این بار میخواهم در مورد یکی از مهمترین مشکلات جامعهمان از نظر خودم صحبت کنم: فکر نکردن. یکی از چیزهایی که همیشه من را رنج داده اهمیت ندادن دوستان و اطرافیان من به این مقولهی مهم است. تعداد آدمهای دور و بر من که اهل مطالعه جدی و فکر و بحث باشند خیلی محدود است و از این جهت همیشه احساس تنهایی کردهام.
فکر میکنم بدون بحث و جدل و به دور از مباحثات سیاسی، مهمترین علت مشکلات و ناهنجاریهای جامعه همین «فکر نکردن» است. اگر کمی «فکر کنیم» این مسئله را به روشنی در زندگی شخصی خودمان میبینیم. فرصت هایی که از دست میدهیم، حرفهایی که نباید بزنیم و میزنیم و برعکس، کارهایی که نباید بکنیم و میکنیم و عکس آن و … از آن بدتر اینکه همین ما وقتی به مسئولیتی میرسیم به همین شکل روزگار را میگذرانیم و متأسفانه نتایج منفی کارمان برای بسیاری افراد دیگر هم مشکلساز میشود.. وارد جزئیات نشوم بهتر است. نظرم به شخص خاصی هم نیست. این یک اپیدمی است که دامنگیر همه ما ـ اعم از راست و چپ، سنتی و مدرن و … ـ است. هر بلایی هم که سرمان میآید به همین دلیل است.
یکی از نمودهای اصلی این فکر نکردن در زندگی ما چیزی است که من «ماکیاولیسم برعکس» ایرانی مینامم! منظورم این است که ما به جای این که اول فکر کنیم و بعد یک کار را انجام دهیم، اول آن کار را میکنیم و بعد ـ مخصوصا اگر آن کار کاری نادرست باشد یا نتیجهی نامطلوبی در پی داشته باشد ـ هزار توجیه برایاش پیدا میکنیم و البته باز هم بدون فکر کردن! و همین است که اغلب کارهای ما به دلیل فکر نکردن نتایج خندهدار و بیش از آن گریهداری را در بر دارند. کافی است که تنها تخلفات رانندگی ما ایرانیها ـ چه در حال سواره و چه در حال پیاده ـ به یاد بیاورید!
این فکر کردن که میگویم منظورم عقلگرایی و عقلانیسازی فلسفی نیست. من از یک پدیدهی ساده حرف میزنم. چیزی که هیچ نیازی به دانش بالا ندارد و فقط یک «عزم والا» میخواهد. نمیخواهم فکر کردن را هم به تفکر درباره موضوعات فراتر از حد زندگی عادی محدود کنم. نه، برعکس میخواهم بگویم که هر یک از ما «باید» بیش از هر چیز درباره چیزهایی فکر کند که در زندگی با آن روبرو است؛ اما با دیدی دیگر: ما باید فکر کنیم که چه کسی هستیم و چرا اینگونهایم، ما باید فکر کنیم به این که کجای جهان ایستادهایم، ما باید درباره عشق فکر کنیم، ما باید درباره رابطهیمان با خدا و ایمان فکر کنیم و خیلی بایدهای دیگر. اینها مسائل بسیار مهمی در زندگی ما هستند که حل هریک قطعا اثر عمیقی بر زندگیمان به عنوان یک انسان معمولی خواهد داشت.
فعلا کمی فکر کنیم تا بعد که باز هم در این رابطه بنویسم.