درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۴۵)

“مذاکرات نقل و انتقال مانند قمار است. در حالت ایده‌آل، هیچ چیز نباید به رسانه‌ها درز پیدا کند؛ اما به‌نظر می‌رسد این مسئله غیرممکن است زیرا چند طرف در این مسئله دخیل‌اند. این حقیقت که ما در ابتدای تابستان اعلام کردیم تنها ۴۵ میلیون یورو هزینه خواهیم کرد، به نفع ما تمام شد. باشگاه‌ها می‌دانستند که ما چه مبلغی برای هزینه کردن داریم.” (نایب رئیس بارسلونا در مورد نقل و انتقالات تابستان ۲۰۱۱؛ این‌جا)

پیش از آغاز مذاکره، محدودیت‌ها و خط‌قرمزهای‌تان را خیلی شفاف اعلام کنید!

دوست داشتم!
۰

۷ عادت که موفقیت استیو جابز را رقم زدند

نویسنده: سوزان راید؛ ترجمه‌ی: علی نعمتی شهاب

ماه گذشته مرگ نوآور و رهبر بزرگ اپل استیو جابز، جامعه‌ی کارآفرینان و مصرف‌کنندگان را شوک‌زده کرد. این‌طور نبود که ما نمی‌توانستیم مشکلی را که در سلامت جابز بود ببینیم؛ بلکه ما نمی‌خواستیم بپذیریم که یکی از بزرگ‌ترین نوآوران و رهبران دوران ما در سن کم ۵۶ سالگی دار فانی را ترک بگوید.

درخشندگی، اشتیاق و انرژی استیو منبعی بی‌پایان برای نوآوری بود که برای سال‌ها موجب غنی‌ شدن هر چه بیش‌تر زندگی ما خواهد شد. او موفقیت بلندمدت کسب و کار را نهادینه ساخت و استاد این کار هم بود.

بیایید نگاهی بیاندازیم به ۷ عادت جابز که باعث موفقیت بی‌نظیر او در زندگی شخصی و شغلی‌اش شدند:

۱- سمج باشید! جابز اپل را همراه یک همکلاسی دوران دبیرستان در یک گاراژ در سیلیکون ولی در ۱۹۷۶ راه انداخت. او یک دهه بعد از اپل اخراج شد. اما او آن‌قدر سماجت کرد تا در سال ۱۹۹۷ برای نجات شرکت به آن‌جا برگشت. از آن زمان تا به امروز، اپل تبدیل به ارزش‌مندترین شرکت جهان شده است.

۲- پیش رفتن را ادامه بدهید! جابز محصولات دوست‌داشتنی‌اش را حتا در زمان رکود اقتصادی اخیر و بروز مشکلات سلامت خود، یکی پس از دیگری به بازار عرضه می‌کرد.

۳- بخواهید که زندگی انسان‌ها را تغییر دهید: او به تحول رایانه‌ها از ابزاری برای وسواس اعتیادگونه‌ی کاربران حرفه‌ای به یکی از اجزای ضروری زندگی شغلی و شخصی کمک نمود. او در این فرایند نه فقط رایانه‌های شخصی که صنعت تلفن‌های همراه و صنعت موسیقی را نیز متحول کرد. زمانی که به ایجاد تحول در صنایع آمریکایی نیاز بود، جابز رقبای کمی داشت.

۴- همه‌جا حاضر باشید: از همه تأثیرگذارتر عرضه‌‌‌ی آی‌پد در سال ۲۰۱۱ بود که “۱۰۰۰ موسیقی در جیب شما” را نوید می‌داد. در طول ده سال بعد، این دستگاه قابل کنترل با انگشت اشاره حتی از ساعت مچی هم محبوب‌تر شد.

۵- هیجان ایجاد کنید: اپل تحت نظارت جابز، توسعه‌ی محصول بعدی خود را در خفا انجام می‌داد تا به پیش‌بینی‌های هیجان‌انگیز دامن بزند. به‌علاوه جابز در مورد این‌که مشتریان‌اش چه می‌خواهند حسی پیش‌گویانه داشت. حتی زمانی که تقاضایی وجود نداشت، او یک مذهب جدید را به‌راه می‌انداخت.

۶- نیاز ایجاد کنید: در سال ۲۰۰۷ آی‌‌فون صفحه لمسی به بازار عرضه شد. “یک سال بعد فروشگاه اپ استور” اپل نیز به آی‌فون پیوست. در این‌جا توسعه‌دهندگان می‌توانستند “برنامه‌‌های کابردی (اپ)” آی‌فون را بفروشند. برنامه‌هایی که گوشی تلفن همراه را از ابزاری که تنها به‌درد تماس تلفنی می‌خورد به ابزاری برای مدیریت نقدینگی، ویرایش عکس‌‌ها، بازی کردن و شبکه‌سازی اجتماعی تبدیل می‌کردند.

جابز در سال ۲۰۱۰ آی‌پد را به بازار عرضه کرد. رایانه‌ی کاملا لمسی در اندازه‌ی یک تبلت در حالی عرضه شد که حتی تحلیل‌گران بازار هم می‌گفتند نیازی به آن ندارند.

۷- با خودتان صادق باشید: جابز با پیروی از “صدای درونی، قلب‌ و کشف و شهودی درونی‌اش” موفق شد. او در سخنرانی فارغ‌التحصیلی‌اش در دانشگاه استنفورد، گفت: “زمان شما محدوداست؛ بنابراین آن را در زندگی در جلد دیگران به‌هدر ندهید. به دام تعصب نیفتید که زندگی براساس نتایج اندیشه‌های دیگران است. اجازه ندهید صدای عقاید دیگران صدای درونی، قلب‌ و کشف و شهودی درونی‌تان را خاموش سازد.”

جابز ممکن است دیگر در میان ما نباشد؛ اما هنوز نبوغ و چشم‌انداز او در درون دیگر نوآوران بی‌شماری زنده است. همانند او آن‌ها می‌خواهند تا زندگی انسان‌ها را متحول کنند. آیا شما یکی از آن‌ها هستید؟ چه محصول جدیدی را برای بهبود دیدگاه‌های دیگران به بازار عرضه بکنید و چه نه، به‌کار بستن این ۷ شایستگی موفقیت‌آمیز که جابز نماد آن‌هاست به شما کمک می‌کند تا همان‌طور که جابز گفت “تلنگری بر کهکشان بزنید” و راه خود را برای موفقیت در زندگی هموار سازید.

منبع

دوست داشتم!
۴

پراکنده‌گویی‌ها! (۱)

یک ـ امیر مهرانی پارسال در مورد پرسنال برندینگ زیاد می‌نوشت. مدتی از نوشته‌هاش تو این زمینه خبری نبود تا امروز. بالاخره تلاش‌های‌اش به نتیجه رسیده و دارد کارگاه آموزشی پرسنال برندینگ‌اش را برگزار می‌کند. با شناختی که از امیر دارم و با توجه به این که در کارگاه قبلی‌اش هم شرکت کردم، می‌توانم بگویم حتما کارگاه مفیدی است. موضوع کارگاه هم موضوع جدید و جذابی است که در ایران هم سابقه‌ی چندانی ندارد. همین دیگه؛ شرکت کنید!

دو ـ “سازمان مدیریت صنعتی در نظر دارد بانک اطلاعاتی مشاوران مدیریت برای استفاده از همکاری آنان در پروژه‌‌های خود را تکمیل نماید.” این‌جا را ببینید و اگر دوست داشتید فرم‌اش را پر کنید.

سه ـ دارم روی ترجمه‌ی چند کتاب کار می‌کنم که امیدوارم امسال یا سال آینده چاپ شوند. خواستم پیش‌پیش تبلیغ بکنم. 🙂

چهار ـ گزاره‌ها یکی دو هفته‌ای است کم‌رمق شده و خودم هم خیلی از این شرایط راضی نیستم. امیدوارم این هفته حوصله و وقت کافی داشته باشم تا به روال قبل برگردم.

فعلا همینا. 🙂

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۶۴)

بعد از چند هفته، واقعا هفته‌ی پرلینکی داشتیم. بچه‌ها متشکریم! لینک‌های هفته هم با این شماره شد ۱۶ ماه هر هفته. 🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید خوش‌مزه‌ی گزاره‌ها را دنبال کنید (اینم فیدش برای گودر)
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

نکته ۲۰۵: راه‌های شکست (سیصد و شصت نکته‌ی (کاربردی) در تفکر) (به‌ترین مطلب این هفته از نظر من)

سدهای پیش‌رو (امیر مهرانی؛ The Coach) (این مطلب امیر هم خیلی خوب بود. دوست‌اش داشتم. :))

تله‌ی اقیانوس یک‌ سانتی‌متری و  وقتی از استقامت صحبت می‌کنیم از چه چیزی حرف می‌زنیم (این دو مطلب خواندنی حامد قدوسی را هم در یک لیوان چای داغ‌اش از دست ندهید! لطفا به‌ترتیب اول تله … را بخوانید و بعد آن یکی را.)

کار در گوگل با بالاترین تقاضا رو‌به‌رو است

مدیریت:

نقش مدیران شرکت‌های خصوصی در توسعه فقر و بی‌عدالتی (این مطلب آقای آواژ در روزنوشت‌های بهساد در ادامه‌ی این مطلب آقای واحد در وبلاگ رادمان حتمن بخوانید …)

نکاتی در مورد آموزش در شرکت‌ها- تجربه آموزشی (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

۸ درس از اصغر فرهادی برای موفقیت در کسب و کار (امیر مهرانی؛ The Coach)

کرگدن‌های ذهنی (۱) (مطلب رضا قربانی در مدیر رسانه در مورد خطای شناختی لنگرگیری)

جایگاه دروغ در بازاریابی (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

طراحی نظام جبران خدمات و هزار نکته باریک‌تر ز مو (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

اولین روز کاری بعد از تعطیلات (یادداشت‌های روزانه‌ی یک مدیر)

انجمن علمی بازاریابی ایران و فراخوان عضویت در انجمن (استاد پرویز درگی)

جایگزین استیو جابز در اپل معرفی شد (البته منظورش رئیس جدید هیأت مدیره‌ی اپل هست!)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

اطلاعاتی مفید درباره انواع بدافزارها و راه‌های مقابله با آن‌ها (بسیار مهم، مفید و خواندنی. به‌ترین مطلب فناوری هفته.)

پایان سال ۲۰۱۱ و بازار گرم گجت‌ها و محصولات سرگرم‌کننده (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک که خوش‌حال‌م باز هم فعال شدند. :))

اپل از سرزمین رویاها بیرون می‌آید؟ (مقاله‌ی جالبی است. نویسنده می‌گوید که تمرکز اپل تا به امروز روی گجت‌های مصرفی بوده و از بازار کاربردهای سازمانی غافل بوده و این برای آینده‌ی اپل خطرناک است. موافقم با نویسنده.)

میزان استفاده‌ی کاربران ایرانی از سیستم‌عامل‌ها، مرورگرها، جستجوگرها و شبکه‌های اجتماعی (یک اینفوگرافیک واقعا جالب!)

روزانه چه تعداد عکس بر روی اینترنت منتشر می‌شود/ اتاقی مملو از عکس (عکس‌های دیدنی داره؛ به‌ویژه عکس آخر …)

استیو کوچک (مصطفی لامعی؛ آی‌کلاب) (ماجرای یک کوچولوی ۱۲ ساله که جا پای استیو جابز گذاشته! :))

۴۰ سال با کتاب‌های الکترونیکی (اینفوگرافیک) (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

فیس‌بوک به سبک توییتر (وبلاگینا) (هر چند توئیتر خیلی کند شده ولی تغییرات‌ش را دوست دارم.)

اختراع وب با کمک رایانه‌ای از آینده/ www چگونه متولد شد (مصاحبه‌ای خواندنی با سر تیم برنزلی)

کتابچه‌ی راهنمای آندروید (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

رشد ۱۰ برابری ترافیک دیتای موبایلی (تا سال ۲۰۱۶ البته)

عمو فیلترباف به فرنگ می‌رود: نگاهی بر فیلتر اینترنت در آمریکا (مصطفی لامعی؛ آی‌کلاب) (جل‌الخالق!)

دسترسی به بانک متخصصان و شرکت‌های فناوری اطلاعات فراهم شد

مذاکره نمایندگان مجلس با وزیر جهت افزایش سرعت اینترنت (باور کنیم!؟)

اقتصاد:

کشکولیات (حامد قدوسی عزیز بالاخره انگار اسباب‌کشی‌اش تموم شد و دوباره فعال شده 🙂 در این پست حامد کلاهی که معمولا با بدون توجه به مجموع هزینه‌های توزیع شده در طول زمان در مقایسه با یک هزینه‌ی اولیه‌ی کمی بیش‌تر بر سرمان می‌رود، را نشان داده!)

آینده نیروی کار در سه قطب اقتصادی (پویان مشایخ؛ خاکریز اقتصاد) (جالب!)

دوست داشتم!
۰

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۴۴)

“من در مورد پایان دوران بازی‌ام زیاد فکر نکرده‌ام. هنوز به این فکر نکرده‌ام که این آخرین سال بازی من در یوونتوس است یا نه. این فکر که این فصل آخرین فصل بازی ام باعث می‌شود که انگیزه‌ی زیادی پیدا کنم و دو برابر تلاش کنم. می‌خواهم در اوج خداحافظی کنم. وقتی من به دوران حرفه‌ای ۲۰ ساله‌ام نگاه می‌کنم، احساس رضایت می‌کنم.” (الکس دل‌پیرو؛ این‌جا)

آیا در جایی کار می‌کنید یا کاری را انجام می‌دهید که از آن راضی باشید و برای آن انگیزه داشته باشید؟ آیا کارراهه‌ی شغلی‌تان را طوری مدیریت می‌کنید که اگر روزی به مسیر طی شده‌تان تا آن روز نگاه کردید، مثل الکس دل‌پیرو احساس رضایت کنید!؟

دوست داشتم!
۰

حرفه‌ای‌ها (۱)

اگر به ادامه‌ی هر حرفه‌‌ای به‌اندازه‌ی یک عمر کاری فکر کنید و برای‌تان مهم باشد که تا جایی که توان دارید، باید در آن زمینه موفق باشید، مجبورید در خود آمادگی ایجاد کنید. مثل ورزشکاری که عمر قهرمانی‌اش محدود است و در آن مدت باید تمرین‌هایی را انجام بدهد تا زودتر از موعد کنار گذاشته نشود. من هم حرفه‌‌ام را دوست دارم، از این طریق امرار معاش می‌کنم و احساس می‌کنم باید همیشه آماده باشم. مثل افسرها که شغل‌شان حفاظت از کشور است، ممکن است ده یا بیست سال بگذرد و حمله‌ای صورت نگیرد، اما افسر باید همیشه آمادگی مقابله با یک حمله را داشته باشد. به خودم می‌گویم تو یک بازیگری، باید همیشه آمادگی تمرین نرمش بدن، نرمش احساس و انعطاف در بیان را انجام دهی، در جریان فیلم‌ها و بازی‌های مهم ایران و جهان باشی، تا اگر روزی نقش مهمی به تو پیشنهاد شد آماده باشی. دورخیزت را کرده باشی و همیشه این طرفیت و نیروی باطنی را داشته باشی تا بلندترین پر‌ش‌ات را انجام دهی.

 (از گفتگو با مهدی هاشمی؛ مجله‌ی فیلم؛ شماره‌ی ۴۳۲؛ مهر ۱۳۹۰)

پ.ن. مجموعه پست‌های حرفه‌ای‌ها بر آن است تا روایتی باشد بر کار حرفه‌‌ای از از نگاه حرفه‌ای‌ها بدون هیچ تفسیری. حرفه‌ای‌هایی که می‌توانند در هر رشته‌ای فعال باشند: از مهندسی و پزشکی گرفته تا هنر و فلسفه و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و سایر زمینه‌ها. منتظر باشید! 🙂

(عکس آقای هاشمی از این‌جا)

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۶۳)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید گودر گزاره‌ها را دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی (به‌ترین مطلب این هفته از نظر من!) (خانم سلطانی؛ وبلاگ همینا)

زندگی مینیمال یا الگوی زندگی آینده ما چگونه است (امیر مهرانی؛ The Caoch)

شما چیزی از ملودی آرش شنیدید؟ (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)

تاریخ تحول علمی تحلیل شبکه‌ی اجتماعی ۱ (علی اکبر اکبری‌تبار؛ تحلیل شبکه‌ی اجتماعی)

نکته ۲۰۱- اگر خواستار بازخورد مثبت هستید، به کسی اجازه تفکر ندهید (سیصد و شصت نکته (کاربردی) در تفکر)

چی به سر پروژه برج بابل اومد؟ (نادر خرمی‌راد)

یادگیری‌های مدیریتی- مدیریت دوران رکود در زیمنس (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

در و دیوار هم حرفی برای گفتن دارند (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

فرگوسن؛ فوتبال، مدیریت و کسب و کار (استاد پرویز درگی به‌مناسبت ۲۵ سالگرد حضور فرگی در منچستر یونایتد)

فاجعه‌ای به نام اکسل! (نادر خرمی‌راد)

Google’s Chief Works to Trim a Bloated Ship (گزارش نیویورک تایمز درباره‌ی فعالیت‌های پیج به‌عنوان مدیرعامل گوگل)

پرسش‌هائی که هر مدیر بایستی از خود بپرسد (محمد سالاری)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

نخستین نشست «پژوهشگران رسانه های اجتماعی ایران» برگزار شد (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

با بازار Myket، به بیش از پانزده هزار اپلیکیشن اندروید دسترسی پیدا کنید (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

چرا گودر موفق بود، چرا پلاس موفق نمی‌شود (تحلیلی خوب از دل گودر مرحوم توسط آقای پیامین)

مدل توسعه‌ی نرم‌افزار آزاد (آزادراه)

به‌راستی مشکل هاستینگ از کجاست و راهکار کدام است (بررسی مشکلات بازار هاستینگ در ایران) (میلاد اسلامی‌زاد؛ وبنا)

آمازون Siri خودش را تهیه می‌کند (بهروز فیض؛ یک آی‌تی‌نویس)

اریک اشمیت : اندروید قبل از آیفون وجود داشته (بهروز فیض؛ یک آی‌تی‌نویس)

وداع با CD موسیقی تا پایان سال ۲۰۱۲ (خبرگزاری مهر)

رتبه‌بندی جدید قدرتمندترین‌های جهان تکنولوژی/ یک قدرتمند از هر ۱۰۰میلیون نفر (خبرگزاری مهر)

تا سال ۲۰۱۳ نیمی از گوشی‌ها در دنیا هوشمند خواهند شد (ایستنا)

از کاروان‌سرا تا اینترنت (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)

داستان یورو ترسناک‌تر می‌شود (حجت قندی؛ اقتصادانه)

دوست داشتم!
۰

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۴۳)

“غیرممکن است که با بازی در فلامنگو احساس نارضایتی کنی. چون همه چیز در این باشگاه فوق العاده است. من اولین جام قهرمانی‌ام را در این‌جا کسب کرده‌ام و به دنبال موفقیت‌های بیشتری هستیم.” (رونالدینیو؛ این‌جا در مورد انتقال‌اش از میلان به فلامنگو)

این، یک کلیشه‌ی همیشه فراموش شده در میان مدیران سازمان‌ها و ره‌بران و سرپرستان گروه‌ها است: آیا آدم‌ها از بودن در سازمان / گروه شما احساس رضایت می‌کنند!؟

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل