“آرین در چند ماه قبل، روزهای دشواری را سپری کرد؛ اما اکنون سه جام بهدست آورده است. این نشان میدهد که در فوتبال چقدر همه چیز میتواند زود تغییر کند. همیشه یک فرصت دوباره دارید تا اوضاع را عوض کنید؛ برای قهرمانیها بجنگید و برای جایگاهتان در تیم. به بیان دیگر، تنها باید از فوتبال لذت برد. فکر میکنم آرین این را نشان داد. او یک الگوی بزرگ برای همه است؛ برای اینکه به تلاشتان ادامه بدهید؛ حتی اگر گاهی اوقات شرایط به سود شما نیست. تنها تلاش کنید و بدانید که با سختکوشی، همه چیز در فوتبال خیلی زود عوض میشود.” (رابین فنپرسی در مورد آرین روبن؛ بعد از فتح سه گانهی بایرن؛ اینجا)
زندگی، انتظارِ همیشگیِ یک فرصتِ دوباره است! 🙂 برای آمدنش آماده هستیم؟ فراموش نکنید که این انتظار کشیدن، بهمعنی کنار گذاشتن زندگی نیست. ادامه دادن و جلو رفتن و لذت بردن از مسیر و هوشیاری، ما را برای قاپیدن بهموقع و درست فرصتِ بزرگ بعدی آماده میکند.
“نمیخواهیم نتیجه را به سرنوشت واگذار کنیم. ما میخواهیم نتیجه بگیریم. باید با سر بالا به زمین برویم و تلاش کنیم تا به پیروزی برسیم؛ نه اینکه منتظر باشیم که آنها پشت محوطه جریمهی ما جمع شوند و منتظر گل زدن باشیم. اگر نتوانیم با ترس، خطر و ریسک کنار بیاییم، به این معناست که آنگاه با موفقیت کنار نیامدهایم. اگر بازیکنان اینطور فکر نکنند، آنگاه به تیم رم تعلق ندارند. اگر آنها برای دیداری که ۸ ماه منتظرش بودند، عصبی باشند، به رم تعلق ندارند. آنها باید بخواهند در این دیدار بازی کنند. اگر نتوانند، از ما نیستند.” (لوچیانو اسپالتی؛ اینجا)
لوچیانو اسپالتی که بعد از چندین سال ماجراجویی در روسیه حالا تازهنفس به تیم محبوبش رم بازگشته، این هشدارها را پیش از بازی با پورتو در مرحلهی ورودی لیگ قهرمانان به بازیکنانش داد؛ هر چند شاگردانش حرفش را گوش نکردند و باختند و حذف شدند!
آن تکجملهی درخشان استاد که پررنگ کردهام را ببینید. اسپالتی از اهمیت داشتن ذهنِ آمادهی نبرد و رقابت سخن گفته است: “هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد!” پیشنیاز موفقیت این است که در اعماق درونت بتوانی با ترسها و خطرهای موجود در مسیر سخت و دشوار موفقیت مواجه شوی و آنها را بپذیری. ذهنی که بتواند در خیال بر ترسِ پریدن غلبه کند؛ آنگاه میتواند در دنیای واقعی هم در مواجهه با خطرهای ناشی از پرواز، راهکارهای مؤثری را بیابد. متأسفانه هیچ میانبر بیرونی بهسوی موفقیت وجود ندارد.
“قطعا اینکه بخواهم در گوشهها بازی کنم برایم سختتر است چرا که من یک مهاجم نوک هستم. در فوتبال امروز شما باید تلاش کنید و انعطافپذیر باشید، اما همه میدانند بهترین پست من چیست. مشخص است که در کدام پست بیش از بقیه راحت هستم. من بازیکنی هستم که طبق غرایزم بازی میکنم و در پست مهاجم مرکزی درک بهتری از حرکاتم داشته و بهنحویکه سالها کارکردهام بازی میکنم. در آن پست من بهطور ناخودآگاه و خودکار بازی میکنم. اما وقتی بهعنوان وینگر به کار گرفته میشوید، باید به مسائل متعددی توجه کنید. همهچیز متفاوت است؛ نحوه حرکات، نحوه بازی، همهچیز متفاوت است. نمیتوانید بههمان صورت که در پست مهاجم مرکزی بازی میکنید در گوشهها بازی کنید.” (دنیل استوریج؛ اینجا)
دنیای حرفهای امروز، نیازمند داشتن انعطاف در انجام وظایف و پذیرش مسئولیتها است. امروز یک عنوان سازمانی میتواند به شکلهای مختلفی تفسیر شود. بنابراین شاید امروز دیگر مثل ده سال قبل نتوان بهراحتی وقتی عنوان یک شغل سازمانی (مثلا: مدیر استراتژی) را میشنویم، در مورد ماهیت و محدودهی کاری آن شغل تصویر کاملی را در ذهنمان ایجاد کنیم. این البته غیر از این مسئلهی دیگر است که امروزه شغلهای فراوانی ایجاد شدهاند که چند سال پیش از این وجود خارجی نداشتند (مثلا: مدیر بازاریابی دیجیتال.)
در مواجهه با این دنیای پیچیده چه باید کرد؟ آیا تخصص در وضعیت کنونی بیمعنی شده است؟ پاسخ به این سؤال منفی است. شما در هر حال همچنان نیازمند داشتن تخصص هستید و حتی لازم است به فراتخصص دست پیدا کنید. منظور چیست؟ در دنیای تخصصگرای دیروزی شما میتوانستید یک تخصص خاص را در حوزههای مختلفی بهکار بگیرید. مثلا تا همین چند سال پیش با کمی اغماض تخصص مدیریت استراتژیک را میشد در صنایع مرتبط (مثلا: صنعت مخابرات و صنعت آیتی) بهکار برد؛ اما این روزها دیگر نمیتوان بهراحتی و با اطمینان، به چنین کاری دست زد. چند دلیل برای بروز این وضعیت وجود دارد:
صنایع امروزی آنچنان به شاخههای مختلف تخصصی تقسیم شدهاند که در هر حوزه و زیرحوزهای شما با دنیایی عظیم، در هم تنیده و پیچیده مواجهید و طبیعی است که نمیتوانید مختصات همهی دنیاها را بهآسانی کشف کنید!
سرعت پیشرفت علم و فناوری آنچنان بالا است که در هر حوزهای باشید در بهترین حالت میتوانید امیدوار باشید که از سرعت تحولات، خیلی جا نمانید!
اینترنت و رسانههای دیجیتال باعث افزایش نجومی خلق محتوا شدهاند و در عین حال دسترسی به محتوای تخصصی را هم بهشدت تسهیل کردهاند. بنابراین جدا از اینکه بهروز بودن بسیار مشکلتر از قبل شده، خودِ همین بهروز بودن این روزها نه یک مزیت رقابتی که یک الزام کاملا ضروری است!
بنابراین شما چارهای ندارید جز اینکه یک حوزهی تخصصی مشخص را برای خود انتخاب کنید و روی ساختن برند شخصی تخصصی خود در آن حوزه تمرکز کنید. اما این همهی داستان نیست. شما اگر نخواهید بهصورت آزادکاری (Freelance) کار کنید، ناگزیرید برای کار کردن در سازمانها عنوان و ماهیت تخصص مورد نظر خود را با عنوان و محتوای شرح شغلهای موجود در سازمانها تطبیق بدهید. بنابراین در هر حوزهی تخصصی با دامنهای از تعاریف متفاوت، مسئولیتها و شرح شغلهای گوناگون و دانشها و مهارتهای متنوع مواجهیم که لازم است در مورد آنها حداقل اطلاعات لازم را داشته باشیم. بنابراین یک استراتژی شغلی جدی، این است که در حوزهی تخصصی مورد نظرمان اقیانوسی گسترده باشیم که بخش عمدهی آن کمعمق است؛ اما در یک نقطهی خاص بسیار عمیق میشود!
همانطور که استوریج گفته، اگر چه لازم است شما خود را با محدودیتهای شغلی و سازمانی تطبیق بدهید؛ اما نباید فراموش کنید که بهترین جا برای شما کجا است! کشف این بهترین جا اگر چه با عرق ریختن و ممارست در تجربه کردن بهدست میآید؛ اما ارزشاش را دارد! پس اگر در یک دورهی زمانی مشخص (بهویژه در اوایل دوران کاریتان) بهجای دنبال کردن پول و عناوین پرطمطراق سازمانی، کسب تجربیات متنوع و عمیق را دنبال کنید، شک نداشته باشید روزی از راه خواهد رسید که شما و تخصصتان توسط همان افرادی که باید شناخته میشود و آن روز، آنها هستند که بهدنبال شما میآیند.
کشف کنید در حوزهی تخصصی شما چه عناوین شغلی تخصصی وجود دارند.
از گوگل و البته سؤال کردن از متخصصان دریابید مختصات هر عنوان شغلی چیست؟
حتی اگر با تجربه هم هستید، برای شروع یک مسیر جدید از کارآموزی شروع کنید. سخت است و ترسناک؛ اما درد ندارد!
همیشه بهدنبال یاد گرفتن و بهروز بودن و تجربه کسب کردن باشید!
جایی در مسیر کارراههی شغلی خود، بالاخره تصمیم بگیرید چه کارهاید و قرار است شما را به چه ویژگی یا توانمندی بشناسند. از اینجا مسیرتان را در راستای تحقق همین هدف تنظیم کنید.
تبریک میگویم! بهترین جا را پیدا کردهاید. حالا باید روی همین مسیر کمعرض اما طولانی کاملا متمرکز بمانید. نگذارید موانع و سنگلاخها و شورهزارها و مردابهای مسیر جلوی بهپیش رفتن شما را بگیرند. خبر خوب این است که منحرف شدن از مسیر، طبیعی و جبرانپذیر است.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینهی مهارتهای کار حرفهای و همچنین لینکهای منتخب کار حرفهای در ایمیلتان هستید، در راهکاو عضو شوید!
میتوانید گزیدهی بهترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه شدهی من را در تمام روزهای هفته در صفحهی پاکت من دنبال کنید!
من مسئولیتی در مورد کپیکاری محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.