درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۳۷): آیینه‌های دو رو را بشکن!

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

“قطعا نمی‌خواهم مردم بگویند شاو همان بازیکنی است که وقتی جوان بود پای‌ش شکست. من می‌خواهم نه‌تنها با یونایتد، بلکه با تیم ملی انگلیس به عناوین قهرمانی دست‌یابم. می‌خواهم مردم به خاطر سبک بازیم در زمین و جام‌های قهرمانی‌ام مرا به یاد بیاورند.” (لوک شاو؛ این‌جا)

پیش از این در گزاره‌ها بارها در مورد رزومه‌ی پنهان و یا به‌عبارت به‌تر، برند شخصی نوشته‌ام. برند شخصی همان اولین تصویری است که وقتی نام و نشان ما برده می‌شود، در ذهن دیگران نقش می‌بندد. این تصویر معمولا آن چیزی نیست که ما انتظار داریم باشد و از آن مهم‌تر این‌که لزوما آگاهانه نیست؛ یعنی در ناخودآگاه افراد نقش‌بسته و در نتیجه نظرات شخصی افراد در مورد ما نیز در آن منعکس است. اما نکته‌ی مهم این است که این تصویر ناخودآگاه در واقع برگرفته از تصویری است که خود ما ساخته‌ایم و با گذر از فیلترهای ذهنی و شخصیتی افراد تبدیل به تصویر شخصی آن فرد از ما شده است. اما یک نکته‌ی کلیدی در این‌جا این است که همان‌طور که لوک شاو اشاره کرده، در اغلب موارد اگر خودمان دست به کار نشویم، دیگران در هر حال از ما تصویر ذهنی خود را خواهند ساخت! بنابراین خبر خوب این است که این تصویرِ ذهنیِ ناخودآگاه که از ما در ذهن دیگران وجود دارد، قابل تغییر است؛ هر چند کار سختی است!

وقتی تصمیم به خلق یک برند شخصی اثرگذار برای خود می‌گیرید، سه مرحله‌ی اصلی را باید طی کنید:

۱- شناخت: چه تصویر ذهنی از من در ذهن دیگران وجود دارد؟ این تصویر شامل چه ویژگی‌هایی است؟ من چه ویژگی‌های مثبت و منفی دارم؟ این ویژگی‌ها چگونه روی برند شخصی من اثرگذار خواهند بود؟

۲- طراحی: من دوست دارم چه تصویری از من در ذهن دیگران وجود داشته باشد؟ اصلا این دیگران چه کسانی هستند؟ آیا همه‌ی افراد باید تصویر واحدی را از من در ذهن‌شان داشته باشند؟

۳- اجرا: در وضعیت کنونی تا چه اندازه این تصویر در ذهن دیگران ایجاد شده است؟ برای ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از کجا باید شروع کنم و چه کارهایی را با چه ترتیبی انجام دهم؟

اما واقعیت این است که داستان این‌قدرها هم که به‌نظر می‌آید، پیچیده و عجیب و غریب نیست. جمله‌ی لوک شاو که پررنگ کرده‌ام، در واقع خلاصه‌ی هر آن چیزی است که برای ساختن یک برند شخصی اثرگذار جذاب به آن نیاز داریم: فکر کن و کشف کن که دوست داری سال‌ها بعد از این مردم با چه تصویری به‌یادت بیاورند و بعد از همین لحظه برای ساختن آن تصویر، تلا‌شت را آغاز کن!

دوست داشتم!
۴

لینک‌های هفته (۳۰۹)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

موفقیت واقعا چیست

نرمش مغز (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

اخلاق حرفه‌ای

نکاتی در مورد عزت نفس

دلیل جالب بیل گیتس برای شستن ظرف‌ها

مدیریت کسب‌وکار:

راز خوشحالی در محل کار چیست؟ (امیر مهرانی؛ مربی)

تنها کسب‌و‌کاری که ارزش راه انداختن دارد (مصطفی لامعی)

۷ استراتژی ضروری برای موفقیت کار تیمی

نحوه رفتار با کارمندی که پیشنهاد شغلی دیگری دارد

۱۸ کار که کسب‌وکارهای قدرتمند انجام می‌دهند (بازده)

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

دو افق مهم برای ایجاد رشد سازمانی

تحول در صنعت خودرو با رهبری نوآورانه تسلا

ساتیا نادلا از عصر تازه‌ای می‌گوید که مایکروسافت به آن قدم گذاشته (دیجیاتو)

ایده‌های بزرگ برای کسب‌و‌کارآفرینی (۶۸) پیوند شخصیت برند به شخصیت فردی واقعی

با پیشنهاد ایده‌های درخشان به کارکنان‌تان انگیزه دهید

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

سیگنال‌های تحرک در اقتصاد (تحلیل مهم دکتر مسعود نیلی از وضعیت اقتصاد کلان کشور)

عامل اعتمادساز برای سرمایه‌گذاران (معرفی شاخص جهانی ثبات اقتصاد کلان)

چهار مشوق ایران برای خارجی‌ها

نبض تجارت خارجی در ۱۰ سال اخیر

الزامات رتبه‌بندی بانک‌ها

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

مغز ما به واقعیت افزوده چگونه واکنش نشان می‌دهد؟ (شبکه)

آیکان منتقل شد؛ آمریکا دیگر در مدیریت اینترنت نقشی ندارد – دیجیاتو

دوست داشتم!
۱

گزاره‌ها (۲۱۱)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

هنر، بدون “آنِ درونی” هیچ است و “آنِ درونی” بدون سخت‌کوشی هیچ!

امیل زولا

دوست داشتم!
۳

دعوت به رویداد آموزشی “آینده‌ی بهتر”

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

در هر کاری شروع کردن، سخت‌ترین کار است و درست شروع کردن، یکی از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت! برای راه افتادن و طی کردن هر مسیر طولانی و دشواری نیازمند داشتن ره‌توشه‌ای هستیم. یکی از مهم‌ترین سفرهای هر کدام از ما در زندگی، سفری است به‌اندازه‌ی یک عمر که از روزهای آغازین جوانی آغاز می‌شود: مسیر زندگی حرفه‌ای! چگونه می‌توان این مسیر را به‌خوبی آغاز کرد و آن را طی کرد؟ انگیزه‌های ما در این مسیر چه باید باشد؟ به چه مهارت‌هایی باید مجهز باشیم؟ اصلا چگونه باید در مورد خودمان، دنیا و شغل‌مان فکر کنیم؟ در هر کجای مسیر زندگی حرفه‌ای‌مان که باشیم، پاسخ به این سؤالات می‌تواند ما را در انتخاب درست مسیر، سرعت بخشیدن به جریان پیشرفت‌مان و نزدیک‌تر شدن به رؤیای‌های‌ شغلی‌مان یاری دهد.

پاسخ این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر، موضوع رویداد آموزشی آینده‌ی بهتر است که این هفته پنج‌شنبه ۱۵ مهر ماه در مؤسسه‌ی نیکوکاری رعد به‌همت خیریه‌ی همگام برگزار می‌شود و من هم افتخار دارم در کنار دوستان خوبم از جمله امیر مهرانی عزیز، با دو سخنرانی کوتاه در زمینه‌ی “تفکر سیستمی” و “رزومه‌نویسی” در خدمت شرکت‌کنندگان باشم.

برای اطلاعات بیش‌تر و ثبت‌نام به سایت آینده‌ی بهتر مراجعه فرمایید. منتظر دیدارتان هستیم!

 

دوست داشتم!
۰

مقاله‌ی هفته (۹۷): هفت روش ساده برای پایش رقبا

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

دنیای رقابت، دنیای غریب و پیچیده‌ای است. هر حرکتی از سوی ما با حرکتی از سوی رقبا پاسخ داده می‌شود و برعکس، ما نیز باید به حرکت‌های رقبا (و حتی غیررقبا!) واکنش مناسبی نشان دهیم. آیا ماهیت یک کسب‌وکار و صنعت سالم نیز جز حرکت بر مبنای رقابت است؟ رقابتی که یکی از موتورهای اصلی پیش‌رفت فن‌آوری و بهبود کیفیت زندگی بشر در طول قرن‌های اخیر بوده است. در واقع بسیاری از بازارهای امروز بدون رقابت به‌وجود نمی‌آمدند! 🙂

چه بخواهیم و چه نه، رقابت یک متغیرِ مهم و تأثیرگذار در کسب‌وکار امروزی است. حتی در صنایعی که ذاتا رقابتی به‌نظر نمی‌آیند و حتی در بازارهایی که به‌دلایل فرامتنی که لزوما هم اقتصادی نیستند، با کمی اغماض می‌شود بارقههایی از رقابت را کشف کرد. رقابت، انگیزش‌بخش پیش‌رفت و نو‌آوری است و در مقابل آن سه گزینه بیش‌تر نداریم:

۱- رقابت را بپذیریم و به قواعد آن تن دهیم و تلاش کنیم با خلق مزیت رقابتی برای خودمان، سهمی از بازار را به‌دست بیاوریم (استراتژی رقابتی.)

۲- با یک نوآوری بی‌نظیر یا یک شیوه‌ی تفکر نو بازار و مشتریان را در یک صنعت یا گوشه‌ای از آن از بن و اساس بازتعریف کنیم (استراتژی اقیانوس آبی.)

۳- به‌سادگی از بازار خارج شویم! (استراتژی خروج.)

اگر انتخاب‌مان یکی از گزینه‌های اول یا دوم باشد، آن‌وقت لازم است که حواس‌مان به رقبای‌مان حسابی جمع باشد. “پایشِ رقبا” یکی از کارهای اساسی است که باید حتما آن را در دستور کار کسب‌وکارمان قرار دهیم و به آن به‌عنوان یک فرایند اصلی کسب‌وکار بنگریم؛ چرا که در غیر این‌صورت از کنش‌ها و واکنش‌های رقبا نسبت به اقدامات، محصولات و خدمات خودمان و هم‌چنین واکنش آن‌ها به تغییرات محیط رقابتی با خبر نخواهیم شد. قطعا در بازاری که هر روز رقابت در آن شدیدتر می‌شود، باخبر نبودن از رقبای‌ بالفعل و بالقوه عاقبت خوشی را به‌دنبال نخواهد داشت. 🙂

اما پایش رقبا آن‌چنان هم کار آسانی نیست. رقبا مثل خود ما حتما می‌دانند که دیگر رقبا به‌دنبال کشف جهت‌گیری‌های استراتژیک، نوآوری‌ها و اقدامات کلیدی‌شان هستند. بنابراین پنهان‌کاری و اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی و گزینشی تبدیل به یکی از استراتژی‌های اصلی روابط‌عمومی و رقابتی بسیاری از شرکت‌ها در دنیای امروز شده است (شاید روزی در مورد این استراتژی‌ها تحلیل مفصلی نوشتم.) اما هم‌چنان روش‌‌هایی وجود دارند که با کمک آن‌ها می‌توان از حال و روز امروز و آینده‌ی رقبا باخبر شد که به‌نقل از این‌جا و با کمی حک و اصلاح، هفت روش از میان آن‌ها را مرور می‌کنیم:

  1. در خبرنامه‌های ایمیلی (و غیرایمیلی؛ مثلا سامانه‌ی پیامکی!) رقبا عضو شوید.
  2. نظرات مردم و مشتریان را در مورد رقبا در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی پی‌گیری و تحلیل کنید.
  3. مستقیما از خود مشتریان‌تان نظرشان را در مورد خودتان و رقبای‌تان بپرسید!
  4. از ابزارهای بازاریابی خودکار (Marketing Automation) برای پایش مستمر رقبا استفاده کنید. ساده‌ترین ابزار در دسترس، گوگل آلرت است!
  5. با رقبای‌تان دوست شوید و آن‌ها را در دورهمی‌ها، جلسات و … ببینید و با آن‌ها گفتگو کنید! 🙂
  6. در سخنرانی‌ها، کنفرانس‌ها، کلاس‌های آموزشی، نمایشگاه‌های تجاری و … شرکت کنید و آن‌ها را از نزدیک زیر نظر بگیرید.
  7. به‌عنوان مدیر شرکت، شخصا زمان مشخصی را برای دنبال کردن و تحلیل وضعیت رقبا در طول هفته اختصاص دهید.

دنبال کردن مستمر رفتار رسانه‌ای رقبا یکی از کلیدهای اصلی در تحلیل محیط رقابتی و طراحی یک استراتژی رقابتی برنده است. شاید ساده‌ترین جلوه‌ی آن تدوین ماتریس معروف سوآت (SWOT) باشد؛ هر چند که عاقلان دانند که چه کاربردهای مهم دیگری هم می‌تواند داشته باشد!

دوست داشتم!
۵

زندگی منهای روزمرگی (۸)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

افرادی که از هوش درون‌فردی بالایی بهره می‌برند این توانایی را دارند تا تمایلات بخش نیمه خودآگاه مغز برای مبارزه، فرار یا بی‌تحرک ماندن را کنترل کنند. آن‌ها ممکن است به‌جای فرار تشخیص دهند که بهترین اقدام در آن لحظه بی‌حرکت ماندن است. ممکن است جایی هم ترجیح دهند بی‌حرکت بمانند یا به مبارزه ادامه دهند. در هر صورت آن‌چه مهم است این است که آن‌ها هوش لازم برای انتخاب واکنش نیمه خودآگاه مناسب را دارند. اگر عصبانی شوند می‌توانند به آرامی صحبت کنند. اگر بترسند می‌توانند با ترس‌شان مقابله کنند.

هنگامی که ذهن نیمه‌ خودآگاه افراد تحت تأثیر ترس قرار دارد، طرز تفکر افراد متفاوت می‌شود. اگر ترسیده باشند ممکن است بگویند: “نمی‌توانم این کار را انجام دهم. اگر شکست بخورم چه می‌شود؟” یا “این کار بسیار مخاطره‌آمیز است.” این شخص را با فرد دیگری مقایسه کید که به‌طور ناخودآگاه در شرایط مبارزه قرار گرفته است و احتمالا می‌گوید: “به آن‌ها نشان می‌دهم. این کار را انجام خواهم داد فقط به این خاطر که ثابت کنم می‌توانم.”

بسیار مهم است که پیش از فکر کردن و تصمیم‌گیری، بیاموزیم که چگونه وضعیت نیمه خودآگاه ذهن را انتخاب کنیم. در ویتنام هر گاه که به‌طور نیمه خودآگاه ذهنم را برای جنگیدن آماده می‌کردم، احساس بهتری داشتم، بهتر پرواز می‌کردم و اعتماد به‌نفس بیش‌تری داشتم. هنگامی که در شرایط فرار و ترس قرار داشتم، افکارم وحشت‌زده بود. بنابراین پیش از آن‌که از بخش چپ و راست مغزتان استفاده کنید، ابتدا وضعیت بخش نیمه خودآگاه ذهن خود را مشخص کنید. (هوش مالی خود را افزایش دهید؛ نوشته‌ی: رابرت کیوساکی؛ مترجمین: سید محمد حسینی بهشتیان و امیر کامکار؛ ناشر: نوآور؛ ص ۲۴۳)

این کتاب جذاب رابرت کیوساکی جدا از آموزه‌های ساده، اثربخش و شگفت‌انگیزی که در مورد سرمایه‌گذاری و مدیریت مالی زندگی دارد، سرشار است از نکته‌های جذابی از این دست. از دست‌ش ندهید!

دوست داشتم!
۴

دعوت به همکاری مهندس نرم‌افزار در یک شرکت معتبر صنعتی

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

این آگهی مربوط به یکی از دوستان من و مربوط به یک شرکت نام‌آشنای صنعتی است. رزومه‌تان را که ارسال کنید متوجه می‌شوید کجا است:

در یک شرکت بزرگ و معتبر صنعتی نیازمند تعدادی فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار یا رشته‌های مرتبط در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد (ترجیحا فارغ‌التحصیل دانشگاه های معتبر) است. نکته‌ی کلیدی این است که داشتن سابقه کار الزامی نیست؛ شما فقط باید شور و شوق کافی برای کار در یک شرکت بزرگ را داشته باشید!

پیشنهاد می‌کنم اول کتابچه‌ی راه‌نمای رزومه‌نویسی که قبلا در گزاره‌ها منتشر شده است را از این‌جا دانلود و مطالعه کنید و بعد، با تهیه‌ی یک رزومه‌ی استاندارد، آن را به نشانی ایمیل زیر ارسال کنید: tashrigh@gmail.com.

موفق باشید.

دوست داشتم!
۱

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۳۸): شجاعت امیدوار ماندن!

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

فوتسال از آن ورزش‌های جذابی است که شاید آن‌قدرها که باید قدر ندیده باشد! 🙂 مثال‌ش همین سه هفته‌ی اخیر که تیم ملی فوتسال، درگیر جام جهانی فوتسال در کلمبیا بود و تا برزیل و “فالکائو”ی بزرگ را نبرد، خیلی از ما حتی از برگزاری این رقابت‌ها خبری نداشتیم. در هر حال از این‌ بخش قصه‌ که بگذریم، حالا وقت خوش‌حالی است بابت این‌که ماجراجویی تیم‌ ملی فوتسال‌مان در این رقابت‌ها با هدایت محمد ناظم‌الشریعه و کاپیتانی محمد کشاورز به‌ یک نتیجه‌ی عالی ختم شد؛ نتیجه‌ای که حتی با داشتن فوق‌ستاره‌هایی مثل محمدرضا حیدریان و وحید شمسایی حتی نتوانسته بودیم به آن نزدیک شویم. سوم شدن ایران در جام‌جهانی ۲۰۱۶ فوتسال، بزرگ‌ترین افتخار تیمی ما در سطح جهانی در تاریخ ورزش کشورمان بود!

اما تیم ملی فوتسال در این رقابت‌ها چه کرد؟ + ما بازی‌ها را با شکست عجیب و غریب ۵-۱ برابر اسپانیا آغاز کردیم، با آذربایجان مساوی کردیم و در گروه‌مان سوم شدیم! همین سوم بودن باعث شد تا در مرحله‌ی حذفی به برزیل و فالکائو برخورد کنیم. تیمی بزرگ با پشتوانه‌ی فوتبالی غنی و ستاره‌هایی درخشان! شاید قبل از شروع بازی هم کم‌تر کسی فکر می‌کرد تیم ما بتواند حتی با برزیل مبارزه‌ی جانانه‌ای داشته باشد؛ چه برسد به آن‌که عمر حرفه‌ای فالکائو در رده‌ی ملی را سه بازی کم‌تر کند! وقتی ایران ۳-۱ از برزیل عقب افتاد و وقتی گل فالکائو در وقت‌های اضافه را هم پاسخ داد، آن‌وقت احتمالا ته دل‌مان هم‌چنان فکر می‌کردیم که این، اتفاقی نادر و شانسی بزرگ است که شاید دیگر تکرار نشود! بردن کلمبیا در وقت اضافه و باختن به روسیه در نیمه‌نهایی احتمالا این باور را در دل ما تقویت کرد. و وقتی ۲-۰ در بازی رده‌بندی از پرتغال عقب افتادیم، دیگر در باورمان به یقین رسیدیم! اما هنوز معجزه‌ای دیگر در پیش بود.

این نتیجه‌ی درخشان حاصل چه چیزی بود؟ احتمالا خیلی از یادداشت‌ها و تحلیل‌ها به کار تیمی، هم‌دلی، استعداد و نبوغ ذاتی بازیکنان و حتی نقش محمد ناظم‌الشریعه اشاره کنند. شاید خیلی‌های دیگر از جرقه بودن این موفقیت و احتمال عدم تکرار آن به‌دلیل سیاست‌ها و اولویت‌های اشتباه فدراسیون فوتبال بگویند. شاید هم برخی دیگر بگویند که حالا وقت جشن گرفتن و لذت بردن از این پیروزی بزرگ است. همه‌ی این حرف‌ها به‌جای خودشان درست‌اند. اما من می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که شخصا از این “تیم ملی فوتسال” یاد گرفتم و به‌نوعی در بند قبل به آن اشاره کردم: شجاعت امیدوار ماندن! “دلِ شیر” افشین قطبی را یادتان هست؟ “فرگی‌تایم” را چطور؟ حالا ما تیمی داریم که واقعا با دل شیر تا آخرین لحظه برای موفقیت می‌جنگد. تیمی که ناامید نمی‌شود و حاضر است حتی در سخت‌ترین موقعیت‌ها شعله‌ی باور به پیروزی را در ذهن و قلب خود زنده نگاه دارد. 🙂

به‌افتخار تیم بی‌ادعایی کلاه از سر برمی‌داریم که از صمیم قلب خوش‌حال‌مان کرد و باز هم به ما ثابت کرد که وقوع “معجزه” بیش از هر چیزی به “شجاعتِ امیدوار ماندن” و “سخت‌کوشی” تا آخرین لحظه وابسته است: تیم ملی فوتسال جمهوری اسلامی ایران، کسب مقام سوم در جام‌جهانی فوتسال مبارک‌ات باشد!

دوست داشتم!
۱

لینک‌های هفته (۳۰۸)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

پیش از شروع:

  1. می‌توانید فید وب‌سایت گزاره‌ها و هم‌چنین فید لینک‌دونی گزاره‌ها (که مطالب این پست از میان آن‌ها انتخاب می‌شوند) را در فیدخوان‌تان (اینوریدر به‌یاد مرحوم گودر!) دنبال کنید.
  2. لینک‌ مطالبی که توصیه می‌کنم حتما بخوانید، با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. می‌توانید گزیده‌ی به‌ترین مطالب فارسی و انگلیسی مطالعه‌ شده‌ی من را در تمام روزهای هفته در صفحه‌ی پاکت من دنبال کنید!

زندگی، سلامت و کار حرفه‌ای:

ترس سیال

می‌تونی؟ چطور؟ (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

۱۰ موقع برای نه گفتن (بازده)

فاصله شما با مهار گفتگوهای درونی منفی همین ۶ قدم است‌ (دیجیاتو)

تعریف شادی توسط ۲۷۹۹ نفر از سراسر جهان (بازده)

مدیریت کسب‌وکار:

۹ رمز موفقیت کارآفرینان از زبان خالق توییتر

هنر واگذاری مسئولیت به کارمندان

اهمیت جدی گرفتن بینش استراتژیک کارکنان

چرا مدیران چوب لای چرخ نوآوران می‏‌گذارند؟

کارکنان یا فرآیندها؛ کدام اولویت دارند؟

نوآوری، تجاری‌سازی و تحلیل و توسعه‌ی کسب‌وکار:

تفکر طراحانه (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی)

سه درس برای تبلیغات “ذهن‌پسند” (ماکان مهرپویا)

چگونه قهرمانان رشد توانستند ارزش جدید خلق کنند؟

از عملکرد قبیله‌ای اجتناب کنید

چگونه قفل مشتریان کلیدی را بگشاییم

اقتصاد، تأمین مالی و سرمایه‌گذاری:

مزاحمان ورود سرمایه خارجی

سه ویژگی ابزار جدید بانکی (کارت‌های اعتباری)

درباره «گزارش توسعه جهان ۲۰۱۶ منافع دیجیتال»

آمار پول نقد در دست مردم ایران چقدر است؟

زنگ خطر در تجارت جهان

فناوری، رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال:

نوآوری موبایل‌ها به پایان رسید؟

۷۳ درصد گیمرهای ایران با موبایل بازی می‌کنند

محصولات تکنولوژیک، تبلیغات تکنولوژیک

مسدودکننده تبلیغاتی که فروشنده تبلیغات شد! (شبکه)

چرا بانک‌های گوگل، فیسبوک و آمازون را دوست داریم؟ (شبکه)

دوست داشتم!
۲

درس‌هایی از فوتبال برای کسب‌و‌کار (۲۳۶): بیا ره‌توشه برداریم …

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

آماده‌ی هر کاری هستم. خانواده‌ام چیزهایی که دیگران جرأت گفتنش را ندارند به من می‌گویند و خودم از خودم انتقاد می‌کنم و می‌دانم که چه وقت‌هایی کار اشتباهی انجام داده‌ام. اگر لازم باشد برادرم به من سیلی می‌زند. گوستاوو ۳۵ ساله و ماریانو ۳۲ ساله هستند. آن‌ها در فوتبال خوب بودند ولی شهامت و انگیزه‌ی دنبال کردن رؤیاهای‌شان را نداشتند.” (پائولو دیبالا؛ این‌جا)

رؤیاها شاید تنها دارایی ما باشند که از آنِ خودمان باشند! ما با یاد رؤیاهای‌مان نفس می‌کشیم، با خیال خوش رسیدن به آن‌ها زندگی می‌کنیم. “اگر”ها و “ای کاش”‌ها واژه‌های آشنایی در زندگی ما هستند و افسوسِ “خوش به حال‌شان” همراه بسیاری از لحظات زندگی ما است. اما همه‌ی این‌ها مربوط به دنیای ذهنی‌مان است و دنیای واقعی خیلی معمولی‌تر از آنی است که انتظار داریم باشد.

در این میان آن‌هایی که تصمیم می‌گیرند رؤیاها را از گوشه‌ی دل و ذهن‌شان بیرون بکشند و به دنبال آن‌ها بروند، “شجاع‌دلانی” هستند که مسیر رفتن‌شان را از “بزرگ‌راه گم‌شده” انتخاب کرده‌اند. آن‌ها به‌راه می‌افتند بی‌آن‌که بدانند در مسیرشان چه خاطرات و خطراتی منتظر آن‌ها است. آیا به رؤیای‌های‌شان می‌رسند یا در راه می‌مانند؟ هیچ کس نمی‌داند. اما مسئله‌ی اصلی این‌جا است که بدون داشتن این “شیردلی” نتیجه‌ی رؤیابافی چیز بیش‌تر از رؤیابازی نخواهد بود!

جاده‌ی رؤیاها جاده‌ای پرسنگلاخ و طولانی و ناشناخته است که جای‌جای آن سراب و وهم انتظار ما را می‌کشند. اما اگر “مردِ ره” باشی همه‌ی این‌ها را به جان می‌خری و به راه می‌افتی و آن‌قدر می‌روی تا برسی. طبیعی است که در این جاده‌ی طولانی مثل هر سفر دیگری نیازمند توشه‌ای هستیم که بتوانیم دوام بیاوریم. این همان چیزی است که پائولو دیبالا فوتبالیست‌ِ جوان و دوست‌داشتنی آرژانتینی در همین آغازِ راه طولانی‌ش در فوتبال حرفه‌ای آن را کشف کرده و در چند جمله‌ی کوتاه بیان کرده است. اگر ره‌سپار جاده‌ی رؤیاها هستید، مطمئن باشید این پنج چیز را همراه خود دارید:

۱- آمادگی کافی: شما در بخش بزرگی از مسیر تنها در میانه‌ی دنیایی شلوغ و پرصدا هستید. بنابراین باید تا حد امکان به خودتان، توان‌مندی‌های‌تان و گوهر وجودی‌تان تکیه داشته باشید. بارها و بارها با “چرا”ها و “چه کنم”ها و “چطور”ها مواجه خواهید شد؛ بنابراین باید آمادگیِ هر کاری را داشته باشید، حتی کارهایی که راه و رسم آن‌ها را نمی‌دانید! شما باید یا راهی را بیابید و یا راهی را بسازید.

۲- واقع‌بینی: خبر بد این است که هر آدمی مستعد اشتباه است و خبر خوب، این‌که هیچ یک از ما از روی عمد اشتباه نمی‌کند! اشتباه‌ها نشانه‌های کم‌بود دانش و اطلاعات و مهارت ما هستند و در نتیجه، برای آن‌ها می‌توان راه‌حلی را یافت؛ البته به این شرط که توان ذهنیِ گذشتن از حسِ نامطلوب اشتباه کردن، بلند شدن بعد از زمین خوردن و ادامه دادن را داشته باشیم! در این مسیر خودانتقادی (و نه خودتخریبی) و بازخورد سازنده‌ی دیگران ابزارهای مفیدی هستند که به شما در کشف ضعف‌ها و نادانسته‌های‌تان چه برای جلوگیری از شکست خوردن و چه برای گذشتن از شکست‌ها و دوباره به‌راه افتادن کمک می‌کنند.

۳- شور درونی: از فیزیک می‌دانیم هر حرکتی نیازمند یک نیروی محرکه است و بدون این نیروی محرکه، حرکت پس از مدتی به‌دلیل اینرسی متوقف خواهد شد. حرکت در مسیرِ‌ رؤیاسازی هم از همین جنس است. نیروی محرکه و موتورِ پیش‌برنده‌ی ما در این مسیر سخت و طولانی چیزی جز تکیه بر “شور درونی” نیست: شهامت امیدوار بودن و انگیزه‌ داشتن در روزهایی که “امیدِ هیچ معجزتی” از دنیا نمی‌رود!

کوله‌پشتی‌های‌تان را ببندید که با هم به راه بیفتیم و از همین ابتدای مسیر با هم این بخش از چکامه‌ی بلند “زمستان است” زنده‌یاد مهدی اخوان ثالث را زمزمه کنیم:

بیا ره‌توشه برداریم
قدم در راه بی‌برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟
تو دانی کاین سفر هرگز به‌سوی آسمان‌ها نیست …

دوست داشتم!
۷