۱۳ نشانه‌ی این‌که مدیر بدی هستید!

مدیران عموما آدم‌های محبوبی نیستند. وظیفه‌ی آن‌ها تحقق اهداف سازمان است. اما خوب خیلی وقت‌ها اهداف سازمانی با اهداف فردی کارکنان زیردست مدیران یکی نیستند. بعضی از افراد با روش‌های کاری شما مخالف‌اند. برخی آدم‌ها از زیر کار فرار می‌کنند و در نتیجه باید به کار مجبورشان کرد. سرانجام آدم‌هایی هستند که از شما خوش‌شان نمی‌آید!

اما همیشه هم ممکن است حالت‌های فوق در سازمان محل کار شما رخ نداده باشند. شاید هم شما مدیر بدی باشید! لحظه‌ای به این موضوع فکر کرده‌اید؟ حالا از کجا بفهمیم مدیر خوبی نیستیم. بریزن لایف این‌جا در بیزینس اینسایدر ۱۳ نشانه‌ی مدیر بد بودن را برای‌مان نوشته است که مرور کوتاهی داریم بر آن‌ها:

۱- همه از شما می‌ترسند (حتا آدم‌هایی که شما را نمی‌شناسند!)

۲- کنترل همه چیز ـ حتا جزئی‌ترین مسائل را در دست می‌گیرید و به‌دیگران آزادی در کار نمی‌دهید.

۳- استرس شما را کنترل می‌کند؛ نه شما استرس را.

۴- بین خودتان و اعضای تیم‌تان فاصله ایجاد می‌کنید.

۵- در دسترس نیستید.

۶- زیردستان‌تان را کامل نمی‌شناسید و از علائق، رؤیاها و آرزوهای‌ آن‌ها خبر ندارید.

۷- روی آینده‌ی زیردستان‌تان هیچ سرمایه‌گذاری نمی‌کنید.

۸- بیش از این‌که مدیریت کنید، مدیریت می‌شوید!

۹- اقتدار ندارید و سعی می‌کنید برخورد مهربانانه داشته باشید.

۱۰- آدم‌‌ها را قربانی خود می‌کنید.

۱۲- دانش تئوریک مدیریت ندارید.

۱۳- تلاش می‌کنید تا نشان دهید آدم کاملی هستید و اشتباه نمی‌کنید.

دوست داشتم!
۶

چگونه یک رئیس بد را تحمل کنیم؟

احتمالا همه ما در زندگی کاری‌مان با رؤسای بد روبرو شده‌ایم؛ کسانی که انگار زاده شده‌اند برای اذیت و آزار قشر مظلوم کارمندان و کارشناسان بی‌پشت و پناه! یک رئیس بد لزوما یک آدم اخموی بداخلاق نیست. در واقع می‌توان گفت عموما یک رئیس بد یکی یا چند تا از ویژگی‌های زیر را دارد:

  • علاقه شدیدی به کنترل کردن آدم‌های زیر دست‌اش دارد و نمی‌خواهد به آن‌ها در کارشان آزادی بدهد؛
  • رفتاری زشت و زننده دارد؛
  • کارهای محوله به زیردستان‌اش را با شیوه‌ای پرخاشگرانه عوض می‌کند؛
  • به شیوه‌ای سرد، با حفظ فاصله و غیردوستانه با دیگران رفتار می‌کند؛
  • تصویر شما و سازمان را در ذهن دیگران خراب می‌کند؛
  • کم‌مایه و ضعیف است؛
  • ساکت نمی‌شود! (وای وای وای از این یکی!)
  • برای شغلی که در آن قرار گرفته یا چالش پیش رو آدم مناسبی نیست.

حالا اگر با رئیس بدی مواجه شدیم چه بکنیم؟ شاید اولین راه‌حل این باشد که سازمان را ترک کنیم و ترجیح بدهیم از دست جناب رئیس فرار کنیم! اما از آن‌جایی که خیلی از رئیس‌ها شبیه هم هستند و البته آمار رؤسای بد هم در “مملکتی که داریم” کم نیست؛ شاید خیلی وقت‌ها فرار کردن باعث بدتر شدن وضع شود! بنابراین به‌تر است برخی تکنیک‌ها و تاکتیک‌های مواجهه و مدیریت رؤسای بد را یاد بگیریم تا در جای خودش از آن‌ها بهره بگیریم:

  • صبر و حوصله و سعه صدر خود را بالا ببرید! (خدا کمک‌تان کند!!!) نگذارید مسائل بی‌اهمیتی مثل رفتار جناب رئیس شما را درگیر خود کند. شما که بر مبنای سوابق او می‌دانید در اغلب موقعیت‌ها چطور رفتار خواهد کرد چرا در عمل عصبانی و شگفت‌زده می‌شوید؟
  • حجم مناسبی از اطلاعات را با کیفیتی مناسب فراهم کنید که واکنش‌های نامطلوب را کاهش دهد؛
  • روی همکاری‌هایی که می‌توانید انجام دهید و تفاوت‌هایی که می‌توانید در کار ایجاد بکنید تمرکز کنید (البته یادتان باشد این کار را با شیوه‌ای انجام دهید که رئیس‌تان سوء استفاده نکند و کارتان سخت‌تر نشود!)
  • خودتان را با درک این موضوع که همان‌ قدر که شما رفتار بد او را می‌شناسید، بقیه هم از بدرفتاری او خبر دارند، راحت کنید! این جور چیزها پنهان نمی‌مانند. اما اگر دیگران رفتارهای جناب مدیر را مسئله‌ساز نمی‌دانند، آن وقت نتیجه بگیرید که واقعا اشکال از محل کارتان است و به‌تر است همان گزینه “فرار” را در برابر “قرار” برگزینید!
  • روشی را برای لذت بردن از کارهایی که انجام می‌دهید بیابید. اگر اجازه بدهید که رفتار بد رئیس‌تان روی شور و شوق، تمرکز و روحیه شما تأثیر منفی زیادی بگذارد، باید کم‌کم به فکر “نقشه ب” باشید. و حتی اگر تصمیم گرفتید به دنبال کار دیگری بگردید، تا وقتی که کار جدید را پیدا کنید راحت و خوشحال باشید و از کارتان لذت ببرید.

موفق باشید!

منبع

دوست داشتم!
۱
خروج از نسخه موبایل