از زمانی که دوست خوبم علی آقای سرزعیم کتاب مدیران و چالشهای تصمیمگیری را ترجمه کرد و با حوزهی بسیار جالب روانشناسی تصمیمگیری آشنا شدم تا زمانی که سر کلاس درسی دکتر عیسایی عزیز ـ که اسماش تحقیق در عملیات بود ولی در واقع روشهای تصمیمگیری را در بر میگرفت ـ جذابیت و کاربردهای این حوزه برایام آشکارتر شد؛ یکی از جذابترین و در عین حال مهمترین حوزههای مطالعهی من همین مباحث مربوط به روانشناسی تصمیمگیری و خطاهای شناختی بوده است. مهمترین چیزی که از این مطالعات آموختم این بود که برای تصمیمگیری درست مهمتر است که بدانیم چطور نباید تصمیم گرفت، به جای اینکه بدانیم چطور باید تصمیم گرفت! سعی میکنم هر چند گاهی در این حوزه هم به مطالب جالبی که خواندم بپردازم.
امشب این مقالهی جالب را در سایت رادیو ملی آمریکا (NPR) دیدم. خانم دکتر آنیتا وولی استاد رفتار سازمانی دانشگاه کارنگی ملون در تحقیقی در مورد هوش جمعی به نتایج جالبی رسیده است. خلاصهی نتایج به دست آمده از مطالعهی خانم دکتر وولی:
۱٫ هوش جمعی با هوش افراد عضو گروه رابطهای ندارد و از آن کاملا مستقل است (پس خرد جمعی هم یک فرایند سیستماتیک است.)
۲٫ در گروههایی که در آنها افراد فرصت برابری برای اظهارنظر و مشارکت در مباحث را برای دستیابی به تصمیم جمعی دارند، گروه در مجموع باهوشتر است.
۳٫ نتایج گروههایی که در آنها نظر یک نفر بر نظرات سایرین غلبه دارد، در مجموع از گروههایی که در بند شمارهی دو توصیف شدند بدتر است.
۴٫ جالبترین نتیجه: هر چقدر تعداد خانمهای حاضر در گروه بیشتر باشد، هوش جمعی گروه نیز در مجموع بیشتر است! دکتر وولی معتقد است علت، این است که هوش جمعی به کیفیت حساسیت اجتماعی (quality of social sensitivity) وابسته است که به صورت متوسط زنان از سطح بالاتری از آن نسبت به مردان برخوردارند.
میتوانید برای تقویت زبان انگلیسی پادکست این برنامه را هم از اینجا دانلود کنید.