مدتها بود که داشتم دنبال سندی، مدلی یا هر چیزی شبیه این که تقسیمبندی مناسبی از خدمات قابل ارایه در صنعت آیتی را ارایه کند میگشتم و تقریبا از پیدا کردناش هم ناامید شده بودم. تا اینکه موقع مطالعهی کتاب رقص فیلها (که قبلا چند پستی براساساش نوشتم و بعد از خواندن کامل این کتاب حتما در یک پست مستقل راجع به نکات بسیار جالب آن بحث خواهم کرد) پاسخ سؤالام را یافتم. پاسخ سؤال من در سبد محصولات (پورتفولیوی) صنعت IT براساس نظر آقای لوئیس گشنر مدیرعامل سابق IBM به خوبی بیان شده بود (توجه کنید که این نوع تقسیمبندی کاملا ساختاری چند طبقهای از بالا به پایین دارد):
طبقهی چهارم ـ سطح فروش خدمات که شامل حوزههای کسب و کار زیر است:
- مشاورهی فناوری اطلاعات؛
- یکپارچهسازی سیستمها (Integrating)؛
- برونسپاری فرایندها و خدمات آیتی سازمان؛
- آموزش حین کار و آموزش مبتنی بر رایانه؛
- تأمین مالی فناوری اطلاعات؛
- نگهداشت فناوری اطلاعات.
طبقهی سوم ـ سطح فروش نرمافزارهای کاربردی که شامل حوزههای کسب و کار زیر است:
- نرمافزارهای بهرهوری شخصی (جناب مترجم معادل انگلیسیاش را نگذاشته و من نفهمیدم یعنی چه؟)؛
- نرمافزارهای مهندسی و طراحی (قاعدتا مثل اتوکد معروف خودمون!)؛
- نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)؛
- نرمافزارهای هوش تجاری (BI)؛
- نرمافزارهای جایگاههای شبکهای (جناب مترجم معادل انگلیسیاش را نگذاشته و من نفهمیدم یعنی چه؟)؛
- نرمافزارهای تجارت الکترونیک؛
- نرمافزارهای زنجیرهی تأمین (SCM)؛
- نرمافزارهای روابط انسانی؛
- هر نرمافزار کاربردی سازمانی یا دارای کاربری فردی دیگر.
طبقهی دوم ـ سطح فروش میانافزارها که شامل حوزههای کسب و کار زیر است:
- مدیریت سیستمها؛
- پیشکارهای کاربردی و معاملاتی (Agentها)؛
- مشارکت و پیامرسانی؛
- پایگاههای داده و انبارههای دادهها.
طبقهی اول ـ سطح فروش سیستمها که شامل حوزههای کسب و کار زیر است:
- فروش سیستم عامل (OS)
- نمایشگرها
- حافظهها
- ابزارهای ذخیرهسازی
- سیستمهای شبکه
- پردازشگرها (Processors)
این سبد محصولات را از دو زاویهی دید میتوان بررسی کرد:
- شرکتهای فروشندهی خدمات آیتی، به خوبی میتوانند بسته به ماهیت فعالیتها و همچنین علاقهمندیهای خود، مزیتهای رقابتی (Competetive Advantage) خود را تعیین کنند و براساس آنها برای کسب درآمد وارد بازار شوند؛
- از آنجایی که این سبد محصولات، کلیهی خدمات آیتی مورد نیاز سازمان را در بر دارد، هر سازمان میتواند با تعیین شایستگیهای محوری (Core Competency) خود در هر یک از این حوزهها، خدمات آیتی را که باید در درون سازمان تولید و ارایه شود را انتخاب و سایر خدمات را برونسپاری کند.