گزاره‌ها (۱۳۲)

بی‌ادبی چیزی نیست جز احساس جعلی توان‌مند بودن یک انسان!

اریک هافر

دوست داشتم!
۲

نویسنده: علی نعمتی شهاب

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!

4 دیدگاه برای “گزاره‌ها (۱۳۲)”

  1. این جمله را باید با طلا نوشت. هیچ چیز بدتر از این نیست که بعضی ها احساس میکنند که خیلی توانمندند. در این راه تمام امتیازهای یک کار خوب را برای خود محسوب میکنند (دائم از من میگویند) و در هر شکستی برای خود سهمی قائل نمیشوند (تو چنین کردی که کار خراب شد و …)
    و در این راه از هیچ کاری از پرخاش و توهین هم ابا نمیکنند.
    سربلند باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل