“من فکر میکنم بهتر است زیاد صحبت نکنم. بهتر است این مسئله را در شرایط خونسردتری آنالیز کرد و برای بازی بعدی دوباره متحد شد … مهمترین ناامیدی این قبیل شکستها تأثیر آن روی باورتان است. این خطرناک است … بیایید واقعگرا باشیم . ما در دنیای خیالی زندگی نمیکنیم. شاید دو یا پنج درصد از نظر ریاضی شانس داریم. باید یک عملکرد کاملا متفاوت داشته باشیم. شما هیچ گاه از آینده اطلاع ندارید!” (آرسن ونگر پس از باخت چهار هیچ به میلان در لیگ قهرمانان اروپا؛ اینجا)
دسته: کار حرفهای
۹ چیزی که بهعنوان رئیس نباید از زیردستانتان بخواهید
رئیس هستید و قدرت دست شماست. اما بهتر است برای این ۹ کار از قدرتتان استفاده نکنید:
۱- آدمها را مجبور به حضور در مراسم اجتماعی (مثلا جشن آخر سال شرکت) نکنید: ممکن است طرف از محیط کارش راضی نباشد یا از دیگران خوشش نیاید. ممکن هم هست نخواهد خارج از محیط کاری با دیگران در ارتباط باشد. این فشار آوردن میتواند به سادگیِ گفتن: “میبینمت جانی” باشد!
۲- از یک کارمند بخواهید کاری را انجام دهد که قبلا از دیگری خواستهاید انجامش دهد: مثل اینکه بخواهید تا کار ناتمام یا عقبافتادهی دیگری را تکمیل کند.
۳- آدمها را برای کمکهای خیریه تحت فشار بگذارید: این باکلاسبازیهای بعضی سازمانها را دیدهاید؟ “کارکنان فلان سازمان یک ماه حقوقشان را بهصورت نمادین به بنیاد X کمک کردند.”
۴- از آنها بخواهید در زمان ناهار در یک جلسهی کاری شرکت کنند و غذا هم به آنها ندهید!
۵- از آنها بخواهید خودشان را ارزیابی کنند.
۶- از آنها بخواهید همکاران همسطح خودشان را ارزیابی کنند.
۷- اطلاعات شخصی را در راستای هدف “تیمسازی” شما افشا کنند: مثلا “بگو ببینم در مورد فلانی چه احساسی داری؟” تنها صحبت کردن در مورد عملکردها مجاز است.
۸- از آنها بخواهید وقتی از مسیر درست منحرف شدید، به شما اخطار بدهند: در واقع شما نباید از زیردستانتان بخواهید عملکرد شما را پایش کنند. مثلا وقتی در یک جلسه که حسابی عصبانی شدهاید و نمیفهمید چه میگویید به شما یادآوری کنند که عقبنشینی کنید.
۹- از آنها بخواهید کاری را که خودتان حاضر نیستید انجام دهید را انجام دهند.
(عکس از اینجا)
پ.ن. با دو مورد ۵ و ۶ مشکل دارم! بقیه عالی است.
حرفهایها (۹)
من وقتی فیلم بازی میکنم زیاد به مخاطبم کاری ندارم؛ به لذتی که خودم میبرم فکر میکنم. به اینکه از محیط، بازیگران اطرافم و خلاقیتی که بهخرج میدهم چه لذتی میبرم. هر هنرمندی باید اول از کارش لذت ببرد تا مخاطب بتواند از کار او لذت ببرد. هنرمندی که از قبل به مخاطبش فکر میکند، بیشتر تکنسین است تا خلاق. خلاق کسی است که که از کاری که انجام میدهد کیف میکند؛ در هر هنری. برای همین است که میگویند هنرمندان در لحظهی خلاقیت دیوانهاند. یعنی دیوانههایی پارهوقت هستند؛ لحظههایی عاقل و لحظههایی دیوانه … همیشه هنرمند باید خودش لذت ببرد؛ بعد حتما عدهای پیدا میشوند که از لذت بردن او لذت ببرند!
(از گفتگو با رضا کیانیان در مورد فیلم “یه حبه قند”؛ مجلهی فیلم؛ شمارهی ۴۳۳؛ آبان ۱۳۹۰)
(عکس استاد از اینجا)
پ.ن. سی خرداد ۶۱مین زادروز خجستهی رضا کیانیان نازنین است. به این مناسبت، این هفته پست درسهای توسعهی کسب و کارهای کوچک استثنائا منتشر نمیشود. هفتهی آینده این درسها را پی خواهیم گرفت.
نامهای به یک دوست نادیده: تصمیم بگیر که موفق بشوی
دوست نادیدهای از میان خوانندگان اینجا چند روز پیش به من ایمیل زده بودند و برای مقابله با بیانگیزگی راهکار خواسته بودند. نکتهی جالب ایمیل ایشان، اشتراکی بود که با هم داشتیم. با خواندن حرفهای این دوست بهیاد ماجراهای چند سال قبل افتادم و مسیری که من را به نقطهی امروز رسانده است. بنابراین برای آن دوست نوشتم که زندگی در شهر زیبای و تاریخی تفرش برای من چه بههمراه داشت:
“دوست عزیز ما با هم یک نقطهی مشترک جالب داریم: من هم در رشتهی مهندسی صنایع دانشگاه تفرش درس خواندهام؛ البته آن زمانی که هنوز دانشگاه صنعتیِ تفرشِ امروز، زیرمجموعهی دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود. برای همین میخواهم برای شما داستان زندگی در آن کوه و کمرهای دانشگاه تفرش و تأثیر عمیقش را بر زندگیام تعریف کنم؛ شاید کمکتان کرد …
من آدمی بودم وابسته به خانواده و بسیار حساس. تا قبل از رفتن به دانشگاه ـ آن هم در شهر کوچکی مثل تفرش و وسط آن همه کوه و بیابان ـ شاید جز چند روزی از خانواده جدا نشده بودم. و این تجربهی سه ساله برای بزرگ شدن و مستقل شدن و محکم شدنم بسیار به کارم آمد. خوب در دانشگاه با آدمهایی از شهرهای مختلف و فرهنگهای مختلف روبرو شدم، یاد گرفتم که همهی پیشفرضهای ذهنی من در مورد درستها و نادرستها لزوما درست نیستند، یاد گرفتم دنیا خیلی بزرگتر از تجربیات و محیط اطراف من است و خیلی چیزهای دیگر. اما باز هم آنچه زندگی در دانشگاه و شهر تفرش به من برای موفق شدن دادند، اینها نبودند.
احتمالن شما فشار و شرایط بهتری نسبت به زمان ما تجربه کردهاید (البته امیدوارم!) مثلا وقتی ما وارد دانشگاه شدیم، خیلی از ساختمانهایی که الان میبینید وجود نداشتند: نه سلفی بود و نه مرکز کامپیوتری، نه کتابخانهای بود و نه حتا مسیر رفت و آمد بین دانشکدهها و خوابگاهها! حتا ساختمانهای کارگاههای جوش و ریختهگری در سالهای بعد ساخته شدند. به این شرایط سخت این را اضافه کنید که ما اسما دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر بودیم؛ اما در عمل هیچ نمیدیدیم: نه استادی، نه کلاسی و نه امکانات جانبی مثل بازدید از کارخانهها و … از آن بدتر این بود که ما رسما توسط دانشگاه مادر بهعنوان دانشجویان تحمیلی (که حالا ماجرایش مفصل است) و وصلهی نچسب دیده میشدیم و از هیچ کاری برای ما تحقیر کردن ما خودداری نمیشد!
اما این شرایط بد باعث شد چند اتفاق خوب در زندگی من و دوستانم بیافتد:
۱- یاد گرفتیم چطور سختیها را تحمل کنیم.
۲- یاد گرفتیم که “یاد گرفتن” وظیفهی اصلی خود ما در تمامی زندگی است و هیچ کس وظیفهای برای “یاد دادن” به ما ندارد!
۳- ما متوجه شدیم آدمهای توانمندی هستیم که به هر دلیلی عدهای عمدا دارند برای ما محدودیت ایجاد میکنند. تازه از این محدودیتهای عمدی تحمیل شده توسط دانشگاه مادر هم که بگذریم، محدودیتهایی که جوانهای همسن و سال آن موقع من و این روزهای شما با آنها روبرو هستند هم کم نبودند! اما ما تصمیم گرفتیم بهجای غر زدن و نشستن و لعنت فرستادن به بخت بد، برای اثبات توانمندیمان دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و خودمان تلاش کنیم: از همان بیابانهای دانشگاه تفرش در کلاس سی و چند نفرهی صنایع ما تا بهامروز تنها ۴-۵ نفر هستند که به درجات کارشناسی ارشد یا دکترا ـ آن هم در بهترین دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله همان دانشگاه مادر (!) ـ نرسیدهاند. ما آنجا بدون هیچگونه کلاس کنکوری، رتبههای تکرقمی زیادی در کنکور کارشناسی ارشد داشتیم. خیلی از دوستان ما این روزها در دانشگاههای خوب داخل و کشور در حال گذراندن دورهی دکترا هستند. آنهایی هم که وارد بازار کار شدند، یکی از یکی موفقترند.
شاید داستان موفقیت من و دوستانم در نگاه اول ساده و مثل دیگر “قصه”های موفقیت بهنظر برسد که این روزها این طرف و آن طرف میخوانیمشان؛ اما واقعیت این است که ما با همین چند اصل ساده توانستیم به موفقیت برسیم. اگر ما توانستیم از آنجا به اینجا برسیم، چرا شما نتوانید به آنجایی که میخواهید برسید؟
بنابراین بهیاد داشته باشید که: مهم شروع کردن است و پیش رفتن و تاب آوردن. به گذشته نگاه نکنید. به آیندهی زیبای پیش رو فکر کنید و برای حرکت و موفق شدن، تصمیم بگیرید. اولین قدم در راه موفقیت، تصمیم گرفتن برای موفق شدن است …”
پ.ن. راستش احساس میکنم کمکم داریم فراموش میکنیم بهترین الگوی موفقیت در زندگی، خودمان هستیم! بنابراین به درسهای آموخته از موفقیتهای گذشتهتان فکر کنید و در زندگیتان بهکارشان بگیرید.
برای افزایش بهرهوری در کارها، عنوان کارتان را عوض کنید!
بعضی وقتها ایدههای بسیار جالبی میبینم که شاید کلا توضیحشان چند خط بیشتر نباشد؛ اما بسیار جالب توجهاند. دیمیتری ایواننکو اینجا روی وبلاگهای PMI به نکتهی جالبی اشاره میکند: یکی از دلایلی که ما دوست نداریم کاری را انجام بدهیم یا نمیتوانیم آن کار را درست انجام بدهیم عنوان آن فعالیت / وظیفه / کار است. او میگوید قدرت واژهها را دست کم نگیرید؛ در ذهن هر کس واژهها اهمیت و وضوح متفاوتی دارند. بنابراین خیلی وقتها مشکل از بلد نبودن یا مهارت نداشتن در انجام کار نیست؛ مشکل درک نکردن واقعیت آن کار توسط ذهن است!
بنابراین ایواننکو پیشنهاد میکند که وقتی میخواهید کاری انجام دهید ـ چه خودتان تصمیم گرفته باشید چه به شما ارجاع شده باشد ـ عنوان آن را طوری برای خودتان بیان کنید و بنویسید که با واژههایی بیان شود که برای شما ملموسترند. مثلا ایواننکو میگوید من بلدم چطور جلسه را مدیریت کنم؛ اما توان رساندن آدمها به یک نتیجهی مشترک را ندارم. بنابراین وظیفهی “جمع کردن اعضای تیم برای رسیدن به توافق در مورد یک راهحل” را برای خودم “مدیریت یک جلسهی مذاکره در مورد راهحل یک مسئله” مینامم!
جالب بود!
لینکهای هفته (۹۲)
پیش از شروع:
- برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
- لینکهای توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده میشوند.
- برای مرور سریعتر مطالب، لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
حقیقت و واقعیت و خطاها ارزشمندند (این دو مطلب مرتبط و مهم را که به یک مشکل مشترک میان همهی ما میپردازند را حتمن بخوانید …) (زهرا جم؛ تراوشهای ذهن یک مشاور)
۱۱ نکته کلیدی در حفظ بهرهوری در همه جا! (زومیت)
با افراد غیر قابل تحمل چگونه رفتار کنیم؟ (عالی، مهم و بسیار خواندنی)
لذت خوانش متن (۸) – درد کار (شمس مولانا)
جویای کار هستید؟ مواظب روحیهتان در هنگام مصاحبه استخدام باشید (محمد سالاری)
چگونه افکار خود را ارزیابی کنیم؟ (آکادمی تفکر)
مدیریت و کارآفرینی:
ایدههایی برای مبارزه با رشوهخواری و فرهنگ منحوس آن (مجید آواژ؛ روزنوشتهای بهساد) (پیشنهاد آقای آواژ عزیز عالی است و من هم حمایت کامل خودم را از آن اعلام میکنم.)
خاک کف بازار (علی واحد؛ وبلاگ رادمان) (عاالی!)
مدیر الگو (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
بیانگیزگی عمومی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
لیست سیاه! (بهاره حسینی؛ The Notes)
PMBOK نسخه ۵ و آزمون PMP (نادر خرمیراد)
لطفا هنگام برخورد با یک مشتری عصبانی این موارد را رعایت کنید (زینب جم؛ همینا)
اجایل یعنی بودن (اسد صفری؛ دنیای چابک)
مدیریت گروه (شایان شلیله؛ دنیای مجازی یا فاجعه مجازی در ایران)
سریع و ارزان شکست بخورید (استاد پرویز درگی)
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
وبلاگهای جوان زیر ذرهبین وببلاگ فارسی (سعید امیرلو؛ وببلاگ فارسی) (پیشنهاد خوبی است :))
محصول مهم مایکروسافت در همایش روز دوشنبه: یک تبلت ساخت خود مایکروسافت؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
بررسی رفتارهای اجتماعی با استفاده از نمودار فعالیت توییتری (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (جالب!)
خوب است بدانید (وبلاگ رسمی گوگل به زبان فارسی)
پیوست متن دلخواه مانند لینک منبع به محتوای کپی شده از سایت شما (تورتک)
حدود ۸۵ درصد از جمعیت جهان تا سال ۲۰۱۷ به اینترنت همراه پرسرعت دسترسی خواهند داشت
مالک حقیقی عنوان پدر اینترنت کیست؟
راهکارهای مدیریت منابع انسانی با فناوریهای همراه سازگار میشوند
شایعه خرید نوکیا توسط مایکروسافت دوباره بر سر زبانها افتاد
گوگل کولهپشتی دوربیندارش را معرفی کرد
صنعت فاوا در ایران:
۲۵ نکته در مورد پیشرفتهترین سلاح سایبری (مصطفی لامعی؛ iClub) (دربارهی ویروس فلیم / شعله)
مدیرعامل زیرساخت: ظرفیت اینترنت بینالملل کشور از ۳۲ به ۵۰۰ گیگابایت افزایش مییابد (هنوز افزایش نیافتهها!)
شبکههای اجتماعی:
نقدی بر وبلاگنویسی: وبلاگ vs. شبکهی اجتماعی (وبلاگ نقدهای من)
مایکروسافت با پرداخت بیش از ۱ میلیارد دلار، شبکهاجتماعی Yammer را از آن خود میکند (زومیت)
لینکداین حسابهای هک شده را بست
اقتصاد:
ارزیابی سهمیهبندی زنان در موقعیتهای شغلی بالا (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)
فرصتهای تحصیل ـ کالج کارلو آلبرتو (علی سرزعیم؛ دوستدار سقراط)
ایران در میان کشورهای با بالاترین نرخ بیکاری (حجت قندی؛ اقتصادانه)
فروش کتاب در نمایشگاه کتاب امسال چقدر بود؟ ۱۵۰ میلیارد تومان
درسهایی از فوتبال برای کسب و کار (۷۰)
خورخه ورگارا، مالک باشگاه چیواس در گفتگو با خبرنگاران گفت: “در زمان بحران، شما دو گزینه دارید؛ رؤیایتان را کنار بگذارید و شکست را قبول کنید یا اینکه با آن مقابله کنید و به موفقیت برسید.” یوهان کرویف هم گفت: “وظیفهی ما گرفتن بهترین بازی از بازیکنان موجود است. هدف ما همیشه رسیدن به پیروزی است؛ اما در زندگی نمیتوانید همیشه پیروز باشید. ابتدا باید یک پایه و اساس محکم ایجاد کنید و سپس از آنجا رشد کنید.” (اینجا)
حرف این دو نفر را بگذارید کنار هم تا دستتان بیاید چطور باید به رؤیاها رسید …
از ورزش چه میشود برای کسب و کار آموخت؟
اگر خوانندهی گزارهها بوده باشید، با پستهای “درسهایی از فوتبال برای کسب و کار” من آشنایید. در این مجموعه نوشتهها تلاش میکنم تا با بررسی اتفاقات ذنیای جذاب فوتبال و حرفهای مربیان و ستارههای فوتبال، درسهایی را برای زندگی و کسب و کار بهتر بیان کنم. چند روز پیش به این مطلب بانمک در اکونومیست برخورد کردم که در آن دو درس مهم ورزشی برای زندگی و کسب و کار اشاره شده است:
۱- در زندگی شخصی و شغلی و زندگی ورزشی نیازمند برنامهریزی و تمرین برای موفقیت هستیم؛ با این تفاوت که در زندگی شخصی و شغلی برنامهریزی و آماده شدن در برابر چیزی است که ممکن است کار نکند و بهشکل اشتباه پیش برود. اما در ورزش برنامهریزی و تمرین برای این است که ببینیم عوامل موفقیت فرد در چیزی که در آن خوب است چیستند، چطور میتوانیم در کارمان بهتر عمل کنیم و چطور میتوانیم این درسها را بهدیگران منتقل کنیم.
۲- در ورزش باید هر روز تمرین کرد و یاد گرفت و بهبود داشت؛ در غیر این صورت بازندهایم.
جالب بود!
لینکهای هفته (۹۱)
خوب من باز لینکها را خونده بودم؛ وقت نشد بنویسم! خوب یک خبر خوب که امروز صبح بهدست من رسید اینکه یکی از کتابهایی که سال گذشته ترجمه کرده بودم مجوزهای لازم را گرفته (اینجا) و بهزودی توسط انتشارات سازمان مدیریت صنعتی منتشر میشود. 🙂
پیش از شروع:
- برای دیدن مطالبی که این پست برگزیدهی آنهاست، میتوانید فید لینکدونی گزارهها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
- لینکهای توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده میشوند.
- برای مرور سریعتر مطالب، لینکهایی را که از نظر من تنها خواندن عنوانشان کفایت میکند، با پسزمینهی زرد رنگ نمایش میدهم.
جامعهشناسی، سلامت و روانشناسی و کار حرفهای:
ایدههای مفت- گفتگو با خشایار دیهیمی (بهترین مطلبی که این هفته خواندم این گفتگوی روزنامهی شرق با استاد دیهیمی بود. حرفهای ایشان به اینجا خیلی مربوط است. حتمن بخوانید …)
این یک نمایش نیست، یک حقیقت است! (امیر مهرانی؛ The Coach) (دربارهی رفتارهای عجیب و غریب ما ایرانیها …)
با نور خود آشناییام ده (وبلاگ علی م.) (عاااااالی!)
شرطی شدن (محسن صحراگرد؛ وبلاگ تجربه) (خیلی عالی!)
یک سوال مهم! (زهرا جم؛ تراوشهای ذهن یک مشاور) (دربارهی موضوعی به نام هزینهی سوخته یا sunk cost که بعدا در موردش خواهم نوشت!)
توصیههای یک ارتوپد به کسانی که دچار گردن درد میشوند (جدی بگیرید مثل من گرفتار این درد وحشتناک نشید!)
۵ راه برای کاهش خستگی چشم هنگام کار با کامپیوتر
مدیریت و کارآفرینی:
تدوین مقتضیات رفتاری شغل (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
موفقیت در مصاحبه استخدامی (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت)
پایان بررسی نظرات در مورد نسخه پنجم PMBOK (نادر خرمیراد) (تبریک به نادر بابت مشارکت در تدوین استاندارد PMBOK!)
جذبه تبلیغ! (الهام اعتدالی؛ تجربهها و ترجمهها)
از شکلگیری ایده تا ایجاد کسب و کار
Coworkers’ Conversations Impair Your Performance
فناوری اطلاعات و ارتباطات:
هفتاد درصد اپلیکیشنهای تازه برای iOS نوشته میشوند، iOS چهار برابر سودآوری بیشتر برای توسعهدهندگان دارد (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)
۶٫۵ میلیون اکانت لینکدین ممکن است به خطر افتد، پسوردهای خود را تغییر دهید (سعید امیرلو؛ وببلاگ فارسی)
سلاح جدید گوگل: نقشه سه بعدی هوایی
مایکروسافت تا کنون ۶۰۰ میلیون لایسنس ویندوز سون فروخته است (نارنجی)
۱۹ میلیارد ارتباط اینترنتی تا سال ۲۰۱۶/ معرفی تریلیونها آدرس جدید
پر درآمدترین شغلهای شرکت اپل (وینبتا) (جالبترینش حقوق تحلیلگران کسب و کار بود!)
دیکشنری تصویری گوگل منتشر میشود
شبکههای اجتماعی:
ثبت نام در همایش “روز رسانه های اجتماعی” آغاز شد
فیسبوک از App Center خود پردهبرداری کرد (وبلاگینا)
حالا ما روزانه ۴۰۰ میلیون توئیت ارسال میکنیم! (فارنت)
۱۰ سال به پایان عمر فیسبوک باقیست
درآمد یک میلیارد دلاری توییتر از محل تبلیغات
صنعت فاوا در ایران:
جدول مصوبات راهاندازی شبکه ملی اینترنت/ ۱۰ مصوبه برای دستگاهها
با مجوز کمیسیون تنظیم مقررات; تعرفه تلفن ثابت رسما گران شد
مفیدترین کاربردهای موبایل از نظر ایرانیها
اقتصاد:
از کنگاور تا کنیا (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)
عوامل تغییرات شدید قیمت نفت (عطیه همدانی)
مهاجرت دانشجویی به آمریکا (پویان مشایخ؛ خاکریز اقتصاد)
اقتصاد خانواده (کافه اقتصاد)
تولید در تنگنای سیاست حذف یارانهها (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)
درسهایی از فوتبال برای کسب و کار (۶۹)
“من روی مشکلات تمرکز نمیکنم و تنها دنبال راهحلهایی هستم تا به هدفهایمان برسیم. ما برای برآورده شدن اهدافمان باید مشکلات را فراموش کنیم.” (کارلوس کیروش؛ اینجا)
بدون شرح و عالی!