافت؟ (حالا گذشتم از جفنگیاتی که در خیلی از این مثلا کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی به خورد ملت از همه جا بی‌خبر داده می‌شود و خیلی‌های‌شان از نظر علمی هم کاملا غلط هستند!) نکته‌ی بعدی تجربه‌ای است که از شرکت در کلاس آموزشی به‌دست می‌آید. آشنایی شرکت‌کننده‌ها با موضوع، تجربیات آن‌ها و البته مدل فکر کردن‌شان همه و همه در کیفیت دوره‌ی آموزشی تأثیرگذارند.

امسال تجربه‌ی شرکت در سه کارگاه آموزشی بسیار مفید را داشتم: کارگاه کشف توانایی‌های امیر مهرانی، کارگاه آموزشی مهارت‌های مشاوره‌ی مدیریت و کارگاه تحلیل کسب و کار با رویکرد فناوری اطلاعات. شرکت در این کلاس‌ها به من کمک کرد تا بتوانم کمی فرضیات‌م را در مورد دست‌آوردهای کلاس‌های آموزشی به آزمون بگذارم که در مورد هر کدام هم تجربیات‌م را نوشتم. شرکت در این کلاس‌ها به من نشان داد یک کلاسِ درست طراحی شده که در آن استاد هم دانش و مهارت و علاقه‌ی کافی را داشته باشد، چقدر می‌تواند مفید باشد.

 مدتی است دغدغه‌ی این را دارم که خودم هم وارد وادی برگزاری کلاس‌های آموزشی شوم و چیزهایی که را که یاد گرفته‌ام و از آن مهم‌تر، کشف کرده‌ام را به دیگران یاد بدهم. البته احتمالا وجود گزاره‌ها و نوشته‌های‌م در این‌جا هم در این زمینه اثرگذار بوده است. ضمن این‌که دوست عزیزی امکانات آموزشی لازم را هم در این زمینه فراهم آورده‌اند. خودم یک فهرست از موضوعات احتمالی این کلاس‌ها را نوشته‌ام. اما بد ندیدم که قبل از این‌که آن فهرست را به نظرسنجی بگذارم، اول از شما خوانندگان محترم و همراه گزاره‌ها بخواهم که در این زمینه نظرتان را برای‌ام بنویسید. سؤال‌ من این است: با توجه به موضوعات اصلی و تم‌ نوشته‌های گزاره‌ها و البته با توجه به نیازها و علایق‌تان، به‌ نظرتان چه موضوعاتی از میان نوشته‌های این‌جا می‌توانند به یک دوره یا کارگاه آموزشی گسترش پیدا کنند؟

منتظر نظرات شما هستم. 🙂

دوست داشتم!
۶

لینک‌های هفته (۶۹)

یک هفته‌ی بی‌نهایت پرلینک! :دی واقعا برای انتخاب لینک‌های منتخب هفته به مشکل برخوردم. ممنون از همه. 🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. از این هفته برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

موضوع ویژه ـ قیمت‌گذاری نرم‌افزار:

چندی پیش آقای واحد در وبلاگ رادمان بحثی را درباره‌ی یک موضوع مهم در کسب و کار نرم‌افزار یعنی قیمت‌گذاری آغاز کردند که توسط خود ایشان و سایر دوستان عزیز بسط و گسترش یافت و به نوشته‌های بسیار خواندنی ختم شد. بنابراین موضوع ویژه‌ی این هفته (در این‌جا موضوع قرمز است!) و نوشته‌های‌ش را از دست ندهید! (به‌تر است به همین ترتیبی که من گذاشتم بخوانیدشان.)

تلاشی برای قیمت‌گذاری محصول نرم‌افزاری(۱) و تلاشی برای قیمت‌گذاری محصول نرم‌افزاری (۲): نقش پارامترهای تعداد و زمان در قیمت گذاری محصول (امیر نام‌آور؛ وبلاگ ایده)

قیمت‌گذاری نرم‌افزار- تعیین قیمت پایه فروش با نیم نگاهی به سود و قیمت‌گذاری نرم‌افزار- به‌دست آوردن قیمت تمام شده و قیمت ‌ذاری نرم‌افزار- درآمد و هزینه (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

آن‌سوی برآورد قیمت نرم‌افزار (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

به صورت آنلاین به کارهای‌تان سامان بدهید (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

افسانه‌ی دریاچه کم عمق (امیر مهرانی؛ The Coach) (دو نکته در مورد این نوشته‌ی خوب امیر دارم که امروز یا فردا می‌نویسم.)

مدیریت و کارآفرینی:

مصاحبه مطبوعاتی با استاد پرویز درگی درباره گوگل با مجله خلاقیت (استاد پرویز درگی)

برنامه برای باقی‌مانده‌ی کارها (نادر خرمی‌راد)

اسمارتیزهای قهوه‌ای در کسب و کار شما چیست؟‎ (حکایت مدیریتی استثنایی!)

محصول یک پسر شانزده ساله: اپلیکیشن هوشمندی که مطالب اینترنت را برای‌تان خلاصه می‌کند (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (می‌گم چرا کارآفرین نشدم؛ علت‌ش این بوده که در زمان ۱۶ سالگی‌م آی‌فون اختراع نشده بوده!)

مدیر میکروسکپی (محمود شعبان‌زاده؛ بیس‌لاین)

جرم های تروریستی و پاسخ های متنفرانه (نوید غفارزادگان؛ یادداشت‌های نوید)

عنوان سومین مدیرعامل بد جهان به استیو بالمر رسید (به‌سلامتی!)

بهترین شرکت‌های تکنولوژی برای کار (در کل شرکت‌ها Bain اول شده و مک‌کنزی دوم! بریم؟)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

پنج شگفتی‌ دنیای فناوری و اینترنت در سال ۲۰۱۱ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

ترجمه کتاب اصول برنامه‌نویسی (با تشکر از زحمات آقای افشار محبی عزیز و همکاران)

راهنمای مطلق اسکرام (راهنمای اسکرام به فارسی. با تشکر از دوستانی که زحمت ترجمه‌اش را کشیده‌اند.) (دنیای چابک)

محصولاتی که استیو جابز نتوانست تکمیل کند (وب‌شهر)

گوگل گزارش بیش‌ترین عبارات جستجو شده در سال ۲۰۱۱ را منتشر کرد (زومیت)

IBM پنج سال آینده را پیش بینی می‌کند

بیش از ۷۰۰ هزار دستگاه اندرویدی در هر روز جان می‌گیرند

نوکیا، آمازون و مایکروسافت در حال چانه‌زنی برای خرید شرکت RIM سازنده‌ی بلک بری (فارنت)

افزایش نفوذ اینترنت در زندگی روزمره و تمایل کاربران به استفاده از اینترنت پرسرعت (گزارشی در مورد روند تغییر کاربران اینترنت پرسرعت در جهان) (دنیای فناوری اطلاعات)

بالاترین سرعت دانلود به لیتوانی رسید

فناوری‌های همراه پلی به سوی توسعه ابزار هوشمندی تجاری

بی‌توجهی ۷۰ درصد کارمندان به امنیت اطلاعات در سازمان‌ها

سهم ۴۴ درصدی تلفن‌های هوشمند از بازار آمریکا

بازار ضدویروس به حدود ۳۰ میلیارد دلار می‌رسد

شرکت فناورى اطلاعات ایران به سازمان ارتقا مى‌یابد

رسانه‌های اجتماعی:

دومین نشست پژوهشگران رسانه‌های اجتماعی برگزار شد (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

با پیام های متنی بیشتر دروغ می‌گوییم (نارنجی)

چرا Add Friend ، چرا UnFriend؟ (یک اینفوگرافیک عالی تحلیلی در مورد علل رفتار کاربران فیس‌بوک) (عصر ارتباط)

اقتصاد:

چند نکته درباره بازار ارز (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

گپ‌ و چای: مصاحبه با جواد صالحی اصفهانی، بخش چهارم (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

یک سالگی حذف یارانه‌ها و فاجعه‌ای که با دروغ پنهان نمی‌شود (آرمان امیری؛ مجمع دیوانگان)

اعداد و ارقام اقتصاد ایران (۶): نرخ بیکاری (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

مشکلات لجستیکی تهیه دلار در ایران؟ (حجت قندی؛ اقتصادانه)

منتفی بودن بررسی بودجه در سال ۹۰ / مجلس از نیمه دوم بهمن جلسه ندارد

تعداد بیمه‌شدگان با آمار اشتغال‌زایی دولت در تضاد است

نقدینگی از مرز ۳۳۱ هزار میلیارد تومان گذشت

دوست داشتم!
۰

استراتژی رقابتی حاجی دریانی!

نام “دریانی” عنوان آشنایی است برای سوپرمارکت‌های نقاط مختلف شهر تهران که انواع و اقسام ترکیب‌ها هم از آن وجود دارد. از جمله‌ی این دریانی‌ها، حاجی دریانی است که سوپرش نزدیک شرکت ما قرار دارد. دوستانی که در گودر مرحوم من را دنبال می‌کردند، یادشان هست چه ماجراهای بانمکی با این حاجی دریانی داشته‌ام. در این پست قصد ندارم تا از حاجی دریانی خاطره نقل کنم. به‌جای آن می‌خواهم از دید استراتژی به شیوه‌‌ی بنگاه‌‌داری حاجی دریانی نگاه کنم!

به فاصله‌ی یک مغازه از سوپر حاجی دریانی، سوپر بزرگی دیگری قرار دارد. در محل زندگی ما وضعیت جالب‌تر است و دو سوپرمارکت دقیقا به هم چسبیده‌اند. همه‌ی این سوپرها هم ظاهرا فروش مناسبی که دارند با گذشت این چند سالی که من هر روز از جلوی‌شان رد می‌شوم یا از آن‌ها خرید می‌کنم، سر جای‌شان هستند. خب سؤال این است که چطور دو رقیب با خدمت کاملا مشابه (فروش مایحتاج روزانه‌ و مصرفی مردم) در کنار هم به کسب و کار مشغول‌اند و هر دو هم سودآورند؟ شاید یک پاسخ دم دستی این باشد که مردم مجبورند از این سوپرها خرید کنند، خوردن شوخی که ندارد هیچی، کلی لذت‌بخش هم هست و چیزهایی شبیه این‌ها. اما ما یک فرقی با بقیه داریم و آن هم این‌که مدیریت خوانده‌ایم! حاجی دریانی هم در جایگاه مدیر کسب و کار خودش قرار دارد و سودآوری بنگاه‌ش برای‌ش از همه چیز مهم‌تر است. حاجی دریانی در برابر رقیب چه می‌کند؟‍

استراتژی رقابتی حاجی دریانی در برابر سوپر بغل‌دستی، استراتژی تمایز (Differentiation) از استراتژی‌های عام پورتر است. حاجی دریانی بدون این‌که سعی کند با کارهای غیراخلاقی رقیب‌ش را حذف کند، سعی می‌کند مشتریان را متقاعد کند تا به جای رقیب او را انتخاب کنند! اما چطور حاجی دریانی این کار را می‌کند؛ آن هم در حالی که محصولی که می‌فروشد با رقیب کاملا مشابه است؟ مشاهدات من از تعداد زیادی سوپرمارکت نزدیک به‌هم در سطح شهر تهران، نشان می‌دهد که حاجی دریانی‌ ما چطور خود را متمایز می‌کند:

۱- تمایز در محصولات: عجیب اما واقعی! برای من بسیار جالب بود که وقتی دقت کردم سوپرمارکت‌های نزدیک به‌هم، تمایز در محصولات را با فروش محصولات مشابه از تولیدکنندگان مختلف (مثلا چیپس مزمز در برابر چیپس چی‌توز!) یا فروش محصولی که سوپر بغل‌دستی ندارد (مثلا سبزی آماده)، ایجاد می‌کنند.

۲- تمایز از طریق فروشندگان: خیلی از سوپرمارکت‌های جذاب شهر، تمایز اصلی‌شان را از رقبا با فروشندگان‌شان ایجاد می‌کنند. فروشندگان خوش‌برخوردی که پس از مدتی حسابی با مشتری آشنا می‌شوند، عموما نوع و تولیدکننده‌ی محصولاتی که یک مشتری خاص می‌خرد را به‌یاد دارند و سعی می‌کنند تا نیازهای مشتری را همان‌طوری که باید پاسخ بدهند. جالب‌تر این‌که این ارتباط دوستانه تا آن حد پیش می‌رود که اگر یک فروشنده از این سوپرمارکت به سوپرمارکت بغل‌دستی برود، بسیاری از مشتریان از آن به‌بعد به سوپر جدید مراجعه می‌کنند! (در محل زندگی ما دقیقا این اتفاق افتاد!) من خودم اوایلی که در محل کارم مشغول به‌کار شده بودم، تمام سوپرمارکت‌های آن دور و بر را امتحان کردم و دست آخر سوپر حاجی دریانی را به‌دلیل حضور خودش انتخاب کردم. مهم‌ترین استراتژی رقابتی حاجی دریانی همین است!

۳- تمایز در خدمات: بعضی از سوپرمارکت‌های تحویل سفارش در محل دارند و بعضی دیگر نه. یا بعضی از سوپرمارکت‌ها را دیده‌م که سفارش مشتریان‌شان را ثبت می‌کنند و آن‌ها را بدون دریافت هیچ هزینه‌ای برای‌ مشتری تأمین می‌کنند. و البته مثال‌های دیگری که حتما شما هم دیده‌اید.

از روزی که ایده‌ی این پست به ذهن‌م رسید چند ماهی می‌گذرد. عمدا چند ماهی نوشتن‌ش را به تعویق انداخت‌م تا بتوان‌م با مشاهدات بیش‌تر از آن‌چه در عمل در سوپرمارکت‌های سطح شهر ـ از جمله سوپر حاجی دریانی ـ رخ می‌دهد، دقیق‌تر در این زمینه بنویسم.  جالب می‌شود که شما هم به این سه راه‌کار اجرای استراتژی تمایز حاجی دریانی چیزهایی اضافه کنید یا مثال‌هایی که در زمینه‌ی این سه مورد دیده‌اید را برای‌م بنویسید.

حاجی دریانی برای دانش‌جویان مهندسی صنایع و مدیریت درس برای یاد گرفتن زیاد دارد. امروز که برای خرید به سوپرمارکت حاجی دریانی‌تان رفتید، دقت کنید ببنید چه چیزهای دیگری را می‌توانید پیدا کنید. اگر دوست داشتید برای‌ من هم بنویسید که دیگر از حاجی دریانی چه می‌توان آموخت!

دوست داشتم!
۱۱

لینک‌های هفته (۶۸)

باز هم لینک‌های هفته با تأخیر … 🙁

از این شماره با توجه به اهمیت و جذابیت حوزه‌ی رسانه و رسانه‌های اجتماعی، یک دسته‌بندی جدید به لینک‌های هفته اضافه می‌کنم. 🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

خودتان را قدم به قدم بسازید (مطلب عالی امیر مهرانی در The Coach) (به‌ترین مطلب هفته از نظر من!)

یادگیری خودکار و بی‌دردسر، رؤیایی که ممکن می‌شود؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

مدیریت:

دانلود کتاب راهنمای تدوین ساختار شکست کار (کار عااالی نادر خرمی‌راد. دست‌ش درد نکنه واقعا. :))

فضای کار خلاقانه- یک مشاهده (شهرام کریمی؛ یاداشت‌های صنایعی)

ببین کی اینجا مستعد است (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

مدیریت پروژه در یک نگاه – اینفوگرافی (عاااااااالی!) (Baseline)

 (مایا؛ کسب و کار اینترنتی)

چرا زنان در سیلیکون ولی نقشی کمرنگ دارند (بسیار خواندنی)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

خدمات Google در ایران (توضیح رسمی گوگل  در مورد عدم دسترسی به برخی خدمات‌ش در ایران) (وبلاگ رسمی گوگل به زبان فارسی)

راهنمای سریع، چگونه یک وب سایت راه اندازی کنیم؟  (مایا؛ کسب و کار اینترنتی)

چند نکته که هر کسی برای جستجوی بهتر در گوگل باید به آن‌ها توجه کند (یک فتحی که به دنیای وب فارسی بازگشته! تبریک.)

وب فارسی از الگوریتم ضعیف گوگل و سایت‌های تبلیغاتی رنج می‌برد (علی‌رضا شیرازی؛ مدیر بلاگفا)

مک‌آفی: گوگل به مشتریان وفادار خود در اندروید جفا کرده است (فارنت)

تا به حال انبار سایت آمازون رو دیده بودید؟ + عکس‌های جالب! (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

نگاهی سریع به آمار دنیای موبایل در سال ۲۰۱۱ (نارنجی)

رکورد جدیدی برای سرعت اینترنت: ۱۸۶ گیگابیت در ثانیه

رسانه و رسانه‌های اجتماعی:

پیغام‌های پنهان در فیسبوک که هیچ وقت آن‌ها را ندیده‌اید (زومیت) (بسیار جالب!!!)

اعتماد، مشارکت و استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی

 فیس‌بوکی‌ها در سال ۲۰۱۱ (آمار و اطلاعات بسیار جالب!)

رکورد جدید در توییتر ثبت شد، ۲۵,۰۸۸ توییت در ثانیه برای یک انیمه ژاپنی (زومیت)

چطور Timeline را در فیس بوک فعال کنیم (زومیت)

اقتصاد:

گپ‌ و چای: مصاحبه با جواد صالحی اصفهانی، بخش سوم (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

بتل فیلد ۳، رید اور مسکو، عصبانی‌کردن آمریکا و همه چیزهای دیگه (به‌دلایلی این پست جادی را در دسته‌ی اقتصاد گذاشتم. بخونید تا بفهمید چرا!)

رانت بهار آزادی (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)

معرفی کتاب: فکر کردن؛ سریع و کند (صادق الحسینی؛ کاتالاکسی) (معرفی کتاب جدید دانیل کاهنمان معروف.)

دوست داشتم!
۰

پریشانی تفکر برنامه‌ریزی در صنعت فاوای ایران

هر هفته برای تدوین پست لینک‌های هفته، فیدهای زیادی را در گودر بی‌خاصیت این روزها مرور می‌کنم. یکی از حوزه‌های اصلی مورد علاقه‌م هم مرور اخبار صنعت فاوا در ایران است. هم به این حوزه علاقه‌ شخصی‌ دارم و هم به‌واسطه‌ی شغل‌م ـ مشاور مدیریت فاوا ـ باید اخبار را مرور کنم. اما نکته‌ی جالبی در این میان وجود دارد که این هفته به‌خوبی جلوه‌ش را در اخبار هفته دیدم.

یکی از قدیمی‌‌ترین، ساده‌ترین و پایه‌ای‌ترین اصول مدیریت، اصل وحدت فرماندهی است. این اصل به زبان ساده یعنی این‌که حرف آخر را که می‌زند! این مسئله به‌ویژه در حوزه‌ی سیاست‌گذاری حساس‌تر می‌شود؛ چرا که کوچک‌ترین حرکت نهادهای سیاست‌گذار حاکمیتی باعث می‌شود تا محدودیت‌ها یا مشکلاتی چه در سطح یک صنعت خاص و چه در سطح کسب و کارهای آن صنعت به‌وجود آید. بدتر از آن، حمایت‌های مقطعی و موازی‌کاری‌ است که به‌شدت باعث می‌شود تا اثربخشی برنامه‌های تدوین شده پایین بیاید؛ چرا که مشخص نیست در واقع چه کسی باید از چه کسی و چگونه حمایت کند!

اگر به صنعت فاوا در کشور نگاه کنیم، نکته‌ی جالب و طنزآمیز این صنعت در تمامی این سال‌ها همین عدم وجود وحدت فرماندهی در سطح هدایت و نظارت این صنعت از دیدگاه حاکمیتی است. من فقط در این‌جا به ساختار حاکمیتی این صنعت و نهادهای درگیر در آن، از دیدگاه کسب و کارهای فعال در آن می‌پردازم. فهرست بخشی از این نهادها را ببینید:

ـ در سطح کلان: شورای عالی اطلاع‌رسانی، شورای عالی انفورماتیک، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و به‌ویژه سازمان / شرکت فناوری اطلاعات (که هنوز مشخص نیست ماهیت حقوقی آن دقیقا کدام‌ یک است)، معاونت فناوری‌های نوین نهاد ریاست‌جمهورری، وزارت علوم (در حوزه‌ی پارک‌های فناوری)، وزارت صنعت، معدن و تجارت (و حالا قبلا که این وزارت‌خانه دو تا وزارت بود اوضاع جالب‌تر هم بود: بخش تجارت الکترونیکی در وزارت بازرگانی و بخش صنعت فاوا در وزارت صنایع و معادن)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و و از همه بانمک‌تر سازمان صدا و سیما!!!

ـ در سطح رگولاتوری و مدیریت نهادی: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و به‌صورت مشخص سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و اخیرا شورای رقابت!

ـ در سطح خود کسب و کارها: تقریبا مرکز فناوری اطلاعات هر وزارت‌خانه یا شرکت بزرگ دولتی (به‌ویژه در صنایع پول‌داری مثل نفت و نیرو)، شورای عالی انفورماتیک، نهادهای قانونی که طبق قانون تجارت و قانون کار باید با آن‌ها در ارتباط بود (سازمان ثبت اسناد رسمی کشور، سازمان امور مالیاتی، سازمان تأمین اجتماعی، بیمه‌ها و …)، پارک‌های فناوری و مراکز رشد و البته سازمان نظام صنفی رایانه‌ای.

و خوب بسیاری نهادهای دیگر که بگذریم. جالب این‌جاست که در تمامی پروژه‌های متمرکز بر سیاست‌گذاری در سطح صنعت فاوا ـ از جمله: تکفا یک و تکفا دو یا پروژه‌ی امکان‌سنجی تجارت الکترونیکی (متا) ـ یکی از نقاط ضعف صنعت فاوا در ایران، همین مسئله یعنی عدم وحدت فرماندهی ذکر شده است. اما خوب، چرا کسی باید از موضعِ قدرت‌ش در سامان‌دهی به این صنعت و البته کمک به رشد و توسعه‌ی این صنعت چشم‌پوشی کند؟ و این‌گونه است که هم‌چنان روزبه‌روز تعداد خیرخواهان صنعت فاوا در سطح حاکمیت افزایش می‌یابد.

پروژه‌ای که در حال حاضر مدیرش هستم، عنوان‌ش “تدوین استراتژی حمایت دولت از کسب و کارهای کوچک و متوسط فاوا (ICT SME)” است. قرار است موانع پیش روی رشد این بنگاه‌ها و نقاط ضعف‌شان شناسایی شوند، ببینیم دیگران چه کرده‌اند که سیلیکون‌ولی و دره‌ی بنگلور و مانند آن‌ها را راه انداخته‌اند و در نهایت سیاست‌های حمایتی وزارت آی‌سی‌تی از این بنگاه‌ها را مشخص کنیم. در تمام مطالعات این پروژه، دقیقا همین نکته بر کار ما ابهام افکنده که حالا فرض کنید این راه‌بردها را هم تدوین کردیم؛ چه کسی باید آن‌ها را اجرا کند؟ آیا اصلا وزارت آی‌سی‌تی زورش می‌رسد که این راه‌بردها را اجرا کند؟

در همین برش خاص از صنعت فاوا در ایران، ماجرا وقتی جالب می‌شود که پای چند وزارت دیگر و اقدامات اجرایی قبلی‌شان به ماجرا باز می‌شود:

۱- وزارت تازه تأسیس صنعت، معدن و تجارت: این‌جا از یک سو مرکز تأسیس فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی وزارت را داریم که رئیس‌ش هم علاقه‌ی خاصی به برنامه‌ریزی و توسعه‌ی صنعت فاوا در کشور دارد! از سوی دیگر هم سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی را داریم که متولی رسمی حمایت از توسعه‌ی SMEها در کشور است و با توجه به این‌که در حد حرف زدن، یکی از اولویت‌های کلی توسعه‌ی کشور صنعت فاوا است وظیفه‌ی مهمی بر دوش دارد.

۲- وزارت علوم: در بسیاری نقاط جهان SMEهای فاوا از دل پارک‌های فناوری و مراکز رشد دانشگاهی بیرون می‌آیند. همین الان در ایران هم چندین پارک فناوری مرکز رشد متمرکز بر آی‌سی‌تی داریم.

۳-معاونت فناوری‌های نوین و بنیاد نخبگان نهاد ریاست‌جمهوری: فاوا یک صنعت های‌تک است و عموما محل فعالیت نوابغ جامعه. 🙂 بنابراین این دو نهاد هم حق دارند و هم وظیفه که از این بنگاه‌ها حمایت کنند!

۴- سازمان نظام صنفی رایانه‌ای: اگر پارلمان بخش خصوصی فاوا در این زمینه دخالت نکند، چه کسی دخالت بکند؟

حالا این توصیفات را بگذارید کنار این عناوین خبری:

مفتح وعده داد: تحقق صادرات ۶۰۰ میلیونی نرم‌افزار تا دو سال آینده

فقدان شاخص‌های ارزیابی توسعه‌ی حوزه‌ی فن‌آوری اطلاعات در کشور

تشکیل کارگروه ویژه برای مرزبندی وظایف صدا وسیما و وزارت ارتباطات!

دکتر شهریاری: امروزه باید هوشمندانه‌تر با فناوری اطلاعات برخورد کنیم

الکامپ ۱۷ در روز دوم و در غیاب وزیر صنعت افتتاح شد!

تمرکز وزارت صنعت، معدن و تجارت بر صادرات نرم‌افزار

و این رشته سر دراز دارد …

در هنگام دیدن تمامی این ماجراها، به یاد تک‌تک جملات استاد عزیز و بزرگ‌وارم آقای دکتر خلیلی شورینی سر کلاس مدیریت استراتژیک دوره‌ی MBA و البته کتاب ارزنده‌ی ایشان پریشانی تفکر برنامه‌ریزی در ایران (که نقد استراتژی توسعه‌ی صنعتی کشور تدوین شده توسط آقای دکتر نیلی و همکاران است) می‌افتم … عنوان کتاب به‌خوبی گویای تمام ماجرا است.

باز هم در این زمینه خواهم نوشت.

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل