گزاره‌ها (۲۵۰)

تنها افراد متوسط همیشه در به‌ترین وضعیت خود هستند.

ژان ژیرودو ـ نویسنده‌ی فرانسوی

 

 

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۷۲): سه گام برای مدیریت ریسک استراتژی‌ها در کسب‌وکار

یک: “هرگز نمی‌توانید برخی مسائل را پیش‌بینی کنید. معمولا شرایطی که احتمال رخ دادن‌شان وجود دارد را پیش‌بینی می‌کنیم با این وجود سعی می‌کنیم کاری را انجام دهیم که از نتیجه‌ی آن اطمینان داریم.” (این‌جا)

دو: “موقعیت‌های زیادی داشتیم؛ ولی رم در خط دفاعی بسیار خوب کار کرد. فکر می‌کردم آن‌ها هجومی‌تر کار کنند؛ اما چنین تاکتیکی را انتخاب کردند و نتیجه نشان می‌دهد که تصمیم درستی گرفتند. گل رم تقصیر من است. ما به دروازه‌بان‌های‌مان می‌گوییم که این‌گونه بازی کنند.” (این‌جا)

سه: “در پیروزی‌ها همیشه صحبت از بازیکنان کلیدی است؛ اما هنگام شکست فقط در مورد مربی صحبت می‌شود. من مسئول این شکست هستم. این شکست باعث می‌شود تا فکر کنیم و یاد بگیریم. ما اشتباه کردیم. من در رأس تمام اتفاقات بدی هستم که رخ می‌دهد. بسیاری از این تغییرات در نتیجه شرایطی بود که ما را احاطه کرده است. من سعی کردم بهترین بازده را از همه بازیکنان داشته باشم. از این شوک، چیز های خوبی برداشت خواهیم کرد؛ اما نتیجه را باید فراموش کنیم.” (این‌جا)

به سال‌گرد شاه‌کار بزرگ لوئیز انریکه‌ی دوست‌داشتنی با بارسا در رقم زدن بزرگ‌ترین بازگشت تاریخ فوتبال ـ یعنی همان بازی برگشت بارسا ـ پی‌اس‌جی در لیگ قهرمانان فصل پیش ـ نزدیک می‌شویم. به‌همین مناسبت به‌سراغ حرف‌های او در مورد مدیریت ریسک رفته‌ام. 🙂 شاید عجیب باشد که در مورد لوئیز انریکه بحث از ریسک کنیم؛ آن‌ها در دنیای فوتبالی که “پپ” سرآمد تمام مربیان اهل ریسک محسوب می‌شود. لوئیز انریکه برای خود من در تمام دوران حضورش در بارسا نماد محافظه‌کاری بود: وفاداری او به سنت‌ دیرینه‌ و فلسفه‌ی اصلی فوتبال بارسا اگر چه تحسین‌برانگیز بود؛ اما در نهایت بزرگ‌ترین شاه‌کار او با طراحی یک استراتژی درخشان رقم خورد: استراتژی که نه‌فقط یک استراتژی فوتبالی بلکه یک استراتژی جامع‌نگرتر بود که ابعاد روحی ـ روانی را نیز در بر می‌گرفت.

حالا بیایید به سه گامی که بوئیس انریکه برای مدیریت ریسک استراتژی‌ها در حرف‌های‌اش به آن‌ها اشاره کرده نگاه کنیم:

گام اول ـ پیش‌بینی و طراحی استراتژی: در تعریف ریسک گفته شده که هر اتفاق غیرقابل پیش‌بینی که اثر مثبت یا منفی روی کسب‌وکار داشته باشد. اما نکته‌ی مهم این است که در بسیاری از موارد آن‌چه قابل پیش‌بینی نیست، احتمال وقوع و شدت یک ریسک است، نه خود ریسک. این‌جا است که علم آینده‌پژوهی و مدیریت سناریو به‌کمک ما می‌آیند: این‌که ریسک‌های آینده را بشناسیم و برای مواجهه با هر کدام در زمان وقوع استراتژی مناسبی را طراحی کنیم. یک نکته‌ی مهم که انریکه بر آن تأکید کرده این است که طراحی استراتژی‌های مقابله با ریسک باید براساس توان‌مندی‌ها و نقاط قوت‌مان باشد: آن‌چه به درستی آن اطمینان داریم، در هسته‌ی هر استراتژی باید قرار بگیرد.

گام دوم ـ تحلیل ریسک و اجرای استراتژی‌ها: وقتی ریسک‌های احتمالی را پیش‌بینی کرده باشیم و برای هر کدام استراتژی مناسبی را طراحی کرده باشیم، در میدان رقابت واقعی می‌توانیم به‌موقع از استراتژی‌ها بهره‌برداری کنیم. اما اگر ریسک را به‌درستی پیش‌بینی نکرده باشیم یا استراتژی‌مان اشتباه باشد، طبیعی است که با دست‌اندازی در مسیر پیش‌رفت کارمان مواجه خواهیم شد. خبر خوب این است که با داشتن یک نگاه جامع‌نگر به‌ مدیریت ریسک، باخت‌های کوچک ما را برای اصلاح مسیرمان هوشیار خواهند کرد؛ پیش از آن‌که باخت‌های بزرگ ما را برای همیشه از گردونه‌ی رقابت حذف کنند. محیط واقعی رقابت، گاهی میدان خوبی است برای آزمودن روش‌های جدید کاری و یافتن به‌موقع راه‌های تغییر مسیر.

گام سوم ـ تحلیل بازخورد برای بهبود طراحی‌های استراتژی در آینده: چه برنده باشیم و چه بازنده، همیشه چیزهایی هستند که خوب کار کرده‌اند و چیزهایی هم هستند که خوب کار نکرده‌اند. 🙂 با شناخت آن‌ها می‌توانیم در آینده استراتژی‌های به‌تری را طراحی کنیم و ریسک‌ها را بیش‌تر بشناسیم؛ اما هرگز نباید فراموش کنیم که آینده، همیشه شگفت‌آورترین پدیده‌ای است که پیش روی هر انسان و سازمانی قرار دارد. ما تنها می‌توانیم بار بعدی به‌تر شکست بخوریم و اشتباهات قبلی را مرتکب نشویم.

البته دوست دارم به این حرف‌های لوچو هم اشاره کنم: “در این هفته‌ها خوب نتیجه نگرفتیم؛ اما دلیل نمی‌شود که تلاش و انگیزه‌ی بازیکنان را زیر سؤال ببرم. آن‌ها با تمام وجود به میدان می‌روند. پس از ال‌کلاسیکو صحبت‌های زیادی به میان آمد. این‌که باید بازی ترکیبی را در دستور کار قرار می‌دادیم اما رئال بازی را کنترل کرد یا این‌که تیم متکی به مسی است و خیلی چیزهای دیگر. این حرف‌ها همیشه بود اما من زیاد به آن‌ها اهمیت نمی‌دهم. به زودی به مسیر خوب خودمان برمی‌گردیم و این صحبت‌ها هم قطع خواهد شد.” (این‌جا)

لوئیس انریکه به‌سادگی این پیام را به ما داده است: در هیچ مرحله‌ای از زندگی، کار و کسب‌وکارتان استراتژی‌های‌تان را به‌خاطر حرف دیگران عوض نکنید. 🙂

لوئیس انریکه با این تفکر، استراتژی درخشانی را برای غلبه بر پی‌اس‌جی در آن بازی دراماتیک طراحی کرد.

۱- برداشتن فشار از روی تیم با اعلام جدایی در پایان فصل: انریکه بلافاصله پس از شکست در بازی رفت رسما اعلام کرد که در پایان فصل از بارسا جدا می‌شود. بنابراین هر نتیجه‌ای به‌دست می‌آمد در سرنوشت مربی تأثیری نداشت و در نتیجه تیم از استرس نتیجه‌گیری آزاد شد.

۲- تغییر سیستم برای بازی برگشت: در فاصله‌ی دو هفته‌ای بین بازی رفت تا برگشت انریکه سیستم ۴-۳-۳ معمول بارسا را به سیستم ۳-۴-۳ تغییر داد و در بازی‌های میان این دو بازی بازیکنان را با نقش‌شان در این سیستم آشنا کرد. من تصورم این است که تغییر سیستم بارسا در کنار جو وحشتناک نیوکمپ مهم‌ترین عامل پیروزی بارسا در آن بازی بودند.

۳- بازی‌خوانی و تغییر درست: بعد از گل ادینسون کاوانی چه کسی حتی به ذهن‌ش خطور می‌کرد که بارسا در فاصله‌ی دقیقه‌ی ۸۶ تا ۹۵ بازی را برگرداند؟ آمدن سرخی روبرتو به‌جای رافینیا به زمین همان و آن گل استثنایی دقیقه‌ی ۹۵ همان! … (نقش شانس و اقبال و اشتباهات داوری و روحیه‌ی جنگ‌جوی بازیکنان بارسا را هم البته فراموش نمی‌کنیم! اما دنیا گاهی هم با آدم‌های سخت‌کوش هم‌دلی می‌کند.)

فکرش را نمی‌کردیم اما در روزهایی که فوتبال ماشینی آقای والورده فقط با خلاقیت‌های ذاتی بازیکنان بارسا جذاب می‌شود، دل‌مان حسابی برای آقای لوئیس انریکه مارتینز تنگ شده است. امیدوارم فصل آینده او را روی نیمکت یک تیم بزرگ ببینیم و البته چه چیز جذاب‌تر از رفتن استاد به لیگ برتر انگلیس و رقابت با پپ!؟

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۳۷۵)

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت اینک است با عنوان: ۶ چالشی که کسب‌وکار شما در راه رشد با آن‌ها مواجه خواهد شد و چگونه بر آن‌ها غلبه کنیم.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

چهار درس‌ زندگی از سی تا چهل سالگی (حامد قدوسی؛ کانال تلگرامی یک لیوان چای داغ)

چگونه امنیت شغلی خود را تضمین کنیم؟ (نکته‌های این مقاله واقعیت دنیای کاری امروز هستند. برای موفقیت، چاره‌ای جز پذیرفتن آن‌ها نداریم.)

داستان ترک تحصیل من! (مصطفی لامعی؛ ویرگول)

چقدر به خود احترام می‌گذارید؟

دو تمرین ساده برای بازنگری در مسیر شغلی‌تان

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

توسعه‌ی مدیران در شرکت‌های تِک و چالش‌های آن (امیر مهرانی؛ مربی)

رهبران بزرگ چگونه به بحران‌ها واکنش نشان می‌دهند (زومیت)

مدیریت کارمندان یک هنر است

سازمانی با عملکرد بالای مختص خود بسازید

سرک کشیدن‌ به پشت دیوارهای لینکدین (فرهنگ سازمانی در لینکدین)

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

فن بازاریابی ۱: فعالیت‌های اصلی و ساختار واحد بازاریابی (دکتر محمدرضا حسومیان؛ متخصص بازار)

هنر استراتژی این است که بدانیم چه زمانی باید نه بگوییم (زومیت)

۱۰ اشتباهات نوآوری در آشفتگی اقتصادی ـ آژانس مارکتینگ هورموند

چالش‌های صنعت بازاریابی در ایران (ایران‌ادز)

فضا؛ آخرین خط مقدم سرمایه‌گذاری

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

ماست مختار السلطنه، انتخاب با شما است! (حامد قدوسی؛ کانال تلگرامی یک لیوان چای داغ)

نیلی توضیح داد: چرا افراد تمایل دارند در دولت استخدام شوند؟

با سایه می‌جنگیم ( در مصاحبه با شماره ۲۵۵ مجله تجارت فردا) (گفتگو با دکتر مرتضی ایمانی راد در مورد شرایط اقتصاد ایران)

ارتقای رتبه ریسک اعتباری ایران، حاصل کار تیمی

تغییر چهره نقدینگی

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

دیپلماسی لایک و استیکر (جلال سمیعی؛ روزنامه‌ی اعتماد)

دانشمندان موفق شدند داده‌های مغزی را رمزگشایی کنند (شبکه)

پنج حوزه کلیدی که در آینده نزدیک به قوانین بلاکچین نیاز خواهد داشت (کوین‌ایران)

تا سال ۲۰۳۰ میلادی مغز انسان با هوش مصنوعی پیوند می‌خورد (دیجیاتو)

۴۱ میلیون ایرانی از اینترنت موبایل استفاده می‌کنند

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۳۷۴)

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت آنترپرنر است با عنوان: ۷ راه اثبات شده برای برنامه‌ریزی مجدد افکارتان.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

زنده‌باد مردم معمولی

سوالات خوب حال شما را بهتر می‌کنند

فقط شروع کن (میثم زرگرپور؛ ویرگول)

از استرس‌های‌تان به طرز خلاقانه‌ای استفاده کنید

چگونه هنگام مصاحبه بر استرس خود غلبه کنیم؟

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

از آقای مدیر چه آموختم؟ (مصطفی لامعی؛ ویرگول)

چگونه هنجارهای تیم اجرایی را ایجاد و تثبیت کنیم؟

چه زمانی تصمیم‌گیری بر اساس شفافیت کاربرد ندارد؟

بررسی نقش مدیران در بهبود رفاه نیروی انسانی

درس‌هایی که کارآفرینان برای رسیدن به موفقیت باید بیاموزند (زومیت)

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

مهم‌ترین سندی که تا به حال از سیلیکون‌ولی خارج شده است (مهدی ناصری، ویرگول)

تبدیل پیچیدگی‌‏های استراتژی به راهکاری ساده (این مقاله عالی‌ه؛ هر چند ترجمه‌اش به‌نظر می‌رسه دچار لغزش‌هایی باشه.)

الفبای ریچارد برنسون برای کسب‌وکار (زومیت)

پیروی از اصول شخصی در برندینگ

چگونه کارآفرینان ریسک می‌کنند و تصمیم می‌گیرند؟

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

پیش‌گویی خودمحقق‌کننده و قیمت دلار (یک لیوان چای داغ، کانال تلگرامی حامد قدوسی)

آیا این رشد رفاه می‌آورد؟‌ (دکتر علی دادپی، سر خیابان فرصت)

توسعه بی‌ضابطه صنعت ایران

رتبه غیرسیاسی کسب‌وکار ایران

وجود ۱/۵ میلیون چک برگشتی در ماه، گواه پیش‌بینی غلط فعال اقتصادی از فروش و عایدی (دکتر محمد حسین ادیب)

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

هر ایرانی، یک «اینفلوئنسر»

تأثیر بلاک چین بر سودآوری شرکت های B2B (زومیت)

ماشین‌ها عاشق می‌شوند؛ فناوری احساسات و آینده هوش مصنوعی و میخی بر تابوت افسردگی؛ فناوری احساسات و تحقق رویاهای دیرینه

رایانش ابری به انتهای عمر خود نزدیک می‌شود!

سوار بر موج داده‌های بزرگ سازمانی

دوست داشتم!
۲

بانگی در گوش به‌خواب رفته …

یک شب دلی به مسلخ خون‌م کشید و رفت
دیوانه‌ای به دام جنون‌م کشید و رفت

پس‌کوچه‌های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درون‌م کشید و رفت

یک آسمان ستاره‌ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرون‌م کشید و رفت

من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگون‌م کشید و رفت

تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکون‌م کشید و رفت

شاید به پاس حرمت ویرانه‌های عشق
مرهم به زخم فاجعه‌گون‌م کشید و رفت

تا از حصار حسرتِ رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنون‌م کشید و رفت

دیگر اسیر آن منِ بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برون‌م کشید و رفت

زنده‌یاد افشین یداللهی

 

دوست داشتم!
۲

لینک‌های هفته (۳۷۳)

مصطفی لامعی دوست خوب من این هفته چالش ۳۰ روز وبلاگ‌نویسی را پیشنهاد داد. اگر اهل وبلاگ نوشتن هستید، نوشته‌ی مصطفی را در این زمینه ببینید.

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله از سایت فوربس است با عنوان: چگونه “دوقلوهای دیجیتالی” تجربه‌ی مشتری را غنی می‌کنند.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

۶ درسی که از ۱۰ سال نوشتن یاد گرفتم! (امر مهرانی‌؛ مربی)

چگونه زندگی خود را بیمارگونه کنیم!؟

باورهای رایج نادرست در مورد افزایش بهره‌وری (زومیت)

چگونه باید با ذهنیت کمال‌گرای خود روبه‌رو شویم (زومیت)

چگونه یک پروژه کاری را با شادی آغاز کنیم

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

نقطه قوت رهبران سازمانی آسیب‌پذیر

اولویت اول مدیرعامل و اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌ها در سال ۹۷ (دکتر محمدحسین ادیب)

بسته جبران خدمت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

چگونه مذاکره کننده‌ی بهتری باشیم (زومیت)

لینک‌های مفید – برنامه ریزی و کنترل پروژه، مدیریت پروژه – احمد شریفی زمیدانی

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

معیارهای ارزیابی فرصت‌های بازاریابی (عالی)

چه زمانی نوآور نباشیم؟

۷ ثانیه حیاتی در فرآیند خرید

دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب‌وکارها

روش‌های اجتناب از مشکلات کسب و کار مشارکتی

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

اغواگری پول

بزرگ‌ترین راز “پول‌دار شدن” 

پنج باور اشتباه در بازار نفت (بخش مربوط به نفت شیل‌ جالب بود.)

روایت دوم از رونق اقتصاد

۶ تجربه برای پشتیبانی مالی بنگاه‌ها (حمایت مالی از بنگاه‌های کوچک و متوسط در سطح ملی)

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مخترعِ لایک دلتنگ دورانی است که اینترنت وجود نداشت

نگاهی به آینده نبرد پلت‌فرمیِ بعدی، در میدان هوش مصنوعی (دیجیاتو)

مزایای بلاک‌چین برای کسب‌وکارهای کوچک (زومیت)

پیش‌بینی هزینه‌کرد ۳.۷ تریلیون دلاری در بخش آی‌تی در سال ۲۰۱۸

بازار اینترنت اشیاء تا سال ۲۰۲۰، تریلیون دلاری می‌شود (زومیت)

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۷۱): سه اصل موفقیت در “فرگی‌ تایم”

اگر شما می‌خواهید کار خاصی انجام دهید آن را می‌توانید تا دقایق پایانی هم به‌خوبی انجام دهید. این هرگز تصادفی نبود. آن تیم چندین بار در طول فصل نیز این صحنه را تکرار کرده بودند. آن‌ها تمایل فوق‌العاده‌ای برای پیروزی داشتند. تیمی با روح بزرگ را در اختیار داشتیم و شخصیت‌های بزرگی در ترکیب تیم حضور داشتند. بسیاری از بزرگ‌ترین لحظات زندگی من در یونایتد در ۱۵ دقیقه‌ی انتهای بازی رقم خورد. شما ۱ بر ۰ یا ۲ بر ۱ از حریف عقب هستید. هیچ نکته‌ای وجود ندارد. شما بازی نرمال خود را تا دقیقه ۷۵ انجام می‌دهید. پس باید تغییری در این دقایق ایجاد کنید تا شرایط تغییر کند. بنابراین ریسک حضور یک بازیکن دیگر در خط جلو را می‌پذیرید و سولسشر را در کنار کول و شرینگهام قرار می‌دهید.” (سر الکس فرگوسن درباره‌ی فینال دراماتیک لیگ قهرمانان ۱۹۹۹؛ این‌جا)

بازی فینال منچستر یونایتد ـ بایرن مونیخ هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به ۲۰ سال یکی از عجیب‌ترین و دراماتیک‌ترین بازگشت‌های تاریخ فوتبال است. آن چهار دقیقه‌ی جادویی پایانی بازی هیچ‌وقت از خاطر هواداران دو تیم و حتی هواداران پر و پا قرص فوتبال فراموش نخواهد شد. اما فرگی بزرگ چگونه آن فینال را برد؟ حرف‌های او در این زمینه جالب است. اولین و جالب‌ترین نکته‌ای که به آن اشاره می‌کند این است که آن برد اصلا شانسی نبود! 🙂

اما از این نکته که بگذاریم، سر الکس به سه عامل کلیدی برای موفقیت در وقت اضافه اشاره می‌کند:

  1. امیدواری تا آخرین لحظه: اگر تا الان اتفاقی که باید نیفتاده است، دلیلی بر این نیست که قرار نیست آن اتفاق بیفتد. برنده‌ها تا آخرین لحظه دست از امید و تلاش برنمی‌دارند.
  2. تغییر: در وقت اضافه بیش از هر زمانی باید شک کنی که احتمالا چیزی را لازم است که تغییر بدهی. اگر تا الان نتیجه نگرفتی، شاید همین الان وقت تغییر باشد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداری!
  3. ریسک‌پذیری: پذیرش تغییر یک چیز است و ریسک‌پذیری چیز دیگر. تغییر می‌تواند بسیار کوچک باشد؛ اما اگر ریسک‌پذیری داشته باشی و یک تغییر بزرگ را بپذیری، آن‌وقت احتمال نتیجه گرفتن در وقت اضافه افزایش پیدا خواهد کرد.

“فرگی تایم” حالا یک اصطلاح کلاسیک در فوتبال دنیا است. جالب است که فرگوسن حتی برای همین موضوع که بیش از اندازه خوش‌شانسی به‌نظر می‌رسد هم الگوی کاری مشخصی داشته است. 🙂 بنابراین چه در زندگی شخصی و چه در کسب‌وکار تا ثانیه‌ی آخر امیدوار باشید، در روش‌های کاری‌تان تحول و تغییر ایجاد کنید و ریسک‌پذیر باشید. کسی چه می‌داند شاید در “فرگی تایم” اتفاقات جذابی برای شما در پیش باشد.

پ.ن. البته نباید فراموش کنیم که سه اصل سر الکس فرگوسن همیشه هم کاربردی و قابل استفاده‌اند؛ هر چند می‌توان گفت که آخرین فرمول کسب موفقیت در زمانی که شکست، بیش از هر زمانی رخ می‌نماید، می‌تواند همین نسخه‌ی فرگی بزرگ باشد.

دوست داشتم!
۳

لینک‌های هفته (۳۷۲)

مقاله‌ی انگلیسی این هفته این مقاله است با عنوان: اصطلاحات بلاک‌چین برای بازاریابان.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

زندگی،انتخاب و دیگر هیچ @ آواز سکوت (ساناز صدوقی)

چگونه می‌توانیم از زیاد فکر کردن در مورد مسائل اجتناب کنیم (زومیت)

برای یافتن معنا در کارتان، نحوه تفکر در مورد آن را تغییر دهید

روش برخورد با مدیری که ایده کارکنان را می‌دزدد

برای پیشرفت شغلی تحول بیرونی را جایگزین درون‌نگری کنید

مدیریت کسب‌وکار و کارآفرینی: 

مدیریت حداقلی؛ بهترین نوع مدیریت سازمانی

چگونه یک متخصص کسب و کار واقعی را تشخیص دهیم (زومیت)

استراتژی جف بزوس برای تصمیم‌گیری بهتر و سریع‌تر (زومیت)

از نسخه مدیریتی دیگران استفاده نکنید!

۱۰ خصوصیتی که از شما یک رهبر سازمانی فوق‌العاده می‌سازد

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

آیا برنامه نوآوری شما موفقیت‌آمیز است؟

رشد شرکت خود را بر مبنای مقیاس پیش‌بینی شده تنظیم کنید (زومیت)

نقش «تفکر طراحی» در بهبود تجربه مشتری

۵ مزیت استفاده از استراتژی های رسیدن سریع به موفقیت (زومیت)

ایده‌های بزرگ برای کسب و کارآفرینی: ایجاد یک کانال توزیع جدید

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

چرا فقرا این‌قدر تصمیم‌های بد می‌گیرند؟ (ترجمان)

۱۰۰ مساله جامعه ایران

ورود بستگان مقامات بانک مرکزی به بانک‌ها ممنوع شد (بررسی تغییرات احتمالی قانون بانک مرکزی)

بدون هزینه سرمایه‌دار شوید!

اوراق بدهی دومنظوره

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مهم‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی

«گرام»؛نسل سوم ارزهای دیجیتالی (ارز دیجیتالی تلگرام)

کداک از ارز دیجیتال KodakCoin پرده برداشت (زومیت)

مایکروسافت، گوگل و آی‌بی‌ام به جنگ بیت‌کوین می‌روند (با ساختن رایانه‌ی کوآنتومی)

نظر مدیر جدید بازاریابی L’Oréal در مورد اینکه چرا نباید استراتژی دیجیتال داشت (ایران ادز)

دوست داشتم!
۱

گزاره‌ها (۲۴۹)

بدون چند هدف کوچک و اندکی تلاش برای رسیدن به آن‌ها هیچ انسانی نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد.

جان دیوئی

دوست داشتم!
۴

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۷۰): یکی برای همه!

“گواردیولا پس از آخرین بازی‌اش به‌عنوان مربی بارسلونا همه‌ی بازیکنان را در رختکن جمع کرد و گفت: «بچه‌ها، شما به‌لطف همه‌ی بازیکنانی که الان این‌جا حضور دارند توانستید به موفقیت بزرگی برسید.» در حالی این حرف را زد که بازیکنانی چون اینیستا، مسی، ژاوی، پیکه، پویول که وظیفه‌شان را به خوبی انجام داده بودند در رختکن حضور داشتند. حتی اگر آن‌ها کارشان را به‌خوبی انجام داده بودند باز تیم بد کار نمی‌کرد. آن لحظه را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. در طی این سال‌ها یاد گرفتم که در رابطه با هم‌بازیان‌م خودخواه نباشم. بالغ شدن‌م به‌عنوان یک بازیکن باعث شده رابطه بهتری با هم‌بازیان‌م پیدا کنم. فکر می‌کنم هم‌بازیان‌م به من نیاز دارند و من هم به آن‌ها نیاز دارم. برای بردن جوایز فردی به حمایت هم‌بازیان‌م نیاز دارم.” (الکسیس سانچز؛ این‌جا)

کار گروهی یکی از ویژگی‌های ذاتی سبک بازی در باشگاه بارسلونا است. همان چیزی که در تیکی‌تاکا به‌وضوح می‌بینیم: مشارکت تمامی بازیکنان حتی دروازه‌بان در بازی تیم برای رسیدن به هدف نهایی که گل زدن و بردن است (و جالب است که در رسیدن به هدف، لذت بردن از مسیر، یعنی خود بازی هم فراموش نمی‌شود!) اما چیزی که فراتر از این موضوع در تیم رؤیایی پپ همیشه باعث تحسین من بود همین روحیه‌ای است که الکسیس سانچز روایتی را از آن بیان کرده است: در فرهنگ سازمانی بارسا بازیکنان باید یاد بگیرند که همه با هم می‌برند و همه با هم می‌بازند! و جالب است که همین رویکرد جلوی دست یافتن ستارگان تیم به جوایز فردی را نگرفته است. بهترین مثال‌ش این است که تعداد جوایز “زامورا”(بهترین دروازه‌بان لالیگا)ی ویکتور والدز از ایکر کاسیاس بیش‌تر است؛ اما نمی‌شود انکار کرد که “ایکر مقدس” از نظر مهارت‌های فردی از والدز در سطحی بالاتر قرار داشت.

فرقی نمی‌کند که در مورد باشگاه فوتبال صحبت کنیم یا یک سازمان جدی که به فعالیت برای تحقق اهداف خود مشغول است. در هر سازمانی همین نکته یکی از بنیادهای اصلی پیش رفتن کارها و برنده شدن است: این‌که کسی نخواهد به‌تنهایی برنده باشد و برنده بودن خود را به‌عنوان بخشی از برنده شدن تیم و سازمان‌ش تعریف کند. پیشنهاد می‌کنم داستان مانوئل استیارته دستیار کنونی پپ را که قبلا نوشته‌ام بخوانید.

اما این نکته‌ی “یکی برای همه” را می‌توان از زاویه‌ی دید دیگری نیز بررسی کرد. برای‌م جالب بود وقتی در کتاب بی‌نظیر “از خوب به عالی” اثر جیم کالینز خواندم که یکی از اصول بنیادین سازمان‌های عالی “فروتنی” ره‌بر آن سازمان است: ره‌بری که می‌داند چگونه سازمان‌ش را به ساحل مقصود هدایت کند؛ اما هیچ‌گاه نتایج و موفقیت‌های به‌دست آمده را به‌خود نسبت نمی‌دهد. حرف‌های پپ که سانچز به آن‌ها اشاره کرده است به‌نوعی همین موضوع را به ما گوش‌زد می‌کنند: این‌که فرقی نمی‌کند شما در کدام جایگاهی در سازمان قرار دارید. موفقیت سازمان، موفقیت شما است و شکست سازمان، شکست شما. با چنین نگاهی است که می‌توان گفت هیچ نقش بی‌اهمیتی در سازمان وجود ندارد و همه در موفقیت سازمان سهیم‌ و تأثیرگذارند.

سال‌ها پیش حکایتی را در این زمینه خواندم که خلاصه‌اش به‌زبان خودمانی این است: روزنامه‌نگاری برای مصاحبه با اعضای برنامه‌ی آپولو ۱۱ به ناسا مراجعه کرد. از یک مهندس ارشد پرسید: این‌جا چه کار می‌کنید؟ و پاسخ شنید: داریم قوی‌ترین سامانه‌ی فضایی دنیا را می‌سازیم. در راه برگشت به یکی از نیروهای خدماتی برخورد کرد و به‌نظرش رسید سؤال‌ش را تکرار کند، شاید پاسخ جذابی بگیرد. جالب بود که آن نیروی خدماتی پاسخ داد: ما داریم تلاش می‌کنیم تا انسان را به ماه بفرستیم!

این همان تفکری است که هر سازمانی برای رشد و تعالی به آن نیاز دارد و ایجاد و تثبیت آن به‌عنوان بخشی از “فرهنگ سازمانی” یکی از مهم‌ترین وظایف ره‌بر و مدیر ارشد سازمان است.

دوست داشتم!
۴
خروج از نسخه موبایل