ایده‌ساز!

خیلی از ما شاید در ذهن‌مان دنبال یک فرصت خوب بگردیم برای کارآفرینی و راه‌انداختن کسب و کار خودمان. اغلب، انگیزه لازم برای این کار در ذهن ما وجود دارد؛ اما نمی‌دانیم باید چه کار کنیم و از کجا شروع کنیم. اگر به زندگی آدم‌های موفق دنیای کسب و کار هم نگاه کنید می‌بینید که تفاوت این آدم‌ها با دیگران تنها در تشخیص درست و به موقع نیاز انسان‌ها به یک محصول یا خدمت خاص بوده است. در واقع تفاوت این آدم‌ها با دیگران چیزی نبوده جز داشتن “ایده‌”‌های جالب، جذاب و کاربردی برای پاسخ‌گویی به “نیاز” دیگران که البته اجرای درست و به موقع آن ایده، باعث موفقیت‌شان شده است (اصلا در صفحات اول هر کتاب بازاریابی می‌خوانیم که بازاریابی معنایی جز تشخیص درست نیاز دیگران و پاسخ‌گویی به آن‌ها ندارد!) خوب حالا وقتی ایده نداریم چه بکنیم؟

امروز یکی از دوستان میلی فرستاده بود که پاسخ این سؤال را در خود داشت. در این سایت، در هر دقیقه به طور متوسط۱۰-۱۲ ایده جدید برای شروع یک کسب و کار (و البته عمدتا ایده‌های مربوط به کسب و کارهای اینترنتی) معرفی می‌شوند؛ ایده‌هایی که هر یک در جای خود جذاب و قابل تأمل هستند. نکته جالب سبک نمایش این سایت است؛ هر ایده چند ثانیه‌ای روی صفحه نمایش است و بعد ناپدید می‌شود! تا لحظه نگارش این مطلب تعداد ایده‌های معرفی شده در این سایت به عدد عجیب “۷۵۴۳۷۱” رسیده است!

خوب نتیجه می‌گیریم که برای کارآفرینی ایده‌‌ها بسیارند، منتها کسانی موفق‌اند که بتوانند آن معنای اصیل بازاریابی را به واقعیت تبدیل کنند!  من هم بروم دنبال کارآفرینی خودم! 🙂

دوست داشتم!
۰
ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)
علی نعمتی شهاب

1 دیدگاه برای «ایده‌ساز!»

  1. درود بر علی آقای نعمتی شهاب عزیز.
    خدمت شما که جزو انگشت‏شمار دوستای گودریم هستی عارضم که گاه و بی‏گاه سرک می‏کشم به وبلاگت. اما از اونجایی که گودر شب و روز نذاشته واسه هیچ کی و کامنت گذاشتن تو وبلاگا رو یه جورایی تعطیل کرده به کل، به نظرم باید می‏‏اومدم و می‏گفتم که مطالب وبلاگتو از همون گودر دنبال می‏کنم. و نمی‏‏‏رسم جدن بیام این‏جا کامنتی بذارم واست؛ البته اگه نظری داشته باشم. واسه چی اینو باید می‏گفتم؟ واسه این‏که شاید یکی از لذت‏های وبلاگ‏نویسی لذت خونده شدن توسط دیگران باشه. و رسم رفاقت ایجاب می‏کرد که بدونی دست‏کم خونده می‏شه مطالبت از جانب یکی. حالا گیرم اون یه نفر، آدم نه چندان مهمی باشه مثل من. و حتی شاید مثل خودم اصلن واست مهم نباشه خونده شدن توسط دیگران، و نفس نوشتن تو وبلاگت “واسه دل خودت نوشتن” باشه. اما گفتم بد نیست بگم اینو و یه بار دست‏کم کامنتی بذارم پای وبلاگت. امید که بیش‏تر بتونم کامنت بذارم.
    پ.ن : آقا راستی یه تنه سه برابر بقیه کسایی که فالوو کردم شیر می‏کنیا. اینترنت خونه هم هنوز نفتیه، خیلی از آیتمای شیر شده‏ت رو نمی‏رسم گاهی بخونم. اما اونایی که پاش کامنتی گذاشتی یا نوتی نوشتی واسش رو می‏خونم. خبرگزاری‏ای هستی واسه خودت 😉 شیر آیتم هات افزون باد! 😀 خیلی حرف زدم، زیاده جسارت. ارادتمند، وحید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *