فرصت‌ِ گریستن برای جای خالی آقای شاعر

فرصت برای حرف زیاد است اما اما اگر گریسته باشی … پ.ن. فردا هشتم آبان ناباورانه و سوگ‌مندانه، سومین سال‌گرد درگذشت شاعر آینه‌ها و عاشقانه‌ها و مهربانی‌ها، شاعر سبزی و پاکی و گذشت، قیصر امین‌پور است. به قول خودش: این روزها خیلی برای گریه دلم تنگ است! روح‌اش شاد و یادش گرامی …

حال من ای آه!

به گرد چشمه‌ی آب حیات خضری نیست که حیرت است در این ره دلیل بی‌خبری اگر چه ناله‌ی شب چاه عشق‌بازان است و لیک چشمه‌ی عشق است گریه‌ی سحری ا گر هر آینه پرسی ز حال من ای آه دعا به جان شما می‌کنم ز بی‌اثری … احمدعزیزی

از دوزخ من تا بهشت تو

هر چند غیر از عشق دیگر به چیزیمْ اعتقادی نیست؛ اما بهشتی هم اگر باشد حتما همان فردای بی‌اندوهگینِ توست مفهومِ دوزخ نیز شاید همین امروزِ بی‌لبخندِ من باشد که در او جای شادی نیست. با این همه گویا میان این دو هم چندان تضادی نیست؛ زیرا: تا دست‌های‌ام را میان دست‌های خویش می‌گیری حس می‌کنم از دوزخِ من، تا …

چند سطر از کافکا در کرانه

دارم کافکا در کرانه ی هاروکی موراکامی را می خوانم و لذت می برم. فضای غریب قصه و تفسیرهای نفس‌گیر موراکامی از زندگی، واقعا جذاب است. چند سطری را از میان این کتاب تا این‌جا که حدود یک سوم این کتاب ۶۰۰ صفحه‌ای را خوانده‌ام، برگزیده‌ام که این‌جا می‌نویسم: ـ مسئولیت ما از قدرت تخیل شروع می‌شود. درست همان‌طور است …

چرا حافظ؟

از حافظ گفتن کار من نیست. حافظ در تاریخ ادبیات ما یک «راز بزرگ» است. پارادوکس واقعی محبوبیت حافظ در همین «رازگونه‌گی» زندگی او است: ما تقریبا از زندگی شخص حافظ جز اندکی نمی‌دانیم و در عین حال همه ما به خوبی حافظ را می‌شناسیم. جالب‌تر از همه تأویل‌پذیری عجیب شعر اوست. هر کس به فراخور فهم‌اش و بر مبنای …

ای روزهای خوب …

ای روزهای خوب که در راهید! ای جاده‌های گمشده در مه! ای روزهای سختِ ادامه! از پشت لحظه‌ها به درآیید! ای روز آفتابی ای مثل چشم‌های خدا آبی! ای روز آمدن! ای مثل روز، آمدنت روشن! این روزها که می‌گذرد، هر روز در انتظار آمدنت هستم! اما با من بگو که آیا، من نیز در روزگار آمدنت هستم؟ پ.ن. دارم …