اگر همهی وقت خودت را صرف سعی کردن بکنی، پس کاری به جز سعی کردن انجام ندادهای. بنابراین کاری را که باید، انجام بده و خودت را خلاص کن!
چارلز بوکوفسکی
اگر همهی وقت خودت را صرف سعی کردن بکنی، پس کاری به جز سعی کردن انجام ندادهای. بنابراین کاری را که باید، انجام بده و خودت را خلاص کن!
چارلز بوکوفسکی
به عقیدهی اندرو هیل ستوننویس روزنامهی فاینشنال تایمز، مشاوران هیچ فرقی با ویروس ندارند! او برای اثبات نظرش ۵ شباهت میان ویروسها و مشاوران را هم پیدا کرده است:
این هم دیدگاهی است! البته من فکر میکنم اینها هیچ کدام منفی نیستند؛ مخصوصا آخری یعنی گرفتن پول که این روزها واقعا برای مشاوران خودش بیماری بزرگی شده است!
“اگر کسی را نداشته باشید که به شما انگیزه بدهد، دیگر دلیلی هم برای جنگیدن ندارید. این کاری است که مربیان باید انجام بدهند. مورینیو به اندازهای به من روحیه میداد که حاضر بودم به خاطر او بمیرم. یک مربی باید خودش را با بازیکنانی که در اختیار دارد تطبیق دهد، به ویژه وقتی ۷۰ میلیون یورو برای او خرج می کنید.” (زلاتان ایبراهیموویچ؛ اینجا)
رهبران و مدیران محترم؛ شما برای این در سازمان هستید: انگیزه دادن به زیردستانتان برای انجام کارهایی که برای رسیدن به اهداف سازمان لازم است!
اما ماجرای زلاتان و بارسا که خودش به آن اشاره کرده، یک تا درس جالب دیگر را هم به ما میآموزد: برای حل یک مشکل (اتوئو!) به سراغ یک مشکل دیگر (زلاتان) نروید! فلسفهی فوتبال بارسا بازی زمینی و تکنیکی است. یک مهاجم قد بلند و سر زن مثل زلاتان (هر چقدر هم تکنیکی باشد) در کجای این چارچوب تاکتیکی جای میگیرد؟
اگر روزی برسد که در دنیا اغلب آدمها بیشتر از آنکه ناراحتی دیگران را بخواهند، آرزوی شادی خودشان را داشته باشند؛ آنگاه میتوانیم امیدوار باشیم که بهشت موعود، در زمانی کوتاه دستیافتنی خواهد بود …
برتراند راسل
پیش از شروع سه نکته:
با این توضیحات لینکهای هفته را مرور میکنیم:
مدیریت:
من در ۱۵ اسفند ۱۳۷۹ کجا بودم! (داستان زندگی حرفهای امیر مهرانی. حتما بخوانید!) و ایدههای دست نخورده در کنج فولدرهای لپتاپ (امیر مهرانی)
زنان ایرانی، چه زمانی وارد میشوند؟ (احمد شریفی که خوشحالام دوباره به اینترنت دسترسی پیدا کرده!)
نیمی از جمعیت ایران چه می کنند؟ (یادداشت مدیر سایت همینا در مورد وضعیت کارآفرینی زنان در ایران)
تبادل تجربه ـ کی چقدر پول نیاز داریم؟ (مهدی عرب عامری؛ من فرصت نکردم نظر بدم؛ ولی حتما نظر خواهم داد. شما هم بروید و نظرتان را در این مورد بدهید.)
حسی از جنس غرور (آقای مجید آواژ؛ راستاش به کارکنان بهساد حسودیام شد …)
مدیریت تجربه مشتری (استاد پرویز درگی)
گزارشی از مدرسه خورشید (مدرسهی آموزش کارآفرینی برای زنان)
شیوهی مدیریت تشکلهای غیررسمی در میان کارکنان ـ بخش یک، بخش دو و بخش سه (ایدهای بسیار جالب! سازمانها باید شبکههای غیررسمی را به خدمت سیستم مدیریت رسمی سازمان بگیرند! چطور؟ بخوانیدش!)
چند قدم عقب تر بیایید، ۶ تکنیکی که یک کارآفرین بیشتر نیاز دارد
چگونه ایده های بزرگ را عملی کنیم؟
مرد ۱۰۰ میلیارد دلاری! (مردی که ویژن زندگیاش رسیدن به ثروت ۱۰۰ میلیارد دلار است! ملت ویژن دارند؛ ما هم ویژن داریم!!!)
فناوری اطلاعات:
Zite : روزنامهای که همیشه مطابق سلیقه شماست! و عاشق دلخسته اپل! (چه پرسنال برندینگی میکنه این آدم!) و با ShadowDraw مثل حرفهایها نقاشی بکشید! (مایکروسافت بعد از کینکت، باز هم یک کار خلاقانهی دیگر دارد رو میکند که ازش بعید است!) (یک پزشک؛ دکتر علی رضا مجیدی)
پروفایل آنلاین روی about.me (بلاگنوشت؛ صادق جم)
فروش کوپنی آخرین دستاورد بازاریابی اینترنتی (ایدهی بسیار جالبی دارد!)
رشد بازار جهانی نرمافزارهای هوشمندی تجاری
گارتنر: غلبه رایانههای لوحی بر رایانههای شخصی
برنامهریزی ۴۰ درصد سازمانهای بزرگ دنیا برای خرید نرمافزارهای CRM
EBay محبوبترین برند در حوزه رسانه اجتماعی
آیپد۲؛ شماره یک بازار تبلتها
فوربس معرفی کرد برترین شرکتهای تکنولوژی از نظر فرصتهای شغلی
اپل مورد تقدیر همه شرکتهای دنیا
بزرگترین نمایشگاه فناوری اطلاعات به کار خود پایان داد: پایان سبیت ابری
مایکروسافت یک میلیارد دلار به نوکیا میدهد (دلیل ترجیح وینفون به اندروئید!)
سهم سیستم عاملهای موبایل در کشورهای جهان (گزارش تصویری جالب)
موجود ۹ چشم گوگل (دربارهی دوربینها و ماشینهای دید خیابانی گوگل)
کاربران گوگل می توانند سایتهایی را که دوست ندارند فیلتر کنند! (البته بهزودی!)
کینکت مایکروسافت وارد کتاب گینس شد
مودمهای “وای- فای” سرعت اینترنت را کاهش میدهند (تا ۳۰ درصد!)
روی خط سرمایهگذاری ۵۰ میلیون پوندی انگلیس برای اینترنت پرسرعت (دولته دارند!؟)
فیس بوک اعتماد به نفس را تقویت می کند
یافتن جایگزین برای نرمافزارهای تجاری
اقتصاد:
چرا مردان از حقوق زنان حمایت میکنند؟ و ثبات سیاسی و انرژی شمال آفریقا (حامد قدوسی عزیز که خوشبختانه دوباره چای داغ را راه انداخته.)
تاثیر هدفمندی یارانه ها بر گردشگری (احسان اردستانی)
سخنگوی اقتصادی دولت خبر داد: تغییر روش تعیین دستمزدها (نظام شناور دستمزدها با حذف حداقل حقوق از قانون کار!؟ دکتر طبیبیان میگفت ما میخواستیم در برنامهی اول این کار را بکنیم ولی زورمون نرسید. حالا این دولت که افتخارش فحش دادن به لیبرالیسمه، داره این کار را میکنه!)
واکاوی بسته پولی ۹۰ (مهم و خواندنی)
فقط ۱۳درصد از زنان ایرانی مشغول به کار هستند/ مردان دو برابر زنان درآمد دارند (فاجعه!)
تورم شتاب گرفت / نرخ بهمنماه: ۱۱٫۶ درصد
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
الفبای مدیریت خشم (بسیار مفید!)
چگونه رفتاری صمیمیتر و اجتماعیتر داشته باشیم
چه راههایی، گفتن کلمه نه را آسانتر میسازد؟
۱۰ دلیل برای اینکه شغل خود را در حوزه IT ترک کنید!
چگونه انرژی منفی را از خود دور کنیم؟
پ.ن. ۱. لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمیشناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیشتر.
پ.ن.۲. اگر دوست داشتید توئیتر گزارهها را برای دیدن ایدهها و حال و احوال روزانهی من و گودر گزارهها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روانشناسی و جامعهشناسی (و گاهی هم که خیلی هیجانزده میشوم، علم و طنز و چیزهای دیگر!) دنبال کنید.
دنیا آنقدر وسیع است که برای همهی مخلوقات جایی هست. پس به جای اینکه جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید …
چارلی چاپلین
داشتم در کانال پیکسار در یوتیوب دوری میزدم تا ببینم چه خبره که در این ویدئوی جالب که به معرفی استودیوی تازه تأسیس پیکسار در کانادا اختصاص دارد، دیدم که یک آقای تپل بانمک (جان لاستر) دارد بهعنوان مدیر ارشد خلاقیت CCO ـ که مخفف (Chief Creative Officer) است ـ صحبت میکند! برایام این عنوان شغلی جالب بود؛ مخصوصا اینکه همان روز این مقالهی جالب خوانده بودم که حرف اصلیاش این است: نوآوری و خلاقیت در سازمان هم نیازمند رهبری است و هم نیازمند مدیریت! همهی اینها در کنار هم باعث شد تا کمی جستجو کنم و از اطلاعات پراکندهای که در دسترس بود، نکاتی را دربارهی مدیر ارشد خلاقیت جمعآوری کنم:
مدیر ارشد خلاقیت در دنیای بیزینس امروز حتی در کشورهای پیشرفته هم عنوانی جدید است و حسابی جا دارد برای برای کار کردن. فکر میکنم در ایران حداقل شرکتهای مهندسی، شرکتهای تولیدکنندهی محصولات مصرفی و شرکتهای بازاریابی و تبلیغات به چنین پستی در ساحتار سازمانیشان نیاز زیادی داشته باشند.
قبلا مطالبی در مورد رزومهنویسی در این وبلاگ نوشته شده؛ از جمله راهنمای رزومهنویسی چگونه رزومه ننویسیم! روزهای آخر سال است و خیلی از ما ممکن است دنبال عوض کردن شغلمان باشیم. حتی اگر این طور نباشد هم به هر حال آخر سال فرصت خوبی است برای بازنگری و تکمیل رزومهمان، براساس تجربیات و آنچه امسال به دست آوردیم.
امروز یکی از دوستان یک فرمت برای رزومه فرستاده بود که من ببینم و نظر بدهم. این فرمت کلیت خوبی داشت؛ اما نقایصی هم داشت. بنابراین این فرمت را اصلاح کردم و توضیحات لازم را هم برای تکمیل بخشهای مختلف به آن اضافه کردم. این فرمت را در قالب فایل ورد از اینجا یا اینجا دریافت کنید. توضیحات من با رنگ زمینهی زرد در این فایل مشخص شده که باید حتما بعد از نهایی شدن رزومهتان، از فایل حذفشان کنید.
فقط یک نکتهی تکمیلی: این فرمت استاندارد شامل چند تا جدول است که باید اطلاعاتتان را داخلاش تکمیل کنید. غیر از بخشهای اطلاعات فردی، اطلاعات تحصیلی و سوابق شغلی که تکمیلشان واجب است و اصلا حذفشان راه ندارد، سایر جداول اختیاری هستند. بنابراین اگر اطلاعاتی برای تکمیلشان ندارید، در رزومهتان حتی خالیشان هم نگذارید؛ حذفشان کنید!
“بازیهای زیادی باقی مانده و ما باید تحت هر شرایطی در دیدارهای آتی به پیروزی برسیم. هر چه بیشتر پیش میرویم بهتر میشویم و این برتری را داریم که سرنوشتمان به دست خودمان است.” (داوید ویا در مورد بارسلونا) اینجا
در دنیای رقابت، باید تلاش کنید که شما پیروز شوید؛ نه اینکه رقیب ببازد. داشتن توانایی بردن، خود یک مزیت رقابتی است.
“وقتی ۵۰ ساله شدم، اتفاقی برای من افتاد. هیچ. واقعا هیچ. هیچ احساسی در مورد رسیدن به یک نقطهی مهم زندگی نداشتم. نه بیمی و نه لذتی. و این احساس پوچی، من را نگران میکرد …” و اینگونه بود که خانم جوانا بارش مشاور ارشد شرکت معظم مککنزی شروع کرد به گشتن به دنبال قطعهی گمشدهی پازل زندگیاش: “اشتباه من کجا بود؟ من راجع به این موضوع فکر کردم و به این نتیجه رسیدم: احساس نامرئی بودن میکردم. من زندگیام را بهعنوان یک مشاهدهگر گذرانده بودم و این احساس، برای مدتها و مدتها در من رسوب کرده بود.” و به این ترتیب خانم بارش و همکارش سوزی کرانستون ادبیات علمی و آکادمیک موجود را بررسی کردند تا بتوانند شواهدی در جهت تأیید مشاهداتشان در مورد زنان در محل کار بیابند.
“ما کمکم خودمان را در میان معیارهایی محاصره شده دیدیم که فراتر از دیدگاههای سنتی به مدیریت و پیشرفت حرفهای بود: ایدههای جدیدی دربارهی اینکه چگونه خوب بودن از نظر احساسی، روانی و فیزیکی، ارتباط عمیق با کار خود فرد و دیگران و لذت بردن از کار میتوانند شرایط لازم را برای رهبری موفق فراهم کنند.”
“اینجا جایی است که این زنان موفق قرار دارند: رهبرانی که خودشان را برای جنگیدن در سازمان و اعلام اشتیاقشان به کار ـ یعنی احساس لذت از کار و معنادار بودن آن ـ بدون کوچکترین احساس خجالتی مسلح کردهاند. این همه سال تلاش کردن برای پنهان کردن احساساتام، مرا پریشان ساخته بود.”
خوشبینی مطلق ویژگی دیگر رفتاری زنان رهبر است. “بسیاری از این زنان بر موانع جدی و دردناکی غلبه کردهاند؛ اما وقتی اوضاع مساعد نبوده هم روحیهشان را از دست ندادهاند. آنها به کار چسبیدهاند و به پیش رفتن ادامه دادهاند. آنها هم کار را انجام میدهند و هم اصلاح را.”
براساس این یافتهها خانم بارش و خانم کرانستون مدلی سیستمی را برای ارزیابی رفتار رهبری زنان فوقالعاده توسعه دادهاند. با همکاری جوئف لویس “ما دستورالعمل موفقیت را یافتیم؛ بنابراین ما میتوانیم محتوا و شیوهی آمیختن آنها را با دیگران بهاشتراک بگذاریم تا سایر زنان هم بتوانند آن را امتحان کنند.”
یافتههای آنها نشان میدهد که زنان فوقالعاده سه پیشنیاز دارند: استعداد، اشتیاق به رهبری و انعطافپذیری برای تغییر. آنها همچنین ۵ جنبهی رهبری متمرکز را یافتهاند. و بالاخره نتایج که شامل تأثیر، تکرار و لذت هستند. به همین سادگی!
مدل رهبری متمرکز (Centered leadership) خانم بارش و خانم کرانستون را در شکل زیر میبینید:
۵ جنبهی رهبری متمرکز عبارتند از:
خانم بارش و خانم کرانستون نتایج مطالعاتشان را در کتابی با عنوان How Remarkable Women Lead منتشر کردهاند.
پ.ن. خانم بارش یکی از ۱۰۰ زن بینظیر دنیا است که در قالب پروژهی Truly Amazing Women شناسایی شدهاند.