معمولا وقتی سخن از “شبکه” پیش میآید بهیاد شبکههای اجتماعی میافتیم. فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس و دیگر شبکههای اجتماعی امروزه به محلی برای ارتباطات گستردهی انسانی تبدیل شدهاند. ما در شبکههای اجتماعی با دوستان مان ارتباط برقرار میکنیم و از رویدادهای زندگی و افکار و دیدگاههایشان باخبر میشویم. اما تا به حال فکر کردهاید که در دنیای واقعی هم شبکههای اجتماعی معنادارند و بهویژه در دنیای حرفهایها از اهمیت بسیاری برخوردارند؟ حرفهایها بهکمک شبکهی افراد حرفهای اطرافشان به گسترش کسب و کارشان، برندسازی شخصی برای معرفی هر چه بیشتر خود و تخصصشان و البته بهدست آوردن فرصتهای جدید کاری و اطلاعات مورد نیاز میپردازند.
اما چطور شبکهی حرفهای بسازیم؟ در اینجا به چند راهکار در این زمینه میپردازیم:
۱- همدل و مشتاق باشید و انرژی درونیتان را به دیگران منتقل کنید!
۲- قابل اعتماد باشید!
۳- مهارت خوب شنیدن را یاد بگیرید!
۴- همیشه در حال شبکهسازی باشید. با هر کسی آشنا شدید ببینید با او چه همکاری یا دوستی میتوانید داشته باشید!
۵- همیشه سپاسگزار مردم باشید!
۶- از کمک کردن به دیگران لذت ببرید!
۷- همیشه صادق باشید!
پ.ن. فراموش نکنید که این هفت اصل در شبکههای اجتماعی مجازی هم برای موفقیت شما در جذب مخاطبان هر چه بیشتر کاربرد دارند. این را کاملا تجربی میگویم!
ممنون از شما؛ این پست در حد یک طرح موضوع بود. انشالله بهزودی در این زمینه بیشتر و بهشکل کاربردی خواهم نوشت.
🙂
موافقم به شدت! 🙂
جند موردش رو تو فضای مجازی امتحان کردم و نتیجه گرفتم.
ولی واقعا جمع کردن افرادی که تخصصشون همدیگرو کامل کنه(یا به قول شما شبکه حرفه ای ساختن) کار سختیه!
راستش منتظر توصیه های عملی تری بودم.
بخصوص در موردبند ۴، واقعا چطوری میشه اینکارو انجام داد که از نظر دیگران تعبیر به سو استفاده کردن نشه. اینکه تا با کسی آشنا شدیم، ازش خواهشی یا درخواستی کنیم یا اگر کسی را در جایی دیدیم مثلا بعد از یکماه بعد یادمان بیفتد که این آدم میتونه برای ما کاری کنه و بهش زنگ بزنیم و درخواستمون رو مطرح کنیم، زشت نیست؟
من خودم خیلی دید خوبی به این آدمایی که تا با آدم یه چایی میخورن، یادشون میفته که من میتونم براشون یه کاری رو راست و ریست کنم، ندارم.
یه کم توضیح بیشتر میدین؟
ممنون