ای عشق تو آبروی دیرینه‌ی ما …

ای حسرت دیدار تو در سینه‌ی ما
ای عشق تو آبروی دیرینه‌ی ما

برگرد و غبار دل ما را بتکان
زنگار گرفته روی آئینه‌ی ما

وحید محمدی

در زمانه‌ای که گویی تاریکیِ زور و زر فرجام دنیا است، امید روزهای پر از نور و عدالت آن یار گم‌گشته است که تحمل این دنیا را سهل‌تر می‌کند … . اللهم عجل لولیک الفرج … عید شما پیشاپیش مبارک. التماس دعا.

دوست داشتم!
۵

نویسنده: علی نعمتی شهاب

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل