لینک‌های هفته (۴۷)

از هفته‌ی پیش به‌صورت آزمایشی تغییراتی در بخش لینک‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات دادم و سعی کردم یک دسته‌بندی موضوعی داشته باشم تا مرور تعداد زیاد لینک‌ها آسان‌تر شود. لطفا نظر و پیشنهاد بدهید.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. لینک اخبار را برای این می‌گذارم که به نظرم برخی اخبار حداقل عنوان‌شان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر از نظر شما تعداد لینک‌ها بسیار زیاد است، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ وقت زیادی نمی‌گیرد و ضرر هم نمی‌کنید!

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

نسبت عین و ذهن (حسین سناپور)

چگونه می‌توانم شاد باشم؟ (“هر روز یک کار خوب برای خودتان انجام دهید!” عالی!!!)

آرامش در دل شلوغی

جایگاه اجتماعی بالا طول عمر را کم می‌کند

زیاد حرف بزنید تا سالم بمانید  😉

 مدیریت:

شهرام کریمی شروع کرده به نوشتن از تجربیات پروژه‌ای که با یک شرکت بسیار معتبر مشاوره‌ی مدیریت خارجی در شرکت‌شان داشتند؛ را دست ندهید: مشاور مدیریت- تجربه همکاری با مشاور خارجی- ۱، مشاور مدیریت- تجربه همکاری با مشاور خارجی- ۲ و مشاور مدیریت- تجربه همکاری با مشاور خارجی- ۳ (یادداشت‌های صنایعی) (و چقدر هم خوبه بقیه کسانی که همچین تجربیاتی داشتند هم در این مورد بنویسند!)

 ادغام و تملیک (۱) (احسان اردستانی؛ ویترین افکار من)

حلقه‌های گوگل پلاس (تحلیلی بسیار جالب!) و لوک خوش‌ دست (امیر مهرانی؛ The Coach)

تغییرات آزمون PMP در سال ۲۰۱۱ (توضیحات مهم و جالب نادر خرمی‌راد)

آیین نگارش، توانمندی مغفول (یعنی فراتر از لایک برای این نوشته‌ی مجید‌ آواژ عزیز که روی نکته‌ی مهمی دست گذاشته: چه مدیر باشیم و چه کارشناس، بلد نیستیم به فارسی بنویسیم!)

 الگوها تا حدى مشکلات را حل مى‌کند (مهدی عرب عامری؛ PMPLUS)

اگه می‌دونی، به منم بگو! (وبلاگ همینا)

مرخصی، یک حق است یا یک فاجعه!؟ (برای مدیران البته!) (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

جادوی کار پاره وقت (ابراهیم شادفروغ؛ ۸۰۲۰)

رونمایی از اجتماع مجازی مدیریت پروژه (صادق روزبهی؛ درس‌های آموخته)

مصاحبه با غلامعلی سلیمانی، مؤسس شرکت کاله

رشته‌ی MBA در زمینه‌ی انرژی‌های تجدیدپذیر (در آلمان)

فروتن “بهروز” را فروخت (متأسفانه این سرنوشت کارآفرین‌های بزرگ ایرانیه ظاهرا …)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

مرور وبلاگ‌ها:

کیسی از لِگو و با Float در اقیانوس مطالب مورد علاقه‌تان غوطه بخورید! (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

 گوگل پلاس شد (معرفی گوگل پلاس توسط جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

اندروید ۳٫۲ از راه رسید: آخرین شانس برای Honeycomb (مهرداد نایب؛ ویزویز)

آیا آنها که باید می‌شنوند؟ و آیا کشور ناامن شده؟ و در باب ماجراهای مرداک  (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)

معرفی هفته: مخاطبان ایمیلی خود را بهتر بشناسید، Rapportive افزونه جی‌میل (عالیه این افزونه!!!) (وبلاگینا)

اولین عکس پورتره‌ی دنیا (مجله‌ی اینترنتی زوم آی‌تی)

اخبار دنیای فناوری و رسانه‌های اجتماعی:

رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی آنلاین و کسب‌وکارهای کوچک

تصاویر: منزل شخصی مدیرعاملان مطرح دنیا 

هکرها هم شبکه اجتماعی راه انداختند! 🙂

بازداشت ۱۶ هکر «ناشناس» در آمریکا

پروژه cocoon آغاز تحول در وبگردی کاملا امن (بسیار جالب ولی چرا فقط فایرفاکس!؟ کروم پس چی؟)

کاربران اندروید تاکنون ۶ میلیارد برنامه نصب کرده‌اند! (فارنت)

مزیت‌های گوگل پلاس نسبت به فیس‌بوک (موافقم کاملا!)

ممنوعیت تبلیغات گوگل پلاس در فیس‌بوک

سرویس جدید گوگل، یک عکس بکارید، رشد آن را تماشا کنید (سر درنیاوردم راست‌اش که چیه!؟) (مجله‌ی اینترنتی زوم آی‌تی)

گوگل به کاربران خود هشدار می‌دهد! (در مورد ویروسی شدن توسط خود گوگل!!!) (فارنت)

گوگل پر سودتر از همیشه

نرم‌افزار Google+ برای iPhone عرضه شد (مجله‌ی اینترنتی زوم آی‌تی)

گوگل دیگر برای فایرفاکس تره هم خورد نمی‌کند! (گول دیگر نوار ابزارش را برای فایرفاکس توسعه نمی‌دهد!) (وبلاگ عصر ارتباط)

اخبار اپل:

کناره‌گیری جابز از اپل جدی شد (متأسفانه …)

اپل با عبور از نوکیا بزرگ‌ترین فروشنده‌ی تلفن هوشمند در جهان شد (نارنجی)

توییتر ۵ ساله شد، روزانه بیش ۳۵۰ میلیارد پست در این شبکه اجتماعی ارسال می‌شود 

بازی فینال جام جهانی بانوان رکورد توئیتر را شکست!

اخبار مایکروسافت:

تلاش مایکروسافت برای افزایش ایمنی/ رمز “۱۲۳۴۵۶۷۸” را تغییر دهید

اخبار گجت‌ها و ابزارهای فناوری:

سامسونگ امسال ۳۰۰میلیون گوشی می‌فروشد

تبلت “ضد آی- پد” آمازون در راه است

تبلت ۱۰‪.‬۱ اینچی لنوو با نام IdeaPad P1 معرفی شد (نارنجی)

ایده‌ی تغییر مرکز ثقل در تلفن‌های هوشمند و گجت‌ها (نارنجی)

 آی‌تی ایرانی:

عرضه‌ی نسخه جدید برنامه اندروید بازار (کی‌بورد فارسی درست درمون می‌خوایم بابا جان!)

روش‌های دسترسی به اینترنت ملی تشریح شد: اینترانت برای همه اینترنت برای بعضی‌ها

منع اپراتورها در ارائه موبایل بانکینگ تا اطلاع ثانوی و بررسی ضوابط فروش سیمکارت اپراتورهای خارجی در ایران (یکی برای من توضیح بده تو ذهن این حضرات مسئول در رگولاتوری چی می‌گذره دقیقا!)

بیزینس مانیتور از ضریب نفوذ ۹۱ درصدی تلفن همراه در ایران خبر داد (!!!)

اقتصاد:

اهمیت مکانیسم بازنگری دوره‌ای قیمت سوخت (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

سیاست‌های بازار کار و باغ-خانه‌های هزار متری (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

دزدیدن منار قبل از کندن چاه! (دکتر احمد سیف؛ نیاک)

سیاست‌های کلی نظام در حوزه‌ی اشتغال

قرارداد مقابله‌به‌مثل (محمد رضا فرهادی‌پور؛ دگردیسی مشغولیت‌ها)

شرکت ملی نفت ایران ۱۵میلیارد دلار اوراق مشارکت می‌فروشد

ایران دیگر دومین صادرکننده نفت اوپک نیست (و جالب است که عربستان هم دیگر بیش‌ترین ذخایر نفت دنیا را ندارد!)

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۴۶)

این هفته به‌صورت آزمایشی تغییراتی در بخش لینک‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات دادم و سعی کردم یک دسته‌بندی موضوعی داشته باشم تا مرور تعداد زیاد لینک‌ها آسان‌تر شود. لطفا نظر و پیشنهاد بدهید.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. لینک اخبار را برای این می‌گذارم که به نظرم برخی اخبار حداقل عنوان‌شان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر از نظر شما تعداد لینک‌ها بسیار زیاد است، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ وقت زیادی نمی‌گیرد و ضرر هم نمی‌کنید!

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

شهرام کریمی در یادداشت‌های صنایعی یک مجموعه‌ی راهنمای چهار قسمتی نوشت در مورد مصاحبه‌ی استخدام که هم به‌درد مصاحبه‌شونده‌ها می‌خورد و هم مصاحبه‌کننده‌ها. از دست‌اش ندهید: نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۱، نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۲، نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۳ و نکاتی در مورد مصاحبه استخدام- ۴- راهنمای مصاحبه

 ممنون آقای مورداک و خداحافظ! (رضا قربانی در مدیر رسانه درباره‌ی توهمات معمول ما ایرانیان در مورد آدم‌های بانفوذ دنیا با تمرکز بر کیس روپرت مرداک میلیاردر رسانه‌ها نوشته. خواندنی.)

چرا هنوز می‌نویسم (این نوشته‌ی حسین سناپور رمان‌نویس هم‌روزگار ما شاید در ظاهر ادبی باشد و بی‌ربط؛ اما یادمان می‌دهد که در شرایط بد کاری و زندگی چطور انگیزه‌های پیش رفتن را فراموش نکنیم!)

پنج نکته برای تند خواندن مطالب طولانی آنلاین (خیلی عالی!) (عباس صفارائی؛ ویزویز)

درس بزرگی که استیو جابز بیمار به مسئولان ایران داد! (“دیشب من درس بزرگی گرفتم. درس این‌که یک انسان می‌تواند تا آخرین لحظه، انسان مفیدی باشد. می‌تواند طوری کار کند که گویی لبخند مرگ به او شوخی است. می‌تواند طوری روح و شور ایجاد کند که جسم نحیف‌اش هم نیروی محرکه هزاران نفر در موفق‌ترین شرکت دنیا باشد.” قدیمیه یه مقدار ولی حقیقت محض!)

استرس استفاده از فناوری ارتباطات بر زندگی همه گروه های سنی

معرفی کتاب: از خوب به عالی، مشاغل تاریخ مصرف گذشته و تناقض استوک دیل (امیر مهرانی؛ The Coach)

مجازات قبل از وقوع جرم (علی واحد؛ وبلاگ رادمان) و نوشته‌ی تکمیلی مجید آواژ (برخی از) کارمندان دولت چطور رفتار می‌کنند در رابطه با معضلات فروش نرم‌افزار به دستگاه‌های دولتی

 اعتراض به تأخیر! (روایتی از تنبیه کردن مشتری بی‌نظم!) (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

تبلیغات گمراه کننده و ۹ چالش رشد پیش روی کارآفرینان (وبلاگ همینا)

رفتار شهروندی سازمانی (Baseline.ir)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

مرور وبلاگ‌ها:

بلاگینگ بی هیچ احساسی (رضا بهرامی در این نوشته تشویق‌مان می‌کند که در وبلاگ‌نویسی به چارچوب خشک و نامنعطف “تخصصی”‌ نوشتن نچسبیم. رضا می‌گوید که چه بسا تجربیات و احساسات زندگی شخصی‌مان آموزنده‌تر باشند! کاملا موافق‌ام.)۱۴ تجربه یک نشست آفلاین (جواد افتاده در “رسانه‌های اجتماعی‌”اش درباره‌ی تجربه‌ای که از برنامه‌ریزی و برگزاری جشن روز جهانی رسانه‌های اجتماعی در تهران به‌دست آورده. جالب!)

ظهور، سقوط و احیای امپراتوری نوکیا (فراتر از عالی حتا!)، شما چند دلار برای گوگل، توییتر، فیس‌بوک یا پاندروا می‌ارزید؟! (اینم مثل قبلی) و در ضرورت و ستایش اینفوگراف‌ها (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

در باب قطعی‌های اخیر بانک‌ها؛ همه ما عضوی از یک خانواده هستیم (کاش برای مسئولین محترم مهم بود این حرف‌ها …) و چرا مردم به خدمات ارزش افزوده علاقه ندارند؟ (خوش‌حال‌ام رضا هم دارد منظم‌ می‌نویسد) (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)

کمپین‌های تبلیغاتی در وب فارسی (شایان شلیله؛ دنیای مجازی یا فاجعه‌ی مجازی)

اخبار دنیای فناوری و رسانه‌های اجتماعی

نقشه‌ی شهرهای بزرگ دنیا از زاویه کاربران شبکه های اجتماعی (نارنجی)

ده نکته جالب درباره‌ی گوگل پلاس (وبلاگ هفته‌نامه‌ی عصر ارتباط)

گوگل+ از مرز ده میلیون کاربر گذشت! و مارک زاکربرگ: +Google ثابت کرد ما در مسیر درست گام بر می‌داریم (مجله‌ی اینترنتی پریانا)

شکایت مبدع گوگل پلاس از گوگل

گوگل دانشگاه راه‌اندازی می‌کند

کتاب‌خوان الکترونیکی گوگل هفته آینده عرضه می‌شود (فارنت)

نگاهی به عملکرد اندروید مارکت (وب‌شهر)

تغییر در سبک صندوق پستی ایمیل جی‌میل! + عکس (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

اخبار اپل:

هدف اپل: ۴۱۵ میلیون کاربر ios تا انتهای سال ۲۰۱۲ (وبلاگینا)

اپل دو آیفون را در سال جاری معرفی می‌کند!، گوگل نشان Blogger را حفظ می‌کند!

سیستم عامل جدید مک سه شنبه از راه می‌رسد (مک او اس لیون)

اخبار فیس‌بوک:

جنگ فیس‌بوک و گوگل در چهار جبهه (بسیار خواندنی!)

سرویس موسیقی فیس‌بوک! (فارنت)

دارایی فیس‌بوک از ۱۸ میلیارد دلار فراتر رفت

اخبار مایکروسافت:

ویندوز ۸ را با همان سخت‌افزار مورد نیاز ویندوز‌ ۷ تجربه کنید! (وبلاگینا)

مایکروسافت و فروش ۴۰۰ میلیون مجوز ویندوز ۷

وداع با ویندوز XP

مدیر ایرانی مایکروسافت به رقیب ملحق شد (ساناز اهری مدیر ارشد توسعه‌ی بینگ رفت گوگل!)

اخبار گجت‌ها و ابزارهای فناوری:

نرخ بهره و بانک‌های داخلی و خارجی (تعیین نرخ بهره‌ی سپرده‌ها برای بانک‌های خارجی در ایران آزاد شد!) (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

صندوق مسخره توسعه ملی (حجت قندی؛ اقتصادانه)

فن‌آوری عامل رشد اقتصادی ایالات‌متحده (گزارش مک‌کنزی)

کشف ارتباط میان درآمد ملی و مرگ در اثر حمله قلبی (زنده‌ایم الان!؟)

 فعال‌سازی ویزا و مستر در ایران (البته فقط استفاده‌شان نه صدورشان!)

خبرهای جدید درباره قیمت گاز، آب و بنزین

دوست داشتم!
۰

عینک بزنید لطفا!

تصویر یک ـ سر کلاس در ردیف دوم نشستم و دارم زور می‌زنم تخته را بخونم. نمی‌شه که نمی‌شه. به خودم می‌‌گم از پنجره‌ی کلاس نور افتاده روی تخته نمی‌بینم!

تصویر دو ـ با مدیرعامل‌ شرکت‌مان در جلسه‌ای شرکت کرده‌ایم که ایشان در آن‌جا سخنرانی دارد. وسط‌هاس سالن نشستم و دارم سعی می‌کنم فایل پاورپوینت‌اش را بخونم، نمی‌تونم! به خودم می‌گم: دوره خوب!

تصویر سه ـ نشستم روی صندلی مطب چشم‌پزشکی و دارم تلاش می‌کنم تشخیص بدهم بزرگ‌ترین علامت ممکن روی تخته‌ی آقای دکتر کدوم طرفیه!

تصویر چهار ـ عینک‌ام روی چشم‌ام است و دارم مثل بچه‌های کوچولو از کشف تصویر سه بعدی و پررنگ و زیبای جهان دور و برم لذت می‌برم!

در همان زمانی که دارم از دیدن دنیای جدید لذت می‌برم، به این فکر می‌کنم که توجه نکردن به ضعیف شدن چشمان‌ام چقدر برای‌ام مشکل ایجاد کرده. چقدر تصویرهای ناواضحی را که به‌دلیل ضعف بینایی‌ام می‌دیدم برای خودم توجیه می‌کردم و همین درست ندیدن‌ها، چه بسا باعث برداشت‌های اشتباه‌ام از تصاویر دنیای اطراف‌ام شده‌اند.

یاد حرف‌های دکتر رمضانی درباره‌ی منظر (View) در تحلیل سیستم می‌افتم. این‌که هر آدمی براساس دانش و تجربه‌اش و براساس توان و ظرفیت ذهنی‌اش در تحلیل موضوعات، سوژه‌ی تحلیل را از دیدگاه متفاوتی می‌بیند. همان‌طور که من، تصویر متفاوت و نادرستی را از دنیای اطراف‌ام می‌دیدم و حتا شک هم نمی‌کردم که دیدن من است که مشکل دارد!

وقتی به‌عنوان یک مشاور و تحلیل‌گر داریم به مسئله نگاه می‌کنیم، باید دقیقا مواظب همین باشیم که “بینایی‌ تحلیلی‌مان” دچار مشکل نباشد. همیشه احتمال این‌که به تصویر اشتباهی از موضوع تحلیل و مسئله‌ی مورد نظر برسیم وجود دارد. حتا بزرگ‌ترین مشاوران دنیا هم دچار اشتباهات تحلیلی می‌شوند. اما اگر حواس‌مان باشد که ممکن است عجیب بودن تصویری که از سازمان / مسئله‌ی پیش روی‌مان داریم ریشه در ضعف دید ما داشته باشد، آن‌وقت بهانه‌هایی مثل نور پنجره و دور بودن و این‌ها را برای خودمان نمی‌آوریم و می‌رویم دنبال پیدا کردن اشکال کار. به‌نظرم ضعف بینایی تحلیلی چیزی است که کاملا ریشه در دانش و تجربه‌ی فرد تحلیل‌گر دارد. شما هر چقدر بیش‌تر بدانید و هر چقدر بیش‌تر با مفاهیم و تئوری‌ها و ابزارها آشنا باشید، به‌تر و دقیق‌تر می‌توانید مسئله و اجزای آن را ببینید و در نتیجه با درک درست آن، راه‌حل درستی هم برای آن تجویز کنید. از آن طرف تجربه هم عامل دیگری است که به شما نشان می‌دهد که خطوط پررنگ مسئله کجا هستند، رخ دادن کدام خطاها احتمال بیش‌تری دارند و نشانه‌ها و ریشه‌های احتمالی بروز مسائل عام‌تر را در سازمان مورد مطالعه پیدا کنید. ضمن این‌که حواس‌تان به “زوایای حاده‌‌ی سازمانی” هم خواهد بود.

اگر از این دید به مسئله نگاه کنیم، وقتی با سازمانی روبرو می‌شویم که مثلا در آن نماینده‌ی کارفرما مدام در کار مشاور سنگ‌اندازی می‌کند، با کمی دقت بیش‌تر متوجه می‌شویم که این آدم دارد برای رسیدن به جایگاه خالی‌مانده‌ی قائم‌مقام سازمان دست و پا می‌زند. وقتی این را بفهمیم نوع روابط‌مان را با او تغییر می‌دهیم. یا مثال دیگر: در سازمانی که به‌دنبال اصلاح ساختار سازمانی است، هنوز استراتژی تدوین نشده و کارفرما هم اصرار دارد که این دو کار موازی انجام شوند. وقتی این را درک کنیم که عملا مدیرعامل سازمان از استراتژی تنها برای توجیه تصمیمات خودش می‌خواهد استفاده کند، آن‌وقت حواس‌مان به این خواهد بود که ساختار سازمانی را هم مطابق چارچوب ذهنی آقای مدیرعامل بچینیم.

شاید یک مثال بانمک‌ دیگر هم این باشد: شرلوک هلمز و پوآرو را یادتان هست که چقدر دنبال شواهد ریز بودند و از همان‌ها برای کشف راز جرم استفاده می‌کردند؟ آن عینک پنسی پوآرو  ظاهرا مهم‌تر از چیزی بود که من تصور می‌کردم.

بنابراین اگر می‌دانید که دارای ضعف بینایی تحلیلی هستید؛ عینک بزنید لطفا!

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۴۵)

این هفته بالاخره بچه‌های مدیریت کمی تلاش کردند برای برقراری توازن!

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. لینک اخبار را برای این می‌گذارم که به نظرم برخی اخبار حداقل عنوان‌شان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر از نظر شما تعداد لینک‌ها بسیار زیاد است، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ وقت زیادی نمی‌گیرد و ضرر هم نمی‌کنید!

مدیریت:

نادر خرمی‌راد زحمت کشید لینک شش مطلب من در مورد MBA را در پست درباره رشته MBA جمع کرد که از ایشان تشکر می‌کنم. پست سرویس پک ۱ پراجکت ۲۰۱۰ منتشر شد نادر هم مهم بود این هفته.

شهرام شروع کرده به نوشتن در مورد تخصص‌ خودش فرهنگ سازمانی که بسیار خواندنی است: نظام پیشنهادها/ نظام پیشنهادات/ مدیریت مشارکتی- ۱ و نظام پیشنهادها/ نظام پیشنهادات/ مدیریت مشارکتی- ۲ و فاصله قدرت و سبک مدیریت (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

 ریشه نفوذ در سازمان و خرید شرکت (احسان اردستانی؛ ویترین افکار من)

چوپانی که دروغ‌گو جلوه داده شد! و ۳ تکنیک پرطرفدار مدیریت زمان و اوتاکو (امیر مهرانی؛ The Coach)

آناتومی یک نمودار بد (مطلب عالی احمد شریفی در مورد روش‌های نادرست نمودار درست کردن!)

معرفی کتاب (۲) استراتژی ها و تکنیک های ارتقای برند (زینب جم؛ وبلاگ همینا دات کام)

مهمترین موضوع در مدیریت پروژه (بسیار خوب!) (بهاره حسینی؛ The Notes)

نتایج یک بازی در دوره مدیریت پروژه (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

 ساختار سازمانی گوگل چه شکلیه؟ (خیلی جالبه: سایت معرفی کردند که توش می‌تونید ساختار سازمانی شرکت‌های معروف را ببینید!) (Baseline)

گفتگوی مهندس محمود کریمی و مهندس عادل فردوسی پور در خصوص تفکر سیستمی ،مهندسی صنایع، برنامه سازی و ورزش (اینم برای اثبات صنایعی بودن من!)

یک نام مورد اعتماد (این تحقیق می‌گه که ما برای اعتماد کردن در طول زمان الگوهای ذهنی می‌سازیم که بعدها برای ما به‌صورت هیوریستیک‌های تصمیم‌گیری عمل می‌کنند!)

 آلمان و بازاریابی موفق جام جهانی فوتبال زنان • گفت‌وگو با مهرداد مسعودی (جام جهانی زنان امسال به‌شدت مورد توجه قرار گرفته. مصاحبه‌ی بسیار جالبی است. توصیه می‌کنم بخونیدش.)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

از نقشه‌های آفلاین گوگل در گوشی موبایل‌تان لذت ببرید (ایولللل!) و همزمان با راه‌اندازی عمومی گوگل پلاس، گوگل نام سرویس‌های بلاگر و پیکاسا را تغییر خواهد داد و محبوب‌ترین کاربران گوگل پلاس: «مارک زاکربرگ» بالاتر از «لری پیج» در مقام نخست (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

 جشن «روز رسانه‌های اجتماعی» در ایران برگزار شد (گزارش جواد افتاده عزیز که زحمت هماهنگی برگزاری این جشن را کشید.) و چگونه عکس های فیس بوک را به پیکاسا انتقال دهیم؟ (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعیِ)

گوگل پلاس و نظرات برخی از اعضای وب فارسی (خواندنی)، کاهش ۸۲ درصدی هرزنامه‌ها در سال ۲۰۱۱، بزرگ‌ترین مرکز ثبت‌ دامنه در جهان فروخته شد و آیا آیفون ۵ و آیپد ۳ تا سه ماه دیگر عرضه می‌شوند؟ (وبلاگینا)

 آیا گوگل پلاس میلیاردی می‌شود (علی اسماعیل‌زاده؛ بهترین ارتباط)

چگونه توییتر و فیس بوک را از طریق گوگل پلاس آپدیت کنیم (مصطفی لامعی؛ iClub)

مدیریت بحران پس از لو رفتن رمز عبور ایمیل و نسخه جدید آنتی ویروس مایکروسافت منتشر شد و ۹ راه ساده که هیچ وقت دچار ویروس نشوید (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

رتبه سه رقمی ایران در مجمع جهانی اقتصاد (از لحاظ شاخص‌های توسعه ی آی‌تی!)

۳٫۷ تیلیارد دلار خرید در بازار جهانیIT/ توسعه ابرهای محاسباتی و افزایش خرید 

مدیرعامل شرکت پست خبر داد: رشد ۲۰ درصدی تجارت الکترونیکی

اطلاعات دیجیتال جهان معادل حافظه ۵۸ میلیارد آی‌پد

iPad یک درصد از ترافیک وب در جهان را به خود اختصاص داده است، اتحاد مایکروسافت و بایدو علیه گوگل!، ۲۰۰ میلیون توئیت در روز زمزمه می‌شوند!، بیت تورنت ۱۰ ساله شد و ۳ میلیون عددی دومین کهکشانی سامسونگ در ۵۵ روز (فارنت)

گوگل قابلیت جستجوی آنی را از کار انداخت (ظاهرا با پلاس یه ربطی داره. هنوز مجددا راه نیفتاده.) گوگل هزار سایت برتر جهان را معرفی کرد

 سرعت شبکه‌های موبایل به ۱ گیگابیت رسید (در آن سوی آب! در این سوی آب، نسل سوم قرار بود بهمن پارسال بیاد که خدا رو شکر به بهمن امسال موکول شد!)

ضد‌روش‌های هک پسورد را بیاموزید

دستگیری اعضای آنونیموس توسط پلیس ایتالیا (گروه هکری آنانیموس پر!) و هکرهای ایرانی دستگیر شدند و البته شرکت اپل هم هک شد

 از آن سو رونمایی آفیس ۳۶۵ (این مایکروسافت شاه‌کاره واقعا. ۴۰ روز در سال سرویس‌اش تعطیله و رسما هم اعلام کرده به مشتریان!)

گوگل دست دولت‌ها را رو کرد کدام کشورها خواستار حذف مطالب از گوگل شدند

 اقتصاد:

رویه دیگر تبعیض قضایی مثبت (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

دمکراسی و افتخار (علی سرزعیم؛ دوست‌دار سقراط)

انتشار رتبه‌بندی نشریه «فوربس»؛ ایران میان بدترین اقتصادهای دنیا، دهم است (مبارکه!)

از بانک مرکزی سلب اختیار شد: تغییر مرجع اعلام آمارها (شاه‌کار! بانک مرکزی دیگر حق انتشار آمار اقتصادی را ندارد! تعطیل بشه به‌تر نیست!؟)

WTO گزارش داد سهم ۲۴ درصدی منابع طبیعی در تجارت جهانی

 زن استرالیایی ثروتمندترین فرد جهان! (حتا ثروتمندتر از کارلوس اسلیم و بیل گیتس!)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

مقایسه ما و آن‌ها (آن‌ها یعنی اروپایی‌ها!) (علی سرزعیم؛ دوست‌دار سقراط)

چگونـه با گذشـتـه خـود صلـح کنیـم و آینـده را بسـازیـم؟

چگونه می‌توانم شاد باشم؟ 

پ.ن.۱٫ از معرفی سایت‌های مفیدی که من نمی‌شناسم‌شان، استقبال می‌شود.

پ.ن.۲٫ دنبال روش به‌تری برای دست‌بندی لینک‌های هفته هستم. اگر پیشنهادی دارید، لطفا کامنت بگذارید.
دوست داشتم!
۰

مشاور باید چه تضمینی بدهد!؟

صبح با مدیرعامل شرکتی جلسه داشتم که درخواست تدوین استراتژی برای شرکت‌اش را داشت. کلی با هم صحبت کردیم و بالاخره رسیدیم به مذاکرات مالی. من یک مبلغ متعارف را برای انجام پروژه پیشنهاد کردم. در مقابل آقای مدیرعامل به من گفت: “اولا که این خیلی زیاده. ثانیا فرض کنیم هم نیست؛ شما چطور به ما تضمین می‌دی که خروجی کارت اگر درست اجرا بشه چند برابر پولی که بهت دادیم را برامون برگردونه؟”

راست‌اش تا به حال به چنین سؤالی در کار مشاوره برخورد نکرده بودم. ولی بعد به نظرم رسید که شاید این سؤال برای خیلی‌های دیگر پیش بیاید. خیلی نمی‌خواهم طولانی بنویسم. به ایشان گفتم: “منِ مشاور در مورد نتیجه‌ی نهایی که شما می‌گیرید تضمینی نمی‌دهم؛ چرا که متأثر از تعداد زیادی عامل است که دست من نیستند. من تنها می‌توانم تضمین بدهم که با داشتن گروهی پیش‌فرض‌های درست و معتبر کارم را شروع بکنم، فرایند تدوین استراتژی برای شما را منطبق بر رویکردهای معمول این حوزه پیش ببرم و به‌درستی هم آن را انجام بدهم. نتیجه‌ی منطقی درست طی کردن فرایند تدوین استراتژی، همان خروجی است که باید مورد انتظار باشد.”

به زبان فنی اگر بخواهم بگویم، راز اصلی موفقیت یک پروژه‌ی مشاوره، داشتن یک متدولوژی کامل و درست است. چیزی که متأسفانه در ایران چندان به آن اهمیت داده نمی‌شود. در فرصت بعدی در مورد متدولوژی، چارچوب و ابزار و تفاوت‌ها و کاربردهای هر کدام توضیحاتی خواهم نوشت.

قبلا بارها گفته‌ام که مشاوره چیزی نیست جز حل مسئله. برای حل مسئله باید روش داشت که همان متدولوژی مورد استفاده است. بنابراین تنها تضمینی که مشاور می‌تواند به کارفرما بدهد این است: تضمین می‌دهم که روش حل مسئله‌ی من درست و معتبر است!

امیدوارم کارفرماها هم بیش‌تر حواس‌شان به این موضوع باشد. این جناب مدیرعامل طرف مذاکره‌ی من که تا آخر جلسه هم قبول نداشت که اگر روش حل مسئله درست باشد، منطقا باید مسئله هم درست حل شود. بنابراین هم‌چنان معتقد بود که من باید تضمین بدهم کارم منافع مالی محسوسی برای شرکت در بر دارد. طبیعتا من چنین تضمینی نمی‌توانستم بدهم و با هم به‌ توافق نرسیدیم.

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۴۴)

یازده ماهگی لینک‌های هفته و هفته‌ای بسیار پرلینک!

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. لینک اخبار را برای این می‌گذارم که به نظرم برخی اخبار حداقل عنوان‌شان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر از نظر شما تعداد لینک‌ها بسیار زیاد است، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ وقت زیادی نمی‌گیرد و ضرر هم نمی‌کنید!

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

زندگی‌تان را مستند کنید (رضا بهرامی عزیز)

ده گام ساده برای افزایش بازدهی (عباس صفارائی؛ ویزویز)

نکاتی که باید در امضای پایین ایمیل رعایت کرد (بسیار مهم!) (شایان شلیله؛ دنیای مجازی یا فاجعه‌ی مجازی)

آیا درد همان رنج است؟ نگاهی به مفهوم درد و رنج از دید دانش پزشکی (بخوانید حتما …) (پست مهمان در وبلاگ دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

مدیریت:

من این هفته در شش پست ماجرای دوره‌‌ی MBAی که گذراندم را دوره کردم. در همین راستا خانم حسینی لطف کردند و در دو پست در دانشگاه چه یادگرفتم؟ (۱) و در دانشگاه چه یاد گرفتم؟ (۲)- یادداشت شخصی از تجربیات MBAخوانی خودشان نوشتند. توصیه می‌کنم حتما بخوانید.

نمونه قرارداد کاری مدیرعامل و مدل هافستد در فرهنگ (خوش‌حال که شهرام دوباره نوشتن را شروع کرده.) (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی)

انسان‌ها و سیستم‌ها و کار تمام کن حرفه‌ای و زمینه‌سازها (امیر مهرانی)

جدایی دردناک (احمد شریفی) و ۴۷۴-بازی جوانمردانه (خاطرات یک مدیر) در راستای این پست افشین دبیری: کارفرمای برگزیده ماندن!

الگو و نمونه مستند طرح مدیریت ارتباطات پروژه، نویز در ارتباطات مستند، همه مدیریت پروژه در دفتر مدیریت پروژه و چهار راه برای سودهی پروژه (این آخری عالیه!!! واقعا لذت بردم ازش.) (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

دفاع از خود و پروژه و وقتی فرآیند درست کار نمی‌کند؟ (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

پرورش نبوغ بازاریابی در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و اولین اجلاس سالانه فروشندگان حرفه‌ای بیمه در ایران (استاد پرویز درگی)

حمایت از پروژه‌های دانشجویی مهندسی نرم‌افزار (در شرکت رادمان) (علی واحد؛ وبلاگ رادمان)

به‌یادماندنی ترین مدیران عصر دیجیتال (نارنجی) (فهرست جالبی است؛ ولی چند نفر جا افتاده‌اند: لویی گشنر مدیرعامل سابق IBM، لاری پیج و سرگئی برین و اریک اشمیت از گوگل، خانم کارلی فیورینا مدیرعامل سابق HP و خیلی‌های دیگر!)

راز‌های مدیریتی باشگاه فوتبال بارسلونا (مطلب خوبی است؛ اما من ضمن اعتراض به این‌که: “ایده‌ی منو دزدیدن دارن باهاش پز می‌دن” باید بگویم که ترجمه‌ی افتضاحی دارد. کاش اگر کسی از مسئولین صفحه‌ی مدیران دنیای اقتصاد این‌جا را دید، توجه کند که مترجم محترمی که حتا نمی‌تواند اسم معروف‌ترین شرکت مشاوره‌ی مدیریت دنیا “دیلویت” را درست ترجمه کند، چندان صلاحیت ترجمه‌ی متن تخصصی مدیریت را ندارد.)

مشاور کارفرما کیست؟ (امیر نام‌آور؛ وبلاگ ایده)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

دیروز پنج‌شنبه ۹ تیر، روز جهانی «رسانه‌های اجتماعی» به ثبت رسید (به نقل از وبلاگ رسانه‌های اجتماعی جواد افتاده.) ضمن این‌که به همت جواد افتاده‌ی عزیز مراسم این روز در تهران هم برگزار شد. حضور در این مراسم برای من بسیار دل‌پذیر بود و دیدار برخی از دوستان سابقا مجازی و چند دوست جدید برای من باعث افتخار بود. گزارش جشن را رضا قربانی عزیز در پست  جشن روز رسانه‌های اجتماعی و خود جواد افتاده در پست گزارش تصویری جشن روز رسانه های اجتماعی نوشته‌اند. (در پست جواد می‌تونید عکس بنده را هم از زوایای گوناگون زیارت کنید! :)) در همین راستا دو مقاله‌ی چشم‌انداز رسانه‌های اجتماعی در سال ۲۰۱۱ و روز جهانی رسانه‌های اجتماعی را هم بخوانید.

جستجوی آنلاین عکاس «نازی‌»ها، با «گوگل پلاس» بیشتر در گوگل پَلاس خواهیم بود! تهاجم بزرگ ارتش گوگل به جبهه شبکه‌های اجتماعی و آیا «گوگل پلاس» می‌تواند به اندازه کافی سربازگیری کند و مهمات جمع‌آوری کند؟! (دو پست دکتر در مورد شبکه‌ی اجتماعی تازه افتتاح گوگل که تازه از دیروز به‌دست ایرانی‌ها افتتاح شد، خواندنی است.) (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک)

استفاده از لپ‌تاپ‌ها بصورت دسکتاپ با تکنولوژی جدید سامسونگ (مهرداد نایب؛ ویزویز)

چرا پست بعدی وبلاگ‌تان باید مینیمال باشد؟! (صادق جم؛ بلاگ‌نوشت)

با ifttt، بگذارید اینترنت کارهای شما را انجام دهد! (روزنوشت‌ میلاد)

شبکه جهانی ارتباطات موبایل ۲۰ ساله شد (نارنجی)

گروه هکری LulzSec اعلام بازنشستگی کرد! (فارنت)

اینفوگرافی به مناسبت تولد چهار سالگی آیفون (وبلاگ مانی)

آی پد ۴۰۰ برابر بیشتر اینترنت مصرف می‌کند

آگوست ۲۰۱۱ آیفون ۵ به بازار می‌آید

اتصال ۳۵ میلیارد دستگاه الکترونیکی به اینترنت

سال ۲۰۱۳ ماهواره‌های گوگل در مدار قرار می‌گیرند و گوگل دو سرویس خود را تعطیل کرد و روزانه ۵۰۰ هزار موبایل اندرویدی را فعال می‌کند! و گوگل از شما می‌پرسد:چه چیزی دوست دارید! (دو مطلب آخر از فارنت) (چه می‌کنه این گوگل!)

فیس‌بوک رکورد ۷۵۰ میلیون کاربر را پشت سر گذاشت!

آوریل ۲۰۱۲ ویندوز ۸ می‌آید

نکات مهمی که بایستی درباره وردپرس ۳٫۲ بدانید (رضا؛ دنیای زیبای وب)

برای تعمیر فایل‌های آسیب دیده چه کاری انجام می‌دهید؟ (علی اسماعیل‌زاده؛ بهترین ارتباط)

۱۲ کلید میان‌بر که احتمالاً بلد نیستید!

راهنمای “توئیتر” برای خبرنگاران (جالب)

گوگل پلاس با فونت تاهوما

اقتصاد:

استدلال سلاحی برای غلبه است یا راهی برای فهم حقیقت و موانع سیاسی توسعه و رشد اقتصادی (حجت قندی؛ اقتصادانه)

درس‌هایی از یونان و آرژانتین (علی دادپی؛ اقتصادخرد، بازار و خانوار)

کنترل اجاره مسکن (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

افزایش اجاره باید چقدر باشد؟ (محمد رضا فرهادی‌پور؛ دگردیسی مشغولیت‌ها)

کریستین لاگارد، اولین زن در سمت ریاست «صندوق بین‌المللی پول»

پ.ن.۱٫ از معرفی سایت‌های مفیدی که من نمی‌شناسم‌شان، استقبال می‌شود!

پ.ن.۲٫ با توجه به به‌پایان رسیدن مرور دوره‌ی MBA من، گزاره‌ها از شنبه یعنی فردا به روال سابق خود برمی‌گردد.

دوست داشتم!
۰

دعوت به همکاری: کارشناس اطلاع‌رسانی

شرکت ما ـ مهندسی مشاور حاسب سیستم ـ به یک کارشناس اطلاع‌رسانی به‌صورت تمام وقت نیازمند است. شرکت حاسب سیستم یک شرکت مشاوره‌ی مدیریت قدیمی و معتبر کشور است که در حوزه‌های مشاوره‌ی مدیریت و مدیریت آی‌تی فعالیت می‌کند. این شرکت جوی دوستانه و جوان هم دارد.

این کارشناس سه وظیفه‌ی اصلی دارد که عبارتند از:

  • مسئولیت تهیه‌ی بخش‌های مدیریتی و عمومی اسناد مناقصات: تمرکز کار ما برای گرفتن پروژه شرکت در مناقصات مختلف است. با توجه به این‌که اغلب اوقات اسناد و مدارک مربوط به بخش‌های مدیریتی و عمومی بین مناقصات مختلف مشترک هستند، این کارشناس باید بتواند اولا: اسناد و مدارک مربوطه (شامل مواردی هم‌چون: اساسنامه، روزنامه‌ی رسمی، گواهی‌نامه‌های عضویت در مجامع و انجمن‌ها ـ مثل انجمن مشاوره‌ی مدیریت ایران و گواهی‌نامه‌ی ایزو ـ و …) را در قالب یک بخش مشخص از سیستم مدیریت مستندات شرکت جمع‌آوری، مدیریت و به‌روزرسانی کند. ثانیا: در هنگام تهیه‌ی اسناد مناقصات با راه‌نمایی مدیر تهیه‌ی پروپوزال پروژه، بخش‌های مدیریتی و عمومی و جداول مربوطه را با توجه به جدیدترین اطلاعات شرکت تکمیل کند.
  • مسئولیت تهیه و به‌روزرسانی رزومه‌ی شرکت و رزومه‌های مدیران و کارشناسان: در کنار مستندات عمومی شرکت، باید رزومه‌ی شرکت (شامل سوابق پروژه‌ها، تاریخ شروع و خاتمه، تعریف مختصر پروژه، مدل‌ها و ابزارهای استفاده شده و سایر اطلاعات شناسنامه‌ای پروژه‌ها) باید در قالب یک مستند مشخص تهیه شده و به‌صورت مستمر به‌روزرسانی شوند. هم‌چنین باید رزومه‌ی مدیران و کارشناسان شرکت نیز براساس یک قالب مشخص تهیه و به‌روزرسانی شود.
  • مسئولیت سایت شرکت: ما برنامه‌های جدی برای توسعه‌ی سایت شرکت داریم. اما اجرای این برنامه‌ها، مستلزم داشتن یک مسئول سایت است که حواس‌اش به اطلاعات روی سایت و اطلاعاتی که باید روی سایت قرار داده شوند، باشد، بتواند اطلاعات عمومی مثل سوابق پروژه‌ها و مدیران و کارشناسان شرکت را در سایت قرار بدهد و به‌روزرسانی کند و در کنارش از ماها پی‌گیری تهیه‌ی محتوای مورد نیاز سایت را بکند.

رشته‌ی تحصیلی برای این مسئولیت اهمیت چندانی ندارد. اما مهم است که این فرد، دقیق و حواس‌جمع باشد، توانایی مدیریت حجم بالای اطلاعات را داشته باشد و مهارت‌های بالایی در ارتباط با انسان‌ها داشته باشد. ما کاملا برای جذب چنین فردی جدی هستیم و شرکت حاضر است در صورت مناسب بودن فرد، برای همکاری بلند مدت هم روی او سرمایه‌گذاری بکند (ولی حواس‌تان باشد که این به‌معنای تعهد شرکت در حال حاضر نیست و مستلزم این است که فرد استخدام شده در انجام وظایف خود موفق باشد.)

لطفا رزومه‌های‌تان را تا آخر تیر ماه برای من به نشانی gozareha@gmail.com بفرستید. در کنارش بد نیست توضیح بدهید که چرا فکر می‌کنید برای این مسئولیت مناسب هستید.

لطفا این آگهی را هم در گودر به‌اشتراک بگذارید تا شاید به دست کسی که باید، برسد. پیشاپیش متشکرم.

پ.ن. این آگهی منقضی شده و ما همکارمان را در شرکت جذب کرده‌ایم.

دوست داشتم!
۰

لینک‌های هفته (۴۳)

هفته‌ای باز هم پرلینک در حوزه‌ی فناوری …

فقط یک نکته را این‌جا بگم: این هفته که گذشت مشکلی که فارغ‌التحصیلی مرا به تأخیر انداخته بود حل شد و حالا می‌توانم تقریبا بگویم که MBA شده‌ام. از مدت‌ها قبل تصمیم داشتم به محض فارغ‌التحصیلی نکات مورد نظرم و تجربیات‌ام را از تحصیل در این رشته بنویسم. بنابراین روال عادی گزاره‌ها، هفته‌ی آینده از روزهای شنبه تا پنج‌شنبه متوقف می‌شود و به جای آن ۶ پست خواهم داشت در مورد MBA. منتظرم باشید.

پیش از شروع سه نکته:

  1. لینک‌هایی که به نظرم باید حتما و تحت هر شرایطی خوانده بشوند را با رنگ قرمز از سایر لینک‌ها متمایز می‌کنم. اگر فکر می‌کنید تعداد لینک‌ها زیاد است، با مطالعه‌ی لینک‌های قرمز شده هر آن‌چه را حتما باید بخوانید، خوانده‌اید!
  2. برای دیدن لینک‌های کلیه‌ی قسمت‌های قبل، می‌توانید به این‌جا مراجعه بفرمایید.
  3. این مجموعه پست‌ها در حکم یک دفترچه‌ی یادداشت مطالب مهم برای من هستند. اگر لینک اخبار را هم می‌گذارم، برای این است که به نظرم برخی اخبار حداقل تیترشان باید توسط کسانی که در حوزه مشاور‌ه‌ی مدیریت و آی‌تی فعال هستند، دیده شوند. بنابراین اگر تعداد لینک‌ها خیلی زیاد هستند، اولا ببخشید و ثانیا این‌که حداقل به تیترها نگاهی بیاندازید؛ ضرر نمی‌کنید!

مدیریت:

معرفی سایت: Lumosity باشگاه ورزشی مغز شما، چطور تنهایی به مغز شما کمک می‌کند! (البته اون تنهایی گودری منظور امیر نیست؛ تو محل کار را می‌گه! :دی) و چطور از شخصی درخواست راهنمایی کنیم؟ (به کامنت من پای این مطلب توجه کنید!) (امیر مهرانی؛ The Coach)

ارتباطات سازمانی (علی سرزعیم)

به دنبال راه‌های خلاقانه و کارت ویزیتم را له نکن! (بچه‌های همینا؛ دومی مخصوصا عالی بود!)

ابزارهای مدیریت پروژه (نوشته‌ی کوتاه و بسیار مفید نادر خرمی‌راد)

کرگدن (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد)

آسمان یک رنگ (علی واحد؛ وبلاگ رادمان) و متعاقب آن این دل‌نوشته‌ی آقای مجید آواژ در روزنوشت‌های بهساد در جواب آن: چرا مانده‌ایم و بعدتر جواب آقای واحد به پست آقای آواژ: مانده‌ایم! بسیار خواندنی هستند. اگر دنبال دلیل برای ماندن و جنگیدن در این دیار هستید، این نوشته‌ها را از زبان آدم‌هایی که چند سالی از من و شما بزرگ‌ترند و سختی‌های بیش‌تری کشیده‌اند، بخوانید.

“خانم شیرزاد” و نقش میز پذیرش (عالی! یادمه دکتر روستا هم همیشه می‌گفت این آدم‌های مورد اشاره در این نوشته، مدیرعامل‌های غیررسمی سازمان هستند!) (استاد پرویز درگی)

۱۰ دلیل موفقیت کسب و کارها در یک کشور (بسیار خواندنی و قابل توصیه) (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)

۶ گام در تحلیل سود / هزینه (نکاتی بدیهی که معمولا فراموش می‌شوند!) (مشاوره کسب و کار،طراحی سیستم بازاریابی ویژه سازمان‌های کوچک؛ محمدی سالاری)

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

تبلت : رویای ما تصویرگران (تبلیغ آی‌پد به‌روایت رضا بهرامی عزیز)

چگونه اعتیاد به اینترنت سیم‌کشی‌ مغزمان را تغییر می‌دهد! (دکتر علی‌رضا مجیدی عزیز؛ یک پزشک)

رموز فروش موفقیت آمیز اپل (عباس صفارائی!؟؛ ویزویز) و شارژ کردن موبایل از طریق کتری آب جوش (مهرداد نایب؛ ویزویز)

وظیفه بلاگر: ارایه مفهوم، اخبار یا آمار؟ (سؤال جالبی است؛ حوصله‌ام گرفت شاید در موردش نوشتم.) (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی)

کاوشگر داده‌های عمومی گوگل (سرویس جدید گوگل) و مارک تواین، سفر و رسانه‌های اجتماعی (وبلاگ مهران)

نقشه شبکه های اجتماعی در جهان (مجله‌ی اینترنتی گویا آی‌تی)

اسکایپ در دستان مایکروسافت (نرم‌افزار ارتباط اینترنتی فقط Ovoo!)

ابررایانه “واتسون” به عنوان شخصیت برتر سال انتخاب شد

۴۰ سال تاریخ تکامل ایمیل در یک تصویر! / ایمیل ۴۰ ساله شد

کاربران اینترنت زندگی اجتماعی بهتری دارند 🙂

بهترین شهرهای آمریکای شمالی برای کارشناسان IT (بریم!؟)

معرفی اولین ویندوزفون نوکیا در چهارم آبان ماه! (فارنت)

خانه ای برای ابداعات گوگل در جستجو (مصطفی لامعی؛ iClub)

با دکمه بخت و اقبال گوگل خداحافظی کنید و چه کسی شما را در گوگل جستجو می‌کند؟ (وبلاگینا)

اندروید، ویندوزفون یا آیفون ، کدام بهترین گزینه برای ماست؟ (قضاوت با شماست؛ من با جادی موافقم.) (روزنوشت‌های میلاد)

نخستین حافظه جانبی برای مغز ساخته شد (نارنجی)

ارسال پیام‌های مخفی از طریق جستجوی گوگل (جل الخالق!)

ویدیوهای ارائه کتاب “۹۷ چیزی که هر برنامه‌نویس باید بداند” به زبان فارسی

تیتر چند خبر را کنار هم ببینید: تمایل ۴۰٪ مردم اروپا به خرید آیفون!، رشد ۸۹ درصدی استفاده از داده‌ها در تلفن‌های هوشمند (رضا؛ دنیای زیبای وب)، ویندوزفون شاید جایگزین آیفون شود (واقعی) و کاهش سهم بازار آندروید گوگل

گوگل به رکورد ۱ میلیارد بازدیدکننده در یک ماه رسید (مبارکه!) و هر ۶۰ ثانیه در اینترنت چه اتفاقی می‌افتد؟ (رضا؛ دنیای زیبای وب)

ادعای جدید لاری الیسون: استفاده بی اجازه گوگل از جاوا و میلیاردها دلار خسارت به اوراکل (این لاری الیسون خیلی حال بهم زنه. واقعا از خودش و شرکت‌اش بدم میاد به خاطر این انحصارطلبی مزخرف.)

شبکه اتریشی “فانک‌فایر” الهام‌بخش پروژه «اینترنت چمدانی» آمریکا (هر کی فهمید این چیه به منم بگه!)

‌وزارت ارتباطات از لیست‌ ادغام‌ها حذف شد (البته به دلایل امنیتی و نه فنی!)

ساختمان‌های اداری و تجاری قبل از ساخت مجوز شبکه رایانه‌ای می‌گیرند (پایان‌کار شبکه‌ هم باید بگیرید از این به بعد! :))

آخرین آمار خطوط اینترنت پرسرعت/ ADSL خانگی تفاوتی با دایل آپ ندارد!

ایران و کسب رتبه نهم آی‌تی در منطقه (حالا شاخص‌اش چیه نگفتند!)

عبور شمار دامنه‌های اینترنتی کشور از مرز ۲۰۰ هزار

با محوریت رگولاتوری استانداردهای حوزه ICT تدوین می شود

اقتصاد:

افزایش نرخ اجاره مسکن و راه‌حل اشتباه آقای وزیر (احمد شریفی)

استراوس خان و فرض‌های اولیه اقتصادی (راس می‌گه حجت قندی در اقتصادانه)

سورپرایز!!!!!!!!! سیاست ارزی جدید! و نرخ ارز و میزان شعور (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)

جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

۱۰ راه ساده برای آرامش بخشیدن به زندگی

پول زیاد خوشبختی نمی‌آورد/ تایید علمی یک ضرب المثل قدیمی

دوست داشتم!
۰

سؤالِ مهمِ چرا این؟

نادر این‌جا در مورد استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه نوشته که توصیه می‌کنم نوشته‌اش را بخوانید. این یکی دو هفته‌ی اخیر درگیر تدوین پروپوزال یک پروژه‌ی بزرگ مشاوره‌ی مدیریت بودیم. اول از همه باید از همه‌ی همکاران‌ام به‌ویژه نیمای عزیز تشکر کنم بابت این‌که در این دو هفته علی‌رغم فشردگی و حجم بالای کار، کنار هم لحظات خوبی را تجربه کردیم. شخصا از نظر کار تیمی این به‌ترین تجربه‌ای بوده که تا الان داشتم.

به قول علما اما بعد: موقع نوشتن بخش‌های مربوط به متدولوژی کار، نکته‌ی جالبی را متوجه شدم. وقتی می‌خواستم روش کار را بنویسم؛ مجبور بودم فرض کنم که خواننده‌ی غیرفنی با مفاهیمی که من می‌خواهم ازشان صحبت کنم و ابزارهایی که قرار است برای انجام کار ازشان استفاده کنیم، آشنا نیست. بنابراین من باید تقریبا از نقطه‌ی صفر شروع به نوشتن می‌کردم: نوشتنِ صرف این‌که قرار است چه کار کنیم کافی نبود. باید اول می‌گفتم چرا باید این کار را انجام بدهیم، چرا این طوری و چرا از این ابزار باید استفاده کنیم!

به این ترتیب نوشتن خیلی از بخش‌ها برای‌ام بسیار مشکل بود؛ چون باید بدیهیات خودم را به‌عنوان غیربدیهیاتِ خوانندگان برای آن‌ها به زبان ساده و قابل فهم تشریح می‌کردم! به نظرم این تجربه بسیار ارزش‌‌مند بود؛ چون فهمیدم:

  1. وقتی داری می‌نویسی باید چیزهای غیربدیهی برای دیگران را اساس نوشتن‌ات قرار بدهی، نه بدیهیات خودت را. کشف آن چیزهای غیربدیهی خودش کار سختی است!
  2. خیلی وقت‌ها ما از چارچوب، متدولوژی، روش کار یا ابزاری استفاده می‌کنیم که برای همه‌مان جا افتاده که همین است و لاغیر. اما وقتی به فلسفه و ریشه‌ی استفاده از آن‌ها کمی فکر کنیم، آن وقت …
  3. وقتی قرار باشد چرایی هر یک از آن موارد نکته‌ی قبل را روشن کنی، آن وقت چیزهای جالبی را کشف می‌کنی: این‌که خودت چقدر ماهیت ابزار X را فهمیده‌ای، قدرت استدلال‌ و تفکر تحلیلی‌ات چقدر است، چقدر بلدی به زبان ساده یک مفهوم را توضیح بدهی و خیلی چیزهای دیگر. تازه وقتی موضوع مورد نظرت بدیهی باشد که دیگر هیچ! این‌ها همه چالش‌های بسیار سختی بودند که هر چند موقع نوشتن من را خیلی اذیت کردند؛ اما خوب الان از این‌که در حل‌شان به صورت نسبی موفق بوده‌ام، بسی خوش‌حال‌ام!

شاید بد نباشد که این تمرین را برای آزمایش دانش و مهارت‌مان در حوزه‌ی تخصصی‌مان انجام بدهیم: یک متن کوتاه بنویسیم که در آن مشخص باشد چه کارهایی انجام می‌شود، چرا باید این کارها انجام بشوند و چرا این‌طوری و چرا باید از این ابزارها استفاده کنیم. بعد این متن را بدهیم به یک آدم غیرمتخصص و ببینیم که از ماجرا سر در می‌آورد یا نه. جایی می‌خواندم معیار کلیدی موفقیت یک متن این است که خواننده بعد از خواندن‌اش احساس کند چیزی به او اضافه شده!

برای خودم به‌نوعی سخت‌ترین و بامزه‌ترین بخش نوشته‌های‌ام در مورد متدولوژی پروژه، جایی بود که داشتم سعی می‌کردم توضیح بدهم اصلا چرا لازم است اولویت‌بندی انجام بشود! ضمن این‌که توصیف فلسفی که از سیستم داینامیکس نوشتم را فکر کنم خود پیتر سنگه و استرمن هم اگر بخوانند، حتما ازش در چاپ‌های بعدی فرمان پنجم و بیزینس داینامیکس استفاده می‌کنند! 😉

این را گفتم که اعتماد به نفس داشته باشید و نترسید. همین الان یک ورق کاغذ بردارید یا یک فایل ورد باز کنید و شروع کنید. این تمرین به‌نظرم برای کشف پاسخ همان سؤال کلیدی همیشگی یعنی “تخصص شما چیست؟” هم بسیار مفید است.

پ.ن. عکس از این‌جا

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل