پیش از شروع سه نکته:
- لینکهایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینکها متمایز میکنم.
- برای دیدن لینکهای کلیهی قسمتهای قبل، میتوانید به اینجا مراجعه بفرمایید.
- این مجموعه پستها در حکم یک دفترچهی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم میگذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاورهی مدیریت و آیتی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینکها زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا اینکه حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمیکنید!
با این توضیحات لینکهای هفته را مرور میکنیم:
مدیریت:
احسان اردستانی این هفته پستی نوشت تحت عنوان آداب ایمیل دربارهی چگونه ایمیل زدن در محل کار. این پست منجر به پست آیا “عصر ایمیل” به آخر خط رسیده است؟ آیدین کسایی و پست چگونه یک Email را طوری بازنگری کنیم که دیگران آن را بخوانند در گزارهها شد.
همچنین روایت احسان را از کنفرانس مدیریت امسال در کنفرانس مدیریت و پست های کنفرانس (۱) – سرچ در اینترنت بخوانید.
آقای زاکربرگ ۲۶ ساله (ایرانیاش را میتوانیم داشته باشیم!؟) و کار مورد علاقه بعد از ۳۰ سال (امیر مهرانی)
مدیریت پروژه با طعم هدفمندی یارانه ها (پیشنهاداتی برای کاهش هزینههای پروژهها) و فعالیتهای پس از جلسه (مهدی عرب عامری)
جوجه ی برتراند راسل (در تحقیق فقط حواستان به متغیرهای اصلی نباشد. گاهی اوقات متغیرهای فرعی و تعدیلکننده مهمترند!) (نیام یراقی)
ارتقای تصادفی یا هردنبیلی*؟ و تصمیماتی که احساسی نبود (آیدین کسایی)
چگونه در شرایط بحرانی تصمیم بگیریم؟ (وبلاگ همینا)
حضور زنان در سمتهای مدیریتی (” تحقیقات داخلی در شرکت HP نشان داد که زنان تنها زمانی که فکر میکنند ۱۰۰ درصد معیارهای لازم را دارند، درخواست شغل میدهند؛ در حالی که مردان اگر احساس کنند ۶۰ درصد شرایط لازم را دارند، تقاضای کار میدهند.”)
به بهانه حذف دوباره دایی از فوتبال ایران (علی دایی که برگشت؛ اما یک جملهی شاهکار داشت مازیار ناظمی عزیز در این متن: “من روزگاری دایی را یک نخبه می دانستم و دلم می خواست با افق فکری بلندش حداقل نیم قرن ! جلوتر از این فوتبال ایرانی حرکت کند و نقشی تعیین کننده برای توسعه این فوتبال داشته باشد ولی افسوس که او هم مثل من و تو ، فقط خودش را دید.“)
مورد کاوی نرمافزار کد باز: راه نجات یا خودکشی؟ (“در همه صنایع، سازمانهایی هستند که رویکردشان به مشتریانشان بیشتر از همه به تعریفشان از موفقیت برمیگردد.
برای مثال، صنعت تلفن همراه را در نظر بگیرید. برای Apple موفقیت در قدم اول توانایی تعریف کردن یک تلفن عالی است و آیفون یک قطعه زیبا از تکنولوژی است که با قیمت زیادی در دسترس عموم است. ولی این سازمان در سال ۲۰۰۷ تنها ۴ میلیون از این گوشیها را فروخت. در حالی که نوکیا در سال ۴۰۰ میلیون تلفن میفروشد. چرا که تعریف نوکیا از موفقیت بزرگترین تولیدکننده تلفن همراه بودن در دنیا است. سازمانی با این تعریف مسلما میخواهد محصولاتش را به هر چقدر بازار بزرگتری که امکان دارد بفروشد.”)
بازاریابی ۵ عامل مهم بازاریابی (به ترتیب چرا، چه کسی، چی و چه موقع و کجا!)
مشاورهی مدیریت:
مهارتهای برنامهنویسی (“ناگفته پیدا است که یک مشاور هم باید چنین قابلیتهایی را داشته باشد؛ البته با تعریفی دیگر!”)
ادغام بخش مشاورهی IT زیمنس و شرکت مشاورهی Atos و ایجاد بزرگترین شرکت مشاورهی IT اروپا
فناوری اطلاعات:
۱۰ پیشبینی؛ صنعت آیتی در سال ۲۰۱۱
بهترین مدارک بین الملی آی تی در سال ۲۰۱۰ و ده گجت خوش اقبال که در سال آینده میلادی می درخشند و (مهرداد نایب)
چند پست عالی دکتر مجیدی عزیز در یک پزشک: بررسی آماری واژههای پنج میلیون کتاب با محصول جدید گوگل، تبلت چگونه زندگی مجازی شما را متحول میکند؟! تجربه شخصی من از کار با «گلکسی تب» (الان جو گرفت برم بخرم!) و ۱۰ پیشبینی در مورد رسانهها در سال ۲۰۱۱
فاینشنال تایمز منتشر کرد ارزشمندترین شرکتهای تکنولوژی جهان
۱۵ شکست بزرگ فناوری ۲۰۱۰
پیش بینی جدال فیس بوک و گوگل در سال ۲۰۱۱
دورکاری؟ اینجا ایران است! (افشین دبیری در این پست از عدم بلوغ کافی نیروی کاری ادارات دولتی برای دورکاری میگوید.)
اقتصاد:
اقتصاد برای همه چرا تبعیض قیمتی آنقدرها هم بد نیست؟ و مالکیت: سنگ بنای نظام اقتصادی
پاسخهایی به یک منتقد رادیکال: پول دانشکدههای اقتصاد از کجا میآید؟ (من به سهم خودم از حامد قدوسی عزیز برای دادن پاسخهای منطقی به این حضرات چپ تشکر میکنم!)
جدولی برای قیمت ها (جدول مقایسهای قیمتهای با یارانه و بییارانه که زحمتاش را خانم سمیه توحیدلو کشیدهاند.)
۹۰ شاخص موثر بر قیمت مسکن (در تهران به روایت شهرداری)
نگاه مصائب اقتصادی سوسیالیسم (نوشتهی میزس: “مصرفکننده، هم خریدار است هم نوعی کارفرما. وقتی از فروشگاهی بیرون میآیید ممکن است این یادداشت را روی در ببینید که: «از خرید و حمایت شما متشکریم. به امید دیدار مجدد.» اما اگر در کشوری تمامیت خواه به فروشگاه بروید فروشنده میگوید: «یادت باشد حزب کمونیست را به خاطر وجود این کالا شکر کنی.» در کشورهای سوسیالیستی به جای فروشنده این خریدار است که سپاسگزاری میکند. شهروند رییس نیست، رییس، کمیته مرکزی است. کمیتههای سوسیالیستی و رهبرانشان ارباب اند و مردم کاری جز اطاعت ندارند.”)
گفتوگو با ریچارد ایسترلین دربارهی اقتصاد خوشبختی (“با افزایش درآمد، تغییراتی در سایر قلمروهای زندگی به وجود میآید که برای خوشبختی مهم هستند و اثر افزایش امکانات و کالاها را خنثی میکنند. نه فقط آرزوها تمایل به پرواز دارند بلکه مردم اضطراب بیشتری درباره کار، روابط خانوادگی، همسایهها و غیره پیدا میکنند.”)
رئیس کل بانک مرکزی: بانکها با محدودیت شدید منابع مواجهاند
معاون بانک مرکزی: روند تورم تا آبان ۱۳۹۰ افزایشی خواهد بود
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
۱۱ درس زندگی که بچه ها به ما می آموزند
خُلق مثبت، مغز را خلاق میکند (“افرادی که دارای خلق مثبت هستند میتوانند نگاه روشنتری نسبت به وقایعی که در اطرافشان میگذرد داشته باشند، اطلاعات حاصل را بهتر در ذهن خود سازماندهی کنند و به نوآوری در تفکر دست یابند.”)
شیوههای پیشگیری از درگیری
ذهن انسان و مشکل چندوظیفهای
درمان ۹ مرحلهای مدیران سرسخت (اصول علمی پاچهخواری!!!)
بررسی رفتار مدیران موفق مدیران موفق همیشه افراد برونگرایی نیستند (“به طور جالب توجهی، هیچ یک از مدیران درونگرا و برونگرا نسبت به گروه دیگر بهرهوری یا سوددهی بیشتری از خود نشان ندادند. تفاوتی که گرانت و محققانش دراین رابطه یافتند در نحوه کنار هم قرارگرفتن مدیران و کارمندان بود. او میگوید: «با وجود همکاری با گروههای مختلفی از کارمندان، هر دو روش مدیریت درون گرا و برون گرا به یک اندازه موثر هستند. به عنوان یک دانشمند علوم اجتماعی این مساله برایم جالب است که شخصیت کارمندان در سازمانها به اندازه کافی پیچیده هستند و به ندرت میتوان نتیجهگیری کرد که کدام روش نسبت به دیگری مفیدتر است. طبق تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که به جای مطرح کردن این سوال که کدام روش کارآمدتر است، بهتر است بپرسیم در چه زمانی روشی مفید است.»”)
آیا زنان از مردان قابل اعتمادترند؟ (“در تحقیقی که در نشریه روانشناسی کاربردی به چاپ رسیده است محققان متوجه شدند طی یک مکالمه ۱۰ دقیقه نزدیک به ۶۰ درصد مردم حداقل یک بار دروغ میگویند. در حالی که متوسط تعداد دروغهایی که یک فرد در این مدت میگوید ۲٫۹۲ دروغ است. نوع دروغهایی که مردان و زنان میگویند کاملا متفاوت است. مردان معمولا از دروغ گفتن برای بهبود چهره خود در نظر دیگران استفاده میکنند. این در حالی است که زنان برای آنکه طرف مقابلشان حس بهتری داشته باشد دروغ میگویند.”)
مغز تنها در مدت ۱۵ دقیقه یک واژه خارجی را یاد می گیرد
گوش کردن به آواز پرندگان راهی برای مقابله با افسردگی (البته در زمستان!)
نوشیدن قهوه شیرین شما را باهوشتر میکند
پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمیشناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیشتر.
پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزارهها را برای دیدن ایدهها و حال و احوال روزانهی من و گودر گزارهها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روانشناسی و جامعهشناسی (و گاهی هم که خیلی هیجانزده میشوم، علم!) دنبال کنید.