گزارهها (۱۲۲)
نمیدانیم روز نخست چه کسی آب را کشف کرد؛ اما میتوانیم مطمئن باشیم که آن کاشف، ماهی نبود!
هاوارد جورج
نمیدانیم روز نخست چه کسی آب را کشف کرد؛ اما میتوانیم مطمئن باشیم که آن کاشف، ماهی نبود!
هاوارد جورج
دیشب تا ظهر امروز درگیر بودم؛ و الا لینکهای هفته خونده شده بودند!
پیش از شروع:
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
جلسه با خود (مریم مؤمنی؛ خواب زمستانی)
یک کار عالی بهتر از هزار کار خوب یا متوسط است (و یک چنین مطلبی هم بسیار عالی است!) (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)
هنر برخورد با آدمهای غیرمنطقی (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
نمره شادمانی شما چند است؟ (من فقط غمگین نیستم؛ شاد هم نشدیم …)
خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم
اضافهکاری خطر ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد (رونوشت به خودم)
مدیریت و کارآفرینی:
کلاه تمرکز را به سر خود بگذارید (امیر مهرانی؛ The Coach)
ارزیابی عملکرد و تاثیر معیار گروهی (بهاره حسینی در The Notes دربارهی سیستم ارزیابی عملکرد شرکتشان نوشته که آنم آرزوست!)
مأموریت منابع انسانی (شهرام کریمی؛ یادداشتهای صنایعی)
ترفند جالب اپل برای مطمئن شدن از قابل اعتماد بودن کارکنانش! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
به کام تولیدکننده، به ضرر ورزش (اینم یک نقد ورزشی ـ مدیریتی از امیر علیزادهی عزیز در فریادنامه)
PMP یا فوق لیسانس (نادر خرمیراد)
این آدمهای خوب، این شرکتهای بد- ۱ و این آدمهای خوب، این شرکتهای بد – ۲ (نوشتههای جالب علی واحد در مورد جنبههای فنی مدیریت یک شرکت نرمافزاری)
اهداف خود را قبل از جلسۀ مشاوره و دیدار با مشاور بهطور مشخص تعیین کنیم (محمد سالاری)
The Days of “Manager Knows Best” Are Ending – Sujai Hajela (سایت HBR)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
توافقنامه جدید گوگل چیه و چه تاثیری تو زندگی ما داره (جادی؛ کیبورد آزاد) و در همین رابطه این نقد را هم در HBR بخوانید:
What Google’s Larry Page Doesn’t Understand – Maxwell Wessel
بهترین روز و زمان برای بهروزرسانی وبلاگ از نظر دن زارلا (وبلاگ فارسی)
پنج موهبتی که دنیای اینترنت از ما گرفت! (مجلهی اینترنتی گویا آیتی)
اولین هک دنیا چگونه و کجا اتفاق افتاد؟ (مصطفی لامعی؛ iClub)
مایکروسافت اعطای گواهی به ۷ میلیون نفر طی ۲۰ سال گذشته را جشن گرفت (وبلاگینا)
شیرینی زنجفیلی ۵۹ درصد دستگاههای اندرویدی را جان بخشیده است/ نمودار (فارنت)
افزایش تعداد دستگاههای الکترونیک آنلاین به ۵۰ میلیارد طی دهه آینده
پیشبینیهای اینفورما از گوشی و ابزارهای الکترونیکی برای سال ۲۰۱۲
نقش اینترنت در رشد اقتصاد تا سال ۲۰۱۶/ افزایش خرید IT در سال جاری
معافیت مالیاتی برخی از واحدهای فناوری اطلاعات
کاهش رتبه ایران در شاخص توسعه آی.سی.تی
گزارش اتحادیه بینالمللی مخابرات در زمینه کاربرد اینترنت در جهان
با اینترنت ملی دسترسی به اینترنت جهانی محدود نمیشود
رشد کند بازار جهانی پردازندهها
رسانههای اجتماعی:
نقش فیسبوک در کاهش بیکاری در اروپا!!!
اقتصاد:
اگه یه کاره ای بودم!!! (تو آموزش و پرورش) (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)
چرا ملتها عقب میمانند؟ ریشههای قدرت، ثروت و فقر (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)
نرخ بهره و بازار ارز (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)
“بین یک صخره و شیئی سخت گیر کردهایم” (حجت قندی؛ اقتصادانه)
در اینکه پیچیدگی یکی از مشکلات پیش روی بشر در همهی ساحتهای زندگی است؛ شکی وجود ندارد. تا به امروز راهکارهای مختلفی برای مقابله با پیچیدگی و کاهش آن ارائه شده است. شاید یکی از جالبترین آنها، قوانین سادهسازی جان مائدا باشند. او یک طراح گرافیک، استاد دانشگاه، مهندس نرمافزار و نویسنده است که در زمینهی گرافیک رایانهای و البته قوانین نوآوری و خلاقیت تحقیق و فعالیت میکند. مائدا در سال ۲۰۰۶ کتابی با عنوان “قوانین سادهسازی” منتشر کرد. (سایت کتاب)
در این کتاب وی براساس یک پروژهی تحقیقاتی ۱۰ قانون سادهسازی زندگی را در عصری که پیچیدگی روزافزون، به یکی از اصول ثابت زندگی بشر تبدیل شده است بیان کرده است. آقای مائدا ۱۰ اصل خود را در سه دسته تقسیمبندی نموده است:
سه اصل این گروه در کنار هم یعنی: تعداد عناصر مسئله را کم کن و آنها را با هم ترکیب کن تا بر یک ایدهی معنادار متمرکز شوی!
چهار اصل این گروه در کنار هم یعنی: پیچیدگی واقعیتی است که وجود دارد. پس ضروری است که بهصورت دائمی یاد بگیریم تا بتوانیم با در ذهن داشتن تصویر بزرگ از موضوع سادهسازی را انجام دهیم!
سه اصل این گروه در کنار هم یعنی: با استفاده از سادهسازی در طراحی، ایجاد ارتباط با مشتری از طریق ارائهی منافعی چون: صرفهجویی در زمان، ایجاد اعتماد و ارتباط احساسی ممکن میشود.
میتوانید کتاب استاد را از اینجا در قالب فایل PDF دانلود کنید.
باید از داروی تلخ خواب
عاقبت بر زخم بیداری نهم مرهم
میفشارم پلکهای خسته را بر هم …
فروغ
“سولسشر بازیکن بزرگی بوده و من به هیچ عنوان در حد و اندازههای او نیستم. وقتی مردم این مقایسه را انجام میدهند به این فکر میکنم که من حتی ۱۰ درصد اوله هم نیستم. او فوقالعاده بود. راستش را بخواهید چندان از مقایسه شدن خوشم نمیآید. وقتی در مکزیک بودم همیشه مرا با پدرم مقایسه میکردند که از این موضوع اصلا راضی نبودم. به نظر من هر کس باید با عملکرد خودش مقایسه شود.” (خاویر هرناندز مهاجم جوان منچستر یونایتد در مورد مقایسهاش با اولهگونار سولسشر؛ اینجا)
جملهی آخر را چه مدیر هستید و چه کارشناس، بزرگ پرینت بگیرید و جلوی چشمتان بچسبانید! 🙂
ـ چیزی که من میتوانم بر آن مسلط باشم و با آن تفریح کنم، کار کردن روی ایدههای جدید است.
ـ اگر شما اشتباه نمیکنید، این یعنی روی موضوعاتی که سخت هستند کار نمیکنید و این خود یک اشتباه بزرگ است.
ـ ویژهترین و ارزشمندترین هدیهای که انسانها دارند، تخیل است. از آن استفاده کنید! بهویژه آیندههای ممکن برای خودتان را تصور کنید. پنج، ده و بیست سال بعد را. در این آیندهها کاوش کنید و آنچه که فکر کردن دربارهی آن شما را خوشحال و هیجانزده میکند، بیابید. سپس سعی کنید تا آن اتفاق را رقم بزنید.
پروفسورفرانک ویلچک؛ برندهی جایزهی نوبل فیزیک ۲۰۰۴؛ گفتگو با مجلهی دانشمند؛ شمارهی ۵۷۹، دی ۱۳۹۰
ما آدمها احتمالا یک ترس ذاتی نسبت به نقطهی پایان داریم و در نتیجه معمولا بیشتر در راه بهسر میبریم تا در نقطهی پایان مسیر. برای همین معمولا بهانهی در راه ماندن را پیدا میکنیم، به آن میچسبیم و هدف را هم فراموش میکنیم!
اریک هافر
جاستین فاکس در اینجا روی سایت هاروارد این مقالهی فرانسیس فوکویاما با عنوان “آیندهی تاریخ” را تحلیل میکند: آقای فوکویاما اگر چه همچنان به نظریهی معروفش “پایان تاریخ” (نقطهی کمال توسعهی بشری لیبرال دموکراسی غرب است) معتقد است؛ اما در این مقاله به این مسئله پرداخته که در میان شکلهای کنونی دموکراسی لیبرال کدام یک بهتر این نظریه را بازتاب میدهد. او حالا این دغدغه را دارد که چطور دموکراسی بسازیم که در آن طبقهی متوسط محور اصلی جامعه باشند. بدین ترتیب این “ایدئولوژی” جدید برخلاف ایدئولوژیهای قرن نوزدهم و بیستم به طبقات پایین نظر ندارد! فوکویاما در مقالهاش نوشته که دستیابی به چنین دموکراسی بدون به چالش کشیدن فرضیات کنونی اقتصاد نئوکلاسیک ـ همانند اصل ترجیحات فردی و در نظر گرفتن درآمد سرانه بهعنوان شاخص رفاه ملّی ـ ممکن نیست.
به اعتقاد آقای فاکس، فوکویاما در این مقاله دقیقا روی نکتهای دست گذاشته که در سالهای اخیر بهکرات در مقالات بزرگانی همانند مایکل پورتر، روزابث ماس کانتر و دیگران به آن اشاره شده است: باید در سرمایهداری طرحی نو در انداخت.
در واقع مسئله اینجاست که از دههی هفتاد میلادی به این طرف ایدئولوژی اقتصادی این بوده که کسب و کارها باید تمامی تمرکزشان را بر ارزشآفرینی برای ذینفعانشان بگذارند. اما این ذینفعان چه کسانی هستند؟ از آنجایی که پاسخ دادن به این سؤال کار آسانی نبوده است؛ فرض بر این گذاشته شده که ذینفعان همان سهامداران کسب و کار هستند. اما امروز دیگر کسی باور ندارد که مدیران ارشد بنگاه صرفا با دنبال کردن روندهای بازار و افزایش قیمت سهام بنگاه، درست کار میکنند. حالا دیگر مدیران ارشد مجبورند میان منافع ذینفعان کوتاهمدت (سهامداران) با ذینفعان بلندمدت (جامعه و کارکنان بنگاه) تعادل برقرار کنند. در عمل هم پژوهشها این را روشن ساختهاند که اتفاقا کسب و کارهایی موفق بودهاند که ارزشآفرینی برای سهامداران را بهعنوان محصول جانبی ارزشآفرینی برای جامعه و کارکنان بنگاه در نظر گرفتهاند.
خوب بنابراین مدل سرمایهداری کنونی کار نمیکند؛ چه باید کرد؟ مایکل پورتر و کسانی دیگر تلاش کردهاند برای این سؤال پاسخی بیابند. اما … آقای فاکس معتقد است که تمامی این تلاشها هنوز بینتیجه مانده و هیچ طرح مشخص و اجرایی برای پاسخگویی به این سؤال وجود ندارد. ضمن اینکه تمامی تلاشها بر دنیای کسب و کار متمرکز مانده و هیچکس در مورد الگوی سیاستگذاری در این زمینه حرفی نزده است.
متأسفانه مشکل فقط همین نیست. مشکل اصلی این است که گروهی آدم باانرژی، خوشبین و البته دارای مقداری کافی روحیهی ناکجاآبادی در بیزینس اسکولها و شرکتهای مشاوره نشستهاند و همچنان معتقدند راهحلهای ارائه شدهشان “کار خواهد کرد” (و درستی این ادعا را در بحرانهای سالهای اخیر دیدهایم!) در واقع اگر مارکس و دیگر ایدهآلیستهای دنیای سیاست میگفتند که فناوری جدید، دنیایی جدید را خواهد ساخت؛ امروزه دیگر دانشمندان علوم سیاسی نظیر فوکویاما به دستیافتن به آن دنیای بهتر با ابزارهای کنونی باوری ندارند و بهجای آنها، این متخصصان حوزهی کسب و کار هستند که باور دارند فناوریهای نوین امروزی ما را به سوی دنیایی جدید و برابرتر رهنمون خواهند کرد.
ما فقط این شانس را داریم که میدانیم نسخهی مارکس به کجا ختم شد!
پ.ن. این نقدهای جانانه به کاربردی نبودن رویکردهای ارائه شده توسط امثال هاروارد و وارتون و مککنزی و اکسنچر و … را که میخوانم، به این فکر فرو میروم که واقعا مایی که خیلی از تکستبوکهای دورههای MBAمان متعلق به دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی است (!)، چند سال نوری عقبتریم!؟
این همه غر زدهام و میزنم که چقدر خودم و دیگران منطقی استدلال و عمل میکنیم. ترجمهی این هفته، این یک راهحل کوتاه در این زمینه است؛ با تشکر ویژه از بند شمارهی ۶!
نویسنده: جیمز دی. میلر؛ ترجمهی: علی نعمتی شهاب
“کمتر نادرست” یک وبلاگ اجتماعی است که هدف آن “تصحیح هنر منطقی بودن آدمی” است. این وبلاگ توسط نظریهپرداز هوش مصنوعی الیزر یادکوفسکی هدایت میشود.
اخیرا بنیاد خیریهای که یادکوفسکی بنیانگذاری کرده است ۱/۱ میلیون دلار از پیتر تیل دریافت کرد و در همین راستا یادکوفسکی سخنرانی را در مورد منطق آدمی در صندوق سرمایهگذاری مشاع تیل انجام داد. او در این سخنرانی به این موضوع پرداخت که چگونه انسان میتواند یاد بگیرد تا منطقیتر باشد:
۱- از خودتان بپرسید چه شواهدی میتواند باعث تغییر عقیدهی شما شود: افراد هوشمند میتوانند بهسادگی دلایلی را برای پشتیبانی از دیدگاههایشان پیدا کنند؛ بنابراین بررسی صرف اینکه چرا چیزی را باور دارید، برای کنار گذاشتن عقاید متمایل به یک طرفِ موضوع کافی نیست. بنابراین علاوه بر آن از خودتان بپرسید که چگونه ذهنیتتان را نسبت به یک پیشفرض تغییر میدهید. یک تاکتیک مؤثر در گفتگو با دیگران، این است که از حریفتان بپرسید چه شواهدی میتوانند باورهای او را زیر سؤال ببرند؛ چرا که اغلب مردم بر دادههایی تأکید میکنند که موضع آنها را تأیید میکند و در نتیجه هیچ وقت دیگر شواهدی را که ثابت میکنند در اشتباه بهسر میبرند را در نظر نمیگیرند.
۲- برعکسِ حماقت، هوشمندی نیست! به این فکر نکنید که چیزی چون یک احمق درستی آن را باور دارد، غلط است.
۳- از سفسطهی برنامهریزی بپرهیزید: معمولا اغلب افراد زمان بهپایان رساندن پروژه را دست کم میگیرند؛ بنابراین به شهود خود در مورد اینکه چقدر طول میکشد تا انجام یک فعالیت را تمام کنید، اعتماد نکنید!
۴- اغلب نتایج تحقیقات منتشر شده اشتباه هستند: بهعنوان مثال یک مجلهی معروف روانشناسی نتایج تحقیقی را با شرح و تفصیل چاپ کرد که از وجود شواهد برای تأیید وجود حس ششم سخن میگفت. با این حال همین مجله چاپ نتایج مطالعهای که در دستیابی به نتایج تحقیق اصلی ناکام مانده بود را رد کرد. چنانکه نویسندهی مهمان وبلاگ “کمتر نادرست” کارل شولمن مینویسد: “از دیدگاه مجلات، این سیاست (عمومی) معنادار است: ادعاهای جدیدی را که میتوانند باعث افزایش ارجاعات به مجلهی شما بشوند و در نتیجه اعتبار علمی مجله را (که وابسته به تعداد ارجاعات به مجله بهازای هر مقاله است) افزایش دهند، برجسته سازید.”
۵- شما میتوانید با واقعیت روبرو شوید:
“چیزی که درست است همیشه همینگونه است.
اشتباه، نادرستاش نمیسازد.
نپذیرفتناش، مسیرش را عوض نمیکند.
و چون درست است، همان چیزی است که انتظار ما را میکشد.
چیزهای نادرست وجود واقعی ندارند.
انسان میتواند کنار آنچه درست است بماند،
او تاب تحمل آن را دارد.”
انجمن “کمترنادرست” این شعر را مناجات گندلین[۱] مینامد.
۶- احساسات بدتان را دور بریزید: بسیاری از ما مشکلاتی داریم که آنقدر مواجهه با آنها نامطبوع است که بهصورت ناخودآگاه از آنها فرار میکنیم. حتی فکر کردن در مورد این مشکلات مغزمان را خسته میکند؛ حتی با وجود اینکه به حل این مشکلات نیازمندیم. شما احتمالا باید بتوانید با نادیده گرفتنشان در زمان احساس شادی بر این مشکلات غلبه کنید.
۷- مواجه نشدن با حقیقت، هزینههای بسیار زیادی را در بر دارد: ما براساس ادراکمان از دنیا تصمیم میگیریم. اجازه دادن به عوامل منحرفکننده برای تأثیرگذاری بر ادراکمان، میتواند باعث گرفتن تصمیمات اشتباه شود.
۸- بزرگتر از قبل شوید: مثلا حسابگری ذهنی[۲] یاد بگیرید، روشهای تقویت حافظه را بیاموزید، خوابهای درخشان ببینید[۳]، تندنویسی نمادین[۴] را یاد بگیرید، بهتر بخورید، با تأمل مخالفت خود را آشکارا بیان کنید (تا از آن کمتر بترسید)، ترفندهای جادویی شعبدهبازی را بیاموزید، اطلاعات را با تکرار حفظ کنید، سریعتر تایپ کردن را یاد بگیرید، احساساتتان را با بستن یک چشمبند یا یک عینک رنگی به چالش بگیرید، برای یک هفته از دست مخالفتان استفاده کنید، دفاع شخصی یاد بگیرید یا در کلاس کمکهای اولیه شرکت کنید!
چه هفتهی پرلینکی! برای انتخاب لینکهای منتخب، واقعا مشکل داشتم. 🙂
پیش از شروع:
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
کارشناس: Specialist یا Expert؟ (من همیشه این سؤال زبانشناختی ـ فلسفی را داشتم! 🙂 ممنون از بهاره حسینی بابت پاسخگویی به این سؤال در The Notes)
ساده فکر کنید! (پریا فرهادی؛ وبلاگ همینا)
۱۰ نکته برای مشهور شدن در وب (مصطفی لامعی؛ iClub)
میز شلوغ، باعث فکر راحتتر و واضحتر میشود (میگم چرا همیشه میزم شلوغه!)
مدیریت و کارآفرینی:
شرکت نوپا، کارآفرینی و کارآفرین (ناصر غانمزاده؛ کسب و کار نرمافزار) (تعریفِ دقیقِ تعدادی از مفاهیم پایهی کارآفرینی)
عدد رضایت شغلی (شهرام کریمی؛ یادداشتهای یک صنایعی)
بررسی عوامل عرضه و تقاضا در قیمتگذاری نرمافزار-۲ (مجید آواژ؛ روزنوشتهای بهساد)
پندهای کارآفرین دلخسته (ناصر غانمزاده؛ کسب و کار نرمافزار)
از دیگران یاد بگیریم (نادر خرمی راد)
مشتریمداری در سازمان (احسان نصیری)
تحلیل: چرا کداک در آستانه مرگ است و فوجی فیلم سوار بر موج های پیروزی (نارنجی) (عاااالی!)
شرکتهای برتر جهان از لحاظ ساختار مدیریتی کداماند؟
Don’t Throw Out IT Strategy in Hard Times, Warns Gartner (توصیهی گارتنر: در دوران رکود اقتصادی، استراتژی آیتی را تغییر دهید؛ حذف نکنید!)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
وب، سنگ کف رودخانه است (مصطفی حاجیزاده؛ نویسندهی مهمان وبلاگ یک پزشک) (بهترین مطلب هفته برای من!)
داستان صدای زنگ مشهور نوکیا (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
۵ تغییر مهم دنیای دیجیتال در سالهای آینده (وبشهر)
گفتگو با محمدرضا میردامادی، مردی که KDE را فارسی کرد! (آزادراه)
فراخوان رسمی برای ترجمه توییتر به فارسی (مانی)
اینترنت ۲۰۱۱ در میان ارقام / بیش از ۲ میلیارد کاربر فعال در دنیا
۵ پیشبینی پیرامون کسب و کار دیجیتال در سال ۲۰۱۲
تغییر سیاست گوگل: ادغام اطلاعات کاربران تمامی سرویس ها در یک پروفایل (نارنجی)
اپل بزرگترین شرکت کامپیوتری جهان شد
یکپنجم کارمندان دنیا دورکاری میکنند
اروپا و اعطای “حق فراموشی” به کاربران اینترنت
وکیل RAPIDSHARE : بعد از ما به سراغ اپل و گوگل میروند
تنبیه سایتهای پر از آگهی از سوی گوگل
۴ میلیارد بازدیدکننده در روز برای یوتیوب
وزیر ارتباطات از شناسایی ۴۰ شاخص برای ایجاد ایران الکترونیکی دردسترس خبر داد
رتبه جهانی ایران در پست/ وجود هر واحد پستی به ازای ۴۲۰۰ نفر
اقتصاد:
کدام تحریم بدتر است؟ تحریم نفتی یا تحریم مالی (حجت قندی؛ اقتصادانه)
نمایش اثربخشی سیاستهای اقتصادی (علی دادپی؛ اقتصاد، خرد، بازار و خانوار)
مدارس بازرگانی، مدارس سیاست عمومی، دانشکدههای اقتصاد (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ) (یک مقایسهی عالی میان این سه نوع مدرسه!)
رشد اقتصادی و هزینههای خانوارها (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)
چشمانداز تیره و تار اقتصاد جهان در ۲۰۱۲
اعلام نحوه تعیین سود سپردههای بانکی (متن کامل بستهی سیاستی جدید بانک مرکزی)
بستهی سیاستی جدید از شنبه اجرا میشود: دلار تک نرخی ۱۲۲۶ تومان