ای سرنوشت از تو کجا میتوان گریخت
من راه آشیان خود از یاد بردهام
یک دم مرا به گوشه راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمردهام
ای سرنوشت، مرد نبردت منم بیا
زخمی دگر بزن که نیفتادهام هنوز …
فریدون مشیری
ای سرنوشت از تو کجا میتوان گریخت
من راه آشیان خود از یاد بردهام
یک دم مرا به گوشه راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمردهام
ای سرنوشت، مرد نبردت منم بیا
زخمی دگر بزن که نیفتادهام هنوز …
فریدون مشیری