هیچ گاه روزها را به خاطر نمیآوریم؛ این لحظات زندگی هستند که در یادها میمانند …
سزار پاویز
هیچ گاه روزها را به خاطر نمیآوریم؛ این لحظات زندگی هستند که در یادها میمانند …
سزار پاویز
الوعده وفا! اولین پست ایدههای هفته:
پراکندهگویی است دیگر! امیدوارم در هفتههای بعد شکل بهتری بیابد.
نویسنده: تونی شوارتز/ مترجم: علی نعمتی شهاب
آیا ساعتهای زیادی کار میکنید، در جلسات زیادی حاضر میشوید، تعطیلات کوتاهتری دارید، ایمیلهای بیشتری را پاسخ میدهید و ناهارتان را سر میزتان صرف میکنید؟ (تازه اگر اصلا ناهاری در کار باشد!)
آیا تقاضاها از شما هر روز بیشتر میشود و در نتیجه برای همراه ماندن با آنها برای شما دچار مشکل شدهاید؟ آیا حالتان از شنیدن عبارت “کار بیشتر با ورودی کمتر” به هم میخورد؟ آیا واژهی “ناپایدار” برایتان آشنا به نظر میرسد؟
انسانها مثل رایانهها نیستند: آنها نمیتوانند برای زمان زیادی به صورت مداوم و با سرعت بالا کار کنند. ما برای داشتن هارمونی و نوسازی گاه به گاه طراحی شدهایم. در این مقاله ۶ استراتژی که برای ما مفید بوده را به شما هم هدیه میکنیم:
یک: خواب کافی را بالاترین اولویت خود قرار دهید
بسیاری از ما این افسانه را که یک ساعت خواب کمتر باعث افزایش بهرهوری می شود را باور کردهایم. در حقیقت حتی مقدار کوچکی کمخوابی میتواند به شکل قابل توجهی ظرفیت تمرکز، تفکر تحلیلی و خلاقیت ما را تحت تأثیر قرار دهد.
نتایج تحقیقات روشناند: بیش از ۹۵ درصد از ما نیازمند ۷ تا ۸ ساعت خواب شبانه هستیم تا به میزان کافی استراحت کنیم و مغزمان هم بتواند به صورت بهینه آموختههای جدید ما را در خودش هضم کند. افراد دارای عملکرد عالی ـ از موسیقیدادنها گرفته تا قهرمانان ورزشی ـ حتی بیشتر از ۸ ساعت در شبانهروز میخوابند!
دو استراتژی سادهای که میتوانند کمک کنند اینها هستند:
دو: هر ۹۰ دقیقه به خودتان یک زنگ تفریح بدهید
مقدار زمانی که کار میکنید ارزش محصول کارتان را مشخص نمیکند؛ بلکه انرژی که هر ساعت به کارتان وارد میکنید این ارزش را تعیین میکند. به همین شکل زمانی که کار نمیکنید اهمیت ندارد؛بلکه اینکه چقدر ماهرانه تجدید انرژی میکنید مهم است.
کلید اول تسکین دادن متناوب بدنتان است. شما میتوانید با تمرین کردن به شکل قابل توجهی ضربان قلب، فشار خون و تنش عضلاتتان را بین ۳۰ تا ۶۰ ثانیه کاهش دهید.
در حالی که چشمانتان بستهاند، با سه شماره یک نفس بسیار عمیق با تمام ظرفیت بینیتان بکشید و با شش شماره نفس را از دهانتان بیرون بدهید. بدین ترتیب عملیات بازیابی خود را تقویت میکنید.
وقتی بدنتان تسکین بیابد، مغز متفکرتان هم راحتتر میشود و شما هم احساس بهتری خواهید داشت.
سه: یک فهرست پویا از همه چیز داشته باشید
همه چیز یعنی هر کاری میخواهید انجام دهید. هر چقدر ذهنتان را به صورت کاملتر و در دورههای زمانی کوتاهتری دانلود کنید؛ انرژی کمتری را در فکر کردن بیثمر در مورد کارهای انجام شده تلف خواهید کرد و انرژی بیشتری برای خرج کردن در کارهایی که انجام میدهید خواهید داشت.
چهار: ضربان قلبتان را بالا ببرید یا بعد از ظهرها چرتی بزنید
اگر دارید برای ورزش نکردن به صورت منظم از خودتان عذرخواهی میکنید که “ببخشید، وقت ندارم!” با ورزش کردن در زمان ناهار خوردن چطورید؟
برای پاک کردن ذهن، کاهش نگرانی و به دست آوردن انرژی جدید هیچ راه بهتری از بالا بردن هدفدار ضربان قلبتان تا نقطههای آئروبیک و آنائروبیک وجود ندارد.
اگر رفتن به یک سالن ورزش برایتان خیلی وقتکشی محسوب میشود؛ دربارهی یک پیادهروی با سرعت بیشتر از حد معمول در بیرون ساختمان چطورید؟ اگر در دفترتان هستید، چطور است بلند شوید و از پلهها پایین بروید؟
یک گزینهی جایگزین، ۲۰ تا ۳۰ دقیقه خواب نیمروزی بین ساعتهای ۱۳ تا ۱۶ است؛ وقتی اغلب ما موجی از خستگی را احساس میکنیم. یافتههای پژوهشگری به نام سارا مدنیک نشان میدهد که یک چرت کوتاه هر چند نمیتواند کاملا قدرتبخش باشد؛ اما در مقایسه با افراد نخوابیده، به شکل قابل توجهی عملکرد را در فعالیتهای فکری در ساعات بعد از آن افزایش میدهد.
کارفرماهای اندکی چرت زدن را ممنوع کردهاند؛ با این حال حتی تکیه دادن به پشتی صندلیتان و بستن چشمانتان برای دقایقی هر چند اندک میتواند باعث تجدید انرژی شود. اگر هم رئیس هستید؛ یک صندلی مخصوص خواب بگیرید ـ محبوبترین اثاثیهی اداری برای من ـ و خودتان بهعنوان سرمشق دیگران به این کار مبادرت ورزید!
پنج: قدردانی کردن و لذت بردن را تمرین کنید
یکی از کم احتمالترین راههای شناخته شده برای از دست دادن انرژی احساسات منفی است. ما در تذکر دادن آنچه اشتباه است نسبت به آنچه درست است، سرعت بیشتری داریم!
در زندگیتان به دنبال موقعیتهایی برای قدردانی از دیگری بگردید و احساستان را به صورت مستقیم یا در قالب یک نوشتار با او در میان بگذارید. به این ترتیب شما به او جامی از انرژی مثبت را خواهید بخشید؛ اما بهاشتراک گذاشتن انرژی مثبت به خودتان هم این امکان را میدهد که احساس بهتری داشته باشید.
به دنبال فرصتهایی برای قدردانی از خودتان باشید. زمانی را برای لذت بردن از پیروزیهای کوچک صرف کنید، به خودتان اعتباری را که لیاقتاش را دارید، بدهید و خودتان را برای زمانهایی که کم میآورید، ببخشید.
شش: یک مراسم آیینی را برای رفتن از محل کار به منزل و بالعکس طراحی کنید
وقتی دفترمان را ترک میکنیم، بسیاری از ما کارمان را با خودمان حمل میکنیم. در نتیجه حتی وقتی که در منزل هستیم، حضورِ غایبِ میان جمع محسوب میشویم! دنبال ایجاد روش خاصی بگردید که خودتان را از کارتان رها سازید تا بتوانید در پشت صحنه به زندگیتان بپردازید.
بهترین مراسم آیینی که من در میان مشتریان خودم ملاحظه کردهام، توقف جایی نزدیک منزل ـ مثل یک پارک ـ و چند دقیقه صرف وقت برای تمام کردن روز و تمرکز بر آنچه در پیش رو قرار دارد، است. منزل را دوباره به جایی تبدیل کنید که شما را تازه میسازد.
یک رهبر خوب آدمها را برای اعتماد کردن به خودش جذب میکند. اما یک رهبر بزرگ، آدمها را تحریک میکند تا به خودشان اعتماد داشته باشند …
یک ناشناس باهوش
الوعده وفا! اولین مقالهی هفته به احترام بنیانگذارعلم مدیریت نوین و یکی از تأثیرگذارترین قهرمانان زندگی من زندهیاد پیتر دراکر بزرگ، به نوشتهای از این مرد بزرگ اختصاص یافته است. حرف اصلی پیتر دراکر در این مقاله این است: مدیران موفق و اثربخش، مدیر به دنیا نمیآیند. آنها هیچ ویژگی ذاتی خاصی ندارند. تنها فرق آنها با دیگران رعایت ۸ اصل اساسی در مدیریتشان در قالب ۳ گام کلان است:
۱- کسب دانش مورد نیاز:
۲- عملیاتی کردن دانش:
۳- اطمینان از پاسخگویی در سراسر سازمان
این مقاله ی بسیار خواندنی را که در شمارهی ژوئن ۲۰۰۴ هاروارد بیزینس ریویو به چاپ رسیده است، میتوانید از اینجا به صورت مستقیم دانلود کنید.
عشق، فضا و زمانی است که با قلب اندازهگیری میشود …
مارسل پروست
۵ ماه تمام!!! باورم نمیشه!
پیش از شروع سه نکته:
با این توضیحات لینکهای هفته را مرور میکنیم:
مدیریت:
خدمات پس ار فروش مشاور خارجی (احسان اردستانی)
روی ابرها کار کنید! (دربارهی رایانش ابری و کاربردهایاش)، ۴ دلیل بهتعویق انداختن کارها (بسیار بسیار موافقام!)، ۷ نکته برای استفاده بهینه از گودر (امیر مهرانی)
گواهی های بین المللی مدیریت پروژه (یعنی مشمول ذمهاید اگر این پست آقای نادر خرمیراد را نخونید!!! اگر میخواهید PMP بگیرید یا هر مدرک دیگری، اول باید این پست را بخونید.)
مهدی عرب عامری این هفته دو تا پست بسیار خوب در مورد گزارشدهی و گزارشگیری در مدیریت پروژه نوشت: گزارش خوبش، خوبه و کسب اطلاعات در ۱۵ دقیقه، در حالت ایستاده
نیام یراقی در دو پست پست اولی مهدی را تکمیل کرد که پیشنهاد میکنم حتما هر سه تا پست را در کنار هم بخونید: مدیریت ارزش کسب شده و گزارش ریسک های پروژه
مدیران مادرزاد (آیدین کسایی روی خوب نکتهای دست گذاشته: اینکه چقدر ما تو ایران مدیران بالفطره داریم!!!)
بررسی وضعیت بازار میوه ایران (صادرات – واردات) (از استاد پرویز درگی؛ نکتهی بسیار بسیار جالب این نوشته برای من این بود که: “امروزه علوم مورد نیاز برای اداره کسبوکارها به سه دسته اساسی تقسیم میشوند: ۱- علوم فنی خاص هر حوزه مثلا مهندسی. ۲- علوم حوزهی تحلیل محیط مثل اقتصاد و جامعهشناسی. ۳- علوم حوزه رقابت مثل استراتژی و بازاریابی.”)
قانون، محدودیت نیست (نظرسنجی) (کنترل سطح دسترسی به اطلاعات که دارایی اصلی یک شرکت مشاوره یا نرمافزاری محسوب میشوند چگونه باید باشد؟) و کاری که زندگی است، کاری که باید برای زندگی باشد (از آقای مجید آواژ)
نمونه آرمانی (Ideal Type) چیست و چگونه ساخته میشود؟ (“چگونه نمونهی آرمانی بسازیم: تمایز، یکپارچهسازی، انتزاع و تعمیم.”) و در آینده ظرف ۳۰ ثانیه هر کسی میتواند مشهور شود (از وبلاگ مدیر رسانه؛ آقای رضا قربانی)
اگر یک تیم خوب می خواهید به این پنج سئوال پاسخ بدهید (از آقای محمد سالاری)
شستشوی سبز (Greenwash) (بحث جالبی است! از علی مرجائی)
چهار خصوصیت اصلی گروههای موفق (۱٫ داشتن هدف مشخص؛ ۲٫ درگیر بودن همهی اعضا؛ ۳٫ وفاداری به گروه؛ ۴٫ سادگی قوانین حاکم بر گروه)
مهارتهای مدیریتی مدیریت بحران – چالشی برای رهبری (“زمانی که با بحران مواجه میشوند رهبری بیشتر از آنکه چه کاری و چگونه انجام شود به معنای چگونه بودن است.” مقالهای بسیار مختصر دربارهی مدیریت ریسک.)
چگونه میتوان در کار از خانه موفق عمل کرد؟
سود و مسوولیت اجتماعی درشرکتها (راستاش من ادعای این مقاله را درک نکردم. میگه اگر شرکتها را مجبور کنیم که مسئولیت اجتماعی را دنبال کنند عملا به نتیجهای نمیرسیم. ولی وقتی برای کسب سود تلاش میکنند، مسئولیت اجتماعی هم در کنارش انجام میشه.)
شبکههای اجتماعی چگونه کسبوکار را متحول کردهاند
فناوری اطلاعات:
ده پلاگین پرطرفدار وردپرس در سال ۲۰۱۰ و نت بوک یا تبلت ؟ کدام یک را بخرم (به درد ما دومینندارها که وردپرس دات کام استفاده میکنیم که نمیخوره!) (از مهرداد نایب)
«فایننشال تایمز» استیوجابز را انتخاب کرد: قهرمان تکنولوژی در نقش مرد سال (باراک اوباما استیو جابز را خلاصهی رویای آمریکاییها نامیده!!!)
۱۵ شرکتی که دنیای آی تی را متحول کردند … درست قبل از متلاشی شدنشان و مصاحبه با ویدا امانی ، مهندس ارشد کمپانی های Adobe و Apple و ۲۰ حقیقت جالب دربارۀ سه غول دنیای تکنولوژی (از وبلاگ مانی که این هفته کشفاش کردم!)
پیشبینی آیبیام از حوزه فناوری درسال۲۰۱۵
۱۲ عادت بد در استفاده از فناوری
پربازدیدترین سایتها در آخرین روزهای سال (پنجمی ایراناش شاهکاره …)
برترین سیستمهای عامل و تلفنهای هوشمند ۲۰۱۰
۹۵ درصد از اشتراکهای توییتر طی دو سال گذشته ایجاد شدند
۷۹ درصد کاربران برای کلمهی عبور از اطلاعات شخصی استفاده میکنند
شکستها و بدترینهای تکنولوژی در سال ۲۰۱۰ بربادرفتهها
تلفنهای همراه هوشمند برای کاربران خود بیش از حد باهوشند! (“۷۱ درصد از کاربران از تلفنهای همراه هوشمند خود تنها برای تماس گرفتن، ارسال “اس. ام. اس” و ورود به شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. به طوری که این کاربران تنها از ۱۰ درصد از عملکردهای تلفنهای همراه هوشمند خود بهره می گیرند!!!”)
برترین ابزارهای فناورانه سال ۲۰۱۰/ بهترین موبایلها و لپ تاپهای۲۰۱۰
اقتصاد:
در سخنرانی «گری بکر» برای کنفرانس مدیریت تهران ارائه شد: تحلیل اقتصاددان برجسته آمریکایی از آینده اقتصاد ایران (گری بکر نوبلیست اقتصاد. حتما بخوانید.)
اقتصاد در زندگی واقعی (۱): اقتصاد امروزی؛ روشها و کاربردها و اقتصاد در زندگی واقعی در جستوجوی خوشبختی (هر دو مطلب بینظیر! استثنایی! بهعنوان یک علاقهمند اقتصاد رفتاری و تئوری تصمیمگیری، توصیهی اکید دارم که با وجود طولانی بودن، حتما بخوانیدشان!)
حدف یارانهها: سفال و بتونه (این را حتما حتما بخوانید)، هدفمندسازی و تورم: بخش اول و هدفمندسازی و تورم: بخش یک و نیم
یارانه ها و یارانه بنزین خودرو بیشتر از یارانه نقدی آدم! و یارانه و رسانه ها و انتظارات از اصلاح یارانه ها (پویان مشایخ)
اثر اصلاح قیمتها بر تورم (محاسبهی میزان تغییر نرخ تورم بر اثر آزادسازی قیمتها)
با واریز یارانههای نقدی، حجم نقدینگی از مرز ۳۰۰ هزار میلیارد تومان فراتر رفت
اظهارنظر مدیران بانکی برای تدوین بسته سال آینده نرخ سود بانکی سال آینده افزایش یابد (پیشنهاد کردهاند نرخ بهرهی شناور بین ۱۸ تا ۲۰ درصد و رقابتی بین بانکها!)
و سایر مطالب اقتصادی:
اقتصاد در یک درس مالیات، مانعی در برابر تولید
پرداخت هزینه پارک کردن بهتر است یا عدمپرداخت آن؟ (از محمد رضا فرهادیپور دربارهی هزینههای اقتصادی نظم شهری!)
جامعهشناسی، روانشناسی و کار حرفهای:
۴۰ کار مفید که در کمتر از ۱۰ دقیقه میتوانید انجام دهید (احسان نصیری؛ دیگر وبلاگ کشف شدهی این هفته)
چرا باید انرژی بیشتری برای کار خود صرف کنم؟ چگونه؟
یک دقیقه خنده معادل ۱۰ دقیقه ورزش
ثروت، فقر، ترحم (برخلاف تصور موجود، آدمهای فقیر دست و دلبازتر ازپولداران هستند.)
میزان خستگی بر آهنگ و طنین صدای انسان تاثیرگذار است
زندگی اجتماعی به بزرگی فضای بادامه مغز بستگی دارد
کشف دروغیاب ذهنی در مغز انسان!
پ.ن. ۱٫ لطفا اگر وبلاگی، پستی یا مطلبی را من ندیده بودم یا نمیشناسم، کامنت بگذارید و معرفی بفرمایید برای یادگیری بیشتر.
پ.ن.۲٫ اگر دوست داشتید توئیتر گزارهها را برای دیدن ایدهها و حال و احوال روزانهی من و گودر گزارهها را برای دیدن متن کامل این مطالب و سایر مقالات و اخبار مربوط به مدیریت، مشاوره، فناوری اطلاعات و البته اقتصاد، روانشناسی و جامعهشناسی (و گاهی هم که خیلی هیجانزده میشوم، علم!) دنبال کنید.
قبلا اینجا به این موضوع پرداختهام که مهمترین وظیفهی یک مشاور حل مسئله است. شاید بشود یک گام هم پیشتر گذاشت و به قول پوپر گفت: “زندگی سراسر حل مسئله است!” خوب این حل مسئله چطوری باید انجام بشود؟ این یکی از دل مشغولیهای اساسی من هست که قبلا در مورد آن نوشتهام و در آینده هم حتما خواهم نوشت. این اواخر مطلب جالبی خواندم دربارهی اینکه چطور به روش شرلوک هلمز مسئله را حل کنیم؟ قبل از من البته امیر مهرانی اینجا در این مورد از زاویهی دید دیگری نوشته که پیشنهاد میکنم حتما آن را هم بخوانید.
خوب این هم ویژگیهای تفکر هلمزی:
یک نکتهی دیگر: کارآگاهان خوب الگوهایی را هم برای آدمهایی که از راز مورد نظر کارآگاهان باخبرند و هم برای کارِ کارآگاهی خوب توسعه میدهند. بنابراین سعی کنید برای حل مسئله الگوهایی را طراحی و استفاده کنید.
هیچ کاری مثل تعهد ایجاد کردن، برای اینکه آدم مجبور شود آن کاری را که باید بکند انجام دهد، نتیجهبخش نیست. حقیقت این است که تنبلی، دستاندازهای زندگی و البته بیحوصلگی باعث شده بود که مدتها مطالبی را که میدانستم باید بخوانم را نخوانم. هر چند شرایط زندگیام این روزها بدتر شده که بهتر نشده؛ اما خوب حداقل فایدهی مجموعه پستهای لینکهای هفته برای من این بوده که مجبورم کرده به صورت مستمردر طول هفته بخوانم و بخوانم و بخوانم. همین نتیجهی نسبتا خوب، باعث شده تا مدتی در ذهنم به این فکر کنم که چند تا کار دیگر هم باید انجام بدهم که نمیدهم و شاید بهوسیلهی اینجا بشود تعهد انجام آنها را هم در خودم ایجاد کنم. بنابراین از هفتهی آینده، علاوه بر انتشار هفتگی پست لینکهای هفته در پنجشنبه شبها، سه پست ثابت هفتگی دیگر هم خواهیم داشت:
طبیعی است که پستهای ثابت شبانهی (!) فوق باعث نمیشود که رویهی قبلی گزارهها تغییر کند. اینجا همان جای قبلی است با اندکی افزودنیهای امیدوارم خوشمزهتر!
شاید مهمترین دغدغهی هر جوان محصلی، شغلی باشد که بعد از فارغالتحصیلی دنبال خواهد کرد. آیا برای یک سازمان بزرگ و پیشرو کار خواهد کرد؟ آیا وارد کسب و کار خانوادگیاش خواهد شد؟ آیا در حوزهی تخصص خودش فعالیت خواهد کرد یا درسی که خوانده به دردش نخواهد خورد؟ و شاید هم آیا کسب و کار خودش را راه خواهد انداخت؟ اما این تمام ماجرا نیست. افراد شاغل هم در هر نقطه از مسیر شغلی خودشان، با همین سؤالات روبرو هستند؛ اینکه میخواهند در سازمان فعلی کارشان را ادامه بدهند یا خیر مهمترین سؤال برای آنها است.
در دنیای امروز فرد پیش از تصمیمگیری برای انتخاب شغل، دو مسیر متفاوت شغلی را پیش روی خود خواهد دید: کار کردن برای دیگری و کار کردن برای خود (راه انداختن استارت ـ آپ.) این تصمیم، اولین و مهمترین گام در فرایند جستجوی شغل ودر نتیجه مهمترین سؤال در میان سؤالات مذکور است.
اغلب ما احتمالا ترجیح میدهیم برای خودمان کار کنیم تا هم کنترل کارمان را کامل در دست داشته باشیم و هم حاصل دسترنج (!) ما به جیب دیگری نرود. خیلی از ما رؤیای روزی را داریم که توانسته باشیم گوگلی، فیسبوکی، مایکروسافتی، اپلی و … تأسیس کرده باشیم؛ اما خوب باز هم اغلب ما معتقدیم که: “هنوز زماناش نرسیده! بگذار به وقتاش.” اما آیا به این فکر کردهایم که آن روز موعود کی فرا خواهد رسید؟ تصمیم با خود ماست.
خوب حالا اگر خواستیم تصمیم بگیریم که برای دیگری کار کنیم یا خودمان آستینها را بالا بزنیم، به چه معیارهای تصمیمگیری باید توجه کنیم؟ مروری میکنیم بر این معیارها: