لینک‌های هفته (۳۱۷)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

هدفمند بودن یا جستجوگر بودن؟ (امیر مهرانی؛ مربی)

چرا نباید قضاوت کنیم؟

۷ نوع استرس و ۹ روش مقابله با استرس

چگونه انسان‌ها از صد درصد توانایی مغز خود استفاده می‌کنند (شبکه)

۱۰ راهکار آدم‌های موفق برای مدیریت زمان

مدیریت کسب‌وکار:

درس‌هایی از هربرت هاینر مدیر موفق آدیداس

۱۰ عادت رهبران کاریزماتیک و باهوش هیجانی (بازده)

رئیسان نمی‌توانند کار را برای کارکنان معنادار کنند؛ آن‌ها فقط می‌توانند باعث نابودی معنی کار شوند (آکادمی تفکر)

منابع انسانی باید دست راست مدیریت اجرایی باشد

حدود اختیارات مدیرعامل شرکت سهامی خاص

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چطور همیشه خلاق باشیم؟ (امیر مهرانی؛ مربی)

چطور می‌توان یک طراح کارآفرین شد؟ ۷ نکته برای طراحان صنعتی (۱۰۰۱ بوم)

فرصتی که تبدیل به تهدید شد: نوآوری‌های برانداز

ارکان جهت‌ساز استراتژیک سازمانی چیست؟

موقعیت یابی در بازار

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

جهان در سال ٢٠۵٠ چه شکلی است؟ (بازده)

مقصران تنزل رتبه‌ی کسب‌و‌کار ایران

عوامل سدساز مسیر رقابت

نمای ۱۰ساله تجارت با همسایگان

رشد آهسته نوسازی صنعتی

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مدیریت سرمایه انسانی در عصر یادگیری ماشینی

تکنولوژی یا انسان! کدام‌یک؟ (ایوب اسماعیلی؛ منابع انسانی)

شبکه‌های اجتماعی همه را قصه‌گوی زندگی خود کرده‌ است! دشواری‌های داستان‌نویسی در عصر شبکه‌های اجتماعی جدید

۵ کاری که هوش مصنوعی بهتر از ما انجام می‌دهد! (شبکه)

شبکه‌های عصبی، یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ (دیجیاتو)

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۴۲): پیش برو، پیش برو، پیش‌تر …

“در فوتبال هیچ چیز مشخص نیست. گفته می‌شد که من فصل پیش خداحافظی خواهم کرد، اتفاقی که در دوران فوتبالم زیاد رخ داده، مخصوصا وقتی اوضاع خوب نیست. هر کسی آزاد است نظرش را ارائه کند. من به خودم و بدنم ایمان دارم، هنوز می‌توانم تلاش زیادی داشته باشم و حس خوبی دارم پس چرا متوقف شوم؟” (فرانچسکو توتی؛ این‌جا)

هر وقت کم آوردید و فکر کردید به آخر خط رسیدید، این چند جمله‌ی کوتاه کاپیتان افسانه‌ای رم را باز هم بخوانید. 🙂 برای من که همین امروز خیلی مؤثر بود.

دوست داشتم!
۳

لینک‌های هفته (۳۱۶)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

آماده‏ نبودن، دلیل اصلی بی‏‌انگیزگی

شکست یعنی اسیر ناامیدی شدن! (حرف‌های خواندنی بنیان‌گذار مهرام)

چطور می توان یک فریلنسر موفق بود: میز کار خود را در عرض ۳۰ روز ترک کنید

چرا رئیس سازمان ایده‌های مرا نادیده می‌گیرد؟

از هر احساسی نسبت به کارتان لذت ببرید

مدیریت کسب‌وکار:

۴ روش رفتار رهبران مؤثر با افراد بی‌کفایت (امیر مهرانی؛ مربی)

ساتیا نادلا، مردی که مایکروسافت را متحول کرد (زومیت)

۱۰ توصیه برای این‌که بهترین رهبر سازمانی دنیا باشید

مشارکت کارکنان یک مزیت رقابتی دائمی

گزارش آمار و ارقام غیرواقعی

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

فرآیند شکل‌گیری تخریب سازنده

آینده بازاریابی و تولید

۶ سؤالی که هر طراح کسب و کاری باید به آن پاسخ دهد (زومیت)

تله‌های استراتژی را کجا می‌توان یافت؟ (مورد اول مخصوصا جالب بود.)

شرکت‌های سلطه‌گر چگونه خود را متمایز می‌کنند

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

تجربه «اثر نتفلیکس» بر اقتصاد 

اقتصاد مبتکر چگونه رشد می‌کند؟

اقتصاددانان فناوری به کمک توسعه سازمانی می‌آیند

ارزآورترین صنایع صادراتی

رتبه ایران در میان کشورهای مرفه جهان

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

آیا تانگو مرز میان دنیای واقعی و مجازی را از میان برمی‌دارد؟ (شبکه)

مصاحبه با مدیر عامل الکترونیک آرتز؛ زندگی شما یک بازی ویدیویی خواهد شد (دیجیاتو)

محتوا در تلگرام دفن می‌شود! (رسانه‌های اجتماعی)

اینتل می خواهد به اصلی‌ترین بازیگر بازار چیپ‌های مخصوص هوش مصنوعی تبدیل شود (دیجیاتو)

۷ گام ساخت محتوای بازاریابی میخکوب‌کننده (شبکه)

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۳۱۵)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

از روان‌شناسی تنبلی چه می‌دانید؟ (بازده)

رزومه‌ی شکست‌ها (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۱۰ مهارت شغلی برتر که کارفرماها از شما انتظار دارند (بازده)

۷ نکته در مورد رقابت در محل کار که باید بدانید (بازده)

پاسخ سوال «از خودتان بگویید» در یک مصاحبه شغلی چیست؟

مدیریت کسب‌وکار:

سازمان‌های واقعا مجازی کدامند؟

سبک رهبری سازمان خود را بشناسید

انواع مذاکره ۷ نوع مذاکره و استراتژی‌های آن

تشویق برای همه، تنبیه برای یک نفر

درس های کسب و کار از مایکروسافت پرورش مدیران با به کارگیری دیدگاه ذهنی روبه رشد

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

طراحی آینده: چرا تسلا می‌تواند از دوران ترامپ جان به در برد (زومیت)

انتخاب رویکرد مناسب برای سلطه‌گری

بهترین شرکت‌های طراحی محصول در آینده چه خصوصیاتی خواهند داشت؟ (۱۰۰۱ بوم)

۱۰ عامل بازدارنده‌ای که کارآفرینان باید بر آن‌ها غلبه کنند! (شبکه)

قبول سازوکارهای جدید بازی به کمک تیم‌های ناب

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

باز شدن نطع ابلیس؛ ترامپ و آینده جهان (مقاله‌ی خواندنی استاد عزیزم دکتر محمد طبیبیان)

پاسخ به دو سؤال درباره‌ی رفتار مصرفی مردم در ایران (نکات مهمی دارد.)

هواشناسی اقتصاد در نیمه دوم ۹۵

آیا اقتصاد ایران می‌تواند به رشد پایدار دست پیدا کند؟

چرا اقتصاد ایران رقابت‌پذیر نیست؟

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

۱۰ پیش‌بینی گارتنر از دنیای فناوری تا سال ۲۰۲۲ (زومیت)

آیا اینترنت اشیا ما را به ابرانسان تبدیل خواهد کرد؟ 

وضعیت رایانش ابری در ده سال آینده

هم‌زیستی و هم‌افزایی؛ استاد دانشگاه کارنگی ملون از آینده‌ی هوش مصنوعی می‌گوید (دیجیاتو)

پایان عمر قانون مقیاس‌‌گذاری مور تا سال ۲۰۲۱ با آمدن مدارهای مجتمع ۳D (زومیت)

دوست داشتم!
۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۴۱): روابط انسانی اثربخش به‌مثابه عامل کلیدی موفقیت مدیریت

“آنچلوتی بسیار خونسرد و قابل دسترسی است. او بازیکنان را دوست دارد، این چیزی است که ما درک می‌کنیم. او به‌دنبال ارتباط برقرار کردن است. با ما می‌خندد. او هر روز جویای حال ما می‌شود. این رابطه مهم است. ما بازیکنانی باتجربه هستیم و به مربی احترام می‌گذاریم؛ اما شما به این رابطه با مربی خود نیاز دارید. این‌که با هم خوش‌حال باشید و لحظات خوبی را سپری کنید مهم است. اگر شما زمان زیادی را با هم سپری کنید تنها درباره‌ی فوتبال صحبت نخواهید کرد. آنچلوتی در تمامی جنبه‌ها فردی مثبت است. من هرگز نشنیده‌ام بازیکنی از او انتقاد کند. برای داشتن یک تیم و یک بازیکن خوب این موارد لازم است. او در تمامی جنبه‌ها یک قهرمان است. در غیر این صورت ساختن چنین فضای هماهنگی غیرممکن خواهد بود و این شما را به موفقیت می‌رساند.” (فرانک ریبری؛ این‌جا)

برای بسیاری از مدیران و کارکنان سازمان‌ها یکی از تداعی‌های ذهنی از مفهوم “مدیریت” رویکرد اقتدارگرایانه به اداره‌ی امور سازمانی است. مدیریت در جایگاهی بالاتر می‌نشیند و فرمان می‌راند! این موضوع البته برای سال‌ها در علم مدیریت نیز پذیرفته شده بود؛ چنان‌‌که این تعریف قدیمی ـ و منسوخ ـ مدیریت نشان‌دهنده‌ی آن است: «مدیریت یعنی دست‌یابی به هدف‌ها با به‌کارگیری دیگران!» شاید به‌همین باشد که تصور خیلی از مدیران از روش درست تعامل‌ با همکاران، تصور یک آدم اخموی بداخلاق است که همیشه در حال غر زدن و دستور دادن است. نتیجه‌ی این نگاه به مدیریت را همگی می‌دانیم. 🙂

اما با تحول تعریف مدیریت به‌سوی تعاریف فرایندی که مدیریت را مجموعه‌ای از وظایف به‌هم مرتبط می‌داند و بر نقش خود مدیر در انجام و پیش‌برد فعالیت‌های سازمان تأکید دارد، سال‌ها است که وقت خانه‌تکانی ذهنی مدیران فرا رسیده؛ هر چند بسیاری از مدیران این تحول ذهنی را بیش‌تر در جنبه‌های استراتژیک و فرایندهای کلان سازمانی می‌بینند و تلاش می‌کنند در این حوزه‌ها خود را تغییر داده و به‌بود ببخشند. اما واقعیت این است که تحول در دنیای فرارقابتی امروز لازم است در تک‌تک سلول‌های روح و کالبد سازمان اتفاق بیفتد؛ چرا که در غیر این‌صورت کهنگی و بیماری کم‌کم در وجود سازمان رسوخ خواهد کرد و سازمان را از درون از هم خواهد پاشید.

یکی از جنبه‌های مهم تحول سازمانی در عصر سازمان‌های چابک امروزی، تغییر در شیوه‌ی رفتاری مدیران در زندگی روزمره‌ی سازمانی است. اگر جنبش رفتار سازمانی بیش از ۸۰ سال پیش با تأکید بر نقش کلیدی نیروی انسانی در موفقیت سازمان انقلابی را در تفکر مدیریتی حساب‌گرانه و مهندسی ایجاد کرد؛ امروزه سازمان‌ها از عصر “مدیریت مشارکتی” و “سازمان‌های تخت” نیز گذاشته‌اند: امروزه سازمان‌هایی پیش‌رویی چون کفش‌فروشی آنلاین زاپوس، اساسا ساختار سازمانی را هم به‌کناری نهاده‌اند و در یک ساختار بدون سلسله‌مراتب در حال فعالیت هستند!‌ (در مورد ساختار هولوکراسی زاپوس این‌جا را بخوانید.)

فرانک ریبری در حرف‌های‌اش به‌همین موضوع در مورد کارلو آنچلوتی مربی جدید این فصل بایرن مونیخ اشاره کرده است. جالب است که کارلتو هر جایی مربی‌گری کرده یکی از مهم‌ترین نکاتی که در فلسفه‌ی مدیریتی وی مورد توجه بازیکنان‌ش قرار گرفته همین رویکرد انسان‌گرایانه‌ی او به مدیریت است. آن تک‌جمله‌ای که در سخنان ریبری پررنگ کرده‌ام خلاصه‌ی همین رویکرد را نشان می‌دهد: کارلتو به‌گونه‌ای روابط انسانی را با بازیکنان‌ش را مدیریت می‌کند که آن‌ها از بودن کنار او حال خوبی دارند! وقتی به این فکر کنید که بخش عمده‌ی ساعات بیداری ما همراه با یکدیگر در محیط سازمانی می‌گذرد، اهمیت این رویکرد را به مدیریت بیش‌تر درک می‌کنید.

برای تحقق این موضوع در سازمان‌تان لازم نیست کارهای عجیبی انجام دهید. همین که خودتان باشید، با همکاران‌تان رویکرد همکاری داشته باشید و نه ریاست و حواس‌تان به مدیریت عواطف و احساسات‌تان باشد، حداقل در شروع کفایت می‌کند. در کنارش می‌توانید در زمینه‌ی رفتار سازمانی و روابط بین‌فردی بخوانید و کلاس بروید و تجربه کنید. در هر حال فراموش نکنید که خروجی کار شما بازتابنده‌ی روش مدیریت شما است. دوست دارید ده سال دیگر چگونه به‌یادتان بیاورند؟ این تصویر ذهنی را که ساختید، آن‌وقت ببینید که امروز به‌گونه‌ای رفتار کنید که در قلب همکاران‌تان ماندگار شوید.

امروزه روابط انسانی اثربخش تا آن‌جا اهمیت یافته‌اند که تبدیل به یک مزیت رقابتی جدی برای کسب‌وکارها شده‌اند. در یک دنیای فرارقابتی، آیا می‌توان از مزیت رقابتی که هم اثرگذاری فراوانی روی خروجی‌های سازمان دارد و هم تقریبا رایگان است، گذشت؟ 🙂 انتخاب با شما است.

دوست داشتم!
۴

لینک‌های هفته (۳۱۴)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

هدف زندگی خود را با این سه استراتژی مؤثر تعیین کنید (امیر مهرانی؛ مربی)

چرا افراد موفق بارها شغل خود را تغییر می‌دهند؟

۵ روش دفع انرژی منفی از اطراف‌تان (بازده)

مشکلات جدا کردن کار از زندگی بیشتر از فایده آن است

این کارها را بعد از ۳۰ سالگی کنار بگذارید

مدیریت کسب‌وکار:

چرا مدیران نامرئی در عصر رسانه‌ها ستودنی هستند؟

دنیای چابک – شش قانون پاداش: چگونه باید پاداش داد؟

روش‌های شکست پادتن‌های شرکتی

مدیریت کسب‌وکار با رویکرد انسانی

اهداف چگونه موجب سودآوری بیشتر سازمان‌ها می‌شود؟

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

۳ راز موفق‌ترین محصولات فناوری دنیا (شبکه)

تفکر ناب؛ زیرساخت چابکی استراتژیک

۵ قانون طلایی بازاریابی برای پایداری در بازار (زومیت)

برندهای ملی چین چطور از سوی دولت حمایت می‌شوند؟

بررسی استراتژی‌های کسب‌و‌کاری آدیداس: غیرممکن وجود ندارد

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

استرس مالی در کسب‌و‌کار (تحلیل محیط کسبوکار بهار ۹۵)

۱۶ عامل کارآمدی بازار ایران

رصد جریان تجاری ایران

کارنامه قبولی تولید صنعتی

پیغام «زمین» به بازار ملک

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

ایجاد ارزش کسب‌وکار با توسعه اینترنت اشیا

واقعیت مجازی و حس‌گرها مهم‌ترین پیشرفت‌های فناوری سال ۲۰۱۷

آیا شرکت شما باید یک مدیر ارشد دیجیتال استخدام کند؟

چرا داشتن استراتژی در بازاریابی محتوا اهمیت دارد؟ (زومیت)

راهکارهای زیرکانه بازاریابی دیجیتالی

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۳۱۳)

یادم نبود که آبان، ماهِ تولد گزاره‌ها است. 🙂 هشت سال شد که با هم هم‌سفریم.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

حس در انجام کار (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

چرا خوشحالی مانع خلاقیت می‌شود؟ (شبکه)

۱۵ نشانه که شما زندگی خوبی دارید حتی اگر این طور فکر نمی‌کنید (بازده)

شناخت نشانه‌های زبان بدن برای ارتباط مؤثرتر

بدون داشتن مهارت‌های ضروری برای شغل رؤیایی‌تان درخواست بدهید

مدیریت کسب‌وکار:

اگر استیو جابز زنده بود از اپل ناامید می‌شد

شایستگی‌های رهبری سازمانی ناب و بیست اقدام کلیدی

آیا یک شرکت می‌تواند روح داشته باشد؟

۱۰ راهکار تقویت خلاقیت و افزایش بهره‌وری در سازمان (بازده)

کابوسی که ساسونگ برای خودش ساخت

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

با عواقب ارائه خدمات نامطلوب به مشتریان آشنا شوید

۵ راه حل برای نفوذ به یک بازار اشباع (زومیت)

استراتژی باید دنباله‌رو تاکتیک باشد یا تاکتیک دنباله‌رو استراتژی است؟

زمان؛ منبعی منحصربه‌فرد برای مزیت رقابتی پایدار

چرا IMC (ارتباطات یکپارچه‌ی بازاریابی) رشد خواهد کرد؟

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

مسیر اقتصاد تا پایان سال

اثر سرکوب مالی بر تجهیز منابع

رصد تجارت صنعتی در سه فاز

یخ‌زدایی از سرمایه‌گذاری صنعتی

سرمایه خارجی پشت پنج دغدغه

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

پیش‌بینی جهان در ۲۰۴۵ نظر محققان درباره جهان در آینده (بازده)

وقتی مراکز داده باهوش می‌شوند (شبکه)

پیش‌بینی‌های گارتنر برای بازار اسمارت‌فون‌ها در سال ۲۰۱۷

روبات‌ها ما را فقیر می‌کنند یا ثروتمند؟

اتوماسیون بازاریابی ۹ روش برای صرفه‌جویی در زمان و پول

دوست داشتم!
۳

مقاله‌ی هفته (۹۹): تغییر الگوی ذهنی مدیران، راه‌ خروج از روزهای سخت

وقتی از چرخه‌ی عمر شرکت‌ها سخن می‌گوییم، یکی از هدف‌های اصلی این است که متوجه باشیم علاوه بر مسیر رشد و ترقی کسب‌وکار و توسعه‌ی سازمان، همیشه احتمال رسیدن روزهای سخت هم در طول عمر یک شرکت و سازمان وجود دارد. این سختی در هر نقطه‌ای از مسیر راه‌اندازی و توسعه‌ی شرکت ممکن است اتفاق بیفتد: از همان روزهای اول که هیچ چیز سر جای‌ش نیست، هنوز دقیق نمی‌دانیم که چه می‌خواهیم و قرار است چه کاری انجام بدهیم تا روزهایی که در ظاهر شرکت به مرحله‌ی تثبیت و توسعه رسیده و با سرعت در حال رشد است.

روزهای سخت می‌توانند شکل‌های متفاوتی داشته باشند: روزهایی که حال شرکت و آدم‌های‌ش خوب نیست، روزهایی که اختلاف و تعارض بی‌داد می‌کند، روزهایی که کارهای شرکت پیش نمی‌رود، فروش افت می‌کند، منابع مالی هر روز کوچک‌تر از قبل می‌شود و روزهایی که فشارهای غیررقابتی و غیراقتصادی شرکت را از نفس می‌اندازد.

در بسیاری از مواقع علت فرا رسیدن روزهای بعد به اتفاقات بیرون شرکت برمی‌گردد: تغییر ناگهانی شرایط اقتصادی کشور و حتی دنیا، تغییر در شرایط محیط رقابتی، ظهور ناگهانی یک رقیب جدید، تغییر فناوری، عرضه‌ی یک محصول نوآورانه و … همگی نمونه‌هایی از اتفاقات بیرونی شرکت است که می‌تواند روی کسب‌وکار و فعالیت‌های شرکت تأثیرات بسیار زیادی داشته باشند. اما این حقیقت به این معنی نیست که نقش تصمیمات مدیران شرکت را در بروز بحران نادیده بگیریم. با این حال موضوع مهم همین است که متوجه باشیم روزهای سخت جزئی از قصه‌ی زندگی هر کسب‌وکار و شرکتی محسوب می‌شوند و در نتیجه برخلاف آن‌چه به‌نظر می‌رسد “طبیعی” هستند! 🙂 آن‌چه غیرطبیعی است واکنش ما به روزهای سخت است: زانوی غم بغل گرفتن، شکایت از دنیا، انجام هر کاری که به ذهن‌مان می‌رسد، متوصل شدن به روش‌های غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی برای خروج از بحران و مهم‌تر از همه انفعال همگی واکنش‌های ما در برابر رسیدن روزهای سخت هستند. شاید تا به روزهای سخت نرسیم، چنین واکنش‌هایی را نادرست بدانیم؛ اما متأسفانه وقتی در شرایط بد قرار بگیریم، تقریبا همه‌ی ما بیش‌تر با تکیه بر جنبه‌ی احساسی و غیرعقلانی وجودمان تصمیم می‌گیریم!

هدف از این نوشته نقد این رفتارهای منفی نیست؛ بلکه در تلاش است تا نشان دهد با روش دیگری هم می‌شود روزهای سختِ پیش‌آمده برای شرکت را مدیریت نمود. اما برای این منظور در ابتدا لازم است تفکرمان در مورد روزهای بد کمی اصلاح کنیم و چند پیش‌فرض اشتباه را از ذهن‌مان حذف کنیم:

  1. ما درون دره‌ای عمیق و تاریک فرو افتاده‌ایم که راه برون‌رفتی از آن وجود ندارد.
  2. برای برون‌رفت از بحران هیچ خط قرمزی وجود ندارد و باید به هر شکلی که می‌شود و به هر قیمتی از بحران بیرون آمد.
  3. خود ما در بروز این چالش‌ها نقشی نداریم و گناه رخ دادن آن‌ها بر گردن این دنیای نامراد است. 🙂

با کنار گذاشتن این پیش‌فرض‌‌های ذهنی می‌شود در مورد این‌که اصل ماجرای روزهای بد چیست فکر کرد و برای رسیدن “روزهای سپید” تلاش کرد. اما پیش از دست به‌کار شدن، شاید لازم باشد مدل ذهنی‌مان را هم در مورد شرکت و کسب‌وکارمان بازنگری کنیم. هر چند این کار می‌تواند در قالب برنامه‌ریزی استراتژیک انجام شود؛ اما واقعیت این است که در چنین مقطعی برنامه‌ریزی استراتژیک خیلی ابزار مفیدی نیست چرا که هدف اصلی در این‌جا شکل‌دهی یک الگوی ذهنی قدرتمند برای خروج از بحران مقطعی است (این الگو خود می‌تواند مبنایی برای طراحی استراتژی‌های جدیدی برای شرکت قرار بگیرد.)

اما چگونه می‌توان الگوی ذهنی خروج از روزهای بد را برای شرکت شکل داد؟ جیمز پین در مقاله‌ی خود در سایت مجله‌ی اینک‌ سه سؤال کلیدی را برای این منظور معرفی کرده است. این سؤالات سه گام کلیدی را برای خروج از رکود ذهنی که به‌عنوان مدیر یک شرکت گرفتار بحران در آن گرفتار شده‌ایم، مشخص می‌کنند. سؤالات پیشنهادی آقای پین عبارتند از:

۱- برای چه این کسب‌وکار را شروع کردی؟ جرقه‌ی شروع یک کسب‌وکار جدید معمولا معنابخش و الهام‌بخش‌تر از آنی است که فکر می‌کنید. اگر چه کسب درآمد حتما یکی از اهداف هر کارآفرین و مدیری است؛ اما تمام ماجرا را هم نشان نمی‌دهد. چشمان‌تان را ببینید و کمی در سکوت به حرف‌های ذهن و ـ از آن بیش‌تر ـ قلب‌تان گوش دهید. در اعماق وجودتان به‌دنبال کشف این باشید که در آن روزهای ابتدایی فکر می‌کردید قرار است چه کاری کنید، چه تحولی را در زندگی انسان‌ها خلق کنید و چه ارزشی را در قالب کسب‌وکارتان ارائه دهید. بازگشتن به ریشه‌های ابتدایی جدا از انگیزه و آرامشی که به شما می‌بخشد، مسیر و چشم‌انداز حرکت را هم برای شما روشن‌تر می‌سازد: تجربه نشان داده که خیلی وقت‌ها علت بروز بحران، منحرف شدن ما از مسیری بوده که باید می‌پیمودیم!

۲- آیا مسائل را از زاویه‌ی دید درستی می‌بینم؟ گفته‌اند که کشف صورت مسئله، نیمی و یا حتی بیش‌تر از راه‌ رسیدن به پاسخ مسئله است. در دوران بحران، به‌صورت طبیعی استرس و ناامیدی و حس‌های منفی دیگری از این دست باعث می‌شوند که قدرت تحلیل منطقی‌مان کاهش یابد و در نتیجه خیلی وقت‌ها روی مسئله‌ی اشتباهی متمرکز می‌شویم! (مثلا: وقتی فروش شرکت دچار بحران می‌شود به‌جای بازنگری روش‌های فروش‌مان تیم فروش را مؤاخذه‌ می‌کنیم!) بنابراین تلاش کنید تا حد امکان از این‌که روی مسئله‌ی درستی کار می‌کنید، مطمئن شوید. طبیعتا در این مسیر کمک گرفتن از دیگران ـ به‌ویژه مدیران باتجربه‌تر و مشاوران ـ می‌تواند بسیار مفید باشد.

۳- آیا روی همان چیزهایی که باید متمرکز شده‌ام؟ تفکر سیستمی به ما می‌گوید که جدا از کشف مسئله‌ی درست، توجه به تمامی اجزای مسئله و دیدن کلیت مسئله هم بسیار مهم است. خیلی از وقت‌ها ما روی یک جزء از مسئله متمرکز می‌شویم که ممکن است حتی مهم‌ترین بخش مسئله هم نباشد (در همان مثال بحران فروش، ممکن است که تیم فروش هم ضعف‌هایی داشته باشند؛ اما مشکل اصلی در فرایندهای فروش باشد. در هر حال باید هم به ضعف‌های تیم فروش رسیدگی کرد و هم ضعف‌های فرایندی را از بین برد.) خیلی وقت‌ها روزهای بد برای این ادامه پیدا می‌کنند که ما روی چیزهایی انرژی و امید و تلاش‌مان را سرمایه‌گذاری می‌کنیم که لزوما باعث حل مسئله نمی‌شوند.

روزهای بد، بحران‌ها و چالش‌های بزرگ جزئی از زندگی هر مدیر و کارآفرینی هستند. چیزی که مدیران بزرگ را از دیگران متمایز می‌کند واکنش آن‌ها به بحران‌ها است. ساحلِ دریای توفانی در دلِ شب اگر چه مقصدی دور به‌نظر می‌رسد؛ اما با نور امید می‌توان به آن نزدیک شد؛ هر چند که پایان این “شبِ تاریک” و مسیرِ سرشار از “بیم موج” و “گردابِ هایل” همانی باشد که “حسین منزوی” بزرگ سروده بود:

ز تخته پاره‌ی ما، دور نیست ساحلِ امن
اگر تلاطم و توفان، امان‌مان بدهند

نه دل من و تو به دریا زدیم؟ حوصله کن
که عشق و مرگ راه را به ما نشان بدهند…

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۳۱۲)

هفته‌ای با تعداد زیادی مطالب عالی. 🙂

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

تصویرسازی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی) (عااالی و انگیزه‌بخش. بهترین مطلب هفته.)

بابا، بیست و هفت سال بعد، و من (میثم زرگرپور)

چگونه هنگام لغزش در زندگی، دوباره فرمان را به دست بگیریم؟ (امیر مهرانی؛ مربی)

گفت‌وگوی درونی سازنده

۸ اصل برای تغییر زندگی

مدیریت کسب‌وکار:

رفتار سازمانی مستلزم تسلط بر مکانیزم برهان و احساس

روش‌‌های مسئولیت‌پذیر شدن کارمندان برای رشد شغلی

ساعت درونی سازمان را بیدار کنیم

گوش به زنگ باشید! جوانان نسل Z در راهند

چگونگی تصمیم‌گیری در شرکت‌های با مسوولیت محدود

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

چرا تیم کوک، استیو بالمر جدید است؟ (یک پزشک)

چرا سیستم ایمنی سازمان‌ به خلاقیت واکنش نشان می‌دهد؟

راهنمای تفکر انتقادی برای طراحان (هزار و یک بوم)

تغییر بدون استراتژی صرفا تعویض است نه تکامل

درس‌های مدیریت برند از شرکت‌های بین‌المللی برند را نابود کنید، مشتری را حفظ کنید

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

کسب‌و‌کار در ایران آسان‌تر است یا کشورهای خاورمیانه؟

مفهوم انگیزه در اقتصاد

انعکاس رشد در تولید صنعتی

علائم پیش‌روی بیماری هلندی

۴۵۰ میلیارد دلار؛ تولید ناخالص داخلی کشور

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

رشد کند سرمایه‌گذاری جهانی در IT

روندهای تکنولوژی در سال ۲۰۱۷

ساتوشی ناکاموتو بیت‌کوین را چگونه خلق کرد؟ (راه پرداخت)

آزار بده و آزار ببین (درباره‌ی ترول‌های مجازی. ترجمان)

افزایش ۳۰ درصدی استفاده از اینترنت اشیا در سال ۲۰۱۶

دوست داشتم!
۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۳۹): آخرین علت نیاز به وجود مدیر!

زمانی که اوضاع خوب پیش نمی‌رود، یعنی یک جای کار ما می‌لنگد. نباید این اشتباه را کرده و اصلا عملکرد خودمان را مورد بررسی قرار ندهیم. ما به خوبی از پس اوضاع برنمی‌آییم. به‌همین خاطر هم سرمربیانی را داریم که واقعا به آن‌ها اطمینان داریم و به‌لطف آن‌ها باید اوضاع تیم در این روزها را مورد بررسی قرار دهیم …

بحث این نیست که ما نتوانستیم؛ بحث این است که ما تلاش‌مان را کردیم ولی بنا به شرایط موجود حریف از ما پیشی گرفت. بحث لحظات و احساسات موجود است. در این دو بازی خاص و مشخص که بازی‌های مهمی هم بودند، حریفان از ما پیشی گرفتند. یک جای کار ما می‌لنگید؛ ولی فقط بحث یک چیز و یا یک مشکل مشخص نیست. زمانی که تیم خوب کار نمی‌کند، بحث خیلی مسائل مطرح می‌شود. از خط دفاع گرفته تا خط حمله، از جلو تا عقب. حریفانی هستند که به شیوه‌ای متفاوت بازی می‌کنند و باید خودمان را با این شرایط تطبیق دهیم.” (آندرس اینیستا؛ این‌جا)

زمانی که اینیستا این حرف‌ها را زده، زمانی است که “تیتو ویلانووا“ی فقید برای درمان سرطان‌ش همراه تیم نبود و بارسا در برزخ تفکر زمستانی گرفتار شده بود. حرف‌های اینیستا از این جهت جذاب است که خیلی‌ها هنوز هم معتقدند بارسای جادویی یک دهه‌ی اخیر محصول هنر بازیکنان‌ش بوده و مربیان‌ش ـ از جمله پپ ـ هیچ نقشی در این موفقیت‌ها نداشته‌اند. اما بارسای حد فاصل رفتن پپ تا آمدن لوچو انریکه ثابت کرد که این‌قدرها هم ماجرا ساده نیست.

اینیستا در یکی از چالشی‌ترین دور‌ه‌های بحران بارسای دو دهه‌ی اخیر، درباره‌ی راه‌کار برون‌رفت از بحران سخن گفته است. بخشی از حرف‌های اینیستا در این باب، بدیهی است: این‌که باید بحران را بپذیریم، درک کنیم که نقش خود ما در بروز آن چیست و عوامل بیرونی چه تأثیری روی ایجاد و تشدید بحران داشته‌اند. در نهایت باید یک مدلِ کلی از بحران و عوامل تأثیرگذار بر آن بسازیم و سعی کنیم راه‌حلی مناسب برای برون‌رفت از این وضعیت بیابیم.

اما در حرف‌های اینیستا یک نکته‌ی ظریف دیگر هم وجود دارد و آن نقش مدیران در برون‌رفت از بحران است. معمولا نقش مدیر در سازمان، نقشِ سازندگی در نظر گرفته می‌شود و اگر چه مدیران، در دوران بحران هم در سازمان حضور دارند و برای برون‌رفت از بحران تلاش می‌کنند؛ اما نباید فراموش کنیم که نقش مدیر در چنین روزهایی فراتر از نقش‌های سنتی او است. شاید تنها زمانی که سازمان به‌معنی واقعی کلمه به مدیر نیاز دارد در روزهای بحران باشد؛ روزهایی که در آن‌ها مدیر باید تمامی کارهای زیر را هم‌زمان انجام دهد:

  1. ایجاد باور امید به آینده‌ی روشن و حمایت روحی و روانی از تک‌تک نیروها برای غلبه بر استرس‌ها و نگرانی‌ها؛
  2. حفظ اتحاد و هماهنگی میان نیروهای سازمان؛
  3. داشتن نگاه کلان از یک سطح بالاتر (دید عقابی) به بحران ایجاد شده و عوامل تأثیرگذار بر آن؛
  4. جستجو به‌دنبال راه‌حل‌های برون‌رفت از مشکلات و تصمیم‌گیری به‌موقع برای انتخاب یک سناریوی احتمالی برتر؛
  5. مشارکت در عملیات روزمره‌ی سازمان برای سرعت بخشیدن به اقدامات و رفع گلوگاه‌های کاری.

به سیاهه‌ی فوق می‌شود کارهای فراوان دیگری را نیز افزود. در هر حال مهم این است که راهِ و رازِ برون‌رفت از بحران‌ها در هر سازمانی، داشتن یک مدیرِ توان‌مند، باورمند و جسور است. این آخرین دلیل نیاز به یک مدیر برجسته در هر سازمانی است!

دوست داشتم!
۵
خروج از نسخه موبایل