لینک‌های هفته (۴۷۰)

کم‌کم کسب‌وکارها و سازمان‌ها در حال باز شدن هستند؛ اما هم‌چنان خواهش برادرانه‌ی من از شما مخاطبین عزیز گزاره‌ها این است که جز در حالتی که اجباری در کار باشد، لطفا در خانه بمانید و اگر مجبورید از خانه خارج شوید هم دستورات بهداشتی را کاملا رعایت کنید!

با این مقدمات و با تأخیر زیاد، به‌سراغ این شماره‌ی لینک‌های هفته برویم.

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. لینک‌‌های منتخب لزوما مربوط به هفته‌ای که گذشت، نیستند. ممکن است بعضی هفته‌ها تعداد مطالب جذاب بیش‌تر از ظرفیت انتشار در پست لینک‌های هفته باشند. این لینک‌ها به‌تدریج در پست‌های بعدی منتشر می‌شوند.
  4. تلاش می‌کنم تا حد امکان لینک برخی مطالب به‌زبان انگلیسی را هم در دسته‌بندی‌های مطالب ارائه کنم.
  5. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

مطالب ویژه:

هر هفته سه مطلب را به‌صورت ویژه برای مطالعه پیشنهاد می‌دهم. این مطالب شامل موضوعات متنوعی علاوه بر کسب‌وکار، مدیریت، اقتصاد، رسانه و فناوری و … هستند و ممکن است فارسی یا انگلیسی باشند:

سخنرانی تورج صابری‌وند در نشست نخست «دیزاین شناسی»: زشتی، زیبایی و اخلاق (صدانت)

پول حرف می‌زند (ترجمان)

ایرانِ پساکرونایی (نوشته‌ی دکتر محمدرضا تاجیک)

زندگی در دوران پاندمی: کرونا و دنیای اقتصاد، کسب‌وکار و فناوری:

اقتصاد در سراشیبی کرونا؛ آیا فرصت نجات از بحران اقتصادی از دست رفته است؟ (زومیت)

استراتژی بنگاه‌ها در عبور از بحران کرونا (نوشته‌ی دکتر علی‌نقی مشایخی در روزنامه‌ی دنیای اقتصاد)

دسترسی به مجموعه‌ی کاملی از گزارش‌ها و مقاله‌ها در مورد دورکاری و مدیریت در دوران کرونا (سایت سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران)

بحران کرونا و اقدامات ابتکاری شرکت‌ها و کسب‌‌و‌کارها (ایرنا)

بازگشت دولت بزرگ با کرونا؟ (دنیای اقتصاد) و پکن علاقه‌ای به رهبری جهان ندارد (دنیای اقتصاد)

ایده‌ها و روایت‌هایی در باب زندگی، سلامت و اندیشه:

۲۰ ایده کاربردی؛ چگونه از احساسات و عواطف‌مان مراقبت کنیم؟ (ایرنا)

«منِ عزیز»: نامه‌های یک رمان‌نویس به خودِ آینده‌اش (ترجمان)

زندگی ساده و مینیمال چگونه است؟ ۱۵ راهکار (ایرنا)

حیات چیست؟ چه چیزی باعث می‌شود یک موجود را زنده بپنداریم؟ (دیجی‌کالا مگ)

چطور از وقت‌مان استفاده بهتری بکنیم؟ (فرادید)

Is It Even Possible to Focus on Anything Right Now? (HBR)

روایت‌هایی درباره‌ی مدیریت، زندگی سازمانی و کار حرفه‌ای:

نسخه فارسی سخنرانی من در مورد مدیریت ریسک (نادر خرمی راد)

مدیریت پروژه به زبان ساده – کتاب الکترونیکی (استارت‌آپ تیم‌کمپ)

۴۸ استاندارد برای بهبود عملکرد سازمانی (وبلاگ مؤسسه‌ی هم‌رو)

سه روش مدیریت ذی‌نفعان سخت – دنیای چابک

۷ درس مدیریتی که مردان می‌توانند از زنان بیاموزند! (وبلاگ مؤسسه‌ی هم‌رو)

How the Coronavirus Crisis Is Redefining Jobs (HBR)

روایت‌ها و تحلیل‌هایی درباره‌ی استراتژی، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

نوآوری ساختنی است، نه یافتنی! / چرا سازمان‌ها باید روی نوآوری سرمایه‌گذاری کنند؟ (راه پرداخت)

بازاریابی محصول (Product Marketing) چیست؟ (مدیر تی‌وی)

مروری بر انواع استراتژی خروج کسب‌و‌کارهای کوچک (رتیبا)

رمز ایجاد امپراتوری خانگی (تحلیل کسب‌وکاری تاریخ‌چه‌ی شرکت ایکیا!) (دنیای اقتصاد)

آنچه برندها باید در مورد مشتریان مضطرب بدانند (دنیای اقتصاد)

اخبار و تحلیل‌های اقتصاد، توسعه، مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری:

ارزش‌گذاری شرکت‌ها به سه روش (با مثال از روش ارزش‌گذاری سهام شستا) (دنیای اقتصاد)

سند صادرات ایران تا ۱۴۰۴ (دنیای اقتصاد)

عادت خطرناک سرمایه‌گذار ایرانی (ایسنا)

مبنای قیمت‌گذاری نفت ایران چیست؟ (خبر آنلاین)

سهم کشورها از خسارت کرونایی چقدر است (روزنامه‌ی ایران)

Covid-19 could lead to the return of inflation—eventually (Economist)

روایت‌ها و تحلیل‌هایی درباره‌ی فناوری، طراحی محصول، ارتباطات و رسانه:

هوش تصمیم‌گیری به کمک هوش مصنوعی می‌آید (سایت ماه‌نامه‌ی پیوست)

معرفی چهار رکن بانکداری در ۲۰۲۵ برای رقابت با بیگ‌تک‌ها (راه پرداخت)

رهبران چطور چهارمین انقلاب صنعتی را هدایت می‌کنند (وبلاگ مؤسسه‌ی هم‌رو)

۱ به ۲ و ۲ به ۴، وایرال شوید! (ایران‌ادز)

تفاوت بین رمزارز، ارز دیجیتال، توکن و آلت کوین در چیست؟ (کوین‌ایران)

How Tech Can Build (Sratechery)

دوست داشتم!
۳

زمین خوردم که روزی پر کشیدن را بیاموزم …

دوباره گردش روزگار به سال‌گرد شروع داستان زندگی من در این دنیا ـ یعنی ۶ اردیبهشت ـ رسید. ورود به ۳۶ سالگی یعنی ۱۸ سال از ۱۸ سالگی ـ پایان نوجوانی ـ گذشته و حالا دو برابر روزهای «پایان کودکی» در این دنیا زیسته‌ام. دورانی که در یک نگاه، به‌سرعت نور گذشته و در نگاهی دیگر، آن‌چنان طولانی و پر از اتفاقات خوب و بد بوده که حس می‌کنم به‌اندازه‌ی چند قرن، زندگی کرده‌ام. و حالا در روزهایی که نیمه‌ی راه زندگی، از همیشه نزدیک‌تر است، به‌سنت هر سال می‌خواهم نگاهی بیاندازم به آن‌چه گذشت و آن‌چه در پیش خواهد بود.

۳۵ سالگی در سالی پرحادثه برای ایران و جهان گذشت. سالی که با سیل شروع شد و با کرونا به‌اتمام رسید. و امان از پاییز و زمستان‌ش … با این حال ۳۵ سالگی برای من شخصا سالی خوب بود. سالی که بعد از پایان روزهای سخت مالی، موفق شدم تا زندگی را از سر بگیرم و به برخی از آرزوهای‌م برسم و ضمنا نتیجه‌ی چندین سال زحمت و مرارت و سختی را تا حدودی به‌دست بیاورم و تا حدودی تکلیفِ‌ ادامه‌ی زندگی کاری‌ام را با خودم روشن کنم.

۳۵ سالگی در ادامه‌ی دوران پسا سی سالگی، سرشار از سرگردانی هم بود: این‌که به‌کجا می‌روم و قرار است چگونه بروم؟ این‌که چرا نشد و نمی‌شود؟ این‌که آیا واقعا روزی خواهد شد؟ و سؤالاتی همیشگی مثل این‌ها. به این «حیرتِ مدام» اگر کمی حسرتِ روزگارِ سپری‌شده و نگرانی از آینده و یک حسِ غم‌ناک سبک را هم که چاشنی‌اش کنید، تصویری گویا از زندگی من به‌دست می‌آید. 🙂 با این حال، مثل هر سال، به پاسخ برخی سؤال‌ها رسیدم و به‌تر از سال‌های گذشته، تکلیفِ برخی از مهم‌ترین تعلیق‌های زندگی‌ام در ۳۵ سالگی روشن شد و از این بابت حسابی شکرگزار هستم.

شاید مهم‌ترین درس و تجربه‌ی ۳۵ سالگی برای من، پذیرفتنِ این بود که چاره‌ای جز «ادامه دادن» ندارم. ادامه دادن به چه؟ سال‌ها است که چارچوبی مشخص را برای زندگی شخصی و کاری‌ام تعیین کرده‌ام، چارچوبی که آرزوها و رؤیاها‌ی‌ بزرگ‌م را از یک سو و مأموریت و ارزش‌های‌م در جهانِ هستی و زندگی روزمره کاملا روشن کرده است. طبیعی است که برخی از اجزای این چارچوب، در طول زمان، نیاز به حک و اصلاح داشته و دارند؛ اما اگر با قانون پارتو بنگریم، ۲۰ درصد از اجزای آن، ۸۰ درصد ارزش‌آفرینی زندگی را با خود به‌همراه دارند. بنابراین تمرکز روی آن ۲۰ درصدِ حیاتی و استراتژیک و ادامه دادن به زندگی براساس آن‌ها، همان چیزی است که در لحظه‌ی آخرِ زندگی در کنار تمام غم‌ها و ترس‌های‌ش، شیرینی را به‌کام انسان خواهد آورد. خوش‌حال‌م اگر به بسیاری از آرزوها و رؤیاها‌ی‌‌م دست نیافته‌ام؛ اما برای به‌دست آوردن‌شان‌شان با تمامِ وجودم تلاش کرده‌ام و هزینه‌های‌ش را هم داده‌ام. این بخش از غزلی از «میلاد عرفان‌پور» شاید خلاصه‌ای باشد از همین چیزی که دارم در موردش صحبت می‌کنم:

سفر بسیار کردم تا رسیدن را بیاموزم
زمین خوردم که روزی پر کشیدن را بیاموزم

از این شب‌های دوری رو به صبح روشنی دارم
که جای خواب دیدن، خوب دیدن را بیاموزم …

من و این روح ناآرام و این از خود رمیدن‌ها
مگر در خاک، باری، آرمیدن را بیاموزم …

گوستاو فلوبر جایی گفته بود: «من به این معتقدم که اگر کسی همیشه به آسمان‌ها چشم داشته باشد، روزی بالاخره بال در خواهد آورد.» در روزگارِ کرونا، امید به نشدنی‌ها شاید بیش از هر زمانی دیگری، عجیب به‌نظر برسد؛ اما در خیلی از قصه‌ها و افسانه‌ها هم پایان قصه را «امیدواران» می‌نویسند. 🙂

بنابراین هم‌چنان با اعتقاد به این‌که «مقصد، خودِ راه می‌تواند باشد»، «می‌روم در آرزوی کیمیا، هنوز» و با پافشاری بر آن‌چه تمامِ زندگی می‌دانم، به مسیرم مصمم‌تر از قبل ادامه خواهم داد. این‌که چه پیش می‌آید، به چه چیزی می‌رسم و چه چیزی را از دست می‌دهم، دیگر تجربه‌ای تکراری است که فقط در بالا و پایین‌ش تفاوت دارد. باید از اتفاقات مثبت و نتایج خوب لذت برد؛ اما به آن‌ها دل نبست و با نشدن‌ها و نرسیدن‌ها هم کنار آمد. 🙂 و پایانِ این زندگی حتما شگفت‌انگیز خواهد بود!

مثل هر سال، از تمام وجودم، شکرگزار داشتن به‌ترین خانواده‌‌ی دنیا و دوستانی به‌تر از برگِ گل هستم. در این روزگار کرونایی که دل‌تنگی دیدار، بیش از هر زمانی رخ می‌نماید، برای همه‌ی عزیزان‌م و برای شما دوستان دیده و نادیده‌ی مخاطب گزاره‌ها، سالی سرشار از سلامتی و شادی و رسیدن و البته کم‌دست‌انداز (!) آرزو دارم.

دوست داشتم!
۷

بهار، سمت زمستان من نمی‌آید …

سری نمانده و سامان من نمی‌آید
کسی به تسلیت جان من نمی‌آید

به گرگ‌های بیابان دروغ می‌بندند
نگو که یوسف کنعان من نمی‌آید

گلایه از چه کنم چون که شانه هم دیگر
به سمت موی پریشان من نمی‌آید

چه آمده به سر قلب خالی از سکنه
که باد هم به بیابان من نمی‌آید

به رسم عادت تقویم اعتمادی نیست
بهار، سمت زمستان من نمی‌آید

شب است و حادثه بامداد نزدیک است
شب است و خواب به چشمان من نمی‌آید …

سید مهدی حسن‌زاده

دوست داشتم!
۳

فردا را بازی دیگری است؟

دیروز

ما زندگی را

به بازی گرفتیم

امروز، او

ما را …

فردا؟ …

***

امروز دوم اردیبهشت، قیصر امین‌پور، شاعر اردیبهشت، ۶۱ ساله شد. روح بزرگ‌ش در جوار پروردگار مهربان‌ش، شاد.

دوست داشتم!
۰
خروج از نسخه موبایل