بعد از تعریف روابط با مشتریان در صنعت مشاوره و بررسی دو نوع از روابط میان مشاوران و مشتریانشان، در بخش پایانی مقاله نوع سوم روابط را بررسی میکنیم.
روابط مبتنی بر اعتماد
همکاری متقابل و بهاشتراکگذاری دانش “اعتماد” را ایجاد میکنند. اعتماد مشتری به مشاور مهمترین و حیاتیترین عامل مؤثر بر موفقیت روابط میان مشتری و مشاور است. تا زمانی که اعتماد ایجاد نشود، دامنهی مسائلی که برای حل به مشاور داده میشود و همچنین میزان همکاری باو کاملا محدود خواهد بود. بهصورت کلی فرایند مشاوره باید با “روابط مبتنی بر خدمات پیشنهادی مشاور” آغاز شود، با “روابط مبتنی بر نیاز مشتری” ادامه یابد و سرانجام به “روابط مبتنی بر اعتماد متقابل” بیانجامد. جلب اعتماد مشتری در مراحل ابتدایی پروژه نه ممکن و نه منطقی است. اعتماد باید بهتدریج جلب شود و این بدان معناست که مشتری باید متقاعد شود که مشاور شایستهی اعتماد است و به این اعتماد خیانت نمیکند. به این نکته توجه کنید که اعتماد کردن به یک مشاور برای یک مشتری در عین حال یک ریسک شخصی نیز محسوب میشود.
بنابراین تلاش برای جلب اعتماد مدیران سازمان مشتری اگر چه بسیار مشکل است؛ اما به امتحان کردناش میارزد. جلب اعتماد باعث ناپدید شدن بسیاری از محدودیتهای پیشین و البته بهبود اثربخشی روابط همکاری و انتقال دانش میشود.
مشاوران امین عموما ویژگیهای زیر را دارند:
- بر روی مشتری تمرکز میکنند نه خودشان (با خوب گوش دادن به حرفهای مشتری بدون پیشقضاوت، هدایت مشتری بدون سخن گفتن، با نگاه به مشتری بهعنوان یک همسفر و البته با کنار گذاشتن تمایلات شخصی خود.)
- بر شخصیت فردی مشتری تمرکز میکنند و نه پست سازمانی او.
- معتقدند که تمرکز بر فرایند شناخت و حل مسئله، مهمتر از داشتن دانش فنی و تخصصی است.
- بهصورت خودجوش به افزایش توان رقابتی مشتری و بهبود ارایهی خدمات به او تمایل دارند.
- همیشه بر برداشتن درست گام بعدی تمرکز دارند و نه نتایجی که انتظار میرود که باید بهدست آیند.
- متدولوژیها، مدلها، تکنیکها و فرایندها را ابزاری برای رسیدن به یک هدف غایی مشخص میدانند. بنابراین اگر آنها برای این منظور بهکار آیند مفیدند. اثربخشی آنها برای مشتری اهمیت دارد. در غیر این صورت کنار گذاشته میشوند.
- باور دارند که موفقیت در روابط با مشتری وابستگی تامّی به کیفیت تجربهی مشتری دارد. بنابراین با مشتری در تماس هستند و به مشتریان کمک میکنند تا تصمیم میگیرند؛ نه اینکه بهجای آنها تصمیم بگیرند.
- معتقدند که فروش و خدمتدهی هر دو جنبههای مختلفی از حرفهای بودن هستند. ماهیت وجودی آنها کمک به مشتری برای حل مسائلاش است.