چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی
بلند میپرم اما، نه آن هوا که تویی
تمام طول خط از نقطهی که پر شده است
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی
ضمیرها بدل اسم اعظماند همه
از او و ما که منم، تا من و شما که تویی
تویی جواب سؤال قدیم بود و نبود
چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا که تویی
به عشق معنی پیچیده دادهای و به زن
قدیم تازه و بیمرز بسته تا که تویی
به رغم خار مغیلان نه مرد نیمرهم
از این سفر همه پایان، آن خوشا که تویی
جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا
کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی
نهادم آینهای پیش روی آینهات
جهان پر از تو و من شد پر از خدا که تویی
تمام شعر مرا هم ز عشق دم زدهای
نوشتهها که تویی نانوشتهها که تویی …
حسین منزوی
بهاحترام امروز، ۱۶ اردیبهشت، ۱۹مین سالگرد آسمانی شدن شاعر «از کهربا و کافور»، هماو که غزلهای نابش، رازگشای زندگیِ انسان در این روزگار بود … روح مهربان و رنجکشیدهاش غریق رحمت الهی.