آنها که در جستجوی حقیقت گام برمیدارند را باور کنید. آنهایی را که ادعای یافتنش را دارند نه.
آندره گاید
آنها که در جستجوی حقیقت گام برمیدارند را باور کنید. آنهایی را که ادعای یافتنش را دارند نه.
آندره گاید
“جونینیو که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ همبازی بنزما در لیون بود، در گفتوگویی که با رادیو “مونکارلو” داشت، گفت: احساس میکنم فوتبال اولویت نخست زندگی بنزما نیست. او از نظر کیفی هیچ مشکلی ندارد و یک مهاجم کامل است؛ اما تمرکز لازم را در زمین ندارد. او باید برای درخشش در زمین تلاش بیشتری انجام دهد. برای عملکرد خوب تنها استعداد کافی نیست. یک بازیکن باید استعداد خود را پرورش دهد.” (اینجا)
جونینیو که با ضربات آزاد خیرهکنندهاش قطعا از یاد فوتبالدوستان فراموش نمیشود، به نکتهی بسیار مهمی در مورد موفقیت در دنیای حرفهای اشاره کرده است: تمرکز! بارها و بارها با افرادی مواجه شدهایم که از نظر استعداد و دانش هیچ مشکلی نداشتهاند؛ اما در دنیای واقعی بههیچ چیز و هیچ کجا نرسیدهاند یا اینکه با نقطهی مطلوب فاصلهی بسیاری دارند.
تجربهی شخصی من نشان از آن دارد که برای موفق شدن در هر کار و رشته و حوزهای استعداد و دانش حرف آخر را میزند. مهمترین عامل “تمرکز” روی انجام یک کار مشخص از نقطهی صفر تا قلهی نهایی آن است و گیر اصلی کار هم همینجا است. در دنیای امروز، تمرکز گوهر نابی است که به این راحتیها به کسی ندهندش و نتیجهاش این است که معمولا نمیتوانیم هیچ کاری را از آغاز تا انجام پیش ببریم. چند بار فرصت جذابی را در بخشی خالی از بازار دیدهایم که میتوانست تبدیل به کسبوکاری بزرگ شود؛ اما حتی کار را آغاز نکردهایم و دیگری با کیفیتی بسیار نازلتر از ایدهی ما همان کسبوکار را راه انداخته و موفق شده است؟ چند بار یاد گرفتن یک مهارت ضروری برای موفقیت در بازار کار یا زندگی را آغاز کردهایم اما به پایان نرساندهایم؟ چقدر تجربیات ناموفق در رسیدن و از آن بدتر راه افتادن برای رسیدن داشتهایم؟
شخصا از این تجربیات زیاد داشتهام. به حسرتهای بزرگ زندگیام که فکر میکنم، در اغلب اوقات میبینم مقصر اصلی خودم بودم که با تمرکز نکردن و تمرکز نداشتن، فرصت بزرگی را از دست دادهام و دردناکتر اینجاست که این ماجرا، مدام تکرار میشود …
واقعیت دنیای حرفهایها این است که آدمهای موفق با ناموفقها معمولا جز شانس، وجه تمایز دیگری هم دارند که کنترل آن بهتمامی در دستان خودشان است. این عامل همان “تمرکز” است که البته به این راحتیها بهدست نمیآید! جدا از اینکه عوامل ضدتمرکز لذتبخش ـ همانند: رسانههای اجتماعی، گوشی تلفن، بازی، عطش شدید به خبرخوانی، فیلم و سریال و … و بهصورت کلی آوار حجم بالایی از اطلاعات ـ در دنیای امروز بهاندازهی کافی خودشان را به زندگی ما تحمیل کردهاند، نباید فراموش کنیم که اصولا تمرکز بهمعنی کار کردن است که خودش سختترین کار دنیا است! همین است که هر روز از “تمرکز” دورتر و دورتر میشویم و بههمین ترتیب از حرکت در مسیر درست برای رسیدن به آرزوها و اهداف زندگی هم دورتر …
اما برای حل مشکل “نداشتن تمرکز” آیا راهحلی هم وجود دارد؟ من هیچ راهحلی جز تعهد به عوامل بیرونی را نمیشناسم. تجربهی عمیقی که از ایجاد گزارهها بهعنوان یک تعهد بیرونی برای یاد گرفتن و یاد دادن داشتهام (اینجا را بخوانید) به من نشان داده که ایجاد چنین تعهدی میتواند باعث شود که ما چه برای چشیدن لذت تحسین دیگران از انجام یک کار توسط ما و چه برای در امان ماندن از گزند حس بد ناشی از پیگیری آن کار توسط دیگران، محرک خوبی برای انجام کارها باشد.
برای تمرکز یک راهکار دیگر هم هست: عادت! عادت چیزی است که باعث میشود بدون هیچ محرک درونی و بیرونی، کاری را در زمان درست و با همان کیفتی که باید، بهانجام برسانیم. به عادتهای زندگیتان کمی فکر کنید! حال اگر بتوانیم عادتهای درست کاری ـ مثل خوشقولی (رونوشت به خودم) ـ ایجاد کنیم، آنوقت “تمرکز” هم تا حدود زیادی بهصورت خودجوش به بخشی از زندگی ما تبدیل خواهد شد. اهمیت موضوع ایجاد عادتهای درست تا آنجاست که سال ۲۰۱۲ کتابی بهقلم چارلز داهیگ با عنوان “قدرت عادت” منتشر شد که تا مدتها جزو فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز بود! (ترجمهی بخشهایی از ابتدای کتاب را از اینجا رایگان دریافت کنید.)
“تمرکز” اولین و آخرین عاملی است که برای موفقیت در هر کاری به آن نیاز دارید. شاید تنها عاملی که از فرمول موفقیت شما جا مانده، تمرکز و تداوم تا رسیدن باشد. 🙂
اگر تجربهای از روشهای ایجاد تمرکز دارید، خوشحال میشوم آن را با من و خوانندگان گزارهها در پایین همین پست بهاشتراک بگذارید.
بالاخره موفق شدیم هاستینگ گزارهها را جابهجا کنیم و علت تأخیر در انتشار پست لینکهای هفته هم همین بود. حالا روی سرور پایدار جدید، دوباره مستمر در خدمت شما خواهم بود!
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
۱۰ مهارت ارتباطی که باید کسب کنیم یک پزشک (فرانک مجیدی؛ یک پزشک) (عاااالی! بهترین مطلب هفته)
گفتگو با شاهین طبری درباره برنامه خیریه-آموزشی آینده بهتر (امیر مهرانی؛ The Coach)
تکنیکهایی برای جلوگیری از پشت گوش انداختن کارها (دیجیاتو)
بزرگترین اشتباهات در نوشتن رزومه از نگاه مدیر منابع انسانی گوگل! (فارنت)
مدیریت کسبوکار:
والیبال ایران و لهستان (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)
گفتگو با بنیانگذار نظریه «تحلیل لایهیی» در آیندهپژوهی (مقدمهای خوب بر آیندهپژوهی)
چگونه اعتماد افراد گروهمان را جلب و حفظ نمائیم (محمد سالاری)
رهبر رهبران (مسعود بینش؛ چیز دیگر) (معرفی زندهیاد وارن بنیس بزرگ)
چرا شرکتهای بزرگی مانند اوراکل و چیپوتله دو مدیرعامل دارند؟ (دیجیاتو)
تجاریسازی:
ایسنا – افزایش بودجه تحقیق و پژوهش به حداقل چهار درصد تولید ناخالص داخلی تا پایان ۱۴۰۴ (ابلاغ سیاستهای کلان کشور در حوزهی علم و فناوری توسط مقام معظم رهبری)
ارزش کسبوکار خود را موثر به دست مشتری برسانید (عطا خلیقی)
۵ ایدهی احمقانه که به تجارتهایی میلیون دلاری تبدیل شدند (زومیت)
کتابهای تأثیرگذار روی موفقترین کارآفرینها (دیجیاتو)
اقتصاد:
فنلاند پس از نوکیا (نوکیا برای فنلاند نقش نفت برای ما را داشته ظاهرا)
رشد نقدینگی تا کجا ادامه پیدا میکند؟ بازارهای مالی ایران به سمت ثبات می رود
چک برگشتی جزء ۱۰ جرم اول کشور است
بانکها بیشتر چطور وام دادهاند؟ اجاره به شرط تملیک رکورد شکست
آمار و اطلاعات کسبوکار و اقتصاد:
رشد اقتصادی کشور در فصل اول سال ۹۳ به ۴.۶ درصد رسید و درآمد مالیاتی ۲۸ هزار میلیارد تومان در ۶ ماه
افزایش نرخ سرمایهگذاری در اقتصاد
عقبگرد ساختمانسازان: کاهش تولید و قیمت در بازار مسکن رخ داد
ایران تا ۶۰ سال نفت و ۲ قرن گاز دارد
فاوا در جهان:
آیا تکنولوژیهای هوشمند نژاد انسانها را کندذهن میکنند؟ (دیجیاتو)
اریک اشمیت: رقابت میان اپل و گوگل هیچگاه بیرحمانهتر از امروز، نبوده است (زومیت)
فاوا در ایران:
وزیر ارتباطات اعتقاد جدی به حذف محتوای مجرمانه داریم ولی مسدود کردن حرف دیگری است
باقری اصل: دولت الکترونیک دسترسی فراگیر مردم را به دولت تسهیل میکند
تولیدکنندگان محتوای الکترونیکی حمایت میشوند (توسط معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری)
تکلیف ترابردپذیری و تلویزیون اینترنتی روشن شد
سیاستهای قیمتگذاری پهنباند بررسی شد: رونق کسب و کار در فضای مجازی
رسانههای اجتماعی:
شبکههای اجتماعی؛ عامل رونق تجارت الکترونیک
۱۱ میلیون ایرانی عضو فیسبوک هستند
فناوری همراه:
کابل انتقال نیروی سامسونگ برای نیرو بخشیدن به سایر گجتها با استفاده از گوشی یا تبلت گلکسی (فارنت)
آمار و اطلاعات فاوا:
سالانه ۵۰ میلیون تن زباله الکترونیکی تولید میشود
Strategy Analytics نسل چهارم، درآمد خدمات موبایلی را در کوتاه مدت افزایش میدهد
بانکها بودجه IT خود را افزایش میدهند
ایرانیها بیشترین بازدیدکنندگان وایبر هستند!
دسترسی نیمی از مردم جهان به اینترنت تا سال ۲۰۱۷
“فلسفهی ما یک چیز است، بردن. بردن یک روش برای زندگی کردن است. ما تلاش میکنیم تا پیروز شویم!” (دیهگو سیمئونه؛ اینجا)
بدون شرح. 🙂
هاستینگ گزارهها متأسفانه مشکلات بسیار زیادی را در این هفته ایجاد کرد؛ بههمین دلیل در هفتهی آینده بهامید خدا هاست را جابهجا خواهم کرد و احتمالا اختلالاتی وجود خواهد داشت. بابت مشکلات اخیر و آتی پوزش من را پذیرا باشید.
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
از بازی تا کار (نادر خرمی راد)
۶ چیز مهمی که دانشگاه به من یاد نداد (رضا قربانی؛ مدیر رسانه)
چرا فکر کردن به ایدههای جدید همیشه خوب نیست؟ (مسعود فاطمی) (خیلی موافقم!)
هویج، تخممرغ یا دانه قهوه؟ (بیزینسترندز) (عااااااااالی!)
چه رایحهای شما را شاد میکند؟
مدیریت کسبوکار:
مشتری خودمان باشیم (داوود ترابزاده؛ نقطهی من)
دعوت به یه کار گروهی (نادر خرمی راد) (تکمیل ویکیپدیای فارسی مدیریت پروژه)
مشتریان خود را بشناسید (عطا خلیقی)
شیوههای کمهزینه برای تبلیغات (استاد پرویز درگی)
۵ توصیه ریچارد برانسون برای کسب و کار موفق
تجاریسازی:
ایدههای استارتاپی از کجا میآیند؟ (آرش میلانی)
شتابدهنده به سبک ایرانی (علی فارمد)
مرکز توسعهی کسب و کار فناوری افتتاح شد
چگونه ترک یک شغل عالی برای رسیدن به رویای راه اندازی استارت آپ شخصی، زندگیم را جهنم کرد (دیجیاتو)
نحوه صدور ضمانتنامه بانکی شرکتهای دانشبنیان اعلام شد
اقتصاد:
فصل سرد وبلاگهای اقتصادی (حجت قندی؛ اقتصادانه)
سرمایهگذاری در کدام بازارها سود دارد؟ سکه و بورس بیشتر زیان را دادهاند
بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی برای نظارت بر بانکها ۶ ماهه ایجاد شوند (طرح نمایندگان مجلس برای اصلاح نظام بانکی)
چشمانداز رشد اقتصادی در سهسناریو
آمار و اطلاعات کسبوکار و اقتصاد:
مردم ایران دقیقا چه مشاغلی دارند؟ و آشفتگی آماری درباره اشتغال
تولید رونق میگیرد؟ بهبود وضعیت کسب و کار
چندنفر تحتپوشش تامیناجتماعی هستند؟
افزایش ۴۰ درصدی مانده سپردههای بانکی
۱۴۷۰ دلار؛ هزینه صادرات کالا درایران
فاوا در جهان:
شایعه: مایکروسافت میخواهد اکس باکس را به مرورگرهای کامپیوتر بیاورد (دیجیاتو)
سرمایهگذاری میلیارد دلاری غولها برروی بازی
مصاحبه «چارلی رز» با «تیم کوک» (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
چرا دیگر اپل از پیشوند i برای نامگذاری محصولاتاش استفاده نمیکند
لری اِلیسون، بنیانگذار اوراکل از مقام مدیرعاملی کنار رفت
فاوا در ایران:
کیف پول الکترونیکی از دی ماه در جیب مردم
فعال سازی اپراتورهای تولید محتوا در قم
هزینه استفاده از خدمات الکترونیکی بانکها را چه کسی باید پرداخت کند؟
سایت صدور بلیت الکترونیکی در تهران
فناوری همراه:
تحلیل نازیبایی ساعت اپل- ساعت اپل، فرصتی طلایی که اپل به خاطر محدود شدن خلاقیتاش از دست داد (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک) (عاااااااااااااااااااااالی!)
گوگل میداند که در هر زمان کجا بودهاید! آیا میدانستید که میتوانید روی نقشه گوگل ببینید که در زمانهای مختلف کجا بودهاید؟ (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
آمار و اطلاعات فاوا:
بازار فناوریهای دادههای کلان تا سال ۲۰۱۸ از مرز ۴۱ میلیارد دلار خواهد گذشت
“چند باشگاه انگلیسی با من تماس گرفتند و خواهان مذاکره بودند. اما دلیلی برای صحبت کردن وجود نداشت
. اگر دائما فکر کنید که میخواهم به باشگاه بزرگتری بروم، درک کردن این تصمیم (ماندن) دشوار میشود. مطمئنم که میتوانستم در یک باشگاه انگلیسی پول بیشتری بهدست بیاورم یا حتی در یک باشگاه چینی یا روسی اما این مسئله اصلی نیست … در زندگی باید در زمان مناسب، در جای مناسب قرار داشته باشید. من اکنون چنین شرایطی دارم. اکنون ۴۶ ساله هستم و چهار سال است که در این سطح مربیگری می کنم. اصلا فکر نمیکردم این تیم بتواند به قهرمانی برسد. فکر نمیکردم که خب، وقتی این تیم قهرمان شود، من کجا خواهم رفت؟ اگر به سایر باشگاهها نگاه کنید، میفهمید که در کجا قرار دارید. من در حال حاضر نمیتوانم در جای بهتری باشم. در حال حاضر، در این باشگاه، با چنین مدیران و کادر فنی همه چیز روبراه است.” (یورگن کلوپ؛ اینجا)
هفتهی پیش از لزوم داشتن فلسفهی مدیریتی و زندگی سخن گفتیم. اما یورگن کلوپ به نکتهی بسیار مهم دیگری اشاره میدهد: اینکه برای موفقیت باید در جایگاه مناسب نیز قرار گرفت. جایگاه مناسب یعنی جایی که:
اول ـ با ویژگیهای شخصیتی، شایستگیها و مهارتهای من / محصول / خدمت / کسبوکارم دارای تطابق نسبی باشد.
دوم ـ در برابر رقبا (همکاران / کسبوکارهای رقیب) دارای مزیت نسبی و برتری رقابتی باشم.
سوم ـ بتوانم کارم را در آنجا به اثربخشترین شکل ممکن انجام دهم و بهترین نتیجه را ایجاد کنم.
چهارم ـ در ذهن آدمها با ویژگیهای متمایزم ماندگار شوم.
پنجم ـ از حضور در آن جایگاه و کار کردن در آنجا لذت ببرم.
تجربه نشان داده است که کلید اصلی بسیاری از مشکلات و مسائل و شکستها، قرارگیری در جایگاه نامناسب بوده است. بنابراین باید بهدنبال روشهایی بگردیم که بهکمک آنها بتوانیم جایگاه مناسب خودمان را آنگونه که در مباحث برندینگ اشاره میشود بیابیم (جایگاهیابی) یا بسازیم (جایگاهسازی.) در اینباره باز هم با یکدیگر گفتگو خواهیم داشت.
باز هم سرور گرامی لطف کرد و دیشب قطع بود؛ امروز هم جلسه بودم کلا.
پیش از شروع:
زندگی، سلامت و کار حرفهای:
ترس، ریشهی واقعی تمام مشکلات ما! (فرانک مجیدی؛ یک پزشک) (عااااااااااااالی! بهترین مطلب هفته.)
نگاهی به اولین نقطه عطف در زندگی میلیاردرهای معروف
مدیریت کسب و کار:
پست مهمان ـ شبکههای درون سازمانی (علیاکبر اکبریتبار در وبلاگ رفتار سازمانی)
چگونه با سوال پرسیدن مدیریت کنید
مطمئنترین راه برای ثروتمند شدن
تفریح کنید و گول بخورید و خرید کنید!
تفاوت بازاریابی و روابط عمومی درچیست؟
تجاریسازی:
حقایقی که باید در مورد شروع یک کسبوکار بدانیم (استاد پرویز درگی)
چگونه بفهمیم که ایدهی احمقانهی ما موجب تغییر دنیا خواهد شد!؟ (زومیت)
۱۰ نکتهای که هر کارآفرین جوان باید بداند (دیجیتائو)
انتقاد از تزریق پول بلاعوض به شرکتهای فناوری
دفاتر تجاریسازی فناوری در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تاسیس میشود
اقتصاد:
مجادله سعید لیلاز و عسگراولادی در مورد توسعه / محسن رنانی: جرائم سیاه فضای اقتصاد را تیره کرده اند
کاهش نرخ تورم تا کجا ادامه پیدا میکند؟ کسری بودجه خانوارهای ایرانی جبران میشود
بازارهای مالی ایران به چه سمتی میروند؟ جایگاه بازار مالی ایران از نظر مجمع جهانی اقتصاد کجاست؟
فرمول جدید تعیین نرخ سود بانکی
فرصتها و ریسکهای صندوق زمین وساختمان؟
آمار و اطلاعات کسب و کار و اقتصاد:
نتایج جدیدترین نظرسنجی از جوانان اعلام شد (بسیار مهم و خواندنی!)
تمرکز یکچهارم اقتصاد دریک صدم کشور (تهران!)
اشتغال ناقص به نرخ بیکاری نزدیک شد: کدام استانها بیشترین شاغلان نیمه وقت را دارند؟
بازار ۱۶ هزار میلیاردی حجاب در ایران
فاوا در جهان:
۱۸ شهریور زادروز دنیس ریچی خالق زبان C (زومیت) (خدایش بیامرزد.)
دادگاهی در اروپا اعلام کرد کتابخانهها میتوانند بدون اجازه از ناشران، کتابها را دیجیتال کنند (دیجیتائو)
بازگشت MSN تغییر نام اپلیکیشنهای Bing مایکروسافت
گوگل نام خدمات سازمانی خود را تغییر داد
فاوا در ایران:
حجم بازار IT ایران ۲۵ برابر میشود
ابلاغ ضوابط اجرایی دولت الکترونیکی
دکتر سید احمد معتمدی: ریالی برای تولید محتوای مجازی سرمایهگذاری نکردهایم
مهندس جهانگرد: کاربران بیشناسه در شبکه ملی اطلاعات سرویس نمیگیرند
مدیرکل نظام های پرداخت بانک مرکزی شبکه بانکی گرفتار ترافیک شارژ هزارتومانی تلفن است
فناوری همراه:
۱۰ سؤالی که اپل دیشب از پاسخ به آنها طفره رفت (دکتر علیرضا مجیدی؛ یک پزشک)
اپاستور اپل حالا بیش از ۱٫۳ میلیارد اپلیکیشن دارد (فارنت)
گزارش مایکروسافت به زودی برندهای نوکیا و ویندوزفون را خواهد کشت!
رسانههای اجتماعی:
آشنایی با بازاریابی رسانههای اجتماعی (جواد افتاده)
۱۰ سوالی که باید هنگام تدوین برنامه بازاریابی رسانههای اجتماعی به آنها پاسخ دهید (بیزینس ترند)
وقتی اینستاگرام یک آیفون گمشده را در تهران به صاحبش باز میگرداند! (فارنت)
توییتر دکمه «خرید» را آزمایش میکند
فیسبوک هر دقیقه که از دسترس خارج شود ۲۲ هزار دلار ضرر میکند
آمار و اطلاعات فاوا:
“خودشناسی ” سختترین کار دنیا است. پیشفرض اغلب ما در زندگی این است که خودمان را میشناسیم. اما همین پیشفرض خیلی وقتها ریشهی بزرگترین مشکلات زندگی ماست: وقتی فرصت بزرگی از دست میرود که بعدها میفهمیم با تکیه بر قوتها و شایستگیهای مان میتوانستهایم از آن بهرهبرداری کنیم یا وقتی شکستی بزرگ پیش میآید که متوجه میشویم بهدلیل ضعفهایمان بوده است، آنوقت است که درمییابیم بیشتر از دنیا نیازمند شناختن خود هستیم تا بار بعدی موقعیتی را از دست ندهیم و شکستی نخوریم. اما این حداقل دلایل شناخت خود است: با شناختن خود میتوانیم خودمان را همانطوری که هستیم دوست داشته باشیم!
اما برای خودشناسی باید از کجا شروع کرد و چه کاری باید انجام داد؟ گام اول در این مسیر، کنار گذاشتن هر گونه پیشفرضی در مورد خودمان، گذشته و امروز و آیندهمان و البته دنیا است. فراموش کردن اینکه من نمیتوانم و نمیشود، اینکه نمیگذارند و نمیخواهند و اینکه دنیا با من سر سازگاری ندارد، سختترین و مهمترین گام در مسیر خودشناسی است. وقتی توانستهایم بر “ساز مخالف” درونمان غلبه کنیم، آنوقت زمان برای شروع به شناخت بهتر خودمان فرا رسیده است.
برای شناختن خود راههای زیادی وجود دارد. تستهای روانشناختی، روانکاوی یا گفتگو و همراهی با یک منتور و مربی همگی روشهایی هستند که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. اما یک نکتهی کلیدی مشترک میان تمامی این روشها وجود دارد که میتواند نقطهی شروع ما برای خودشناسی باشد: پرسیدن سؤالهای درست و کشف جوابهای درستتر! همهی روشهای خودشناسی دنیا از پرسیدن سؤالهایی از شما دربارهی خودتان، شخصیتتان، زندگیتان، نگاهتان به دنیا، روشهای فکر کردن و استدلالتان و چیزهایی شبیه اینها آغاز میکنند. نکتهی مهم اینجاست که این روشها بهدلیل مبتنی بودن بر دانش و تجربه، توانستهاند آدمها را از نظر شخصیت، ویژگیهای فکری و مانند آنها به انواع مشخصی دستهبندی کنند. شما در یکی از این دستههای آدمها قرار میگیرید و بدین ترتیب میتوانید تمامی زوایای پیدا و پنهان وجودتان را کشف کنید و به کمک این دستهبندیها رفتارتان را در موقعیتهای مختلف پیشبینی کنید. بدین ترتیب میدانید برای چه کارهایی ساخته شدهاید و برای چه کارهایی نه؛ کجا میتوانید چطور موفق شوید و کجا بهتر است کنار بکشید. اما در این میان چیزی هنوز کم است: گوهر وجودی شما.
روشهای خودشناسی دنیا همگی مدلهایی از انسانهای دنیای واقعی هستند. مدل از نظر لغوی به معنای «نمایش مفهومی یا ذهنی یک موضوع» است. در عمل “مدل” را میتوان «توصیف ساده یک پدیده و یا یک فرایند پیچیده» تعریف نمود. به بیان دیگر مدل نمادی از واقعیت است که مهمترین ویژگیهای دنیای واقعی را به شکلی ساده و کلی بیان میکند. اصل داستان اینجاست: آدمهای مدل شده از دنیای واقعی بنا بر نیازی که مدلسازی به سادهسازی و حذف جزئیات دارد، معمولا کمی عامتر از آن هستند که بتوان آنها را دقیقا بر من و شما و دیگری منطبق کرد. این آدمها اگر در دنیای واقعی دیده شوند، احتمالا کمی عجیب و غریب بهنظر میآیند. بنابراین لازم است که برای خودشناسی گامی از این مدلهای شخصیتی، روانکاوی و … جلوتر بگذاریم و نگاهی دقیقتر و عمیقتر به خودمان داشته باشیم.
اما چطور میشود این کار مشکل و نشدنی را انجام داد؟ با پرسیدن، با نگاه کردن و با جستجو. همه چیز از سؤال پرسیدن از خودمان آغاز میشود. پرسیدن سؤالهایی ساده با پاسخهای سختیاب و دیریاب. سؤالهایی که میتوانند ویرانکننده باشند. سؤالهایی که “پردهی پندار” را پاره میکنند و پنجرهای با شیشههای شفاف را به روی من و داستان زندگیام میگشایند.
اما با چه سؤالی باید شروع کرد؟ شاید همین سختترین سؤال ممکن باشد! اما برای فرار از این ترس از شروع کردن بیایید کمی سادهتر به ماجرا نگاه کنیم و با یک سؤال ساده شروع کنیم: “خودت را در یک جمله تعریف کن!” انگار سختتر شد!
این سؤال ظاهرا ساده اما بسیار سخت بهدنبال پاسخی است که اگر بیابیمش دنیا رنگ و بوی دیگری خواهد یافت. این سؤال را اینگونه هم میتوان مطرح کرد: “با بودن من این دنیا چه تغییری کرده است؟” یا “اگر روزی نباشم از این دنیا چه چیزی کم خواهد شد؟” میشود این سؤالات را باز هم به سؤالاتی دیگر شکست یا جور دیگری آنها را تفسیر کرد. در هر حال هدف اصلی برای ما رسیدن به همان تکجملهای است که در بند قبلی از آن صحبت کردیم. اینجا تازه نقطهی شروع است.
اشاره: از همان روزهای اول راهاندازی گزارهها بخش مشاورهی مدیریت بهدلیل علائق شخصی و تخصصی من، یکی از بخشهای اصلی اینجا بود. بیش از یک سال است بهدلیل مسائل مختلفی که شرح آنها از حوصلهی اینجا خارج است، انتشار پستهایی در این زمینه متوقف شده بود. اما با توجه به نیازی که همچنان به محتوا در این حوزه وجود دارد و با در نظر داشتن حجم بالایی از محتوای تخصصی در این حوزه که قبلا برای چندین پروژهی پژوهشی تدوین کردهام، از این هفته مجددا بخش مشاورهی مدیریت در گزارهها شبهای سهشنبه کلید میخورد. در این بخش تلاش میکنم مطالبی متنوع و جذاب و البته کاربردی منتشر کنم. سعی خواهم کرد در این مطالب به تخصصم تحلیل کسب و کار نیز که این روزها همچنان از نظر محتوای فارسی بسیار مظلوم است نیز بپردازم.
فکر کردم شاید بد نباشد این مجموعه مطالب را با تاریخچهی مختصر مشاورهی مدیریت آغاز کنیم:
یک مرور مختصر بر تاریخچهی مشاورهی مدیریت باعث میشود تا درک بهتری نسبت به ماهیت این صنعت و روندی را که برای توسعه تا امروز طی کرده، بهدست بیاید. ریشههای اولیهی پدیدهای بهنام مشاورهی مدیریت به زمان انقلاب صنعتی باز میگردد. زمانی که ابداع “کارخانهی مدرن” و تحولات اجتماعی و نهادی پدید آمده در سازمان، توسعه و بهبود زندگی بشر در دنیای مدرن را پایه گذاشت. مشاورهی مدیریت هم از زمانی که عامسازی و سازماندهی تجارب مدیریتی برای دانشمندان و علاقهمندان این حوزه از علوم بشری امکانپذیر شد، بهوجود آمد. در واقع در روزهای آغازین پدید آمدن علم مدیریت، هدف پیشگامان این علم کشف و تشریح و اعمال روشها و اصولی بود که میتوانستند در همهی سازمانها و موقعیتها بهکار گرفته شوند. در مقابل کارآفرینان و صاحبان صنایع نیز مشتاقانه بهدنبال روشها و رویکردهای نوینی میگشتند که بتوانند بهرهوری کارگاه و کارخانه و نیروی کار خود را افزایش دهند. بدین ترتیب با پیوند نیازها و علایق این دو گروه، مشاورهی مدیریت متولد شد.
جدول زیر بهصورت خلاصه روندهای تاریخی توسعهی صنعت مشاورهی مدیریت را نمایش میدهد:
شما فقط یک بار زندگی خواهید کرد؛ البته اگر درست از آن استفاده کنید، همین یک بار کافی است!
جو. ای. لوئیس