نیایش (۱۹)

«گاهی واقعا خیال می‌کنم
روی دست خداوند مانده‌ام
خسته‌اش کرده‌ام …»

سید علی صالحی

پ.ن. خوش به‌حال اونایی که امروز عرفه رو درک کردند … عیدتون هم مبارک!

دوست داشتم!
۱

راه، راه است!

تنفس درخت بوی تاریکی‌ست
اما نباید از غبارِ پا در هوایِ ظلمت بترسیم.
راه، راه است
اشتباه نکنید!
هر کسی که خیره به سر شاخه‌ای شد
نه به دسته‌ی تبر می‌اندیشد
نه به هیزم زمستانی.
زندگی
چیزِ دیگری‌ست،
البته اگر بگذارند از دوست داشتن خویش نترسیم!

سید علی صالحی

دوست داشتم!
۲

سفر به ناکجاآباد

راهی نیست
باید چمدان‌ام را ببندم
راه بیفتم … بروم.
و می‌روم
اما به درگاه نرسیده از خود می‌پرسم:
کجا…!؟
کجا را دارم، که بروم؟

سید علی صالحی

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل