- حکمتها (۸۶) - ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
- و اینک چهل سالگی: ای خضر پیخجسته، مدد کن به همتم … - ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
- لینکهای هفته (۶۳۶) - ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
خیلی از ما تصور میکنیم برای موفقیت شغلی نیازمند انجام کارهای عجیب و غریب و تلاشهای مافوق بشری هستیم و بههمین دلیل، حتی گام اول را در مسیر رسیدن به مقصودمان برنمیداریم. این در حالی است که موفقیت هیچ راهی ندارد جز همان ضربالمثل معروف که “آهسته و پیوسته رفتن” را به ما توصیه میکند. بدیهی است که در طی این مسیر نیاز به مجهز بودن به ابزارهایی داریم تا بتوانیم از عهدهی وظایف و کارهایی که در طول مسیر به آنها نیازمندیم، برآییم. این ابزارها همان مهارتها (یا به تعبیری دیگر شایستگیهای) ما هستند. یاد گرفتن مهارتها و تبدیل کردن آنها به عادت باعث میشود تا بتوانیم در زمان مناسب به بهترین شکل ممکن هر کاری را انجام دهیم.
در هر شغل و حرفه گروهی از مهارتهای تخصصی وجود دارد که فرد متخصص لازم است آنها را فرا بگیرد (مثلا: یک جوشکار باید جوشکاری با گاز آرگون را بلد باشد!) اما گروهی از مهارتها هم وجود دارند که در هر شغلی و از آن مهمتر در زندگی روزمره برای ما کاربرد دارند. این مهارتها مهارتهای عمومی شغل و زندگی محسوب میشوند. مهارتهای دستهی اول را مهارتهای سخت و مهارتهای دستهی دوم را مهارتهای نرم مینامند. میتوانید اینجا و اینجا را برای آشنایی بیشتر ببینید.
مهارتهای سخت معمولا با تحصیل، کارآموزی و … یاد گرفته میشوند. اما متأسفانه در مدرسه و دانشگاه و حتی محل کار خیلی به آموزش مهارتهای نرم اهمیتی داده نمیشود. اغلب مدیران ما نیز به اهمیت مهارتهای نرم در موفقیت تیم و همکاران خود واقف نیستند. در عین حال خود ما هم آنقدرها که به مهارتهای سخت اهمیت میدهیم و برای یادگیریشان بهسراغ کلاس و مطالعه و تمرین برای خودآموزی میرویم، مهارتهای نرم را جدی نمیگیریم. پس مهارتهای نرم را چگونه باید یاد گرفت؟ در این باب نوشتههای دیگری خواهم داشت و در آن پیشنهاداتی ارائه میکنم.
پ.ن. مدت زیادی است از نوشتههای با موضوع “کار حرفهای” در گزارهها خبری نیست. از این هفته دوشنبه شبها دوباره انتشار این یادداشتها را آغاز میکنم.