“زندگی من به هیچ وجه در فوتبال خلاصه نمیشود. من زمانی که از نظر حرفهای ملزم باشم، فوتبال بازی میکنم یا زمانی که میخواهم با دوستانم خوش بگذارنم؛ اما فوتبال تمام زندگی من نیست. از این بابت به شما اطمینان میدهم. من از حرفهام راضیام، درست همانطور که متخصصان دیگر مشاغل که جانها را نجات میدهند یا چیزهایی میسازند که زندگی ما را بهتر کنند. من هم فوتبال بازی میکنم تا مردم با تماشای آن بتوانند خوش بگذرانند و در طول هفته دربارهاش بحث کنند. من از این بابت بسیار خوشحالم.” (لیونل مسی؛ اینجا)
لیونل مسی فصل پیش اگر چه با نقطهی اوجش فاصله داشت؛ اما باز هم بار بارسا را در بخش بزرگی از فصل به دوش کشید. اما اون این فصل با آمدن ارنستو والورده دوباره تبدیل به همان الماس درخشان و کمنظیر بارسا شده که باید نشست و از هنرمندیاش در زمین فوتبال لذت برد. لئو کمحرف است ـ شاید برای حفظ شمایل اسطورهای دستنیافتنیاش ـ اما از معدود مصاحبههایاش میشود چیزهای زیادی در مورد راز هنرش یاد گرفت.
سالها پیش در روزهایی که پپ تازه به بارسا آمده بود از این نوشتم که بازیکنان بارسا از توانمندیشان لذت میبرند و همین نکتهی ساده یکی از رازهای کلیدی موفقیت بارسلونا است. حالا در حرفهای مسی بهنوعی همان موضوع را دوباره میتوان دید؛ هر چند لئو از زاویهی دید دیگری به موضوع پرداخته است: سلامت شغلی.
برای انتخاب شغل قطعا یکی از مهمترین شاخصها داشتن شغلی سالم از نظر روانشناختی است: اینکه از نظر روحی در شغلی که داری راحت باشی و تحت فشار و استرس غیرقابل تحمل قرار نگیری (مگر اینکه از چنین موقعیتهایی لذت ببری!) و بتوانی به بلندمرتبهترین هدف زندگی که همانا تعالی و خودشکوفایی است، دست پیدا کنی. لیونل مسی در همین باب به دو اصل کلیدی سلامت شغلی اشاره کرده که برای خود من بسیار جذاب بود:
اصل اول: اینکه شغلی که داری را دوست داشته باشی و از انجام کارهای مربوط به آن لذت ببری.
اصل دوم: آن شغل ارزشآفرین باشد و زندگی دیگر انسانها را بهتر کند.
با در نظر گرفتن دو اصل بالا، بسیاری از شغلهای پراسترس و پر دردسر جذاب خواهند شد؛ چرا که کار بزرگ، طبیعتا چالشهای خاص خود را دارد. خبر خوب این است که سطح آستانهی تحمل انسان قابل افزایش است. این چیزی است که در چند وقت اخیر در تحلیل استرسها و دغدغههای ذهنی کاریام کشف کردهام: در برابر مشکلات پیشبینی نشده و استرسزا با سطح ظرفیت ذهنی خودت بهخوبی آشنا میشوی و همین زمان، بهترین وقت برای توسعهی فردی و بزرگتر کردن ظرف ذهن و روحت فرا رسیده است. آنچه در این مسیر سخت و دشوار به انسان کمک میکند همان دو اصلی است که لئو مسی به آنها اشاره کرده است: اینکه از کارت لذت ببری و اینکه بدانی زندگی دیگران را بهتر خواهی ساخت.
این بحث را میشود از زاویههای دید دیگری هم بررسی کرد؛ از جمله: انتخاب شغل دلخواه، حل نارضایتیهای شغلی و حرکت بهسوی مسیر شغلی ایدهآل. اما در نهایت مهم این است که بتوانی در یک نگاه بلندمدت آن دو اصل کلیدی بالا را در مسیر حرفهایات ببینی. 🙂 در آن لحظه که این تصویر جذاب را ببینی، دیگر اینکه با چه درد و هزینه و اضطرابی به آن رسیدهای را فراموش خواهی کرد. و همین نکته برای من همیشه یکی از عوامل انرژیبخش جدی در تحمل سختیهای مسیر زندگی شغلی ـ و حتی شخصی بوده است: پس شور درونیات را کشف و بیدار کن، با ترسها و اضطرابهایات مواجه شو و آنقدر در مسیری که دوستاش داری و زندگی دیگران را بهتر میکند پیش برو تا برسی؛ همانطور که زندهیاد قیصر امینپور به زیبایی سروده است که:
موجیم و وصل ما از خود بریدن است / ساحل بهانهای است، رفتن رسیدن است …
پر میکشیم و بال، بر پردهی خیال / اعجاز ذوق ما، در پر کشیدن است
ما هیچ نیستیم، جز سایهای ز خویش / آیین آیینه، خود را ندیدن است …
هفتهی پیش درگیر اتمام یک پروژهی فوری بودم و در نتیجه این شماره خلاصهی مطالب برگزیدهی این دو هفتهی وب فارسی در حوزهی مدیریت، کار حرفهای و فناوری است. امیدوارم دیگر چنین اتفاقی رخ ندهد. 🙂