آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس
ابر، بارانی است از اشک چو بارانم بپرس
تختهی دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینهی سرشار توفانم بپرس
در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز “تو” نیست
آنچه را میگویم از آیینهی جانم بپرس …
حسین منزوی
پ.ن. دیروز یکم مهر ماه، ۶۹مین سالگرد تولد شاعر عشق و مهربانی و صفا، حسین منزوی بود. تقارن هفتهی دفاع مقدس، عید سعید قربان و فاجعهی امروز مکه و البته دل توفانی این روزهایم، مرا بهیاد این غزل او انداختند … روح تمامی شهدا و تمامی رفتگان ـ از جمله حسین منزوی عزیز ـ شاد باد.