سایت گودریدز مصاحبهی جالبی کرده با پل آستر نویسندهی معروفِ آمریکایی آثاری چون تیموبکتو (چون خودم اینو ازش خوندم!) و البته سه گانهی نیویورک. یک جای این گفتگو، مصاحبهگر از آستر میخواد که بگه رابطهاش با همسر رماننویساش سیری هوستوت چطوریه. آستر هم کلی از همسرش تعریف میکنه و میگه من هر روز نوشتههام را زیر بغلام میزنم و به خونه می برم تا سیری در موردشون نظر بده و البته در مقابل، اولین نسخهی رمانهای همسرش را هم همیشه آستر میخونه. آستر میگه ما ۳۰ ساله داریم این طوری کار میکنیم و یادم نمیاد حتی یک بار کامنت نامربوطی به هم داده باشیم.
اما نکتهی مهم و انگیزهی نوشتن این پست: آستر در آخر پاسخاش به همین سؤال یک جملهی بسیار جالب داره که به نظرم برای کار تیمی مخصوصا وقتی تیم از گروهی از آدمهای متخصص دور هم جمع میشوند، بسیار مهم و کاربردیه. آستر میگه:
We do our thing separately but we share it.
من هم همیشه ترجیحام در کار این بوده که کار را جدا انجام بدهیم و آخرش که تمام شد (یا اگر لازم هست در حین انجام کار) بهاشتراکاش بگذاریم؛ اما خوب همیشه هم به تکروی و فرار از کار تیمی متهم شدهام!