“تمام مربیان عقاید فراوانی دارند و تفاوت میان همهی ما چندان زیاد نیست. مسئلهی مهم این است که چه کسی این عقاید را به اجرا در میآورد و من گروهی از بازیکنان را در اختیار دارم که در انجام این کار بسیار خوب هستند. بدون آنها انجام چنین کاری غیرممکن است. ما چارچوبهای خودمان را داریم و اساسا این به آن معنا است که مسابقه به مسابقه پیش میرویم. نمیدانیم چه طور بهشیوهی دیگری بازی کنیم. فکر کردن به شیوهی متفاوت به درد ما نمیخورد.” (دیهگو سیمئونه؛ اینجا)
دیهگو سیمئونه این روزها در فوتبال اروپا همان کاری را میکند که سالها پیش از این، مربیان بزرگی چون پپ و مورینیو در سالهای اول حضور خود در فوتبال جهان برای ساختن برند شخصی یگانهی خود از آن استفاده کردند: “ساختن یک فلسفهی رقابتی“، “اجرای آن به بهترین شکل” و البته “بیان آن به هزار و یک شکل گوناگون” تا همه بفهمند که حالا یک ایدهی جدید وارد دنیای فوتبال شده است.
سیمئونه اینجا حرف جدیدی نزده است؛ اما جملهای که پررنگ کردهام بهشدت به دلم نشست. این جملهی ساده معنی بسیار مهمی را در دل خودش پنهان کرده است: “بالاترین نقطهی کمال در اجرا، زمانی است که نتوانی جز به شیوهای که باید، کارها را انجام بدهی.” شاید مفهوم کتاب پرفروش سالهای اخیر “قدرت عادت” هم چیزی جز همین نباشد.
سلام. این اولین پست گزارهها در سال جدید است. سال نو را تبریک عرض میکنم. از صمیم قلب آرزومندم سالی که با خبرهای خوش توافق هستهای برای کشور و مردم و فضای کسبوکار و اقتصاد آغاز شده، بهترین سال برای شما خوانندگان عزیز گزارهها همراه با “احسن الحال” باشد. سال گذشته سالی جالب و سخت از نظر تجربیات نو کاری برای من بود که امسال باید ثمرش را ببینم. بهامید خدا سالی جدید را با انرژی و شادی سرشار آغاز میکنیم. 🙂 گزارهها هم با روال همیشگی همراه با اندکی تغییرات، امسال نیز در خدمت شماست.
اولین پست لینکهای هفته، خلاصهای از بهترین مطالب وب فارسی در دو هفتهی تعطیلات نوروزی است.
پیش از شروع:
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
این آخرین پست لینکهای هفته در سال ۱۳۹۳ است. یک سال دیگر هم گذشت با کولهباری از آموختهها که امید است به کاربرد عملی هم آمده باشد یا بیاید. پست بعدی لینکهای هفته در پایان تعطیلات نوروزی یعنی روز ۱۴ فروردین ۱۳۹۴ منتشر خواهد شد. تا آن زمان لبتان خندان و دلتان پرمهر. سالی سرشار از احوال خوش برایتان آرزومندم. منتظر عیدی گزارهها در تعطیلات نوروزی باشید!
پیش از شروع:
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
باز هم تأخیر 🙁 روزهای آخر سال است و مسابقهی دو ماراتون برای بستن کارها. البته کمی بیحوصلگی و خستگی را هم اضافه کنید! با این حال برنامههای خوبی برای سال آیندهی گزارهها دارم. منتظر باشید. 🙂
پیش از شروع:
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
وقتی یک کسبوکار جدید راه میاندازید، معمولا اولین هدف شما باید رساندن این کسبوکار به نقطهی سربهسر و سپس گذر از این نقطه و توسعهی این کسبوکار برای رسیدن به نقطهی پایداری است. اما در این مسیر شما آنقدر با چالش و مشکلات پیشبینی شده و نشده مواجه میشوید که شما را از این غافل میکند که تنها هدف کسبوکار، سودآوری نیست. اگر چه در هر حال مهمترین شاخص ارزیابی موفقیت کسبوکار، درآمدزایی و سودآوری آن است؛ اما نباید فراموش کنیم که نقطهی آغزین هر کسبوکاری، بهتر کردن زندگی دیگر انسانها با حل یک مسئله یا پاسخ به یک نیاز آنها است. کسبوکار با چنین دیدگاهی، باید همواره در جستجوی راههایی بهتر برای حل مسئله / پاسخگویی به نیازهای مشتریان خود و عموما انسانها باشد. گذشته از این، حتا با در نظر گرفتن سودآوری بهعنوان هدف اصلی کسبوکار، هیچ راهی جز بهبود مستمر کسبوکار وجود ندارد. در واقع کسبوکار برای بقا در بازاری که هر روز شلوغتر از دیروز است و دفاع از سهم بازارش (و البته افزایش آن) و همچنین برای کاهش هزینهها لازم است به بهتر شدن خودش و محصولات و خدمات و عملیاتش متعهد باشد.
اما این تعهد باید چگونه باشد؟ شری کمپبل در مقالهی این هفته برایمان توضیح میدهد که باید ده تعهد کلیدی را برای دستیابی به تعالی در کسبوکارمان در تمامی دوران چرخهی عمر کسبوکار دنبال کنیم:
۱- مثبتاندیش باشید: بهجای اتلاف انرژی با چسبیدن به افکار منفی، روی کارهایی که میتوانید انجام دهید تمرکز کنید.
۲- ریسک شکست را بپذیرید: شکست، حداقل یک درس را بههمراه دارد و حتما ناراحتی آن کمتر از افسوس آینده برای هیچ کاری نکردن است!
۸- حجم کاریتان را تراز کنید: دست از ایدهآلگرایی بردارید. هر کاری را که میتوانید به دیگران واگذار کنید تا هم انرژیتان را برای کارهای خودتان حفظ کنید و هم بتوانید روی کارهایی که در آنها بهترین هستید، تمرکز کنید.
۹- روابط حرفهای را شکل دهید و تقویت کنید: چه در کسبوکار و چه در مسیر شغلیتان، با دیگران در تعامل هستید و به کمک آنها نیاز دارید. بنابراین لازم است مدیریت ارتباطات کسبوکاری و شخصیتان را بهشکل اثربخشی انجام دهید.
۱۰- همیشه از بازخورد استقبال کنید: هیچ انسانی مصون از خطا نیست. اگر اصل همواره بهتر شدن را در نظر داشته باشید، همیشه از نظرات منطقی دیگران استقبال خواهید کرد.
تأخیری ناخواسته بهدلیل حجم بالای کارهای پروژهها!
پیش از شروع:
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
رهبری در دنیای کسبوکار از جمله مباحثی است که در سالهای اخیر توجه بسیار محققان و مدیران را به خودش جلب کرده است. اگر تأکید مدیریت بر انجام کارها به هر شکل ممکن با بهرهگیری از منابع در دسترس ـ بهویژه منابع انسانی ـ باشد؛ رهبری قدمی پا را فراتر میگذارد و بر اهمیت جنبههای انسانی در فرایند تحقق اهداف تأکید دارد. رهبران بزرگ کسبوکار تنها بهدنبال تحقق اهداف سازمانی و تجاری خود نیستند؛ بلکه فراتر از آن به استفاده از حداکثر ظرفیتهای درونی نیروی انسانی خود برای جلب رضایت آنها نسبت به انجام کار و تحقق خودشکوفایی آنها میاندیشند.
اما یکی از مهمترین مهارتهای رهبران، توانمندی آنها در اقناع افراد برای اجرای کارها است. رهبران تا حد امکان از قدرت سازمانی خودشان برای اجبار افراد برای انجام وظایف خود استفاده نمیکنند. بهجای آن، این رهبران بزرگ، افراد را برای انجام کارها قانع میکنند و در نتیجه باعث میشوند تا آنها از جان و دل برای تحقق اهداف سازمانی و کسبوکاری بکوشند؛ چرا که آنها دلیل و انگیزهی لازم برای انجام کار را میدانند.
اما رهبران بزرگ چگونه این کار را انجام میدهند؟ آنها این کار را با خلق عادتهایی درست انجام میدهند. ژاکلین ویتمور در مقالهی این هفته ۹ عادت مهم رهبران دارای توان اقناع بالا در دنیای کسبوکار را به این شرح برمیشمارد:
۱- کنجکاوی: رهبران بزرگ دنیای کسبوکار همیشه نسبت به همه چیز از جمله وضعیت جسمی و روحی و نیازهای دیگر افراد کنجکاو و حساس هستند. آنها در زمان مناسب با پرسیدن سؤالهای درست، اطلاعات خود را واقعی و بهروز میکنند.
۲- گوش دادن فعال: این یکی از کلیدیترین مهارتهای ارتباطات شفاهی است. در زمان گفتگو به طرف مقابل نگاه کنید و به او نشان دهید که به حرفهایش توجه میکنید.
۳- صداقت در گفتار و رفتار و کردار: توضیحی لازم است؟
۴- داشتن اعتماد بهنفس: اول باید خودتان به خودتان، ایدههایتان، کسبوکارتان و همکارانتان اعتماد داشته باشید تا بعد دیگران به شما اعتماد کنند!
۵- داشتن یک داستان جذاب و تأثیرگذار: یک داستان خلاقانه، روح و قلب آدمها را تحت تأثیر قرار میدهد.
۶- به نگرانیها پاسخ دهید: خیلی وقتها علت مقاومت افراد در برابر تغییر یا اجرای کارها، ترسهای آشکار و پنهان آنها است.
۷- استفادهی درست از لحن و تن صدا را بیاموزید: خیلی وقتها تنها با تغییر در صدایتان میتوانید مفهوم مورد نظرتان را بهتر به افراد منتقل کنید.
۸- همدلی نشان دهید: تلاش کنید خودتان را جای طرف مقابل قرار دهید. اگر جای او بودید چه حس و انگیزههایی داشتید؟ به او نشان دهید که شرایطش را درک میکند. ضمنا اگر تجربهی مشابهی داشتهاید به او منتقل کنید.
۹- مطمئن شوید روی زمین همترازی ایستادهاید: در جایگاهی خیلی بلندتر از دیگران نایستید. ببینید آنها کجا هستند و شما چگونه میتوانید به آنها نشان بدهید که فردی از خود آنها هستید و چگونه میتوانید واقعا در کنار آنها باشید.
متقاعد کردن هنری است که نهتنها برای رهبران بزرگ که برای تکتک ما در زندگی روزمره و زندگی شغلی مورد نیاز است. یاد گرفتن مهارتهای اقناع دیگر افراد، شاهکلیدی است که برای موفقیت در فتح قلبها و کمک گرفتن از آنها برای حرکت بهسوی اهداف متعالی زندگیمان به آن نیاز داریم.
“- یک تیم چطور میتواند سبکی نو در فوتبال ارائه کند؟
مسئلهی مهم خواست و اشتیاق تیمها است و همچنین داشتن تفکری برای ایجاد یک انقلاب. نقش مربی هم مهم است. او باید بتواند بهخوبی ایدههای خود را به تیم منتقل کند و از همه مهمتر، انگیزه را در وجود بازیکنانش پرورش دهد. خریدهای بازیکنان کاملا باید با دقت و مفید باشد. بازیکنانی باید جذب شوند که بتوانند تغییرات را انجام دهند و بهسرعت با محیط جدید وفق پیدا کنند.” (آریگو ساکی در مصاحبهی با هفتهنامهی فیفا؛ اینجا)
آریگو ساکی را همهی ما با میلان درخشان اواخر دههی هشتاد و نود و تیم ملی دوستداشتنی و ناکام ایتالیا در جام جهانی ۱۹۹۴ بهیاد میآوریم. مربی خندان، کاریزماتیک و دوستداشتنی که هر چقدر بازیکن بزرگی نبود؛ همانقدر مربی بزرگی بود. 🙂
دکتر حمیدرضا صدر در فصل جذاب آریگو ساکی در کتاب “نیمکت داغ” نکتههای جالبی را در مورد آریگو ساکی نقل میکند. مهمترین نکته اعتقاد عمیق آریگو ساکی به این اصل حیاتی بود که: “فوتبال در ذهنها شکل میگیرد.” تمرینهای بدون توپ تیمهای ساکی برای مربیان و تماشاگران عجیب و جذاب بودند (مثلا در یک مورد در بازی درون تیمی همهی بازیکنها شرکت داشتند، هافبکها پاس میدادند و سانتر میکردند، مهاجمها حمله میکردند و گل میزدند و مدافعان و دروازهبان هم دفاع؛ ولی هیچ توپی وجود نداشت!) بسیاری از تحلیلگران دنیای فوتبال معتقدند که میلان آریگو ساکی یکی از تیمهای افسانهای است که با نوآوری خلاقانه چیز جدیدی را به فوتبال دنیا اضافه کردند.
پیرمرد دوستداشتنی فوتبال ایتالیا در مصاحبه با سایت فیفا دربارهی نوآوری حرفهای جالبی زده و چند اصل ساده را برای خلق یک نوآوری ماندگار و تحولساز بیان کرده است:
۱-خواستن و اشتیاق داشتن؛
۲- پرورش فکر شدهی یک ایدهی بکر؛
۳- آموزش و الهامبخشی اعضای تیم؛
۴- تأمین شایستگیها و منابع مورد نیاز؛
۵- اجرا و رهبری اجرا!
موفقیتهای بهیادماندنی آریگو ساکی در جهان فوتبال، بهترین برای اثبات این است که اصلهای ساده پیرمرد پرلبخند ایتالیایی چقدر در دنیای واقعی تأثیرگذارند.
برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوانتان (اینوریدر بهیاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
وبلاگها و سایتهای خودتان یا مورد علاقهتان را به من معرفی کنید تا فهرست خواندنیهای من (و البته خود شما!) کاملتر شود.
من مسئولیتی در مورد دزدی محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.