فرقی نمیکند که دمای اتاق واقعا چند درجه باشد، چون در هر حال همیشه «دمای اتاق» است!
استیون رایت
فرقی نمیکند که دمای اتاق واقعا چند درجه باشد، چون در هر حال همیشه «دمای اتاق» است!
استیون رایت
علیرضا جهانبخش دربارهی اهدافش در فصل جاری گفت: «من همیشه سعی کردهام روز به روز کارم را بهتر انجام دهم. نخستین فصل حضورم در برایتون شامل یادگیری، خو گرفتن با رقابتها و سازگار شدن با محیط بود. فصل گذشته چیزهای زیادی آموختم و میخواهم ثابت کنم میتوانم کارهای بیشتری انجام دهم. تلاش میکنم تا جایگاهم را در ترکیب اصلی برایتون به دست آورم. وقتی که این اتفاق افتاد، نشاندهندهی تلاش بسیار زیادم است. هنوز چیزهای زیادی است که باید در برایتون نشان دهم.» (اینجا)
ناگفته پیدا است که زندگی، مسیری مستقیم و بیدردسر نیست! نهتنها زندگی بزرگان تاریخ، که حتی زندگانی تکتک ما، گواه بزرگی است بر اینکه در لحظه لحظهی زندگی، باید تلاش کرد و جنگید تا شاید اندکی بتوان پیشروی کرد. زندگیِ بیدردسر و بیدغدغه، برای اغلب ما درکنشدنی است و چه بسا اگر روزی دچارش شویم، آنوقت دیگر نتوانیم دوام بیاوریم و زندگی برایمان بیمعنی شود.
در طی کردن مسیرِ سنگلاخ زندگی، شاید سه موضوع بیش از همه مهم باشند: «معنای زندگی»، «رؤیای زندگی» و «راه و رسم زندگی» که تعریف من از آنها این است:
بهگمانم زندگی هر انسانی را میشود در این کلیدواژه و ارتباط میان آنها با هم خلاصه کرد. نگاهم در اینجا اصلا فلسفی نیست (چون دانشی در آن زمینه ندارم)، بلکه کاملا دارم از تجربهی خودم بهعنوان یک انسانِ سی و اندی ساله مینویسم. حالا وقتی زندگی را اینگونه ببینیم، در مورد هر یک از ابعاد سه گانهی آن میشود بخثهای مفصلی داشت.
قبلا در مورد معنای زندگی و رؤیای زندگی مفصل نوشتهام. راه و رسم زندگی هم شاید سهمی از تقریبا نوشتهها و ترجمههای من در گزارهها داشته باشد (و اساسا گزارهها با این سؤال شروع شد که چگونه میتوان بهتر زیست؟)
با این حال، یکی از مهمترین مسائل موجود در زمینهی راه و رسم زندگی، همین چالشی است که علیرضا جهانبخش، پسرک دوستداشتنی تیم ملی، دو سال است درگیر آن است: اینکه کجا و تا چقدر باید برای رسیدن به رؤیای زندگی جنگید؟
علیرضا در سن بسیار کمی به هلند رفت و با تلاش و سختی و مرارت بسیار زیاد، هلند را بهعنوان آقای لیگ هلند به مقصد لیگ برتر انگلیس ترک کرد. او به تیمی رفت که همواره برای سقوط نکردن به لیگ چمپیونشیپ (لیگ دسته یک جزیره) میجنگد. اما از همان روزها بحثهایی وجود داشت که تقریبا هیچ فوتبالیست ایرانی در فوتبال انگلیس موفق نشده است (شاید جز آندو تیموریان و آن هم در مقطعی بسیار کوتاه.) چالش اصلی توانایی بازیکنان ایرانی نیست، چرا که آنها قطعا مثلا از کُرهایهایی چون «پارک جی سونگ» و «سون هیونگ مین»، دو ابرستارهی دو دههی اخیر لیگ برتر، بیاستعدادتر نیستند. چالش در اینجا است که موفقیت یک فوتبالیست از کشورهای سطح دوم فوتبال دنیا از جمله کشورهای آسیایی نیازمند وجود پشتوانههای گوناگونی از جمله حمایتهای مادی و معنوی بهویژه حمایتهای رسانهای است که فوتبالیستهای کُرهای و ژاپنی از آنها بهخوبی بهرهمند هستند؛ اما فوتبالیستهای ایرانی از آنها بیبهرهاند.
استثناییها مانند علی دایی و وحید هاشمیان و مهدی مهدویکیا که در بزرگترین تیمهای بوندسلیگا بازی کردند و درخشیدند، شاید بیش از هر چیزی موفقیتشان را مدیون «تابآوری»شان بودند. آنها تا توانستند جنگیدند، در برابر سختیها و مشکلات، کم نیاوردند و ادامه دادند. چیزی که مثلا علی کریمی یا فرهاد مجیدی با آن استعداد بالایشان وجود نداشت و در نتیجه آنها جز مقطعی کوتاه، فوتبالِ راحت و پر پول و بیدردسر کشورهای جنوب خلیجفارس و حتی ایران را به بازی در اروپا ترجیح دادند.
بهگمانم علیرضا جهانبخش هم دوست دارد از آن دستهی اول باشد، یعنی آنقدر تلاش کند تا دنیای فوتبال در برابرش تسلیم شود. تا همینجا هم او کار بزرگی کرده: اینکه مربی لجوجی مثل گراهام پاتر را بالاخره تسلیم کرد و حداقل از روی سکو به نیمکت رسید و هر از گاهی هم در ترکیب اصلی قرار میگیرد، برای خودش موفقیتی است! اما بهگمانم علیرضا باید روزی قبول کند که داستان او و گراهام پاتر، کوچکترین شباهتی به داستان مهدی مهدویکیا و توماس دال ندارد. مهدی مهدویکیا خودش را آنقدر به بوندسلیگا و هواداران هامبورگ ثابت کرده بود که تصمیم کاملا غیرمنطقی توماس دال یعنی کنار گذاشتن مهدویکیا ـ که بعید نیست از حسادت به محبوبیت همبازی سابقش یعنی مهدویکیا ـ گرفته شده بود، بیش از هر کسی توسط هواداران هامبورگ زیر سؤال برده شد. مهدی حمایت هواداران و مطبوعات آلمان را داشت و خودش هم آنقدر تلاش کرد که دال مجبور شد سرانجام کوتاه بیاید و مهدی هم دوباره آنقدر درخشید که دال حتی خودش لب به تحسین مهدی گشود.
اما علیرضا در انگلستان و در شهر برایتون، هیچوقت نتوانسته است که «مهدویکیا»ی هامبورگ باشد. او حتی قبل از آمدن پاتر هم نتوانسته بود در دوران مربی قبلی که او را خریداری کرده بود، بازیکن مهمی باشد. حدس میزنم فوتبال شدیدا فیزیکی و پر فشار لیگ برتر، با توان بدنی علیرضا همخوانی ندارد و در نتیجه او بخش عمدهی این دو فصل را به مصدومیت گذارنده است. هر چند خودش هم بهدرستی اشاره کرده تطبیقپذیری با محیط جدید هم زمانبر است. اما ای کاش علیرضا بهجای این همه انرژی که برای تغییر نظر گراهام پاتر میگذارد، از خودش بپرسد که آیا جنگیدن در زمینی که ثابت شده زمین بازی او نیست، تصمیمی منطقی است؟ او دارد بهترین سالهای عمر فوتبالیاش را فدای چه چیزی میکند؟ آیا اینکه به گراهام پاتر ثابت کند چقدر فوتبالیست خوبی است، ارزشش را دارد؟ آیا اینکه او مثلا به پیشنهاد آژاکس ـ تیم بزرگ هلند ـ پاسخ مثبت بدهد و آنجا لیگ قهرمانان اروپا و جام بردن را تجربه کند بهتر نیست؟ پاسخ به این سؤالات، کار ما نیست و قطعا علیرضا هم دلایل خودش را دارد.
اما هدفم از روایت کردن این ماجرا این بود که کمی فکر کنیم و آن را در زندگی خودمان هم شبیهسازی کنیم. بهصورت خلاصه در مورد راه و رسم زندگی بهگمانم مهمترین سؤال این است: کجا باید جنگید و کجا باید رها کرد؟ همین سؤال را میشود به سؤالات دیگری هم شکست؛ مثلا: برای چه چیزی ارزش دارد بجنگم؟ (معنای زندگی) چقدر باید بجنگم تا به چیزی که میخواهم (رؤیای زندگی) برسم؟ آیا اینجایی که میجنگم، اصلا زمینِ بازی من است یا نه؟ آیا میتوانم جای دیگری موفقتر باشم؟ آیا این همه هزینهای که تا الان دادهام، به ادامه دادن میارزد؟ و بسیاری سؤالات دیگر از این دست.
و البته در هنگام این بازنگری، نباید فراموش کنیم آنچه را که فاضل نظری در شعری سروده است:
کاری به کار عقل ندارم به قول عشق
کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا
گیرم که شرط عقل، بِه ز احتیاط نیست
ای خواجه! احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه سنگریزهها …
پ.ن. عنوان این نوشته، مصرعی است از فاضل نظری.
اما بعد. با توجه به اینکه قرار است لینکهای هفته از این بهبعد شنبهها منتشر شوند، برویم سراغ قرار هفتگیمان. یادآور میشوم که فید لینکدونی گزارهها مدتی است که عوض شده و میتوانید RSS فید جدید را از اینجا مشترک شوید. فید قبلی، بهدلایل فنی، دیگر بهروز نخواهد شد.
پیش از شروع:
مطالب ویژه:
هر هفته سه مطلب را بهصورت ویژه برای مطالعه پیشنهاد میدهم. این مطالب شامل موضوعات متنوعی علاوه بر کسبوکار، مدیریت، اقتصاد، رسانه و فناوری و … هستند و ممکن است فارسی یا انگلیسی باشند:
دکتر ناصر مهدوی: چرا در نگاه شمس تبریزی، انسان در رنج بهسر میبرَد؟
تفاوت کمالگرایی مثبت و کمالگرایی منفی در چیست؟ | مجله موفقیت
روزنامه دنیای اقتصاد ـ آیا قدرت جهانی آمریکا رو به افول است؟ چالشهای پیشِ روی آمریکا در دهههای آتی (فارغ از هر گونه جبههگیری، این تحلیلِ جالب را بخوانید.)
زندگی در زمانهی دنیاگیری (پاندمی):
روزنامه دنیای اقتصاد ـ درسهایی از واکنش موفق استرالیا به کووید-۱۹ برای تصمیمگیران
بیل گیتس: واکسن کووید ۱۹ ساخته میشود، اما پایانی بر همهگیری نیست | شبکه
ایدهها و روایتهایی در باب زندگی: خودیاری، کار حرفهای و اندیشه:
گفتگو با رضا امیرخانی دربارهی تنهایی
روزنامه شرق :: پاکنویس کردن زندگی در پایان خط زندگی
با بیحوصلگی چه کنیم؟ ـ سواد زندگی
فلسفه نمیتواند به پرسش «چگونه زیستن» پاسخ دهد | مجله نبشت
ترجمان – سکوت چیست؟ کشف دوبارۀ چیزها
۵ Inspiring Lessons from the Life of Oprah Winfrey – Entrepreneur
روایتهایی دربارهی مدیریت، رهبری و زندگی در سازمان:
چرا مدیران کمتجربه گاهی اوقات عملکرد بهتری نسبت به مدیران باتجربه دارند؟ ـ دیجیاتو
روزنامه دنیای اقتصاد ـ آیا باید کارفرما را در جریان مشکلات روحی خود قرار دهم؟
روزنامه دنیای اقتصاد ـ چه کنیم وقتی مدیرمان از ما تشکر نمیکند؟ ـ دیجیاتو
روزنامه دنیای اقتصاد ـ امنیت روانی در محیط کار: چیستی و چرایی
۷ دلیل که نشان میدهد ۲۰۲۱ سال بهتری برای دورکارها خواهد بود ـ دیجیاتو
۷ Reasons to Prioritize Attention to Your Team Ahead of Procedure – INC.COM
روایتها و تحلیلهایی دربارهی استراتژی، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
ترجمان – استارتاپها چگونه در سه مرحله اعتماد شما را به دست میآورند؟
چگونه گرمرلی به یک استارتآپ ۱ میلیارد دلاری تبدیل شد ؟ – وبلاگ تاس
سایت چطور ـ بزرگترین اشتباهات استارتاپها که کارآفرینان مرتکب میشوند
It’s Time For Professional Services Marketers To Go Back To Zero – Chief Executive
اخبار و تحلیلهای اقتصاد، توسعه، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
ترکیه برای اقتصاد ایران، مظهر کارهایی است که نباید کرد – دکتر محمدحسین ادیب
روزنامه دنیای اقتصاد ـ اقتصاد اکولوژیک چیست؟ و روزنامه دنیای اقتصاد ـ «انقلاب پایداری»: تحول بعدی عصر جدید بعد از انقلاب دیجیتال
بیتکوین: رمزارز یا رمزدارایی؟ مسئله این است. ـ دیجیاتو
روزنامه دنیای اقتصاد ـ ۶ فاز انجام معاملات روزانه در در بورسهای جهانی
Where economists focus their research – Economist
روایتها و تحلیلهایی دربارهی فناوری، طراحی محصول، ارتباطات و رسانه:
ترجمان – آیا فناوری از «آدمشناسی» غریزی ما پیشی خواهد گرفت؟
مرورگر Brave با یک پروتکل جدید دسترسی به وب غیرمتمرکز را ممکن کرد ـ دیجیاتو
سرنوشت اینستاگرام درصورت جدایی از فیسبوک چه خواهد شد؟ ـ دیجیاتو
بانک مرکزی اروپا: یورو دیجیتال تا ۵ سال آینده از راه میرسد ـ دیجیاتو
هوش مصنوعی هم به خواب نیاز دارد! – خبرگزاری مهر
Business could be on the precipice of an automation explosion | Fortune
تحلیلها، آمارها و روندها:
چرا دلار بازار آزاد با دلار نیمایی فاصله گرفت؟ ـ دنیای بورس
کرونا باعث افزایش ۵ درصدی فروش رایانه در جهان شد – خبرگزاری مهر
روزنامه ایران ـ پیشبینی گارتنر: «کرونا» بازار فناوریهای پوشیدنی را ۸۱ میلیارد دلاری میکند
مدتها قبل بخش اول این مقاله در گزارهها منتشر شد. ضمن پوزش برای تأخیر، بخش دوم و پایانی مقاله تقدیم میشود.
در بخش اول در مورد تأثیرات بحران کرونا روی کسبوکارها و آیندهنگری آنها و معنای استراتژی در زمان بحران، مباحثی ارائه شد. در ادامه به بررسی دقیقتر موضوع استراتژیپردازی در دوران بحران میپردازیم.
سؤالات استراتژیک اصلی دوران بحران
بحران، پدیدهای است ناگهانی که تمام آنچه در مورد خودمان و دنیایمان میدانیم و میشناسیم تا حدود زیادی زیر و رو و متحول میکند. مهمترین جنبهی تأثیر بحران روی کسبوکارها را میتوان در قالب مفهومی بهنام «ریسک» تعریف کرد. ریسک، هر اتفاق غیرقابل پیشبینی است که روی کسبوکار اثر قابل توجهی داشته باشد؛ چه این اثر، مثبت باشد یا منفی. بنابراین همانطور که پیش از این اشاره شد، بروز بحران تنها بهمعنی پدید آمدن مخاطرات بسیار بزرگ نیست و بحران، ممکن است فرصتهای بسیار ناب و جذابی را هم در بر داشته باشد.
در بسیاری از موارد آنچه قابل پیشبینی نیست و کسبوکار را دچار چالش میکند، احتمال وقوع یک ریسک و شدت آن است، نه خود ریسک. اینجا است که علم آیندهپژوهی و ابزارهای آن نظیر: تجزیه و تحلیل عوامل شکست (FMEA) و مدیریت سناریو بهکمک ما میآیند: اینکه ریسکهای آتی کسبوکار و صنعت محل فعالیتمان و حتی اقتصاد کشورمان و محیط بینالملل را بشناسیم و برای مواجههی اثربخش با هر ریسک در در زمان وقوع آن، ریسک استراتژی مناسبی را طراحی کنیم.
در مورد بحران کرونا هم همین مسئله وجود دارد. اگر بتوانیم ریسکهایی که در این دوران برای کسبوکارها ایجاد شده را بهخوبی شناسایی کنیم، همین ریسکها (اعم از مخاطره یا فرصت تجاری) میتوانند مبنای شناسایی سؤالات استراتژیک ما در مورد آیندهی کسبوکار قرار بگیرد.
هنوز تمام ابعاد تأثیرات کرونا روی اقتصاد و کسبوکارها مشخص نیست؛ ولی میتوان به نمونههای زیر در مورد سؤالات استراتژیکی که در دوران کرونا در مورد بحران و پسا بحران مطرح است، اشاره نماییم:
حال با بررسی سه سؤال استراتژیک اصلی دوران بحران کرونا و پس از آن، میتوانیم در مورد استراتژیپردازی در این دوران هم کمی سخن بگوییم.
نتیجهگیری: آیا استراتژی میمیرد؟
حتی پیش از بروز بحران کرونا هم دنیای پیرامون کسبوکارها دنیای متفاوتی نسبت به دنیای ده یا بیست سال پیش بود. در دنیای امروز سرعت تحولات ناشی از نوآوری و ابداع هوشمند، جنونآور است. هر روز هزاران ایده و فناوری و شرکت نوپا (استارتآپ) برای آزمودن شانس خود در دنیای کسبوکار و ایجاد یک “تحول بنیادین” (Disruption) پای به میدان رقابت با کسبوکارهای قدرتمند و رهبران بازار میگذارند. عصر حاضر حتی پیش از بروز بحران کرونا هم دوران در هم شکستن اصول و بنیادهای فکری که برای دهها سال غیرقابل تغییر بهنظر میرسیدند در تمامی ساحتهای زندگی بشر از جمله در حوزههای کسبوکار، فناوری و سبک زندگی است. شاید این کلیشه که «در دنیای امروز، هیچ چیزی جز «تغییر» ثابت نیست» بهترین توصیف از «عصر انقلاب صنعتی چهارم» یا «عصر انقلاب فناوریهای دیجیتالی» است.
بنابراین طبیعی بهنظر میرسد که در جهانی که «سرعتی تحول» در همهی ابعاد آن، حرف اول را میزند، استراتژی که یکی از پیشفرضهای اصلی آن، ثبات نسبی محیط کسبوکار ـ حداقل در میانمدت ـ و معنادار بودن قابلیتهای کلیدی سازمان در مقایسه با رقبا در تأثیرگذاری روی محیط است نیز دچار چالشهای جدی شود. بههمین دلیل است که چند سالی است زمزمهی «مرگ استراتژی» از دور و نزدیک به گوش میرسد. شاید برای بسیاری از افراد، بحران کرونا در حکمِ شلیک نهایی به مفهوم استراتژی باشد!
با این حال واقعیت این است که بحران کرونا در عمل بهعنوان کاتالیزوری برای تسریع بسیاری از روندهای تحول محیط کسبوکار، فناوری و سبک زندگی بشر، عمل خواهد کرد. بسیاری از بنیانهای پوسیده و قدیمی زودتر از آنچه فکر میکردیم فرو خواهند ریخت و اصول جدیدی بر دنیای پس از بحران حاکم خواهند شد.
دنیای آینده متعلق به آنهایی است که بتوانند با خوانش «خطوط نانوشتهی دنیای فردا» (از جمله با بهره گرفتن از سؤالات استراتژیکی که در این مقاله به آنها پرداخته شد) زودتر از دیگران به دنیای آینده پای بگذارند؛ مانند کاشفانی که قرنها قبل، پیشگام جستجوی سرزمینهای ناشناخته و بنیانگذار دنیای مدرن امروزی شدند.
رابرت لواندوفسکی گفت: «چنین اتفاقی [نبردن توپ طلا] برای من مهم نیست، زیرا این عناوین دیگر چیزی ورای عناوین اصلی هستند. اگر من موفق به فتح عنوانی شوم، خوشحال شده و احساس غرور میکنم؛ اما امسال شانسی دریافت توپ طلا وجود ندارد. چنین تصمیمی دیگر گرفته شده و زندگی ادامه دارد.» (اینجا)
شاید لواندوفسکی بدشانسترین ستارهی طلایی چند دههی اخیر فوتبال دنیا باشد. کارهای شگفتانگیز او و رکوردشکنیهایش همیشه در سایهی دو غولِ فراموشنشدنی تاریخ فوتبال یعنی لیونل مسی و کریس رونالدو قرار گرفته است. این دو برای سالهای متمادی «توپ طلا» را هم فقط میان خودشان دست بهدست میکردند تا سال ۲۰۱۸ که لوکا مودریچ این انحصار را شکست و راه را برای دیگر ستارهها باز کرد.
سال ۲۰۲۰ اگر چه با بروز بحران کرونا یکی از عجیبترین سالهای تاریخ فوتبال بود؛ اما فوتبال مانند همیشه راهی برای بقا و ادامه دادن، یافت و فصلی که بهنظر میرسید نمیتواند به پایان برسد، با ظهور پدیدهای در مربیگری بهنام هانسی فلیک، برای لوا و یارانش در بایرن مونیخ، پایانی چون قصههای پریان داشت: بردن سه گانه با نتایج درخشان و فوتبالی باکیفیت و فراموشنشدنی.
رهبر ارکستر خوشالحان بایرن در زمین، نه نویر بود و نه یاشوا کیمیچ و نه هیچ ستارهی دیگری، بلکه رابرت لواندوفسکی بود که برای تیمش همه کار کرد: گل زد، گل ساخت و تیمش را بهسوی رستگاری پایانی پیش برد؛ بهویژه در لیگ قهرمانان با آن شکل عجیب برگزاریش که بازیهای حذفی را به تکبازی تبدیل کرده بود.
به این ترتیب، اگر توپ طلا امسال اعطا میشد، هیچکس تردید نداشت که تنها ستارهای که لایق دست یافتن به آن بود، رابرت لواندوفسکی بود. اما در تصمیمی عجیب، فرانس فوتبال ـ اعطاکنندهی توپ طلا ـ تصمیم گرفت که برای ۲۰۲۰ اعطای جایزهی توپ طلا را لغو کند و بدین ترتیب، لوا دستش از این جایزهی افسانهای کوتاه ماند.
اما واکنش او به این موضوع برای من شخصا بسیار آموزنده بود: اینکه من برای بُردن جایزهدهایی که وجود دارد میجنگم، از برنده شدنشان لذت میبرم و از نبردنشان غصه میخورم، و نه اینکه از برنده نشدنِ جایزهای که به هر دلیلی وجود ندارد، غمگین شوم.
ماجرای بسیاری غصههای شخصی ما در نرسیدن به آرزوهایمان و خواستههایمان شاید شبیه این ماجرا باشد. بگذریم از اینکه خیلی وقتها بهحد کافی تلاش نمیکنیم و نمیرسیم؛ اما خیلی وقتهای دیگر هم با تمام جان و دل، میکوشیم و باز هم نمیرسیم، آن هم در حالی که:
یک قوم، ندویده رسیدند به مقصد / یک قوم، دویدند و به مقصد نرسیدند!
و این نرسیدنها و ناکامیهای زندگی، تبدیل به حسرتهایی میشوند که تا انسانْ عمر دارد، غمشان را در اعماق وجودش با خودش به اینسو و آنسو میکشاند. اما واقعیت این است که گر نیک بنگریم، بسیاری از این نرسیدنها، تنها موضوعی اعتباری هستند که در ذهن ما هستند و در دنیای واقعی، وجود خارجی ندارند! در واقع، من، خودم برای خودم، دستاوردی را بهعنوان هدفی بزرگ ترسیم کردهام که برای من جز داشتن حسِ برتری و خوب و عالی بودن، عایدی دیگری ندارد. در واقع میخواهم قهرمان رقابتی باشم که وجود ندارد!
بهگمانم ریشهی بسیاری از غمها و غصههای ما، همین نرسیدن به جایزههای خودساختهای است که در آن، رقیب دیگری هم وجود ندارد؛ اما باز هم بازنده میشویم. 🙂 جایزههایی که شاید جنبهی خارجی هم داشته باشد؛ اما اساسا اگر فقط کمی با دیدهی عقلِ ابزاراندیش به آنها نگاه کنیم و جنبههای احساسیشان را به کناری بگذاریم، آنوقت تازه متوجه میشویم که تا چه اندازه ماجرا بیهوده است و در نتیجه غم و غصه و هیجان و اضطراب و دلنگرانی هم در مورد آن، بیمعنا است. (بهعنوان مثال نگاه کنید به مِهرطلبیهای انسانها در شبکههای اجتماعی که همواره ما را برای گرفتن لایک، چگونه شگفتزده میکنند و نگاه کنید به باندبازیهایی که در شبکههای اجتماعی تنها برای گرفتن همین لایکِ ظاهرا بیمقدار، رخ میدهد.)
از لوا ممنونم چون به من این تلنگر را زد تا که برای یک بار هم شده، به رقابتها و دستاوردهایی که حال و هوای زندگیام را به برنده شدن آنها وابسته کردهام، بهصورتی عمیق بیاندیشم. شاید، این، شروع راهی جدید در زندگی باشد و من را بهسوی بازتعریف اهداف و دستاوردها و معناهای زندگیام بکشاند و کشف ارزشهایی که حتی طی طریقْ در مسیر رسیدن به آنها، برایم بزرگترین لذت و آرامش درونی را به ارمغان آورد.
در ابتدا با تأخیر سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) را خدمت شیعیان و دوستداران ایشان تسلیت عرض میکنم و التماس دعا دارم.
اما بعد. با توجه به اینکه قرار است لینکهای هفته از این بهبعد روزهای شنبه منتشر شوند، ضمن پوزش از دوستان عزیز بابت تأخیر ۲۴ ساعته، برویم سراغ قرار هفتگیمان. یادآور میشوم که فید لینکدونی گزارهها از این هفته عوض شده و میتوانید RSS فید جدید را از اینجا مشترک شوید. فید قبلی، بهدلایل فنی، دیگر بهروز نخواهد شد.
این هفته مطالب بسیار خواندنی مطالعه کردم و در نتیجه تعداد لینکهای قرمزرنگ زیادتر از همیشه است. 🙂
پیش از شروع:
مطالب ویژه:
هر هفته سه مطلب را بهصورت ویژه برای مطالعه پیشنهاد میدهم. این مطالب شامل موضوعات متنوعی علاوه بر کسبوکار، مدیریت، اقتصاد، رسانه و فناوری و … هستند و ممکن است فارسی یا انگلیسی باشند:
روزنامه اعتماد ـ گفتوگو با ناصر مهدوی، محقق و مولاناپژوه دربارهی درد و رنج انسان در تفکر مولانا
جهان هولوگرافیک چیست؟ آیا ما در یک جهان هولوگرافیک زندگی میکنیم؟ – زومیت
نعمتالله فاضلی در گفتگو با مهر: زندگی چیست؟ آیا زندگی سراسر حل مسئله است یا فهم مسئله؟
زندگی در زمانهی دنیاگیری (پاندمی):
پساکرونا: چه چیزهایی دیگر هرگز مثل قبل نخواهد شد؟ ـ فرادید
روزنامه دنیای اقتصاد ـ پنج معما دربارهی آیندهی کرونا و مهار آن
واکسنهای معدودی از عفونت پیشگیری میکنند، چرا این مساله مشکلی محسوب نمیشود؟ – زومیت
ایدهها و روایتهایی در باب زندگی: خودیاری، کار حرفهای و اندیشه:
هنر «دن ناینان» بودن یا چگونه هنرمند بدِ موفقی باشیم – مجلهی سفید
دست از سرزنش خود بردارید! | مجله موفقیت
روزنامه شرق ـ نگاهی به انیمیشن soul: جان بخشیدن به زندگی (نوشتهی: مهدی روزرخ)
روزنامه دنیای اقتصاد ـ هوش هیجانی چه چیزی هست و چه چیزی نیست؟
روزنامه اعتماد ـ بهای سنگین مادیگرایی: به نیازهای اصلیات آگاه باش!
How to Strengthen Your Personal Resilience – ENTREPRENEUR
روایتهایی دربارهی مدیریت، رهبری و زندگی در سازمان:
چگونه تیم خود-سازمانده ایجاد کنیم؟ – دنیای چابک
روزنامه دنیای اقتصاد ـ خودشفقتی، از شما رهبر سازمانی بهتری میسازد
روزنامه دنیای اقتصاد ـ بازنویسی هالیوود توسط رید هیستینگز و نتفلیکس
روزنامه خراسان ـ راز جاودانگی امیرکبیر، فقط با ۳ سال مدیریت
The lockdown has caused changes of routine – THE ECONOMIST
روایتها و تحلیلهایی دربارهی استراتژی، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
روزنامه دنیای اقتصاد ـ ۱۰ روند دگرگونکنندهی دنیای کسبوکار در ۲۰۲۰
روزنامه جامجم ـ فلسفهی انتخاب رنگهای جریانساز سال توسط مؤسسهی پنتون
دلایل اضافه شدن قابلیت استوری به شبکههای اجتماعی مختلف – زومیت
۵ Things to Consider Before Entering a New Market – HBR
اخبار و تحلیلهای اقتصاد، توسعه، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
ما در آستانه بزرگترین انتقال ثروت در تاریخ هستیم – ارزدیجیتال
در خدمت و خیانت بورسبازی دولتی: بازار سهام یا برنامهریزی متمرکز سهام؟ – ایبِنا
بهترین سهام بلندمدت برای خرید (استراتژی کانسلیم) – سایت تالاربورس
روزنامه دنیای اقتصاد ـ اعتماد چگونه بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد؟
An expanding pool Investors start to pay attention to water risk – THE ECONOMIST
روایتها و تحلیلهایی دربارهی فناوری، طراحی محصول، ارتباطات و رسانه:
۹ روند راهبردی فناوری برای سال ۲۰۲۱ بهروایت مؤسسهی گارتنر – آیتیمِن
بزرگترین روندهای فناوری در سال ۲۰۲۱ چه خواهند بود؟ ۳۰ متخصص پاسخ میدهند ـ دیجیاتو
ویکیپدیا ۲۰ ساله شد و هیچوقت به اندازه امروز معتبر نبوده است ـ دیجیاتو
۹ پیشبینی در مورد هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۱ – خبرگزاری مهر
How Silicon Valley banished Donald Trump in 48 hours – Business Insider
تحلیلها، آمارها و روندها:
پیشبینی اقتصاد جهانی در دوران بایدن – دکتر محمدحسین ادیب
پنج روند مهم جمعیتی ایران در دههی ۱۳۹۰ ـ اقتصاد نیوز
روزنامه اعتماد _ تراز منفی ۱۰۲ میلیارد دلاری ورود و خروج سرمایه به کشور
روزنامه دنیای اقتصاد ـ چرایی استراتژیک بودن صنعت پتروشیمی
روزنامه دنیای اقتصاد ـ چرا فلز زرد چشم انداز صعودی دارد؟ مثلث جذابیت طلا در سال ۲۰۲۱
این روزها بعد از چند تجربهی ناموفق در راهاندازی کسبوکار فناوریمحور و گذشتن از دردسرهای ناشی از آنها، یک بار دیگر تصمیم گرفتم تا شانسم را امتحان کنم. 🙂 با ایدهای جدید، تیمی جدید و همکاران و شرکای تجاری قابل اعتماد و دوستداشتنی.
اول چند توضیح صادقانه لازم است:
با این اوصاف، اگر علاقهمند بودید و ویژگیهای زیر را در خودتان سراغ داشتید (و البته لازم نیست در این ویژگیها کامل باشید!)، لطفا رزومههایتان را برای ما به نشانی ایمیل: a.nshahab@titatechmc.com ارسال کنید:
مهارتهای مورد نیاز:
– دانش مناسب توسعه نرمافزار در پلتفرمهای ابری
– توانایی و تجربه مناسب تولید نرمافزار با یکی از زبانهای برنامهنویسی Java ،Python ،React
– درک مناسب از ساختارهای داده، پایگاه داده و شیوههای رمزنگاری (Encryption)
– تجربه مناسب فرهنگ و سازمان چابک (یا علاقه به آن)
– توانایی مواجهه با چالش، حل مسئله و مهارت تحلیل
مسئولیتها:
– تحقیق، مطالعه و ارزیابی فناوریها
– توسعه، نگهداری و بهروزرسانی سیستمهای نرمافزاری
– توسعه محصول بر اساس اصول شیءگرایی و کد تمیز و تولید مستند مناسب
– تبدیل نیازهای معمار سیستم و مدیرمحصول به کد کاربردی
– توانایی کار تیمی و حضور در تیم چابک
– نوآوری در پیادهسازی و بهکارگیری ماژولها و کتابخانههای مناسب
* علاقه به مطالعه و یادگیری و مشارکت در تنظیم استانداردها و طراحی مورد نیاز، از ملزومات این نقش است.
* آشنایی با مفاهیم و تجربه فنی و برنامهنویسی در حداقل یکی از حوزههای سیستمهای مبتنی بر API، بلاکچین و هوش مصنوعی برای ما جذاب است؛ اما اجباری نیست.
پیشاپیش از لطف شما دوستان عزیز سپاسگزاری میکنم.
با توجه به اینکه قرار است لینکهای هفته از این بهبعد روزهای شنبه منتشر شوند، برویم سراغ قرار هفتگیمان.
پیشنهاد ویژهی این هفته، مطالعهی گزارش منابع انسانی دیجیکالا است که بسیار خواندنی است.
یادآور میشوم که فید لینکدونی گزارهها عوض شده و میتوانید RSS فید جدید را از اینجا مشترک شوید. فید قبلی، بهدلایل فنی، دیگر بهروز نخواهد شد.
پیش از شروع:
مطالب ویژه:
هر هفته سه مطلب را بهصورت ویژه برای مطالعه پیشنهاد میدهم. این مطالب شامل موضوعات متنوعی علاوه بر کسبوکار، مدیریت، اقتصاد، رسانه و فناوری و … هستند و ممکن است فارسی یا انگلیسی باشند:
چرا اسطورهی تختی با «خودکشی نه قتل» نشکست؟ ـ عصر ایران
روزنامه شرق ـ آیا به همه سلیقهها باید احترام گذاشت؟ (یادداشت خواندنی تورج صابریوند)
زندگی در زمانهی دنیاگیری (پاندمی):
روزنامه جامجم ـ از کرونا برای مقابله با همهگیری بعدی چه آموختیم؟
روزنامه دنیای اقتصاد ـ مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصادی اروپا پیشنهاد داد: راهکارهای مهار کرونا
ایدهها و روایتهایی در باب زندگی، کار حرفهای و اندیشه:
«تابآور»ها چه جور آدمهایی هستند؟
روزنامه جامجم ـ در دوران دورکاری، دراز کشیدن در حین کار بهتر از نشستن است!
قدرت ذهنی شما چه زمانی در زندگی اوج میگیرد – مجله بازده
۱۰ عادت مشترک افرادی که هیچوقت خوشحال نیستند | دیجیکالا مگ
Taraji P. Henson: Your Mission Must Be Stronger Than Your Fear – ENTREPRENEUR
روایتهایی دربارهی مدیریت، رهبری و زندگی در سازمان:
روزنامه دنیای اقتصاد ـ روندهایی که شیوه کار کردن را تا ۲۰۲۵ بازتعریف خواهند کرد
نتیجه یک تحقیق: برای پیشرفت در کار لازم نیست حتما عوضی باشید ـ دیجیاتو
روزنامه دنیای اقتصاد ـ تصمیمگیری اخلاقی برای کسبوکار با کمک مشتریان
اثر شبکهای (Network Effect) چیست و در زندگی ما چه تأثیری دارد؟ (تکراسا)
روایتها و تحلیلهایی دربارهی استراتژی، تجاریسازی و تحلیل و توسعهی کسبوکار:
روزنامه دنیای اقتصاد ـ پیشنهاداتی برای حفظ و بهبود کسبوکار در دوران کرونا
۱۰ روش پیوت کردن استارتآپ براساس کتاب The Lean Startup – (محمدکاظم انصارین؛ ویرگول)
روزنامه دنیای اقتصاد ـ مسیر نوآوری مایکروسافت در سال ۲۰۲۱
روزنامه دنیای اقتصاد ـ توسعهی استراتژیک کسبوکار، مبتنی بر ارزشها
روزنامه دنیای اقتصاد ـ چارچوب طراحی زیرساخت هوش رقابتی برای بازارهای متلاطم
Before Launching a Business, Ask Yourself These 5 Questions – ENTREPRENEUR
اخبار و تحلیلهای اقتصاد، توسعه، مدیریت مالی و سرمایهگذاری:
روزنامه دنیای اقتصاد ـ آغاز فاز چهارم جهانیسازی
روزنامه دنیای اقتصاد ـ ریشه بیتفاوتی قیمت سهام به گزارش خوب بنگاهها چه بود؟
بیتکوین بخریم یا طلا؟ ـ اقتصاد نیوز
پیمانهای پولی؛ راهکاری جدی برای مقابله با تحریم – آیبنا
روزنامه دنیای اقتصاد ـ سناریوهای فروش نفت ایران در ۱۴۰۰
Why stocks are still cheap relative to bonds – Economist
روایتها و تحلیلهایی دربارهی فناوری، طراحی محصول، ارتباطات و رسانه:
چرا بازی میکنیم؟ | ایران آنلاین و دنیای غریب بازیهای استراتژیک «مزرعهداری» آنلاین | ایران آنلاین
استفاده از «نظریه بازی» برای یافتن هوش فرازمینی – فرادید
روزنامه دنیای اقتصاد ـ آغاز عصر اپلیکیشنهای بدونکد
روزنامه ایران ـ نقاط عطف دنیای فناوری در سال کرونایی ۲۰۲۰ و فناوریهایی که در سال ۲۰۲۰ منسوخ شدند – زومیت
تکنولوژیهایی که در سال ۲۰۲۱ زندگی شما را تغییر خواهد داد – پیوست
۴ Lessons You Can Learn From Estonia’s Tech Unicorns – ENTREPRENEUR
تحلیلها، آمارها و روندها:
روزنامه دنیای اقتصاد ـ پیشبینی مهمترین ریسکهای فضای کسبوکار کشور در زمستان ۹۹
روزنامه دنیای اقتصاد ـ دادههای مؤسسه فریزر نشان داد: نمره اقتصاد آزاد در ایران و جهان
وقتی هر ارزشی را از انسان گرفتی و به جای آن چیزی که بیارزد ندادی، حرفی برای گفتن نمیماند. زمانی، گُلی چون نرگس، وجودی بود، داستانی داشت، روحی در آن زندگی می کرد، عشق بود، زندگی بود. امروزه همان گل ـ و هر چیز دیگر چون او ـ مقداری کربن است، اتم است، مولکول! برای مقداری کربن و هر کوفت و زهرمار دیگر چه میخواهی بسازی؟ به او میخواهی چه بگویی؟ زمانی ایکاروس به طرف خورشید رفت و همچنین کیکاووس خودمان مورد قهر خدایی قرار گرفت، پرهایش سوخت… بسیار خوب. امروزه گاگارین به آسمان صعود کرد، پرش نسوخت یا پر نداشت تا بسوزد. سر و مر و گنده برگشت!
(از نامه بهمن محصص به سهراب سپهری؛ اینجا)
هوا کبود شد، این ابتدای باران است
دلا دوباره شبِ دلگشای باران است
نگاه تا خلأ وهم میکشاندمان
مرا به کوچه ببر، این صدای باران است
اگرچه سینهی من شورهزار تنهایی است
ولی نگاه ترم، آشنای باران است
دلم گرفته از این سقفهای بیروزن
که عشق رهگذر کوچههای باران است
بیا دوباره نگیریم چتر فاصله را
که روی شانهی گل، جای پای باران است
نزول آب، حضور دوبارهی برگ است
دوام باغچه در هایهای باران است
زندهیاد سلمان هراتی