ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
آیا تا بهحال به این فکر کردهاید که کار پیدا کردن هم فوت و فنهای خاص خودش را دارد؟ آیا بعد از اینکه رزومهتان را برای هزار شرکت و مؤسسه و اداره فرستادید و موفق نشدید، لحظهای به “چرا”یی موفق نشدنتان فکر کردهاید؟ آیا به این فکر کردهاید ممکن است اشکال از خود شما و فرایندی باشد که برای کار پیدا کردن طی کردهاید؟
در کارگاه آموزشی اصول موفقیت در فرایند کاریابی که بههمت و با همکاری اتاق بازرگانی ایران و آلمان روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه جاری برگزار خواهد شد، تلاش میشود تا حد امکان بهکمک تدریس، تستهای روانشناختی و شغلی و تمرینات مختلف، به شرکتکنندگان راه و روش اثربخش یافتن شغل دلخواه آموزش داده شود.
کارگاه در قالب یک جلسهی ۴ ساعته که شامل تدریس مطالب، تمرینهای فردی و گروهی، بحث و گفتگو و البته پرسش و پاسخ خواهد بود، برگزار میشود. محتوای زیر ارائه میشود:
آمادگی برای جستجوی شغل
در کجا بهدنبال فرصتهای شغلی باشیم؟
چگونه رزومه بنویسیم؟ (همراه با کار عملی: تهیهی رزومه)
اصول موفقیت در مصاحبههای شغلی
پایدارسازی موفقیت شغلی در دنیای حرفهایها
برای ثبتنام تا ۲۵ اردیبهشت ماه با تلفن ۰۲۱۸۱۳۳۱۵۰۲ یا ایمیل training@dihk.co.ir تماس حاصل فرمایید. مبلغ ثبتنام که شامل هزینهی پذیرایی و گواهینامهی معتبر اتاق بازرگانی ایران و آلمان نیز هست، ۶۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.
“از بازیکنانم میخواهم که با هم تیمیهایشان بازی کنند. تیم کوچکی هستیم و به همین دلیل باید با قلب و روح خود بجنگیم. نام حریف برایم اهمیتی ندارد. تنها میخواهم بجنگند. اگر از ما (تیمهای حریف) بهتر هستند به آنان تبریک میگویم؛ اما باید نشان بدهند که بهتر هستیم.” (حرفهای رانیری در آغاز فصل؛ اینجا)
“تمام دنیا ما را تماشا کردند و من تماسهایی از گوشه کنار دنیا دریافت کردم. لستر مانند سیندرلا بود که در ثروتمندترین لیگ دنیا به دنبال قهرمانی میگشت؛ بههمین دلیل خیلیها دوستش داشتند. من هیچوقت افسانهها را باور نداشتم؛ اما هرگز امیدم را از دست ندادم. تنها با شنیدن سوت پایان دیدار چلسی با تاتنهام بود که باور کردم واقعا قهرمان شدیم. بعد از بازی به هیدینگ زنگ زدم و شش هفت هزار بار از او تشکر کردم.” (اولین واکنش به قهرمانی؛ اینجا)
“من ۶۴ سال دارم، سالهاست که در تلاش و جنگ هستم؛ ولی همیشه مثبت و خوشبین بودهام.همیشه فکر میکردم یک جا بالاخره جام بزرگی خواهم برد. من همان کسی هستم که یونان اخراجش کرد، شاید بعضیها کارنامهی من را فراموش کرده بودند. شاید کسی فراموش نکرده باشد ولی دوست دارم تأکید کنم که من همانم که روی نیمکت یونان بود. تغییری نکردم. من در لستر خواهم ماند. امسال را نمیتوانیم تکرار کنیم، سال بعد برای حضور در جمع ۱۰ تیم برتر میجنگیم. باید به رشد و پیشرفت ادامه دهیم.” (حرفهای رانیری بعد از قهرمانی؛ اینجا)
“ما به فوقستاره نیازی نداریم، ما بازیکن میخواهیم. میخواهم تیم را بدون جذب ستاره بزرگ تقویت کنم.” (رانیری دربارهی فصل بعد؛ اینجا)
همه چیز مثل افسانهها پیش رفت. همهی هواداران فوتبال و حتی تیمهای بزرگ لیگ برتر هم در این هفتههای پایانی دوست داشتند همین اتفاق بیفتد. در فصلی که بزرگان فوتبال جزیره یکی از یکی فاجعهبارتر بودند و حتی دو تیم از قدرتهای سنتی فوتبال انگلیس (یعنی چلسی و لیورپول) مربیشان را در میانهی فصل عوض کردند؛ تیمی که شانس قهرمانیش ۵۰۰۰ به ۱ بود توانست در پایان فصل جام قهرمانی ثروتمندترین لیگ دنیا را بالای سر ببرد. شاید حس استاد رانیری بیش از هر فرد دیگری در آن شب رؤیایی خریدنی بود؛ پیرمرد دوستداشتنی که با صبر و امیدش بعد از سالها به همه ثابت کرد که چقدر مربی بزرگی است. شاید طعنهآورترین بخش داستان این فصل، جایی بود که مورینیو ـ که بیش از یک دهه هر جا نشست رانیری را تحقیر کرد ـ برای اولین بار در عمر مربیگریش در فصلی اخراج شد که رانیری تیم کوچک و بیستارهاش را قهرمان لیگ برتر جزیره کرد.
استاد رانیری جایی در مورد قهرمانی تیمش گفته است که: “به همه میگویم که همیشه تلاش کنید و بدانید که میتوانید باور داشته باشید.” و من اضافه میکنم که قهرمانی عجیب و هیجانانگیز لستر سیتی ثابت کرد که هنوز میشود رؤیای بزرگ داشت و با سختکوشی، منتظر معجزهی روزگار بود. 🙂
به جملاتی که از سخنان رانیری در بالا پررنگ کردهام دقت کنید. راز استاد رانیری و شاگردانش ساده است و معمولی و امتحان پسداده؛ تنها امید میخواهد و سختکوشی. فرمول قهرمانی لستر سیتی = تمرکز روی شور و شوق درونی + امیدواری و خوشبینی تا آخرین لحظه + سختکوشی تا پایِ جان + تعهد به رشد و پیشرفت همیشگی + ستاره بودن در میدان عمل (و نه در دنیای رسانهها و ذهن آدمیان.)
بهاحترام کلودیو رانیری و ستارههای بینام و نشان تیمش و بهاحترام فوتبال که در عصر صنعتی و تجاری شدن، یک بار دیگر با یک ماکت کوچک از “معجزهی برن” نشانمان داد که چرا عاشقش شدیم و عاشقش ماندیم و عاشقش میمانیم.
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینهی مهارتهای کار حرفهای و همچنین لینکهای منتخب کار حرفهای در ایمیلتان هستید، در راهکاو عضو شوید!
میتوانید گزیدهی بهترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه شدهی من را در تمام روزهای هفته در صفحهی پاکت من دنبال کنید!
من مسئولیتی در مورد کپیکاری محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
“من او را دعوت کردم زیرا شیوهی حل مشکلات در تیم ما، حرف زدن رو در رو با بازیکنان در رختکن است. من میخواستم مستقیما در چشم او نگاه کنم و به او بگویم که باید برای جام جهانی از نظر روانی کاملا آماده باشیم. وقتی چنین رفتاری دارید، نشان میدهد که فردی شکننده هستید. البته او من را ناامید کرد؛ اما من هم مثل همه آنهایی هستم که او را دوست دارند. من میخواهم که همه به او کمک کنند تا بتواند به تعادل برسد. او از نظر استعداد، یکی از بهترینهای دنیاست.” (چزاره پراندلی، سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا در مورد ماریو بالوتلی؛ اینجا)
حرفهای پراندلی را که میخواندم چقدر دلم تنگ شد برای چندین نفر از آدمهای گذشتهی زندگیام … کاش مشکلاتمان را چه در زندگی کاری و چه در زندگی شخصی با حرف زدن رو در رو ـ و نه با فرار کردن و نادیده گرفتن و فراموش کردن ـ حل میکردیم. کاش آیینهی همدیگر بودیم و میگذاشتیم دیگران هم آیینهی ما باشند. همین!
لینک مطالبی که توصیه میکنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده میشوند. ضمنا لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
اگر تمایل به دریافت هر هفته دو مطلب آموزشی در زمینهی مهارتهای کار حرفهای و همچنین لینکهای منتخب کار حرفهای در ایمیلتان هستید، در راهکاو عضو شوید!
من مسئولیتی در مورد کپیکاری محتوا در سایتهای مورد مطالعهام ندارم. اگر چنین اشتباهی صورت بپذیرد، مسئولیت با نویسندهی سایت مورد نظر است. اما لطفا اعتراضتان را برایم بنویسید تا مطلب مورد نظر را از این فهرست منتخب حذفش کنم.
دربارهی اهمیت لذت بردن از حال و فراموش کردن غمِ گذشته و اضطراب آینده بسیار گفتهاند و شنیدیم و خواندهایم. اما چیزی که در مورد آن خیلی صحبت نمیشود این است که چگونه میشود از این “حال” لذت برد؟ واقعیت این است که لذت بردن از لحظهی اکنون هم نیازمند مهارت است؛ مهارتی که آنچنان هم پیچیده نیست و تنها نیازمند تغییر در ذهنیت ما نسبت به کارهای روزمرهمان است. در واقع قرار نیست جز در حالت استثنا معجزهی خاصی در زندگی ما رخ بدهد و در نتیجه باید بتوانیم در زندگی روزمره برای خودمان دلخوشی ایجاد کنیم!
چگونه؟ چند پیشنهاد در این زمینه:
شکرگذاری: هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم، بهتر است شکرگزار باشیم که هنوز زندهایم و نفس میکشیم و میتوانیم تلاش کنیم.
کنجکاوی: خوب است همیشه بهدنبال حس کردن دنیا و پدیدهها باشیم. حس تجربههای تازه برای زنده نگاه داشتن روحیهی زندگی از هر چیزی واجبتر است!
لبخند زدن: کاری کمهزینه و پرفایده که علم نشان داده که برای کاهش اضطراب و بازگرداندن انرژی درونی راه بسیار مفیدی است. از آن بهتر اینکه لبخند زدن نشانهی اعتماد بهنفس و آرامش درونی است و در نتیجه به بهبود روابط ما با دیگران هم کمک میکند.
تمرکز: بهجای اینکه همزمان چند کار را انجام بدهیم و اضطراب ناتمام ماندن کارها را داشته باشیم، بهتر است روی انجام کامل یک کار از ابتدا تا انتها تمرکز کنیم!
جشن گرفتن: اغلب ما تصور میکنیم که جشن گرفتن نیازمند رسیدن به یک موفقیت بزرگ یا یک مناسبت خاص است و باید پر زرق و برق و بزرگ و پر سر و صدا برگزار شود. این در حالی است که هر هدیهای که به خودمان میدهیم و هر لذتی که فارغ از محاسبات عقلانی زندگی برای خودمان در نظر میگیریم، میتواند یک جشنِ شخصی کوچک باشد!