۱- همهی زیردستانش را توسعه میدهد: برای موفق شدن نیازمند افرادی توانمند و باقابلیت هستیم. اما همه که اینطور نیستند. ضمنا ممکن است یک فرد توان کاری را داشته باشد و توان کاری دیگر را نه. بنابراین فراهم آوردن زمینهی آموزش، منتورینگ و تجربهاندوزی برای آنها وظیفهی شماست.
۲- بهسرعت به مسائل رسیدگی میکند: حتا کوچکترین مسائل! لطفا به این هم فکر نکنید که با نادیده گرفتن مسائل، خودشان بالاخره حل خواهند شد!
۳- بدترین زیردستشان را نجات میدهد: اخراج آخرین گزینه است. تا جایی که میتوانید از طریق آموزش و مربیگری و هدایت فرد ضعیف عملکرد او را بهبود ببخشید. البته هرگز از حداقل استانداردهای خود و سازمان کوتاه نیایید.
۴- به دیگران خدمت میکند؛ نه خودش: با درخشیدن تیم و سازمانتان و عملکرد عالی آنها، عملکرد عالی شما هم دیده خواهد شد. پس هدفتان نشان دادن و موفق شدن خودتان نباشد؛ موفقیت زیردستانتان یعنی موفقیت شما.
۵- همیشه یادشان هست که از کجا آمدهاند: دیروز آرزوی وضعیت امروز را داشتید. یادتان هست؟ پس با قرار گرفتن یک جایگاه بالاتر، خودتان را گم نکنید.
پ.ن. بخشی از نوشتههای کار حرفهای در گزارهها از این پس به بررسی مهارتهای عمومی مدیریتی اختصاص خواهد داشت.