درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۱۳۰): رایان گیگز؛ افسانه‌ی همیشگی!

خبر خداحافظی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین بازیکنان تاریخ، اگر چه قابل انتظار بود؛ اما هم‌چنان شوک‌آور. رایان گیگز را می‌گویم. بیست و چند سال در اوج؛ با بردن ۳۱ جام و جابه‌جا کردن بسیاری از رکوردها. ۶۷۲ بار پوشیدن پیراهن پرافتخار عصر سر الکس در منچستر یونایتد. تنها بازیکنی که از روز اول تا آخر همراه فرگی بود. و البته همیشه در اوج.

رایان گیگز را بیش از همه با گل تاریخی‌اش در نیمه‌نهایی اف‌ای‌ کاپ به آرسنال در اوج آرسن ونگر در آن فصل بی‌نظیر ۹۹-۹۸ به‌یاد سپرده‌ایم. اما “گیگزی” همیشه همین بود. بازیکنی که در چهل سالگی هم به‌ترین بازیکن میدان می‌شد و با گل‌ها و پاس گل‌ها و اعجاز پای چپ هنرمندش، همه را در حیرت فرو می‌برد.

شاید تنها این دو نقل قول از دو افسانه‌ی فوتبال بتواند توصیف کند که گیگزی در یونایتد چه کرد و چه بود:

سر الکس فرگوسن: “وقتی گیگزی به سوی مدافعان حمله می‌کند، هیجان‌زده می‌شوند. آن‌ها دیگر دوست ندارند مدافع باشند!”

الساندرو دل‌پیرو: “من در طول زندگی‌ام دو بار برای دیدن یک فوتبالیست گریه کرده‌ام: نفر اول مارادونا بود و دومی رایان گیگز.”

رور برخی گفته‌های خود “گیگزی” در طول دوران بازی‌ش در این‌جا می‌تواند به ما بیاموزد که چگونه می‌توان افسانه شد:

“من هیچ‌گاه نمی‌خواهم گذشته‌ام را پنهان کنم و نمی‌خواهم در مورد گذشته‌ام سخن بگویم. من همین کسی هستم که می‌بینید.”

“زمانی که همه چیز خوب پیش می‌رود، فوتبال ساده است. اما زمانی که این‌گونه نباشد، فوتبال تبدیل به بزرگ‌ترین امتحان زندگی خواهد شد.”

“اغلب فوتبالیست‌ها به‌دنبال این هستند که هر چه می‌توانند بیش‌تر پول دربیاورند و برای ده هزار دلار تیم‌شان را عوض می‌کنند. اما سؤال من این است: این کار چه تغییری در زندگی‌شان ایجاد می‌کند؟”

“من فوتبالیست نشدم که معروف بشوم. من فوتبالیست شدم که موفق بشوم!”

“هیچ نقطه‌ی کمالی در مسیر شغلی فوتبال من وجود ندارد. من همیشه در حال سخت‌کوشی برای رسیدن به نقطه‌ی بعدی هستم.”

“اگر احساس کنم دیگر در بازی تأثیری نمی‌گذارم ـ چه گل زدن باشد و چه گل ساختن ـ زمان خداحافظی من فرا رسیده است …”

“در مقام یک بازیکن، شما روی دوچرخه خودتان را گرم می‌کنید و سپس وارد زمین تمرین می‌شوید: جایی که همه چیز برنامه‌ریزی شده است و آماده شده تا شما کارتان را شروع کنید. شما درباره آماده‌سازی‌های اولیه‌ای که صورت می‌گیرد، فکر نمی‌کنید. اکنون من [در مقام مربی ـ بازیکن] می‌توانم هر دو طرف تمرینات را ببینم و این مسئله واقعا دید مرا بازتر کرده است.”

رضایت از امروز، لذت بردن از تجربه‌ی زندگی، هدف داشتن، سخت‌کوشی و نگاه جامع‌نگر به همه‌ی ابعاد یک شغل. رایان گیگز با این اصل‌های ساده، افسانه شد.

خداحافظ افسانه‌ی همیشگی. دل‌مان برای‌ت حسابی تنگ خواهد شد …

منابع: + و + و + و +

دوست داشتم!
۴

نویسنده: علی نعمتی شهاب

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل