“نیمار تأکید کرد که برای تبدیل شدن به برترین بازیکن دنیا و کسب توپ طلا قصد ندارد با لیونل مسی رقابت کند. او گفت: من میخواهم راه خودم را بروم و نمیخواهم بهتر از بازیکنی باشم. فقط میخواهم بهتر از چیزی که الان هستم بشوم.“(اینجا)
الگوها و اسطورهها یکی از مهمترین جنبههای زندگی هر یک از ما در این دنیا بهشمار میآیند. هر کدام از ما در زندگیمان قهرمانهایی داریم که دوست داریم شبیه آنها باشیم، از شباهتهای ظاهری بگیرید تا رسیدن به موفقیتهای آن افراد. الگوها و قهرمانها یکی از مهمترین جنبههای زندگی ما محسوب میشوند: ما به آنها عشق میورزیم، از دیدارشان بهوجد میآییم و از راه و رسمِ زندگی و کارشان الگوبرداری میکنیم و انگیزه میگیریم.
اما مشکل از آنجا پیش میآید که “الگوبرداری” از این افراد بزرگ و موفق را با “شبیهسازی” اشتباه میگیریم: اینکه اگر همان کارهایی را بکنیم که آن فرد انجام داده، ما هم به همان جایی خواهیم رسید که آن فرد به آنجا رسیده است. این نوع نگاه به داستان موفقیت انسانهای شایسته چند خطا را در دل خود پنهان کرده است:
اول: ما از زندگی آنها فقط یک نقطه را میبینیم و فراموش میکنیم که موفقها برای رسیدن به موفقیت چه مرارتها و سختیهایی را پشت سر گذاشتهاند و اصلا کارهایی که امروز از آنها میبینیم همانهایی نیست که باعث موفقیت آنها شدهاند!
دوم: استعدادها و توانمندیهای ما لزوما مشابه موفقها نیست. از آن مهمتر، ارزشها و تعریفِ معنای زندگی میان هیچ دو انسانی در دنیا کاملا مشابه نیست. بنابراین لزوما ما با موفقها هممقصد نیستیم که بخواهیم با آنها همسفر باشیم و راهِ خودِ آنها را طی کنیم!
سوم: موفقیت یک مفهوم نسبی است که حد و اندازهای ندارد. شاید جرأت این را نداشته باشیم که به این فکر کنیم که میتوانیم از موفقها هم موفقتر باشیم؛ اما اساسا رؤیایی که بهاندازهی کافی بزرگ نباشد، ارزش فکر و تلاش را ندارد! 🙂
سه نکتهی بالا بهنوعی شرح حرفهای نیمار در مقایسه کردنِ مسیر موفقیتش با لئو مسی است. نیمار در واقع خواسته تا به ما بگوید برای موفقیت، لازم نیست کار عجیب و غریبی انجام دهید: مهمترین اصلِ اساسی موفقیت این است که همیشه سعی کنیم در زندگی و شغلمان بهتر از دیروزمان باشیم. رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. 🙂 پس در هر نقطه از زندگی تلاش کن که بهترینِ خودت باشی و از خودِ قبلیات، اندکی بهتر شوی. از ریاضی که یادتان هست: خط از بیشمار نقطه تشکیل میشود. خطِ نمایانگرِ تابعِ صعودیِ موفقیت، از همین نقطههای ریز زندگی تشکیل شده است. امیدوارم تابعِ مسیرِ زندگیتان، از نوع نمایی باشد!
ناگفته پیدا است که در متن بالا هر جایی از افراد صحبت شده، میتوان سازمانها و کسبوکارها را نیز جایگزین کرد. 🙂