بر عبث خاطر میازار.
باش در راه، چنین خاطر نگهدار.
نیست کاری کاو اثر بر جای نگذارد.
گر چه دشمن صد در او تمهیدها دارد.
زندگانی نیست میدانی
جز برای آزمایشها که میباشد.
هر خطای رفته نوبت با صوابی دارد از دنبال.
مایهی دیگر خطا، ناکردن مرد.
هست از راه خطاها، کردن مرد.
وان بکار آمد که او در کار،
میکند روزی خطا ناچار!
نیما یوشیج
نویسنده: علی نعمتی شهاب
ـ اینجا دفترچهی یادداشت آنلاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ و اندی ساله است که بعد از خواندن یک رشتهی مهندسی، پاسخ سؤالهای بی پایانش در زمینهی بنیادهای زندگی را در علمی بهنام «مدیریت» کشف کرد! جواندلی که مدیریت را علم میداند و میخواهد علاقهی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
دیدن همهی نوشتههای علی نعمتی شهاب