آیا در عصر «حباب هوش مصنوعی» سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر به سر می‌بریم؟

هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال تسخیر جهان است و سرمایه‌گذاران نیز از این قافله عقب نمانده‌اند. با این حال، داده‌های اخیر حاکی از آن است که در فضای سرمایه‌گذاری بر روی استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی، پول بیشتری وارد می‌شود تا از آن خارج می‌شود. این موضوع، یادآور حباب‌های اقتصادی است که در دهه‌های گذشته تجربه کرده‌ایم.

بر اساس گزارش CNBC که داده‌های شرکت پیچ‌بوک (Pitchbook) را منتشر کرده است، در نیمه اول سال جاری، استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی در ایالات متحده آمریکا مبلغی بالغ بر ۱۰۴.۳ میلیارد دلار جذب سرمایه کرده‌اند، در حالی که ارزش خروجی (Exits) این شرکت‌ها که از طریق سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) حمایت می‌شدند، تنها ۳۶ میلیارد دلار بوده است.

جذب سرمایه کلان، خروجی‌های محدود

در میان بزرگ‌ترین معاملات جذب سرمایه در این دوره، می‌توان به جذب ۴۰ میلیارد دلار توسط OpenAI در ماه مارس، ۱۴.۳ میلیارد دلار توسط Scale AI و ۳.۵ میلیارد دلار توسط Anthropic اشاره کرد. این ارقام نشان‌دهنده‌ی علاقه شدید سرمایه‌گذاران به این حوزه است.

در مقابل، خروج‌ها (Exits)، یعنی زمانی که سرمایه‌گذاران با فروش سهام استارت‌آپ به دیگران از سرمایه‌گذاری خود سود می‌برند، کم‌تر چشم‌گیر بوده‌اند. از جمله این خروجی‌ها می‌توان به خرید EvolutionIQ توسط CCC Intelligent Solutions به ارزش ۷۰۰ میلیون دلار و عرضه عمومی سهام Slide Insurance اشاره کرد. به گفته‌ی دیمیتری زابِلین، تحلیلِ‌گر ارشد پیچ‌بوک، روند غالب خروج‌ها در حال حاضر، شامل خرید‌های مکرر استارت‌آپ‌های با ارزش کم‌تر در مقابل کم‌بود عرضه اولیه سهام (IPO) استارت‌آپ‌های با ارزش بسیار بالاتر است.

جذابیت هوش مصنوعی، محرک سرمایه‌گذاری‌های کلان

علاقه به هوش مصنوعی، سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌های آمریکایی را به بالاترین سطح سه سال اخیر رسانده است. این سرمایه‌گذاری‌ها عمدتاً بر روی تعداد محدودی از شرکت‌های بزرگ فناوری متمرکز شده است. هِلمِت تانیا، مدیر عامل جنرال کاتالیست، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های VC در سیلیکون ولی، معتقد است که هوش مصنوعی یک نیروی متحول‌کننده است که این شرکت‌ها را به‌تر می‌کند. وی معتقد است که با توجه به پتانسیل رشد ۱۰ برابری این کسب‌وکارها، ارزش‌گذاری فعلی آن‌ها منصفانه است.

تحقیقات S&P Global Market Intelligence نشان می‌دهد که بسیاری از سرمایه‌گذاران VC که به‌دنبال نرخ رشد و ارزش‌گذاری‌های بالاتر هستند، تمرکز خود را به سمت شرکت‌های هوش مصنوعی مولد (Generative AI) معطوف کرده‌اند. به گفته جان کلارک، شریک بانک سرمایه‌گذاری Royal Park Partners، با توجه به این‌که هوش مصنوعی در حال شکل دادن یک «انقلاب» در صنایع مختلف است، سرمایه‌گذاری خطرپذیر طبیعتا به‌سوی جایی سرازیر می‌شود که انتظار می‌رود پیشرفت‌های بزرگی در آن‌جا رخ دهد.

افزایش سهم هوش مصنوعی در سرمایه‌گذاری‌های VC

بانک HSBC Innovation Banking گزارش داده که در سال ۲۰۲۴، ۴۲ درصد از کل سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ایالات متحده، به شرکت‌های هوش مصنوعی اختصاص یافته است. این رقم در سال ۲۰۲۳، ۳۶ درصد و در سال ۲۰۲۲، ۲۲ درصد بوده است. این آمار نشان‌دهنده‌ی رشد چشم‌گیر علاقه به هوش مصنوعی در بین سرمایه‌گذاران است.

جمع‌بندی

در حالی که سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی همچنان در حال افزایش است، فاصله بین سرمایه جذب‌شده و سرمایه‌ی خارج‌شده زنگ خطر را به صدا درآورده است. آیا این یک حباب است که به زودی خواهد ترکید یا سرمایه‌گذاری‌ها در نهایت به‌ثمر خواهند نشست؟ زمان پاسخ این پرسش استراتژیک را مشخص خواهد کرد. با این حال، این داده‌ها نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران باید با احتیاط بیش‌تری وارد این حوزه شوند و به دقت عملکرد شرکت‌ها و پتانسیل‌های آن‌ها را ارزیابی کنند.

منبع

دوست داشتم!
۰

دنیای قشنگ نو (۱): موج جدید در سیلیکون ولی: استخدام اقتصاددانان برای رمزگشایی هوش مصنوعی

اگر چه در سال‌های اخیر تب استخدام اقتصاددانان به قلب «سیلیکون ولی» هم رسیده بود، با این حال این روزها شرکت‌های هوش مصنوعی هم به این موضوع علاقه‌مند شده‌اند. شاید بهترین مثال خود OpenAI باشد، برند مشهور چت‌بات‌های هوش مصنوعی که اخیرا «آرون چترجی» را به‌عنوان اولین اقتصاددان ارشد خود استخدام کرده است. چترجی که سابقه‌س درخشانی از خدمت در دولت‌های بایدن و اوباما به‌عنوان اقتصاددان ارشد وزارت بازرگانی و شورای مشاوران اقتصادی دارد، قرار است در OpenAI به مطالعه تأثیرات اقتصادی هوش مصنوعی بپردازد.

اما چرا OpenAI، که تمرکز اصلی آن بر روی توسعه هوش مصنوعی است، به یک اقتصاددان نیاز دارد؟

به‌نظر می‌رسد OpenAI می‌خواهد درک بهتری از «تأثیر هوش مصنوعی بر رشد اقتصادی و فرصت‌های شغلی» پیدا کند. با توجه به پیشرفت‌های سریع در زمینه هوش مصنوعی و کاربردهای گسترده آن در صنایع مختلف، نگرانی‌های زیادی در مورد «جایگزینی مشاغل انسانی با هوش مصنوعی» و تأثیر آن بر بازار کار وجود دارد. لری سامرز، اقتصاددان برجسته و وزیر سابق خزانه‌داری آمریکا و عضو هیئت مدیره OpenAI در این‌باره می‌گوید: «هوش مصنوعی می‌تواند انقلابی در اقتصاد ایجاد کند، اما باید مراقب باشیم که این انقلاب به نابرابری و بی‌ثباتی منجر نشود.»

OpenAI با استخدام چترجی قصد دارد به این نگرانی‌ها پاسخ دهد و «راهکارهایی برای به‌حداقل رساندن اثرات منفی و به حداکثر رساندن اثرات مثبت هوش مصنوعی بر اقتصاد» پیدا کند.

تجربه چترجی در اجرای قانون CHIPS هم برای OpenAI بسیار مهم است. این قانون که بودجه هنگفتی را برای توسعه و تولید تراشه در آمریکا اختصاص داده، نقش مهمی در استراتژی رقابتی OpenAI با سایر شرکت‌های هوش مصنوعی مانند گوگل و مایکروسافت خواهد داشت.

چترجی با تجربه و دانش خود در زمینه قانون CHIPS می‌تواند به OpenAI در تأمین منابع مالی و توسعه زیرساخت‌های لازم برای پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی از طریق حمایت‌های دولتی کمک کند.

لری سامرز می‌گوید: «هوش مصنوعی مانند برق، پتانسیل متحول کردن اقتصاد ما را با تسریع نوآوری و افزایش بهره‌وری دارد. درک عمیق دکتر چاترجی از پویایی‌هایی که اقتصاد و جامعه ما را شکل می‌دهند، مأموریت OpenAI را برای ایجاد ابزارهای هوش مصنوعی که رشد اقتصادی را تقویت می‌کنند، چالش‌های پیچیده را حل می‌کنند و رفاه بلندمدت را ترویج می‌دهند، هدایت خواهد کرد.»

اما OpenAI تنها شرکتی نیست که به دنبال اقتصاددان می‌گردد.

در سال‌های اخیر، شرکت‌های فناوری بزرگ مانند گوگل و مایکروسافت نیز به اهمیت «تحلیل اقتصادی و پیش‌بینی روندها در صنعت فناوری» پی برده‌اند و اقتصاددانان را به تیم‌های خود اضافه کرده‌اند.

به‌عنوان مثال گوگل در سال ۲۰۰۲، هال واریان، اقتصاددان ارشد سابق وزارت دادگستری آمریکا را استخدام کرد. واریان در گوگل «بر روی طراحی سیستم حراج تبلیغات آنلاین» که منبع اصلی درآمد گوگل است، کار کرد. او هم‌چنین «تحلیل‌های اقتصادی مربوط به رفتار کاربران و بازار جستجو» را انجام داد و نقش مهمی در رشد و موفقیت گوگل داشت.

مایکروسافت هم در سال ۲۰۱۵، پرستون مک‌آفی، اقتصاددان مشهور و برنده جایزه نوبل، را به‌عنوان مشاور ارشد اقتصادی استخدام کرد. مک‌آفی در مایکروسافت بر روی مسائل مربوط به رقابت، حریم خصوصی و امنیت داده‌ها که برای شرکت‌های فناوری بسیار حیاتی هستند، کار کرد. او به تدوین استراتژی‌های مایکروسافت در این زمینه‌ها و ارتباط با نهادهای نظارتی و سیاست‌گذاران کمک کرد.

در نهایت، به نظر می‌رسد اهمیت فزاینده‌ی هوش مصنوعی در اقتصاد و جامعه باعث شده تا شرکت‌های فناوری به‌دنبال درک بهتر تأثیرات اقتصادی و اجتماعی هوش مصنوعی و تدوین استراتژی‌های مناسب برای مواجهه با چالش‌ها و فرصت‌های آن باشند. استخدام اقتصاددانان مجرب مانند چترجی، واریان و مک‌آفی نشان‌دهنده عزم جدی شرکت‌های فناوری برای مواجهه با این موضوع و هدایت آینده هوش مصنوعی به سمت و سویی مثبت و سازنده است.

پ.ن. دنیای قشنگ نو بخش جدیدی در گزاره‌ها است که تلاش می‌کند نگاهی داشته باشد به ماجراهای فناوری‌های نوظهور در دنیای امروز.

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل