۴ سؤال برای سنجش عملکرد آدم‌ها

لوئیس گشنر در سال ۱۹۹۲ و در نقطه اوج بحران شرکت معظم IBM برای نجات شرکت به‌عنوان مدیرعامل انتخاب شد. گشنر تا آن زمان در یک شرکت فناوری کارنکرده بود و  درباره صنعت فناوری اطلاعات هیچ نمی‌دانست. اما ایده‌های نجات‌بخش او باعث شدند که IBM در پایان دهه ۱۹۹۰ به سودآوری باز گردد و بتواند دوباره با دیگر غول‌های بازار رقابت کند. گشنر تجربیات خودش را در قالب کتابی با عنوان فارسی “رقص فیل‌ها” نوشته که توسط نشر فرا منتشر شده است. من الان دارم این کتاب را می‌خوانم و به تدریج سعی می‌کنم نکات جالب‌اش را این‌جا بنویسم. فعلا اولین نکته:

اولین کاری که آقای گشنر انجام می‌دهد ارزیابی مدیران ارشد IBM است. او می‌خواهد تصمیم بگیرد که چه کسی را باید نگه دارد و چه کسی باید شرکت را ترک کند. برای این‌ کار او چهار سؤال ساده اما بسیار جالب مطرح می‌کند و سعی می‌کند برای هر فرد به این سؤال‌ها جواب دهد:

۱٫ مسائل واقعی آن‌ها چیست و چگونه با آن‌ها برخورد می‌کنند؟

۲٫ چقدر تفکرشان روشن و واضح است؟

۳٫ چقدر کار اجرایی خود را به درستی انجام می‌دهند؟

۴٫ ظرفیت واقعی بالقوه آن‌ها برای رهبری چقدر است؟

به نظر می‌رسد که سه پرسش اول برای ارزیابی عملکرد انسان‌ها فارغ از پست و مقام‌شان قابل طرح است. در واقع تنها تفاوت مدیران با دیگر کارکنان سازمان، وظیفه آن‌ها برای رهبری است و سایر وظایف معمول مدیریت (برنامه‌ریزی، سازماندهی و کنترل) همه جزو کارهای اجرایی مدیران هستند؛ همان‌طور که کار منِ کارشناس هم چیز دیگری است.

نکته جالب نگاه آقای گشنر این است که ارزیابی‌های عملکرد معمول در سازمان‌ها اغلب فقط مورد ۳ را می‌سنجند و برای مورد یک و دو (و البته در مورد مدیران چهار) هیچ تمهیدی نمی‌اندیشند!

به نظرم حتی شاید بتوان یک گام دیگر هم جلوتر رفت و گفت که با سه پرسش اول، می‌توان عملکرد هر انسانی را در هر جایی و هر موقعیتی از زندگی سنجید!

با این وصف به‌تر است همین حالا شروع کنیم به ارزیابی عملکرد خودمان که بزرگان گفته‌اند: “حاسبوا قبل أن تحاسبوا”!

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل