نویسنده: هایدی گرانت هالوورسون / مترجم: علی نعمتی شهاب
برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق ـ یا موفقیت در هر کاری ـ لازم است بتوانید فرصتی را که در برابرتان ظاهر میشود، ببینید. بهویژه باید بتوانید مسئله یا شکافی را تشخیص دهید و برای آن راهحلی بیابید (بدیهی است که لازم است بتوانید آن راهحل را هم اجرا کنید؛ اما بدون کشف یک فرصت در گام اول، بههیچ جا نخواهید رسید.)
بنابراین سؤال این است که چگونه یک فرد میتواند در کشف فرصتها عالی و دقیق عمل کند؟
ممکن است بگویید: “این یک ویژگی ذاتی است ـ شما یا در این کار خوب هستید یا نیستید.”
ـ متأسفم. اشتباه کردید. دوباره امتحان کنید.
ـ “خوب بنابراین احتمالا باید ماجرا ربطی به تمرین کردن یا شاید هم تجربه کردن داشته باشد.”
ـ احتمالا نه! (کمی صبر کنید. برایتان توضیح میدهم چرا.)
تعلیقی که در این روایت هست احتمالا دارد شما را میکشد! بنابراین من بیمقدمه بهسراغ پاسخ این سؤال میروم که راز تشخیص فرصتها چیست: تمرکز عمیق.
من بههمراه توری هیگینز در کتاب جدیدمان با نام “تمرکز” نوشتهایم که زمانی که شما سرمایهگذاریتان (یا مسیر شغلیتان یا هر هدفی بهصورت عام) را بهعنوان چیزی که پتانسیل توسعه، نتیجهگیری و دستیابی به پاداش (مادی و معنوی / م.) دارد ببینید، دارای تمرکز عمیق هستید. شما زمانی تمرکزی عمیق خواهید داشت که در مورد آنچه ممکن است در صورت موفقیت “کسب کنید” بیاندیشید: اینکه چطور بهترین پایان را رقم بزنید!
بههمین شکل اگر سرمایهگذاریتان را روی از دست ندادن دسترنجتان یا اجتناب از خطر و کجدار و مریز پیش بردن کارها متمرکز سازید، دارای تمرکز پیشگیرنده هستید. تمرکز پیشگیرنده به دلایل گوناگونی مفید است؛ از جمله بهدلیل نگاهش به برنامهریزی محافظهکارانه، دقت، قابلیت اطمینان و کمالگرایی. اما این نوع تمرکز، بهاندازهی تمرکز عمیق به خلاقیت، ذهنیت باز و اعتماد بهنفس کافی برای ربودن فرصتها نمیانجامد. تحقیق جدیدی که توسط آندرانیک توماسیان و راینر براون در مدرسهی مدیریت تام آلمان انجام شده است، نشانمان میدهد که برای تبدیل شدن به یک کاشف فرصتها نیازمند چه معجونی هستیم.
توماسیان و براون از ۲۵۴ کارآفرین بریتانیایی از صنایع مختلف خواستهاند تا نوع تمرکزشان را تعیین کنند و سپس مهارتهای کشف فرصتشان را بهنمایش بگذارند. برای این منظور پس از انتخاب یکی از دو نوع تمرکز، نتایج واقعی گروههای متمرکزی که روی ۵ نوع مسئلهی مربوط به کفش (شامل: دوام، راحتی، عملکرد، سبک و قیمت) کار کردهاند، در اختیار هر یک از این کارآفرینان قرار گرفته است. پس از بررسی کامل این نتایج، به کارآفرینان گفته شد که فهرستی از مسائل پنهانی را که توسط اظهارنظرهای اعضای گروه متمرکز بیان شدهاند تهیه کنند و راهحلهایی را برای این مسائل ارائه نمایند.
نتایج این تحقیق جای هریچ گونه تردیدی را باقی نمیگذارد: کارآفرینان دارای تمرکز عمیق توانایی بیشتری در تشخیص فرصتها دارند: آنها راهحلهای بیشتری را برای مسائل تعیین شده تولید کردند. بهعلاوه براساس قضاوت گروهی از داوران مستقل، این راهحلها خلاقانهتر از راهحلهای افراد دارای تمرکز پیشگیرانه ارزیابی شدند.
این تازه همهی ماجرا نیست. کمبود خلاقیت و اعتماد بهنفس کارآفرینانه ـ که معمولا بهعنوان عناصر حیاتی موفقیت ارزیابی میشوند ـ ریشه در تمرکز پیشگیرانه دارند. کارآفرینانی که دارای تمرکز صحیح بودهاند حتی با کمبود اعتماد بهنفس هم به جمع افراد بسیار موفق پیوستهاند.
اگر در این لحظه بهمیزان کافی متمرکز نیستید، محققان تکنیکهای آزموده شدهی گوناگونی را ارائه کردهاند که میتوانید از آنها برای تقویت تمرکز عمیق خود استفاده کنید. در اینجا به تعدادی از آنها که بهتر کار کردهاند، اشاره میشود:
- تعدادی از اهدافتان برای سرمایهگذاری مورد نظر (یا کارراههی شغلیتان) را بنویسید. برای هر هدف، فهرستی از راههایی که در صورت موفقیت، از آنها چیزی بهدست میآورید، تهیه کنید. هر روز یا قبل از انجام هر کار مهم، این فهرست هدفها و دستاوردها را مرور کنید.
- خودتان را در ۵ یا ۱۰ سال بعد در حالی تصور کنید که مسیر ایدهآلتان را در زندگی پیمودهاید. برای این منظور به این بیاندیشید که شور و الهامات درونیتان کداماند؟ رؤیاهایتان چطور؟ آرزو دارید چه کاری را انجام دهید؟ فکر کردن دربارهی آیندهی ایدهآلتان، شما را در تمرکز عمیق فرو میبرد.
- گذشتهتان را مرور کنید. دربارهی یک پیروزی یا دستاورد بزرگ اخیرتان فکر کنید: زمانی که واقعا احساس کردید به هر چیزی که اراده کنید دست خواهید یافت. زمانی که احساس کردید در آسمانها هستید. فکر کردن دربارهی موفقیتها و دستاوردهایمان در گذشته، تمرکز عمیق را در ما افزایش میدهد.
هر چقدر بیشتر از این تکنیکها استفاده کنید، بهصورت ناخودآگاه هر لحظه بیشتر بهسوی تمرکز عمیق کشانده میشوید.