توسعهی کسب و کار کوچک یک شبه ممکن نیست. باید خون دل خورد و دود چراغ. باید قدم به قدم پیش رفت تا به نتیجه رسید. این هفته میخواهیم دربارهی اینکه یک کسب و کار کوچک چه مراحلی را برای رشد و توسعه طی میکند صحبت کنیم.
اهداف یا انگیزههای کارآفرینان از ایجاد کسب و کار خودشان “سودآوری” و “رشد” است. رشد کسب و کار یک فرایند تکاملی است که با انباشته شدن “دانش جمع آوری شده در زمینهی یک کسب و کار هدفمند” رخ میدهد. رشد میتواند از دو زاویه مختلف تعریف شود:
- افزایش اندازه و سایر معیارهای کمی قابل اندازهگیری؛
- بهبود معیارهای کیفی و وضعیت سازمان.
اندازهی کسب و کار نتیجه رشد آن در طول زمان است و یک حالت استاتیک دارد؛ یعنی اندازهی کسب و کار در یک لحظهی خاص است که مهم است. این در حالی است که بهبود کسب و کار یک فرآیند است و در طول زمان رخ میدهد. ابزار رشد کسب و کار عموما دو شکل اصلی دارد:
- رشد و توسعهی برنامهریزی شدهی فعالیتهای کسب و کار سازمان؛
- خرید کسب و کارهای دیگران.
البته روشن است که در یک کسب و کار کوچک با تعریفی که در ذهن ماست، گزینهی اول را باید انتخاب کنیم. بنابراین هدف این است که ببینیم کسب و کار ما از چه نقاط کلیدی باید عبور کند تا به بلوغ برسد.
خوب برای این منظور بیایید کسب و کار کوچکمان را همانند یک موجود زنده ببینیم؛ موجودی که چند سالی “عمر” میکند و روزی بهدنیا میآید و روزی متأسفانه روزی این دنیای فانی را ترک میکند. در ادبیات مدیریت به ماجرای زندگی یک کسب و کار “چرخهی عمر” گفته میشود. هدف از بررسی “چرخهی عمر” کسب و کارها در ادبیات مدیریت، شناسایی فرآیندهای رشد سازمان است. در واقع در چارچوب مدل چرخهی عمر قصد داریم ببینیم که دینامیک و منطق رشد سازمان چیست. برای این منظور چرخهی عمر سازمان به چند نقطهی کلیدی تقسیم میشود. نقاطی که همچون قرارگاههای کوهپیمایی هستند که هر نقطه در ارتفاع خاصی قرار دارد، دارای ویژگیهای خاص خود هستند. بنابراین در طول دوران رشد کسب و کار، وضعیت و ویژگیهای سازمان تغییر میکنند تا به یک نقطهی مشخص برسد. در واقع در هر مرحله گروهی از ویژگیهای “طبیعی” وجود دارند که مالک کسب و کار میتواند با در نظر داشتن آنها از اینکه کسب و کارش دارد مسیر رشد را بهخوبی و درستی طی میکند، مطمئن شود.
با توجه به این توضیحات مدل چرخهی عمر کسب و کارهای کوچک را در شکل زیر ببینید:
این مدل چند نکتهی جالب دارد:
۱- نشان میدهد که مالک کسب و کار میتواند چه فازهایی برای توسعهی کسب و کار خودش طی کند تا به نقطهی بلوغ برسد.
۲- مشخص است که مالک برای رشد و توسعهی کسب و کار کوچک خود باید به چه عواملی توجه کند.
۳- در هر یک از فازهای توسعهی کسب و کار کوچک، مشخص است باید وضعیت کسب و کار کوچک شما چه باشد.
من توضیح بیشتری نمیدهم. روی این مدل فکر کنید تا منطقش را درک کنید. سؤالی داشتید میتوانید از من بپرسید.
پایان درس سوم. هفتهی آینده در مورد موضوع جذاب “نوآوری” صحبت میکنیم.
بسیار هم خوب 🙂
سلام. من فکر میکنم با این مثال بهتر متوجه موضوع شدم.
به نکتهی بسیار مهمی اشاره کردید. تمام حرف من هم در این مطلب همین بود. 🙂
سلام
ممنون از مطالب خوب تون.
نکته ای که درباره زمان بر بودن توسعه کسب و کار اشاره کردید خیلی به جا و مهم است.
نمی دانم ولی چرا برای خیلی ها حتی مدیران سازمان های دولتی قابل درک نیست.
اکثر افرادی که می شناسم دنبال فرمول و آمپول برای کسب و کار هستند.
می گویند یک دوره باشد سه روز بعد از آن دیگه مشکلات مالی و شغلی ما بر طرف شده باشد.
می گویم سه روزه!
می گویند خب سه روزه کمه اشکال ندارد ده روزه!
می گویم
به نظر شما می شود یک نفری که زورکی راه می رود را سه روزه نه،
ده روزه به رضا زاده تبدیل کرد
یا یک نفر که الفبا بلد نیست را ده روزه نویسنده کرد
که انتظار دارید
ما بتوانیم یک نفر را ده روزه کاسب کنیم!
پاینده باشید